فرزندم بیگناه است او را به خانه برگردانید
پسری که متهم است دوست خود را به همراه چند نفر ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، درحالی به ١٥ سال حبس محکوم شده است که وکیلمدافع او با ارسال نامهای از رئیس دیوان عالی کشور خواست با توجه به مستنداتی که ارائه شده است، در پرونده این محکوم تجدیدنظر شود.
روزنامه شرق: پسری که متهم است دوست خود را به همراه چند نفر ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، درحالی به ١٥ سال حبس محکوم شده است که وکیلمدافع او با ارسال نامهای از رئیس دیوان عالی کشور خواست با توجه به مستنداتی که ارائه شده است، در پرونده این محکوم تجدیدنظر شود.
دو سال قبل جوانی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی دو نفر ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفته است. این جوان به پلیس گفت: دو نفر از دوستانم به بهانه اینکه میخواهیم دوری بزنیم و با هم صحبت کنیم، من را سوار ماشین کردند و با خود بردند؛ آنها در راه من را مورد آزار و اذیت قرار دادند. با توجه به ادعایی که این جوان کرده بود، بازپرس او را به پزشکی قانونی منتقل کرد و تحقیقات برای بازداشت سه جوانی که متهم به آدمربایی و تجاوز شده بودند، آغاز شد.
مأموران خیلی زود توانستند آنها را شناسایی و بازداشت کنند. با انتقال متهمان به اداره آگاهی، شاکی پرونده در مرکز پلیس حاضر شد و آنها را شناسایی کرد. او در ادامه تحقیقات گفت کسی که من را به زور سوار ماشین کرد، عباس بود و نفر دوم نقشی در اجبار من به سوارشدن به ماشین نداشت. او گفت: من با این دو نفر دوست بودم؛ به بهانه اینکه با هم صحبت کنیم و دوری بزنیم، من را سوار ماشین کردند و بعد به پارکی بردند. عباس یک بار از ماشین پیاده اما بعد سوار شد و من را مورد آزار قرار داد و بعد من را رها کردند. این گفتهها از سوی عباس رد شد و او گفت: ما بیش از یک سال بود که با هم دوست بودیم و رابطه خوبی هم با هم داشتیم؛ آن روز هم فقط برای اینکه با هم دوری بزنیم، مقابل خانه او رفتیم؛ قبلش هم چندباری تلفنی با هم صحبت کردیم و بعد سر قرار حاضر شدیم و او را سوار ماشین کردیم و بعد هم او را به خانهاش بازگرداندیم. من نمیدانم چرا چنین ادعایی را مطرح میکند اما ادعایی که این جوان مطرح میکند، دروغ است.
هرچند متهم این ادعا را رد کرد و پزشکی قانونی نیز تأیید کرد که تعرضی صورت نگرفته و آثاری مبنی بر اینکه حتی اقدام به تعرض هم انجام شده است، وجود ندارد اما با ارسال پرونده به دادگاه کیفری با توجه به مدارکی که ارائه شده بود، رأی بر محکومیت متهم صادر شد. عباس به رأی صادره اعتراض و درخواست تجدیدنظرخواهی کرد. متهم در اعتراضی که به دادگاه ارائه داد، نوشته است: من نه کسی را ربوده و نه مورد آزار قرار دادهام، البته مشاجرهای در ماشین بین شاکی و من اتفاق افتاد اما این مشاجره ربطی به این مسائل نداشت و او دروغ میگوید که مورد آزار قرار گرفته است.
با توجه به این اعتراض شعبه ١٧ دادگاه تجدیدنظر استان فارس آن را بررسی کرد؛ اعتراض از سوی قضات مورد قبول قرار گرفت و پرونده یک بار دیگر به جریان افتاد؛ اینبار شعبه ١١٤ دادگاه بدوی مسئول رسیدگی به این پرونده شد و متهم را تبرئه کردند اما این بار پرونده مورد اعتراض دادستان و شاکی پرونده قرار گرفت و یک بار دیگر رأی صادره نقض و در دادگاه تجدیدنظر عباس به تحمل ١٥ سال حبس محکوم شد. وکیلمدافع این متهم یک بار دیگر به رأی صادره اعتراض و درخواست اعاده دادرسی کرد. او در درخواست خود عنوان کرد: متهم با شاکی پرونده بیش از یک سال دوست بوده است و آنها با هم بیرون میرفتند؛ پس چطور است که او در ادعای اولیه خود عنوان کرده سه نفر او را دزدیدهاند و آنها را نمیشناسد و بعد از دستگیری آنها را معرفی کرده است؟
همچنین روز حادثه متهم و شاکی چندینبار تلفنی با هم صحبت کردند و پرینت آن موجود است بنابراین شاکی به دروغ ادعا کرده است که از سوی موکل دزدیده شده است. ضمن اینکه او عنوان کرده در پارک متهم از ماشین پیاده شده است، چطور او از این فرصت استفاده و فرار نکرده است. شاکی ادعای تعرض را مطرح کرده درحالیکه پزشکی قانونی آن را رد کرده است. مگر میشود کسی را بربایند، در شهر بچرخانند و هیچ سروصدایی نکند و از کسی کمک نخواهد. اگر شاکی واقعا ربوده شده بود، چرا واقعا این کار را نکرده است درحالیکه فرصت به کرات در اختیار او بوده است. درخواست اعاده دادرسی که به دیوان عالی کشور ارسال شده بود، از سوی قضات مورد تأیید قرار نگرفت. این بار صدرالدین ماحوزی، وکیلمدافع این جوان با نوشتن نامهای خطاب به رئیس دیوان عالی کشور از او خواست با توجه به اینکه رأی صادره همچنان مورد اعتراض او و موکلش است، گفت: موکلم تکفرزند یک خانواده بسیار فقیر است که برای تأمین هزینههای زندگی خانوادهاش تلاش میکرده است.
او در زمان بازداشت ١٧ساله بوده است و حالا ١٩ سال دارد و باید ١٥ سال دیگر از عمرش را در زندان بگذراند. دلایل زیادی در پرونده وجود دارد که نشان میدهد او مرتکب آدمربایی نشده است، این مسئله در یادداشتی که معاون دادستان کل کشور آیتالله مرتضوی در تاریخ ٢٣ مرداد ماه سال جاری زیر یکی از آرای پرونده نوشته است نیز مشهود است. از ریاست محترم دیوان عالی کشور درخواست دارم با توجه به مستنداتی که در پرونده وجود دارد، یک بار پرونده را شخصا مطالعه کرده و در مورد قبول یا رد اعاده دادرسي تصمیمگیری فرمایید.
ماحوزی، وکیلمدافع این جوان همچنین به خبرنگار ما گفت: مادر این زندانی وضعیت روحی نامناسبی دارد و با توجه به اینکه تنها فرزند او که نانآور خانواده هم بوده است، در زندان به سر میبرد و ممکن است دست به عمل غیرعقلانی بزند، درخواستی که از رئیس دیوان عالی کشور کردهام، در واقع درخواست این مادر هم هست. او میخواهد فرزندش با توجه به اینکه بیگناه است، به خانه برگردد. ما خواهش میکنیم رئیس محترم دیوان عالی کشور پرونده را مطالعه و نسبت به درخواست ما شخصا تصمیمگیری کند.
پ
نظر کاربران
وای پانزده سال چه خبره مگه..این حکم بسیار سنگینه..
ببینید میگن تانباشد چیزکی مردم نگیند چیزها مدتهاست این پرونده در بازپرسی های اگاهی پلیس که مو از ماست کشیده ودر محاکم مختلف ودیوان بر رسی شده خوب درسته پزشگ قانونی میگه تجاوز نشده شاید چون پزشگان انجا تجربه زیاد ندارن چون معمولا اینطور جرمها در تهران بیشتره وپزشگان واردن وبعدش بحرحال رد شده حالا اگر وکیل سماجت میکنه اون در ید درخاست محکوم وخانواده در وکالت هست وگرنه هیچم پانزده سال برای ادم دوزدی وتجاوز زیاد نیس
بدون نام 07.55 سوای اینکه بدانید جرم انجام شده یاخیر ظاهرا شما برای تجاوز به پسره یا هرکسی اعتقاد دارید پانزده سال زیاده !!!!! بعقیده شما چطوره 2 روز باشه بهمراه میوه وشیرینی !!!! خوبه اگر این باشه ?? جدا که نظر دادید باریکلا مرد حسابی بیا از اجرای حکم ومسایل جنبی ان در جامعه بگو که جانیان بحقوق ومال مردم بفهمن یک من ماست چقدر کره داره نه انکه بگی زیاده گفتم 2 روز بشه انگاری خوبه از فردا بریم تو خیابان دست هر زن ودختر وپسری گرفته تجاوز کنیم دو روز بریم حبس
گناه داره؟ واقعا اگر شاکی دروغ بگه چی؟ زندگیش خراب میشه
مگه میشه پزشک قانونی اشتباه کنن,؟!! امکان نداره چون ب راحتی قابل تشخیصه اینو میگم چون توو حیطه شغلیمه,من خیلی ناراحتم چون اگه حق کشی
کنن اون جوان کلأ نابود میشه و از اون بدتر آبروی یک خانواده بویژه دخترای اون خانواده به فنا
میره,