۴۸۰۷۵۷
۵۰۰۹
۵۰۰۹
پ

طنز؛ مشت در برابر مشت، نوشابه در برابر نوشابه

شما وقتي مي‌بينيد شام مهرباني براي آشتي‌كنان سرخابي‌ها در شب پيش از شهرآورد تهران، اين شكلي به نبرد تن به تن مي‌انجامد و به خين و خين‌ريزي ختم مي‌شود، بهتر است سور دادن را از ما ياد بگيريد.

ابراهيم افشار در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

شما وقتي مي‌بينيد شام مهرباني براي آشتي‌كنان سرخابي‌ها در شب پيش از شهرآورد تهران، اين شكلي به نبرد تن به تن مي‌انجامد و به خين و خين‌ريزي ختم مي‌شود، بهتر است سور دادن را از ما ياد بگيريد. موسسه ما با صدها سال تجربه در امور مهمانداري، ضيافت‌هاي مجلل و آشتي‌كنان جابلقا با جابلسا و آدم با حوا و بردپيت با آنجلينا، يك عروسي براي شما بگيرد كه نتيجه‌اش از هرچه ختنه‌سوران، بهتر باشد.
پروپوزال ما بر اين مبناست كه شب پيش از دربي، يك ضيافتي تشكيل مي‌دهيم در هتل المپيك با شعار اصلي المپيسم (سريع‌تر، قوي‌تر، بالاتر) تا كاپيتان‌ها و ستاره‌هاي دو تيم با سوت داور بپرند به هم و دِ بزن. يعني يك‌جوري كه جان به جان آفرين تسليم كنند ولي نميرند! منفعت چنين سورچراني‌هايي در اين است كه در عوض، آن‌ها تخليه شده و مجبور مي‌شوند‌ در خودِ بازي، براي همديگر شعر عاشقانه بخوانند. يعني رحمتي هر توپي كه گرفت برود وسط زمين براي سيدجلال حافظ خواني كند و سيدجلال هرتوپي كه برگشت داد براي سيدمهدي، مولوي‌خواني كند و قلب نشان دهد.
ماهم كه قاق مي‌باشيم، قشنگ فوتبال و شب شعر مي‌بينيم و برمي‌گرديم خانه و زن‌مان را دِ بزن‌! اين مهماني‌هاي دهه شصتي كه شب قبل از بازي، براي دو تيم ترتيب مي‌دادند و آن‌ها با دندون‌قروچه و چشم غره و فحش‌هاي پاستوريزه، اولش چلوكباب مي‌بلعيدند و لپ همديگر را به صورت نيمچه گاز مي‌بوسيدند ولي فردايش در چمن، جيگر همديگر را خام خام مي‌خوردند، هرگز جواب نداده است. نمي‌شود كه در مهماني‌، رحمتي لقمه كتلت و كباب شامي‌اش را از دهن دربياورد بگذارد تو دهن سيدجلال كه «من بميرم بخور اين تيكه رو.
واسه تو اونقد گاز زدم كه شده عينهو راحت الحلقوم» و سيدجلال هم كش لقمه استيك قرقاول‌اش را تو دهنش خيس كند كه بگذارد تو دهن رحمتي كه «من بميرم بزن قوت بگيري. اونقد دندون زدم كه عين پنبه است. استخون دنده‌ات زده بيرون پسر. به خودت برس خب». به اين مدل معانقه در فوتبال مي‌گويند «لقمه در برابر لقمه. مشت در برابر مشت. نوشابه در مقابل نوشابه». يعني در عشقولانگي ضيافت شب پيش از بازي، دو طرف كشتي‌كچ مي‌گيرند و خون هم را مي‌نوشند ولي در حين بازي، به سمت همديگر كادوي ولنتاين پرتاب مي‌كنند.
طرح موسسه ما به عنوان برگزار كننده ضيافت دربي با هزاران سال تجربه با شعار «آشتي آشتي، بيا بريم تو كشتي» اين است كه پشتبند كشتي كچ و مراسم خونخواري و شكوفه باران، البته اركستر فلارمونيك هم مي‌آيد وسط رينگ و تصنيف «به رهي ديدم برگ خزون. حالا قِر رو بيا» را مي‌خواند و بازيكن‌ها در آغوش هم شُرشُر اشك مي‌ريزند و انرژي‌شان جوري تخليه مي‌شود كه تو دربي، اصلا نا نداشته باشند به همديگر بگويند اوهوي‌ي‌ي. پاس تودر هم اگر بيندازند، خودم مادران‌شان را به عزا مي‌نشانم! ما خودمان از قديم به ياد داريم كه اين ناهار شام‌ها جواب معكوس داده است.
مثلا يك بار مجتبي و امير تو مهموني آن‌قدر واسه هم عجيجم عچقم گفتند كه فردا سرِ بازي مجبور شدند آن‌قدر مهربانانه كله به كله همديگر بكوبند كه اصلا ما نشستيم به حال اين همه رفاقت، مرحبا گفتيم و روي سكوها زار زديم كه كجايي داش آكل، بيا امير و و مُجي رو ببين. ديگر نگذاريد دهنم را باز كنم و داستان عشقولانگي برومند و پايان رافت يا استيلي و ممدنوازي را بگويم كه چقدر تو شب مهماني واسه همديگر سنگ تمام گذاشتند. يعني اين قاشقش را از سوپ پر مي‌كرد مي‌ريخت تو حلق آن و آن يكي مشت مشت مارتادلا را مي‌بوسيد مي‌گفت: «دهنت رو وا كن داداژ. جون من دهنت رو وا كن».
يعني اگر فدرسِ فوتبال ما از اين مهماني‌ها درس بگيرد و از سال آينده، ضيافت پيش از دربي را بسپرد به ما، كاري مي‌كنيم كه در دموكراسي مطلق، اين‌ها اولش همديگر را به قصد كشت بزنند (البته با موسيقي متن اركستر فلارمونيك وين و آهنگ منه باخ باخ و در حضور مسعود كيميايي) يعني قشنگ طحال همديگر را درآورده، جگر همديگر را توي مشت گرفته و خون همديگر را نوشيده و فحش‌هاي بالاي شصت سال تو دهن‌شان بلغور كنند كه چيزي كم و كسري نياورده باشند.
در عوض، سرِ بازي، اگر يك فوتبال تمام عاشقانه و رومانتيك و سانتي‌مانتال رو نكردند، شما هرچه مي‌خواهي بگويي، به من بگو (البته ديگر نه اين‌قدر ركيك!) يعني اگر با طرح ما، بازي دربي به مسابقه مودت و عشق و ولنتاين و رفاقت از نوع گرمابه و گلستان (البته گرمابه‌اش بيشتر از گلستانش) تبديل نشد، منم مثل احمدي‌نژاد از هيچ گروه و حزبي در انتخابات آينده حمايت نمي‌كنم. گفته باشم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج