جاباما
۴۸۱۱۳۹
۴ نظر
۵۰۵۷
۴ نظر
۵۰۵۷
پ

نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد

غریبه ای وارد روستایی کوچک می شود و به زودی نوعی بیماری عجیب رواج پیدا می کند. یک پلیس وارد ماجرا می شود و برای نجات دخترش مجبور به حل این معماست.

دو هفته نامه جهان سینما:
خلاصه داستان:
غریبه ای وارد روستایی کوچک می شود و به زودی نوعی بیماری عجیب رواج پیدا می کند. یک پلیس وارد ماجرا می شود و برای نجات دخترش مجبور به حل این معماست.

  • نویسنده: ناهونگ جین
  • کارگردان: ناهونگ جین
  • تهیه کننده: سو دونگ هیون، کمی هو سونگ
  • بازیگران: کواک دو وان، هوانگ جونگ مین، چون وو هیی
  • آهنگساز: جَنگ یونگ گیو
  • فیلم بردار: هونگ کیونگ پیو
  • تدوین: کیم سون مین
  • محصول: کره جنوبی
  • شروع اکران: 12 ژون 2016
  • زمان: 156 دقیقه
  • جوایز: ناهونگ جین برنده بهترین کارگردانی و سومین مقام را از نظر تماشاگران از فستیوال فیلم فنتژیا 1، و همچنین دو جایزه از فستیوال بین المللی فیلم فانتزی پوچان 2 شده است. جایزه بهترین پوچان به دلیل «بافت عناصر جنایی و هیجان انگیز، درام خانوادگی و وحشت ماورالطبیعه در فیلم، و در عین حال استفاده خارق العاده از اساسی ترین ابزار سینما- عکاسی مهیج و تدوین زیرکانه...» در ادامه، فیلم به دلیل داشتن ساختار فراژانر به کلاسیک هایی همانند «جن گیر» و «هفت» تشبیه شده است.

نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد
سوال هایی برای نابغه شیطنت

گفت و گو با «ناهونگ جین»؛ کارگردان فیلم «شیون»

ترجمه نگار بلبلی: با شروع اکران شیون، فیلم مهیج و تاثیرگذار ناهونگ جین، شاهد به وجود آمدن موج جدیدی در آمریکای شمالی هستیم. اولین اکران فیلم در جشنواره کن بود که ما در طی آن فرصت این را داشتیم که با کارگردان این اثر در مورد چگونگی ساخت این کار منحصر به فرد و وحشت آور صحبت کنیم.

شیون ترس از شرارتی نیرومند را به ذهن فرا می خواند، اما به صورت خاص نوعی ترس از ناشناخته ها. آیا دلیل انتخاب کونیمورا جون 1 یک بازیگر ژاپنی همین بود؟

در حقیقت، بیگانه هراسی هیچ ارتباطی با موضوع ندارد. در اینجا، شخصیت پدر تلاش می کند که از خانواده اش در مقابل خطری عظیم دفاع کند. اما این چه نوع خطری است؟ پدر در اینجا کسی نیست که از خودش در مقابل حمله چاقو با یک سپر دفاع می کند، بیشتر شبیه کسی است که در قلعه خود مخفی شده و تلاش می کند از آن حفاظت کند. غریبه ها وارد می شوند اما او نمی داند که آیا این ها هم پیمانند یا دشمن؟

این، نوعی تهدید بود که می خواستم القا کنم. مانند یک جور تهدید که در اعماق وجود مخفی شده است. گمان می کنم که این، حتی ترسناک تر از خطری پویا و قابل لمس است، چیزی که در درون است ودیده نمی شود. می خواستم این خطر را از طریق کسی با شکل و شمایل کره ای القا کنم. به همین دلیل یک بازیگر ژاپنی انتخاب کردم. با گذشت زمان او ذات حقیقی خود را آشکار می کند و مامی فهمیم که او متفاوت است و حتی ارتباط با او نیز غیرممکن است. می خواستم این ترس ناشی از ناتوانی در ارتباط برقرارکردن را به تصویر بکشم.

شما عناصر مذهبی غربی و شرقی را در فیلم به کار می برید ولی از همه تاثیرگذارتر صحنه های آیین هاست که ترس برانگیز هستند. جادوگری پدیده ای اسرارآمیز است که تا آنجایی که می دانم، خود کره ای ها نیز به سختی آن را درک می کنند. آیا این دلیل تمرکزتان روی چنین مقوله ای است؟

عناصری از علوم غربیه در فیلم حاضر است و زمانی که خودم فیلم های این چنینی می دیدم متوجه شدم که در یک برهه زمانی هیچ کدام از آن ها به اندازه قدیم نه کامل بودند و نه کیفیت بالایی داشتند. نمی خواستم به طول خاص با این نوع ژانر کار کنم از آنجایی که بسیاری از مخاطبان کره ای با آن میانه خوبی ندارند همان طورکه هیچ کدام از آن فیلم ها در کره فروش چشمگیری نداشتند. من کمی نگران این موضوع بودم اما فکر کردم اگر کمی چاشنی آسیایی و کره ای به فیلم اضافه کنم، داستان به طور کلی تغییر خواهدکرد و کمی پیچیدگی خواهیم داشت. جادوگری را صرفا به این دلیل اضافه کردم که کره ای هستم و فیلم هم یک فیلم کره ای است.

همه فیلم های شما صحنه های کلیدی دارند که در جاده اتفاق می افتد و در آن چند نفر به دنبال یک دیگر هستند. دلیلی دارد که این صحنه ها برایتان مهم شده باشند؟

گمان نمی کنم این قضیه ارتباطی به سبک داشته باشد بلکه بخشی از روایت داستان و شخصیت ها است. برای من کاملا نرمال است که آن ها را در چنین شرایطی ببینم. به نظرم این یک جور سبک بصری نیست بلکه کاملا طبیعی است که آن ها هنگام تعقیب در جاده باشند.
نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد

شما معروف به این شده اید که عناصر ژانرها را دگرگون می کنید. آیا برای این کار فرآیند خاصی را دنبال می کنید؟

من سناریو می نویسم و فقط تلاش می کنم که هارمونی و یگانگی را آنجا پیدا کنم. نمی توانم بگویم که فرآیند خاصی به کار می برم.

در ظاهر سینمای کره کاملا سالم به نظر می رسد اما کسانی هستند که فکر می کنند کارگردانان و تهیه کنندگان کره ای نفوذ سابق را ندارند. من شنیده ام که، به جز کمی شمکل در ارتباط، شما در همکاری با فاکس قرن بیستم، از آزادی زیادی در زمینه خلاقیت برخوردار بودید. به نظر شما، ورود کمپانی های بزرگی مثل برادران وارنر و نت فلیکس به سینمای کره می تواند به تقویت خلاقیت این صنعت کمکی بکند؟

فکر می کنم اگر آن ها تنوع با خود به صنعت سینمای کره بیاورند حتما خوب خواهدبود و اوضاع عوض خواهدشد. اما اگرمنظور خاصی دارید نمی توانم قاطع پاسخ دهم زیرا با سایر این شرکت ها کار نکرده ام اما فکر می کنم اوضاع تولیدات تغییر خواهدکرد. امیدوارم که تغییری در راه باشد چرا که الان همه تولیدات مشابه هستند. نمی دانم آیا با خود تغییرات خوب یا بد به همراه خواهند آورد، هنوز برای دانستن آن خیلی زود است. می گویم نمی دانم، چرا که در طول حرفه ام کسی در کارم دخالتی نداشته است.

همانطور که می دانید، ساخت فیلم کاری گروهی است و این وظیفه کارگردان است که به نظرات سایرین گوش دهد و این ایده ها را کنترل کند و با هماهنگی در کنار هم قرار دهد تا بهترین نیتجه را به دست آورد. در مورد این تغییرات من نمی توان با اطمینان بگویم اما به نظرم به قدرت ترغیب شخص بسیار بستگی دارد.

مهم ترین چیز این است که در حال حاضر من در شرایطی کاملا متفاوت قرار دارم چرا که هیچ کدام از فیلم هایم زیاد به جنبه های هنری و یا تبلیغاتی وابسته نبوده است. من همیشه تلاش می کنم تعادل را در بین برقرار کنم و کسانی که با من کار می کنند، این را می دانند.

امیدوارم که برای دیدن فیلم بعدی تان نیاز نباشد شش سال دیگر صبر کنیم!

همان طور که گفتم این فیلم برای من بسیار سخت بود چرا که در مورد موضوع آن هیچ دانشی از پیش نداشتم،اما در حین ساخت آن بسیار یاد گرفتم و واقعا می خواهم دفعه بعد سریع تر باشم.

سینمای کره در دوباره خلق کردن ژانرها، تاریخی غنی دارد و در اینجا نیز شاهد آن هستیم: کارآگاه بازی های رمزآلود، همه مدل عنصر ترسناک و مذهبی. چطور توانستید تعادل درستی بین همه این ها پیدا کنید؟

من در مورد این چیزها تفکر می کنم و آن ها را مدام در ذهنم مرور می کنم به طوری که در من نهادینه می شوند. برای طراحی هماهنگ همه چیزهایی که در ذهنم مرور می کنم به طوری که در من نهادینه می شوند. برای طراحی هماهنگ همه چیزهایی که در ذهنم تصور می کنم، این فرآیند نیاز است، حتی اگر تصاویر ذهن من با یکدیگر تفاوت داشته باشند. زمنی که خیالم از بابت این قضیه راحت شد، تمامی تفاوت ها و خاصیت های این تصاویر را در طول ساخت فیلم، بعدا، نوسازی می کنم.
نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد

شیون- حتی بیشتر از دریای زرد و تعقیب کننده- تکیه بر کمدی و خنده دارد، مخصوصا در نیمه اول فیلم. اما در نیمه دوم فیلم، چیزهایی که قبلا خنده داربودند ناخوشایند و جدی می شوند. کمی در مورد عملکرد طنز در فیلم توضیح دهید.

وقتی فیلم نامه را می نوشتم، متوجه شدم که داستان به سمت دهشتناکی حرکت می کند. این فیلم با شرایطی رو به روست که همه آن را حس می کنند اما سعی می کنند از آن چشم پوشی کنند. از خودم پرسیدم که شاید یک جور قانون نانوشته در مورد این چیزها وجوددارد، بنابراین سعی کردم عناصر دیگری به فیلم اضافه کنم که آن را قابل تحمل تر کند. طنز یکی از این عناصر بود.

کمی در مورد ارتباط خود با کواک دو وان برایم بگویید. قبلا هم با او کار کرده اید.او اینجا فوق العاده است. تعادلی که بین بامزه بودن و دراماتیک بودن ایجاد کرده است بیننده را مشتاق نگه می دارد.

کواک درک فوق العاده ای از پویایی بین کارگردانی و بازیگری دارد. من به شدت خوششانس بودم که توانستم سه روز او را، زمانی که در حال بازی برای دریای زرد بود، ببینم. یک روز موقع طلوع خورشید- در حالی که شب پیش تا صبح به کار مشغول بودیم- وقتی در راه خانه بود به او برخوردم و تا شب وقت گذراندیم.
او آدم کاملا روراستی از آب درآمد و از حرف زدن در مورد زندگی اش با یک غریبه ابایی نداشت- حتی در مورد ناسازگاری خانواده اش و مرگشان- او تفکر کاملا روشنی در مورد اینکه چرا بازی می کند و چه طور بازیگری را آموخته است دارد. این مکالمات به من کمک کرد که او را بهتر درک کنم. داستان زندگی او بعد از بیست سال بی نام و نشان بودن مرا مجذوب کرد و پس از آن هیچ بازیگر دیگری به ذهنم خطور نکرده است.

کونیمورا جون چهره خارق العاده ای دارد، با وجود اینکه نمی دانی او شخصیت خوب است یا بد، با این حال با او همدردی می کنی. آیا از قبل برای نقش «غریبه» او را در ذهن داشتی؟

زمانی که فیلمنامه را می نوشتم بازیگر خاصی مدنظرم نبود. در حین فرآیند انتخاب، با بازیگرهای ژاپنی زیادی مصاحبه داشتم. همان طور که گفتید این قابلیت کونیمورا، که می تواند قیافه اش را به هر شکلی که بخواهد تغییر بدهد، برای این نقش ایده آل بود. او به گونه ای به این کاراکتر حیات بخشید که اگر در غیر این صورت بود، تنها یک جور حالت خالی و مبهم از او وجود می داشت.

نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد
معنویت و مذهب جز درونمایه های اصلی شیون هستند. چه چیز شما را به این سمت کشید؟ آیا خودتان فردی مذهبی هستید؟

من مذهب را انتخاب کردم برای اینکه فکر می کنم هیچ کدام از ازمینه های تحصیل یا مکاتب فلسفی نمی توانند سوالی را که پیشتر مطرح کردم پاسخ دهند. من مسیحی هستم و اگر به خدایی که در انجیل آمده اعتقاد نداشتم این داستان را تماما به شیوه دیگری روایت می کرد. آنگاه شاید می توانستم جواب سوالم را با دلیل منطقی بدهم. اما من مانند سایر اعضای خانواده ام خیلی فعال مذهبی نیستم و مثلا در کارهای تبلیغاتی و غیره شرکت نمی کنم.

در مورد جنبه بصری فیلم کمی صحبت کنید چون به نظر من بخش بزرگی از جذابیت فیلم را مدیون آن هستیم. فیلم بسیار جلوه دار است و لوکیشن های زنده دارد مثل جنگلی که غریبه در آن زندگی می کند. توضیح دهید که چطور با مدیر فیلم برداری هونگ کیونگ پیو کار کردید؟

هونگ مانند یک بچه پاک است. او با بصیرت است و به ندرت چشم از نمایاب بر می دارد. وقتی دیدم که وارد جنگل شد و در محل های ممنوع شروع به قدم زدن کرد، استوری بورد خودم را نادیده گرفتم. ما با هم در جنگل باران زده قدم زدیم و خود به خود کات های مختلف به ذهنمان رسید، انگار با هم موسیقی جاز می نوشتیم.

یک بار، در حین گفت و گو، هونگ میگفت که چطور است این شاخه بزرگ درخت گینکو را که نمای شهر را مسدود کرده است قطع کنیم؟ من به او گفتم «اگر این شاخته را قطع کنی ممکن است راهی جهنم بشوی» مردم شهر آن درخت را نوعی درخت نگهبان می دانستند. هونگ کمی گیج شد اما زود پاسخ داد «این صحنه را می گیرم و راهی جهنم می شوم». بنابراین اینجا بود که هونگ صاحب یک بلیط برای جهنم شد!

گزیده نظر منتقدین در باب شیون

ترجمه نگار بلبلی: لوکیشن های زنده و طبیعی فیلم در خلق فضایی گیرا بسیار موثر هستند. فیلم برداری رویاوار هونگ کیونگ پیو (اسنوپیرسر) ییلاق های باران زده و حاشیه های سوسوزن کوه ها را در بر می گیرد، درحالی که لی هو کیونگ برای طراحی صحنه واقع گرایانه تر پیش می رود و شهری با چشم اندازهایی نه چندان دلچسب را که پر از اشیای روزمره هستندانتخاب می کند. دبورا یانگ- هالیوود ریپورترگ
نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد

(شیون) طراحی و ساخت پرانرژی و شگفت آوری دارد؛ انفجاری از رنگ، هیاهو و میلی کشنده است که به احساسات حمله ور می شود و در یک لحظه یادآور می شود که چقدر ساخته های بی تزویر سینمای وحشت می تواند ترسناک باشد. زو- نینگ سو- فیلو استیچ

ممکن است بتوانید در حین تماشای فیلم مغزتان را خاموش کنید، اما همین کار جذابیت بی رحم فیلم را بیشتر و به طزر قابل ستایشی آزاردهنده تر می کند. سایمون آبرامز- وبسایت رسمی راجر ایبرت

طولانی بودن فیلم قابل توجیه است. این فیلم به نحوی افسانه های کهن آسیای شرقی را با قواعد آشناتر ژانر ترسناک می آمیزد و اثری نو و غیرقابل پیش بینی خلق می کند. لیا پیکت- شیکاگو ریدر

شیون یک فیلم ترسناک حماسی کره ایست و به طرز خطرناکی دیوانه است. دیویداهرلیچ- ایندی وایر

فیلم هایی مثل شیون را دوست دارم. فیلم ناهونگ جین مثل یک بوفه از ژانرهای مختلف است، ترس خوراک اصلی آن است و مقدار مناسبی معما، دارم و جنایی، کمدی سیاه و رابط خانوادگی به آن اضافه شده است.غذاهاب فرعی را هم فراموش نکنید: خرافه، آیین ها، فیلم یک غذای کامل است. بیل گودیکونتس- آریزونا ریپابلیک

از یک طرف، به خاطر یک صحنه کلاسیک هیچکاک وار، شیون یک فیلم قدرتمند کارآگاهی است، از طرف دیگر قدم در وادی رویاهای کابوس وار ماروالطبیعه می گذارد که به طرز آشفته ای واقعی به نظر می رسد. مگی لی- ورایتی

شیون، انعکاسی از جن گیر دارد، اما به طور کلی از این کلاسیک ترسناک ۱۹۷۹ غم افزاتر است. مثلا وقتی در یک صحنه کشیش کاتولیک به جونگ گو می گوید: کلیسا نمی تواند به شما کمک کند. تا اینجا به حدی به جونگ گو و خانواده اش وابسته شده بودم که با بالارفتن خشونت، تعلیق و چیزهای بدتر، نه تنها احساس ترس می کردم، بلکه دلشکسته نیز بودم. گلن کنی- نیویورک تایمز
نابغه ای که با «شیون» سینمای کره را زنده کرد

چیزی که شیون را به طور غیرمعمول آزادهنده می کند، هاله ای از شرارتی نسبتا ملموس است که از آغاز آرام تا پایان غمانگیز آن را دربر گرفته است. آزاردهنده تر هنوز این است که این شرارت را نمی شود از شفقت تمیز داد. جاستین چنگ - لوس آنجلس تایمز
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      نبوغ؟!همین چند روز پیش این فیلمو دیدم و باید بگم خیلی فیلم بیخودی بود.یه فیلم بی دلیل طولانی شده که از روح و زامبی و شیطان و همه چیز توش بود و هر از چند گاهی مسیر داستان به شکل ناشیانه ای به یکی از این مسایل کشیده میشد که لابد تماشاگر رو شوکه بکنه.خیلی کشدار و مصنوعی بود

      پاسخ ها

      • reza

        احتمالا داستان اصلی رو نگرفتی.پیشنهاد میکنم چندتا نقد کامل این فیلم رو بخونی.

      • بدون نام

        والا ما فیلم ترسناک می بینیم که بترسوندمون نه اینکه لایه لایه مشکلات کشور کره رو با ژاپن و غیره بخواد به ما نشون بده.نیست شیطان ژاپنی بود از اون لاحاظ گفتم

    • هیچ

      بعضی ها هستن که فقط ترسو این میدونن که یه چیز زشت بپره وسط بگه پخه ... هر چی یهویی تر ترسناک تر ... اصن خودشونو جای شخصیت نمیذارن ... یخورده فکر نمی کنن ... بعضی از صحنه های این فیلم خیلی هم خوب و ترسناک بود .

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج