جاباما
۴۹۲۶۴۹
۵۰۱۱
۵۰۱۱
پ

طنز؛ گوش دادن یا شنیدن؟

دهخدا نام قاضی‌زاده هاشمی را صدا زد و او را پای تخته فراخواند و از او پرسید: «این چیه انداختی گردنت؟» قاضی‌زاده هاشمی لبخند زد و گفت: «گوشیِ پزشکیه، باهاش ضربان قلب رو گوش می‌دم».

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

دهخدا نام قاضی‌زاده هاشمی را صدا زد و او را پای تخته فراخواند و از او پرسید: «این چیه انداختی گردنت؟» قاضی‌زاده هاشمی لبخند زد و گفت: «گوشیِ پزشکیه، باهاش ضربان قلب رو گوش می‌دم». دهخدا سر تکان داد و گفت: «بهتره به جای «گوش دادن» از «شنیدن» بهره ببری. در ضمن خودم می‌دونم اینی که انداختی گردنت چیه. برای چی آوردیش سر کلاس؟»

غرضی گفت: «برای دکتربازی». قاضی‌زاده هاشمی لپ‌هایش گل انداخت و گفت: «از بس شوق خدمت دارم». مشایی گفت: «ما خدمت سنتی را به صنعتی ترجیح می‌دهیم».دهخدا اخم کرد و از مشایی پرسید: «شما تازگیا خیلی بلبل‌زبون شدیا! خبری شده؟» مشایی لپ‌هایش گل انداخت و پاسخ داد: «از بس شوق خدمت دارم». بقایی بدون اینکه اجازه بگیرد دوان‌دوان از کلاس بیرون رفت. دهخدا از احمدی‌نژاد پرسید: «کجا رفت؟» احمدی‌نژاد خندید و پاسخ داد: «شوق خدمت می‌چکد از چشم تَرَش». رضایی ایستاد و گفت: «ما هم داریم». دهخدا با کلافگی گفت: «برو ولی زود بیا». رضایی اخم کرد و گفت: «منظورمون شوق خدمته!» کواکبیان فریاد زد: «شما که دائم‌الشوقی برادر من». رضایی بدون اینکه کواکبیان را نگاه کند گفت: «از شما که تکرر شوق داری بهترم». قاضی‌زاده هاشمی از کوره در رفت و فریاد زد: «شوق هیچ کدوم‌تون به گردِ شوق من هم نمی‌رسه.
اگه حرف زیادی بزنین دیگه به صدای قلب‌تون گوش نمی‌دم». دهخدا گوش قاضی‌زاده هاشمی را پیچاند و گفت: «مگه نگفتم به جای گوش دادن بگو شنیدن؟ دیگه نبینم سر کلاس من داد و فریاد راه بندازیا!» قاضی‌زاده هاشمی با قیافه‌ای حق به جانب پرسید: «پس چرا کاری نمی‌کنید که کواکبیان داد نزنه؟» دهخدا نفسی عمیق کشید و پاسخ داد: «از من توقع معجزه نداشته باش! حالا برو بشین سر جات و اون گوشیِ پزشکی رو هم بذار توی کیفت». قاضی‌زاده هاشمی همان‌طور که گوشش را می‌مالید سوی نیمکتش رفت. کواکبیان ناگهان فریاد زد: «آقا اجازه! این قاضی‌زاده هاشمی به ما حرف زشت زد. ازش فیلم هم گرفتم». دهخدا پوف کرد و از جلیلی پرسید: «راست می‌گه؟» جلیلی پاسخ داد: «ما گوش ندادیم». دهخدا با خشم گفت: «به جای «گوش ندادیم» بگو «نشنیدیم»!» بعد سوی قاضی‌زاده هاشمی رفت و فریاد زد: «به کواکبیان چی گفتی؟» قاضی‌زاده هاشمی شانه بالا انداخت و گفت: «شما انگار حال‌تون خوب نیست.
من چیزی نگفتم». دهخدا با چهره‌ای برافروخته سوی کواکبیان چرخید و گفت: «ببینم فیلمت رو». کواکبیان خندید و پرسید: «کدوم فیلم؟» دهخدا با صورتی سرخ پرسید: «مگه نگفتی بهت حرف زشت زده؟ مگه نگفتی فیلمش رو هم داری؟» کواکبیان بیشتر خندید و گفت: «حتما خواب‌نما شدین». دهخدا چشمانش سیاهی رفت و نشست روی زمین و با بی‌حالی به قاضی‌زاده هاشمی گفت: «اون گوشیت رو درآر ببین ضربان قلبم چطوره؟ گمونم حالاست که سکته کنم». قاضی‌زاده هاشمی لبخند زد و گفت: «اول بذارین باهاتون عکس بگیرم بعد می‌ریم سراغ دکتربازی» این را گفت، عکسش را انداخت و بعد گوشی پزشکی و دستگاه شوک برقی‌اش را از توی کیفش در آورد و به دکتربازی‌اش پرداخت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج