۴۹۲۹۰۰
۲ نظر
۵۰۲۴
۲ نظر
۵۰۲۴
پ

بری جنکینز: «مهتاب» را در ۱۰ روز نوشتم!

بری جنکینز به‌غیر از «مهتاب» در کارنامه‌اش تنها یک فیلم بلند سینمایی دیگر دارد، اثری با نام «دارویی برای مالیخولیا» محصول سال ۲۰۰۸. اثری متوسط که حتی برای سال‌ها جنکینز را از جریان سینمای اصلی دور کرد.

روزنامه صبا: بری جنکینز به‌غیر از «مهتاب» در کارنامه‌اش تنها یک فیلم بلند سینمایی دیگر دارد، اثری با نام «دارویی برای مالیخولیا» محصول سال ۲۰۰۸. اثری متوسط که حتی برای سال‌ها جنکینز را از جریان سینمای اصلی دور کرد. جنکینز با نگارش و ساختن فیلم‌های کوتاه، هشت سال میان این دو فیلم را پشت سر گذاشت و در نهایت با ارائه فیلمنامه‌ای اقتباسی نه‌تنها خود را برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه در این رشته کرد بلکه موفق شد «مهتاب» را به بهترین فیلم سال تبدیل کند. درحقیقت بری جنکینز با ارائه فیلم «مهتاب» از یک تازه‌کار به نامی معتبر در سینما تبدیل شد.
بری جنکینز: «مهتاب» را در 10 روز نوشتم!
او نمایشنامه تارل مک‌کارنی را با همکاری خودش مبدل به یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی از روی یک نمایشنامه کرد. وجوه تصویری که جنکینز در برابر سطرهای دشوار نمایشنامه ارائه می‌دهد حتی گاهی از منبع اصلی اثر پیشی گرفته و ذهن را سوی خود می‌کشاند. درحقیقت سینمای سیاه‌پوستان آمریکا تا به امروز چنین تصویر دقیقی از جامعه رنگین‌پوستی ندیده است. فیلم با دقت مشکلات سیاه‌پوستانی را که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کنند بررسی و پیامدهای آن را بازگو می‌کند.

فیلم «مهتاب» در مورد سه مقطع مختلف زندگی سیاهپوستی خلافکار است. شخصی که در آینده‌ای نه‌چندان دور به فروش مواد مخدر رو می‌آورد و برای خود تشکیلاتی گرد می‌آورد اما دوران کودکی و نوجوانی بسیار سختی را باتوجه به زورگویی‌های مادر و سایر افراد جامعه پشت سر گذاشته است. زندگی این فرد با سه اسمی که روی تصویر نوشته می‌شود از هم متمایز شده و به قسمت‌های کوچک (الکس هیبرت)، شرون (اشتون سندرز) و درنهایت بلک (تروانت رودز) تقسیم می‌شود.
فیلم مانند اکثر آثار برجسته امسال حال‌وهوایی غمگین دارد و در همان ابتدای کار از دهان یکی از شخصیت‌های محوری داستان با نام جوان (با نقش‌آفرینی ماهرشالا علی که برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین نقش مکمل شد) پیام خود را این‌گونه بیان می‌کند؛ پسرهای سیاه زیر نور مهتاب آبی‌رنگ هستند. آبی که نشانه اندوه در رنگ‌شناسی است به این سادگی در همان ابتدای کار به یکی از مهم‌ترین رکن‌های فیلم تبدیل می‌شود. با این پیش‌زمینه با اشرافی کامل‌تر می‌توان به استقبال مصاحبه فیلم میکر مگزین با بری جنکینز خالق «مهتاب» رفت.
بری جنکینز: «مهتاب» را در 10 روز نوشتم!

در همین ابتدای کار باید بگویم که من فیلم‌های زیادی برگرفته از یک نمایشنامه دیدم، هیچ‌کدام از آن‌ها قدرت «مهتاب» را در به‌دست آوردن استقلال تصویری و سینمایی نداشت. چگونه موفق شدید به چنین درک سینمایی از این نمایشنامه برسید؟ آیا در مورد آن نگران نبودید؟

نه نگران نبودم، آن هم به‌خاطر نگاهی است که به فیلم‌ها دارم. اولین‌بار که نمایشنامه را خواندم فکر کردم که چقدر جلوه‌های بصری خارق‌العاده‌ای درون خود دارد! بار دوم وضعیت متفاوت بود، روایت نمایشنامه غیرخطی بود و تارل مک‌کارنی از نشانه‌های زیادی که خود من به‌‌عنوان پسربچه‌ای سیاه‌پوست با آن بزرگ شده بودم، استفاده کرده بود.
به ناگهان همه چیز در ذهنم طبقه‌بندی شد و فضای مناسبی برای به تصویرکشیدن نمایشنامه یافتم. این تصاویر به اندازه‌ای برایم وضوح داشت که من پیش‌نویس اولیه فیلمنامه را تنها طی ۱۰ روز نوشتم. با این‌که فیلمنامه اقتباسی است ولی ۱۰ روز باز هم مدت زمان بسیار کمی برای آن محسوب می‌شود. به‌قول چارلی کافمن، در ذهنم ساختن فیلم شروع شده بود و تصاویر متحرکی را می‌دیدم.

چگونه تارل مک‌کارنی را درگیر پیش‌نویس خود کردید؟

پیش‌نویس را نشانه‌گذاری کرده بودم و در ابتدا از تارل خواستم برای اقتباس مقصودهایم به من کمک کند. از طرفی دوست داشتم صدای او در فیلمنامه‌ام حفظ شود و به نقطه‌ای رسیدم که به‌تنهایی قادر به نوشتن فیلمنامه نبودم. تارل یک نابغه است، او سکان هدایت فیلمنامه را در دست گرفت و آن را به مقصد رساند. پس از مدتی به میامی رفتم تا برای اولین‌بار او را ببینم، پس مدتی هم به من گفت که به من اعتماد دارد و خدا یارم باشد. همین مکالمه کوتاه باعث شد که متوجه شوم تارل حرف‌های زیادی برای اضافه کردن به فیلمنامه دارد و مشغول به‌کار شدیم.

هشت سال فاصله میان فیلم اول شما و «مهتاب» وجود دارد، آیا در این مدت سعی کرده بودید اثر دیگری را بسازید!؟

بله رفیق؛ سعی کرده بودم. بله.

چه تفاوت‌هایی بین این اثر و پروژه‌های دیگرتان وجود داشت که ادل رومانسکی و کمی بعدتر کمپانی‌ای ۲۴ حاضر شد روی آن سرمایه‌گذاری کند؟

جالبه که به اسم ادل اشاره کردید، چون در حقیقت او بود که باعث شکلگیری این پروژه شد، او هر چند وقت یکبار با من تماس می‌گرفت و من را به‌خاطر کار نکردنم شماتت می‌کرد. هر دو هفته در میان او پیامی در جی‌چت برای من می‌فرستاد و یادآوری می‌کرد که علاقه دارد با اشخاصی که سلایق مشترک با خودش دارند کار کند. در جلسه‌ای او را دیدم و تاکید داشت که برایش دلایل و بهانه‌های من اهمیتی ندارد و کار نکردن من درحقیقت تقصیر خودم است.
بری جنکینز: «مهتاب» را در 10 روز نوشتم!
درنهایت من تمام ایده‌هایی که داشتم برای او فرستادم که یکی از آن‌ها فیلمنامه «مهتاب» بود. من تا آن زمان با کمپانی‌ها و تهیه‌کننده‌های زیادی کار کرده بودم اما هیچکدام از آن پروژه‌ها به سرانجام نرسیده بود. ادل وقتی متوجه جدی بودن من و تارل درباره «مهتاب» شد با سرعت تمام کارها را پیش برد و شروع به جذب سرمایه‌گذار کرد. زمانی خبر رسید که کمپانی پلن بی‌و‌ای ۲۴ قصد سرمایه‌گذاری روی این پروژه را دارد ما متوجه شدیم این کار دیگر به سرانجام خواهد رسید و تبدیل به اثری سینمایی خواهد شد.

فیلم این حس را به آدم می‌دهد که اشخاصی مدت زمان زیادی را صرف فکر کردن به تمام پلان‌ها و حتی نماهای فیلم کرده‌اند و هیچ لحظه‌ای در فیلم وجود ندارد که اضافه باشد. شما نیز نسبت به این حس که به مخاطبان انتقال داده می‌شود همین حس را دارید؟

باید جواب مثبت بدهم زیرا وقتی زمان زیادی را در حال ساختن یک پروژه هستید حس می‌کنید تمام زوایای آن را می‌دانید، بیشتر خلاقیتی که دیگران در مورد آن حرف می‌زنند از حس‌های طبیعی من و دوستانم بیرون آمده است. چیزی که از سطرهای این داستان حس کردیم و به تصویر کشیدیم. فکر نمی‌کنم در آینده هم فیلمی بسازم که این حس را نسبت به آن داشته باشم، «مهتاب» جزوی از هویت من است و از صرف کردن این مدت زمان طولانی برای ساخت آن لذت برده‌ام.
فیلم برای من و بسیاری از دوستان سیاه‌پوستم که در ساخته‌شدن آن دست داشتند به مسئله‌ای بسیار شخصی تبدیل شده بود. حتی می‌توانم به این موضوع اشاره کنم که نقش مادر قصه که توسط نائومی هریس ایفا شد قسمتی از خصوصیات شخصی مادر خودم را دارد، این درحالی بود که تارل نیز می‌گفت این کاراکتر شبیه به مادر او نیز هست. این‌گونه می‌شود که حافظه شفاهی بسیاری از سیاه‌پوستان آمریکا که از فقر رنج می‌برند در نقطه‌ای به‌هم می‌رسد.

فکر می‌کنم فیلم اول شما با مبلغی نزدیک به ۲۵هزار دلار ساخته شد، درست است؟

بله؛ تقریبا درست است.

فکر می‌کنم «مهتاب» با رقمی بسیار بیشتر ساخته شده است.

بله همین‌طور است، رقمی بسیار متفاوت اما نه با اختلافی فاحش، با اختلافی معمولی (می‌خندد).
بری جنکینز: «مهتاب» را در 10 روز نوشتم!

با این اوصاف زمانی روز اول سر صحنه فیلمبرداری رفتید وحشت‌زده نشدید؟ تعداد عوامل یک پروژه بزرگ با پروژه‌های کوچک بسیار متفاوت است و این می‌تواند برای شما که به ساختن فیلم کوتاه عادت داشتید وحشت‌آور باشد.

نه این‌گونه نبود، زیرا من اول سال گذشته آگهی‌های تبلیغاتی ساخته بودم که تعداد عوامل حاضر در پشت صحنه بسیار بیشتر از «مهتاب» بودند. البته من بسیار با تعداد عوامل کم و گروه کوچک‌تر راحت‌تر هستم. برای مثال فیلم کوتاه آخرم با نام «دارو» را تنها با پنج نفر ساختم. طی روزهای فیلمبرداری «مهتاب» هم سعی کردم این شرایط را حفظ کنم، میانگین تعداد اشخاصی که در پشت صحنه «مهتاب» مشغول به‌کار بودند نزدیک به ۲۵ تا سی نفر بیشتر نبود. از طرفی می‌خواستم به بازیگران برای حس‌های بهتر و دقیق‌تر فضای آزاد بیشتری بدهم و به‌هیچ عنوان اجازه ندادم تعداد اعضای گروه از این تعداد بیشتر شود.
البته چنین رویکردی باعث شد فرآیند فیلمبرداری ما بیشتر شود و همین امر بودجه کار را بالاتر برد. همین خلوت بودن صحنه فیلمبرداری بود که شرایط را برای بازی‌های عالی بازیگران آماده کرد و معمولا ما دو تا سه برداشت مفید داشتیم که می‌توانستیم از میان آن‌ها به‌راحتی بهترین را انتخاب کنیم.

در پایان می‌توانید لحظه‌ای از مراحل فیلمبرداری «مهتاب» را نام ببرید که از کنترل شما خارج شده باشد؟ با نگارش و ساختن «مهتاب» چه تجربیاتی کسب کردید؟

چند صحنه بود که ما آن‌را با شیوه‌های معمول فیلمبرداری نکردیم و حتی در مرحله تدوین هم نسبت به آن شک داشتم. اما درنهایت همه چیز درست پیش رفت و توانستم نمای مورد پسند خودم را پیدا کنم. در کل بهترین لحظاتی که هنگام ساخت «مهتاب» تجربه کردم مربوط می‌شد به استفاده صحیح از سکوت‌ها و تعلیق‌ها. شیوه ساختن فیلم بر همین اساس پایه‌ریزی شده بود و من با الگوبرداری از زندگی واقعی موفق به انجام این کار شدم.
نکته جالب این‌جاست که این ویژگی در میان تمام اعضای گروه (مخصوصا بازیگران) به وضوح دیده می‌شد، حتی یکبار در طول ساختن فیلم پیش نیامد که حفظ‌کردن سکوت یا مدت زمان آن را به آن‌ها یادآوری کنم و همه چیز از چشمه درون تمام تیم نشات می‌گرفت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      چقدر سفیده

    • مهتاب

      چه باهال اسم من مهتاب

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج