۵۳۱۱۸۶
۵۰۰۷
۵۰۰۷
پ

تعیین سرنوشت بخشی از انتخابات در فضای مجازی

جایگاه رسانه‌ها و تاثیرگذاری آنها در شرایطی که رسانه‌های سنتی در حال از دست دادن قدرت تاثیرگذاری خود در جامعه هستند برکسی پوشیده نیست. از جمله دلایلی که رسانه‌های سنتی در دهه اخیر جایگاه خود را هر روز از دست داده‌اند، عدم توجه آنها به عنصر اعتماد است.

روزنامه آرمان- عبدالرحمن فتح‌اللهی: جایگاه رسانه‌ها و تاثیرگذاری آنها در شرایطی که رسانه‌های سنتی در حال از دست دادن قدرت تاثیرگذاری خود در جامعه هستند برکسی پوشیده نیست. از جمله دلایلی که رسانه‌های سنتی در دهه اخیر جایگاه خود را هر روز از دست داده‌اند، عدم توجه آنها به عنصر اعتماد است. به بهانه بررسی وضعیت تاثیرگذاری رسانه‌ها در انتخابات، دکتر مهدی فرقانی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه، گفت‌و‌گو کرده است که در ادامه می‌خوانید.
آیا صدا و سیما در جامعه امروز ما موفق به ساخت و تولید برنامه‌ها و محصولات موثر شده است؟
اگر ما تصور کنیم یک نظریه رسانه‌ای در دوره‌ای به ‌وجود آمده و امروز دیگر منسوخ شده، کاملا اشتباه است. همه نظریه‌ها امروز هم کمابیش کاربرد دارند که نمونه‌ها و شواهد آن کم نیست، اما نظریه استحکام و بحث اعتماد رابطه مستقیمی با هم دارد. شما اگر به رسانه‌ای اعتماد نداشته باشید پیام‌هایش را هم با تحلیل وارونه بررسی می‌کنید، حتی اگر در معرضش هم باشید. ما برخی قوانین مهم مانند اصل تفکیک قوا را دریافت کرده‌ایم، همان‌طور که رسانه و مطبوعات را نیز اقتباس کرده‌ایم، اما مشکل اینجاست که آن تطور تاریخی را از سر نگذرانده‌ایم. بنابراین سیر تکوینی آن در بستر تاریخی برای جامعه، اتفاق نیفتاده، بلکه به یکباره وارد آن شده است. اما این مساله مانع از بومی سازی آنها نمی‌شود و می‌توان محتوای خود را درون آن ریخت، کما اینکه امروز هم چنین کاری صورت می‌گیرد. یعنی ما امروز همان رسانه‌هایی را که وارد کرده‌ایم در خدمت مصالح و منافع کشور به کار گرفته‌ایم.
حال ممکن است سوء استفاده هم صورت گرفته باشد، اما مگر بی‌قاعدگی فقط از طریق رسانه است؟ هزاران راه دیگر وجود دارد. منتها چون رسانه‌ها در معرض دید افکار عمومی هستند بیشتر مطرح می‌شوند. در کل می‌خواستم به این نکته برسم که ما گذارهای تکامل را طی نکرده‌ایم. پس اتفاقات تام و تمام هر دوره در جامعه ما روی نداده تا ویژگی‌ها و اثرات خود را برجای بگذارد. مثلا پست مدرنیسم هم در جامعه ما تام و تمام نیست. بنابراین آن ساختارهای رسانه‌ای هم که در پی ایجاد فرهنگ توده در جامعه هستند، شکل نگرفته و از آن سو امروز مخاطب به شدت فعال، دیگر توان پذیرش توده‌ای و جمعی یعنی فرهنگ جمعی بدون «تفکر» را ندارد.
با در نظر گرفتن شرایط جامعه‌شناسی سیاسی و اقتضائات رسانه‌ای کشور، آن هم در آستانه انتخابات، چگونه می‌توان رابطه رسانه‌ها و انتخابات را تحلیل کرد؟ منظور همه انواع رسانه‌هاست. در این دوران حساس سیاسی، اساسا جایگاه رسانه کجاست؟
به نظر من امروز این نظر از اندیشه مک کوایل در جامعه ما کارکرد ندارد. وقتی از رسانه‌ای مانند روزنامه حرف می‌زنیم باید بگوییم که تیراژ آن امروز در کشور چند هزار نسخه است یا از برنامه تحلیلی سیاسی انتخاباتی رادیو تلویزیونی با چند میلیون مخاطب سخن می‌گوییم که متاسفانه به همین دلیل عدم مخاطب لازم در کشور ما، اقتضائات این کارکردهای رسانه‌ای از دید مک کوایل وجود ندارد. با وجود این باید به جایگاه و کارکرد شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر به ویژه در جریان انتخابات عنایت ویژه‌ای داشته باشیم. من فکر می‌کنم خود رادیو و تلویزیون دقیقا می‌داند که برنامه‌های مناظره نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری چه تاثیری بر مخاطب دارند. البته تاثیر این برنامه‌ها در حوزه مطبوعات، محدودتر اما عمیق‌تر و ماندگارتر است. به همین دلیل قدرت گفتمان‌سازی مطبوعات قوی‌تر است. به نظر می‌رسد امروز کارکرد تهییج افکار عمومی توسط شبکه‌های اجتماعی موثرتر است و آنجاست که بیشتر در مورد کاندیداها صحبت می‌شود و به تحلیل برنامه‌های سیاسی آنها می‌پردازند و تایید، تکذیب یا تحلیل می‌کنند. آیا فرقی نمی‌کند که فرد پیروز متعلق به کدام جریان سیاسی باشد؛ اصلاح‌طلب یا اصولگرا؟ همه از این پتانسیل استفاده می‌کنند، در کشورهای دیگر هم همین‌طور است.
پس به همین دلیل است که برخی سیاستمداران نگاه دوستانه‌تری به فضای مجازی دارند.
بله، جالب این است که ترامپ به قدرت شبکه‌های اجتماعی چنان متکی است که از آن‌طرف بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان، سی‌بی‌اس، واشنگتن‌پست، نیویورک تایمز و... را به جلسات رسمی خود راه نمی‌دهد. شاید قبلا این سوال مطرح می‌شد که مگر می‌شود این رسانه‌های بزرگ بین‌المللی را حذف کرد؟ امروز می‌بینیم که ترامپ چنین کاری می‌کند. البته من این کار ترامپ را تایید نمی‌کنم اما او امروز به‌جایی رسیده که جایگزین مهمی را در مقابل رسانه‌های بزرگ می‌بیند و آن جایگزین، همین شبکه‌های اجتماعی است که می‌تواند پیامش را در آنجا به راحتی منعکس کند. در شکلی دیگر و در فضایی کاملا متفاوت آقای ظریف به جای مصاحبه با رسانه‌ها، یکی دو جمله که شامل مواضع رسمی اوست در صفحه توئیترش می‌نویسد و می‌بینید همین چند خط کوتاه چقدر بازتاب دارد. این مساله نه تنها در خصوص برجام و دوره مذاکرات هسته‌ای، بلکه در مورد دیگر مسائل مهم هم صدق می‌کند و گاه به اندازه یک یا چند مذاکره رسمی اثرگذار است.
پس می‌بینید همین رسانه تا چه حد ساختار قدرت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نقش رسانه‌های سنتی در مسائل مهمی مانند انتخابات دیگر مثل سابق نیست. من معتقدم بخش مهمی از سرنوشت انتخابات در دست شبکه‌های اجتماعی است. چرا که آنها در یک بده بستان افقی با مردم قرار دارند و مردم بیشتر به هم اعتماد دارند تا پیام‌هایی که از بالا و به‌صورت عمودی به آنها می‌رسد. اگر مردم پای صندوق رای می‌روند به این دلیل است که در یک دیالوگ افقی به این احساس رسیده‌اند که اگر پای صندوق رای نروند، سرنوشت آنها را دیگران تعیین می‌کنند و این وظیفه در آنها به‌وجود می‌آید که این مساله را باید جدی گرفت.
آیا این مساله در تناقض آشکار با جامعه‌ای که یکی از ویژگی‌های بارز آن میزان بسیار پایین مطالعه از کتاب تا روزنامه است، قرار نمی‌گیرد؟
ما در گذشته در قبال پدیده‌های نوی بشری و دستاوردهای نوین انسانی بسیار بیشتر شگفت‌زده می‌شدیم، چرا؟ برای اینکه در گذشته عامه مردم در رفت و آمد پدیده‌ها و پذیرش و عدم پذیرش آن نقشی نداشتند، اما امروز در سایه تکنولوژی و اهلی کردن آن، این مساله کمتر رخ می‌دهد و مردم با تولید محتواهای متناسب با فرهنگ خود، تکنولوژی‌های ارتباطی را در اختیار گرفته‌اند. در نتیجه می‌بینید که هم تولید کننده و هم مصرف کننده پیام خودشان هستند و میزان پذیرش پیام در شبکه‌ها بسیار بالاتر می‌رود. می‌بینید که چقدر شرایط تحت تاثیر این شبکه‌های اجتماعی است و ساختار رسانه را تا چه میزان عوض کرده است و دیگر نگاه سنتی به رسانه وجود ندارد. هر چند باید ساختارهای سنتی را شناخت اما نباید در آنها توقف کرد، بلکه باید اتفاقات جدید رسانه را که مهم‌ترین‌شان همین شبکه‌های اجتماعی است را بومی‌سازی کرد.
این تاثیرگذاری در جامعه ما که برخی مخاطبان سطح پایینی از مطالعه دارند، چگونه انجام می‌شود؟
اکنون مطالعه، دیجیتال شده است و اتفاقا این مساله تا حدی می‌تواند خلأ مطالعه مردم ایران را درخصوص کتاب‌ها و رسانه‌های چاپی کم کند. گرچه بحث محتوا و سطح کیفی مطالب در فضای مجازی هم مطرح است، ولی به‌دلیل منعطف بودن ساختار رسانه‌های شبکه‌ای و کارآمدی بالا و فاعلیت بسیار کاربر، بیش از آن چیزی که تصورش می‌شد، فراگیر شده است. شما هیچ پدیده‌ای را در گذار مدرنیته به اندازه همین شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های هوشمند همراه، سریع‌الجذب نمی‌بیند، چه به لحاظ کیفیت و چه از نظر کمیت. از نظر کمیت، فقط طبق آمار چیزی حدود ۴۵ میلیون گوشی همراه هوشمند دست مردم است و این یعنی ضریب تقریبا ۵۰ درصدی نفوذ در میان مردم و این ۴۵ میلیون گوشی همراه هوشمند یعنی ۴۵ میلیون چندرسانه‌ای در دست مردم، یعنی متن، صوت، تصویر، عکس و... در لحظه و هر جا با مردم است. این به معنای غلبه بر محدودیت است. شما مجموعه مخاطبان رسانه‌ها را در شبانه روز چند میلیون نفر می‌دانید در صورتی که هر شهروندی که تلفن همراه هوشمند دارد در شبانه روز چقدر پیام تولید و رد و بدل می‌کند؟ این یعنی چقدر مخاطب؟ پس یعنی باید هر مخاطب ضربدر ۱۰ یا ۱۰۰ شود برای اینکه ده پیام، صد پیام، هزار پیام یا بیشتر از آن را در روز تولید و به همان اندازه هم پیام دریافت می‌کند و این فرایند دائما در حال وقوع است.
شاید به همین دلیل است که از صداوسیما گرفته تا مطبوعات دائم بر پیگیری مخاطبانشان در شبکه‌های اجتماعی تاکید دارند؟
بله، چرا که آنها ناگزیرند از این امکانات استفاده کنند، هم به دلیل انعطافش در تولید محتوا و هم به دلیل نمایش استفاده از رسانه‌ها و تکنولوژی روز.
ساختار سیاسی اجتماعی جامعه با این شبکه‌های اجتماعی، چه سمت و سویی پیدا می‌کند؟
ببینید! پیش‌بینی آینده امروز بیش از هر زمانی غیر ممکن است و علت این است که سرعت تحول تکنولوژی و تاثیر آن بر سیاست، جامعه، اقتصاد، فرهنگ و... آن‌قدر زیاد است که نمی‌شود آینده را پیش‌بینی کرد، ولی آنچه مسلم است این است که از اقتدار تک تک رسانه‌ها حتی رسانه‌های غالب بین‌المللی کاسته می‌شود، در حالی که بر مجموع قدرت سپهر رسانه‌ای جهان افزوده شده، یعنی مجموعه رسانه‌ها مقتدر شده‌اند، اما از قدرت تک تک آنها کاسته شده است، به بیان دیگر شاید در گذشته تعداد رسانه‌های مهم جهانی در حد انگشتان دو دست بود، که به آن امپریالیسم رسانه‌ای گفته می‌شد. یعنی تا آن اندازه سلطه داشتند و انحصار تولید و نشر خبر را در قبضه خود می‌گرفتند. ولی امروز این سلطه و انحصار به شدت مورد چالش قرار گرفته است، حالا هر فرد یک رسانه است، هر موبایل یک رسانه است و در مواردی حتی می‌تواند با این غول‌های بین‌المللی رقابت کند. مثلا در جایی که خبرنگار فلان رسانه مهم حضور نداشته باشد، همین مردم عادی و شهروند خبرنگار، نقش برجسته‌ای داشته است. گر چه به لحاظ اصل اعتماد، اصل صحت، اصل دقت و امانتداری، هنوز چالش‌های زیادی وجود دارد که جای بحثش به دلیل متفاوت بودن موضوع مصاحبه اینجا نیست و مطرح نمی‌کنم. از سوی دیگر اینکه رسانه‌های سنتی هم در قالب و ساختار و هم در محتوا دچار تغییر می‌شوند محتمل است، اما شکل و شمایل و میزان شدت و ضعفش، متفاوت و غیر قابل پیش‌بینی است. سوم اینکه قدرت‌های سیاسی با چالش‌های جدید رسانه‌ای مواجه می‌شوند. شکی نیست که یک قدرت موازی به نام قدرت شبکه‌های اجتماعی و قدرت چندرسانه‌ای و شهروند خبرنگار در عرصه جهانی شکل گرفته و همچنین در این هم نباید شک کرد که امکان پنهانکاری برای قدرت‌های سیاسی هر روز در این عرصه جهانی کمتر می‌شود.
مثلا در همین مدت اخیر سایت ویکی لیکس و جولیان آسانژ دوباره دست به افشاگری زد و سی‌آی‌ای و اف‌بی‌آی و وزارت دفاع آمریکا را با چالش جدید جهانی مواجه کرد و در کنارش شاهد موارد متعدد دیگری هم بودیم، مانند اسناد ادوارد اسنودن یا اسناد پاناما و... ببینید که این مسائل چه تحولاتی را در ساختار سنتی قدرت ایجاد کرد که آثارش تاکنون وجود دارد، یعنی در آینده عرصه مناسبات سیاسی و سیاست‌ورزی به‌واسطه همین شبکه‌های اجتماعی تغییرات اساسی خواهد کرد که البته وسعت و شدت آن را نمی‌توان دقیقا تعیین کرد.
به نظر شما ایران هم از این قاعده مستثنی نیست؟
به نظر من اتفاقا برای کشور ما تاثیر این پدیده شدت بیشتری داشته است، چرا که جامعه ما این پدیده مدرن را به سهولت و با استقبال بیشتری جذب کرد. شما هر وقت اپلیکیشن جدیدی را در فضای مجازی می‌بینید کاربران ایرانی سریع‌تر از آن استفاده می‌کنند. مثلا همین کانال تلگرام که بیشترین حضور و استفاده از آن را شهروندان ایرانی دارند. برای اینکه انتقال و جابه‌جایی پیام در آن به هر شکلی آسان و سریع می‌شود و این پیام می‌تواند صوت، عکس، فیلم و... باشد و استقبال چشمگیر ایرانیان به نظر من در زیر پوست خود نشان دهنده یک عارضه تاریخی یا همان محدودیت و خلأ تاریخی است و در عین حال نشان می‌دهد که مردم ما از اینکه در گذشته در رسانه‌های سنتی امکان دسترسی و اظهار نظر و پاسخگویی نداشته‌اند، بسیار شاکی بوده و هستند و امروز از این ابزارها برای نشان دادن عاملیت و نقش فعال خود در صحنه‌های مختلف مانند عرصه سیاسی استفاده می‌کنند و اگر امروز رسانه‌های سنتی به آنها پیام درست را نمی‌رسانند، خود دست به انتشار پیام می‌زنند.
یعنی روزی فرا می‌رسد که در سایه همین جامعه شبکه‌ای، رسانه‌های چاپی مانند روزنامه از میان بروند؟

آینده دچار تغییر و تحول می‌شود و روزنامه‌ها دچار افت تیراژ و تغییر کارکرد می‌شوند. کما اینکه امروز نیز کم و بیش چنین شده، ولی اینکه به‌طور کلی از بین بروند به نظر من چنین اتفاقی روی نمی‌دهد، چون مطبوعات یک پدیده و دستاورد بزرگ تاریخی، فرهنگی و تمدنی بشرند و فکر کردن به نابودی‌شان بی‌مورد است، همچنان که صنعت سینما در هجوم نمایشگرهای ویدئویی و تسهیل دسترسی روزمره مردم به صوت و تصویر، از بین نرفت و تقویت هم شد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج