۵۴۸۲۵۹
۱ نظر
۵۰۰۴
۱ نظر
۵۰۰۴
پ

بررسی و تحلیل بحران قطر و عربستان

بنیانگذار موسسه پژوهش های راهبردی تصمیم بخش مهمی از دلایل اوج گیری بحران اخیر قطر و عربستان را تبعات ناشی از باج خواهی ترامپ از کشورهای عرب ثروتمند و اختلافات ناشی از قیم مابی سعودی نسبت به دیگران دانست و تاکید کرد: آمریکا، قطر را به بهانه حمایت از تروریست ها تحت فشار قرار داده و باج خود را می خواهد.

خبرگزاری ایرنا: بنیانگذار موسسه پژوهش های راهبردی تصمیم بخش مهمی از دلایل اوج گیری بحران اخیر قطر و عربستان را تبعات ناشی از باج خواهی ترامپ از کشورهای عرب ثروتمند و اختلافات ناشی از قیم مابی سعودی نسبت به دیگران دانست و تاکید کرد: آمریکا، قطر را به بهانه حمایت از تروریست ها تحت فشار قرار داده و باج خود را می خواهد.

به دنبال سفر پرسر و صدای دونالد ترامپ به ریاض و در حالی که رهبران سعودی این سفر را موفقیتی دیپلماتیک برای خود ارزیابی می کردند انتشار اظهارات امیر قطر مبنی بر اذعان به قدرت منطقه ای ایران و ضرورت گفت وگو با این همسایه قدرتمند بحران تازه ای در حاشیه جنوبی خلیج فارس ایجاد کرد.
عربستان،امارات، بحرین و مصر وچند کشورحاشیه ای دیگر روابط خود را با دوحه قطع کردند و این کشور را در معرض بی سابقه ترین محاصره زمینی، دریایی و هوایی قراردادند. سوالی که اکنون در خصوص این بحران وجود دارد این است که بالاخره چه سناریویی در روابط ریاض دوحه محتمل تر است؛
علیرضا اکبری بنیانگذار موسسه پژوهش های راهبردی تصمیم بر این باور است که عقب نشینی به نقطه صفر و جهش ناگهانی به کانال برخورد سخت نظامی میان قطر و عربستان بعید بنظر می رسد.
به گفته معاون وزیر دفاع پیشین، حل این بحران تا حدود زیادی منوط به تمکین طرف قطری است اما آنچه مسلم است، حتی پس از توافق احتمالی، روابط طرفین کماکان متزلزل خواهد ماند.

بنیانگذار موسسه پژوهش های راهبردی تصمیم در ادامه سفر ترامپ به منطقه را یکی از عوامل اصلی تصاعد بحران درحاشیه جنوبی خلیج فارس ارزیابی می کند.

سناریوهای مختلفی برای مناسبات ریاض و دوحه مطرح می شود؛(سازش و تسلیم،کودتا، اشغال نظامی و ادامه وضع موجود) تحقق کدام یک محتمل تر است؟
اکبری: قطر سرزمینی است که برای سده ها، تا اواخر قرن ۱۹ میلادی تحت حاکمیت ایران بوده. پس از ١٨٧١ به سلطه عثمانی درآمد. از ١٩١٣ تحت حمایت بریتانیا قرار گرفت و از سال ١٩٧١ مستقل شد.
مستحضرید که، اختلافات عربستان و قطر، فراتر از مرزها و هویت ملی آنهاست.ریشه این اختلافات، فکری، عقیدتی، قبیله ای، ساختاری و تاریخی است. اختلاف کنونی، در واقع ادامه چندین بحران فکری، سرزمینی، سیاسی و امنیتی است که در طول ۴۵ سال اخیر، مداوم بروز داشته و به صور مختلف، فروکش کرده است. امّاٰ، مسایل روز جهان و منطقه، این اختلاف را بشدت دامن زده است.
اگر بخواهیم نتیجه بحران فعلی را ارزیابی و آینده پژوهی کنیم باید مسیرهای ممکن و محتمل را که در مقابل این بحران هست، بررسی کنیم.
مسیرهای ممکن را شاید بتوان بین دو نقطه «از بازگشت به نقطه صفر، تا برخورد سخت»، بررسی کرد.
بین این دو نقطه، پنج حالت دیگر را می توان تصور نمود:
١- عقب نشینی کامل دوحه و تحقق کامل شروط ریاض،
٢- توافق بینابینی یا تفاهم سرد دوجانبه، با حفظ پرستیژ سعودی،
٣- مقاومت دوحه و افزایش فشارهای سیاسی - اقتصادی - امنیتی ریاض و به بیان دیگر تداوم طولانی مدت بحران،
٤- ورود به فاز برخورد سخت به شکل سازماندهی کودتاگونه توسط ریاض،
٥- ورود تمام عیار ریاض به اشغال قطر و اسقاط حکومت آل ثانی شاخه احمد و احتمالا گماشتن عموزاده های ایشان بر سَر قدرت.
احتمالات دو سَر طیف، یعنی عقب نشینی به نقطه صفر و جهش ناگهانی به کانال برخورد سخت نظامی،بعید بنظر می رسد. هر چند که، تصاعد بحران بصورت مرحله ای و احتمال برخورد در انتهای یک فرایند تدریجی، کمتر بعید است.
امّاٰ، از بین پنج احتمال میانی، احتمال دوم و سوم، یعنی نوعی توافق متضمن پذیرش شروط سعودی توسط دوحه و حفظ پرستیژ سعودی، یا، تداوم بحران در مرزهای سیاسی اقتصادی امنیتی نرم، (برای میان مدت) احتمال قوی تر بنظر می رسد.
اینها در صورتی است که،عوامل بیرونی نظیر مداخلات قدرت های منطقه ای یا جهانی (مانند اسرائیل و آمریکا یا حتی ترکیه) را در حداقل فرض کنیم.
منافع ذاتی طرفین، اصولاً ورود به یک جنگ تمام عیار را اقتضاء نمی کند. زیرا جنگ تمام عیار، بطور جدی می تواند منجر به مداخله دیگر قدرت های منطقه و فرامنطقه شده و به تصاعد جهانی بحران، از مرکز یک جنگ بین العربی منجر شود.
دلایل احتمال تصاعد بحران را نیز می توان در ریشه های بروز جنگ سوریه و عراق جستجو کرد. آنجا که پای ذخایر مهم و خطوط ترانزیت انرژی، تا غرب در میان بود. همان عوامل و مفروضات، در اینجا نیز دخیل خواهد بود. همچنین بدلیل وجود پایگاه بسیار مهم نظامی آمریکا در قطر، کشیده شدن دامنه جنگ به این سرزمین محدود ۱۱ هزار کیلومتری، می تواند موقعیت مرکز فرماندهی آمریکا را دستخوش تلاطم و خطر قرار دهد، لذا، جنگ مستقیم، در چنین وضعیتی هزینه زیاد خواهد داشت. امّا، نوعی عملیات ضربتی که منجر به خلع ید از حاکمان کنونی و جایگزینی سریع اپوزیسیون تمیم و نوادگان احمد بن علی باشد، اگر چه که بعید است ، امّا ممتنع نیست.
در مجموع، با توجه به علل اخیر تشدید اختلاف، به نظر می رسد که حل و فصل، امری ضرویست و حل این بحران تا حدود زیادی منوط به تمکین طرف قطری است،.حال یا با توافق هر چند سخت و با میانجیگری و هزینه زیاد یا با زور و برخورد! امّا، طریق دوم، هزینه های بسیار بیشتری برای عربستان نیز خواهد داشت.

آنچه مسلم است، حتی پس از توافق احتمالی، روابط طرفین کماکان متزلزل خواهد ماند.

آیا واقعا عربستان برای سیاست های منطقه ای خود از آمریکا چک سفید امضا گرفته است؟
اکبری:همه شواهد گویای آن است که، سفر ترامپ و آنچه که او بعنوان منافع آمریکا طرح و تعقیب کرده است، تاثیر مستقیم و بسزایی در اوج گیری اختلافات و درگیری های منطقه، و اختلاف ریاض-دوحه داشته است.
ترامپ اهداف غیرعرفی آمریکا و توقعات نامعقول خود از کشورهای منطقه را، با شیوه «گاودزدان» غرب آمریکا دنبال می کند. او قبل از انتخاب شدن و پس از آن نیز، کشورهای عرب منطقه، بویژه سعودی را به گاو شیری تشبیه کرد که باید دوشیده شوند.

رئیس جمهوری آمریکا، در اولین سفر خود، نمایشی از تکبر و فرعونیت در قبال حکام عرب، به راه انداخت. ترسیم خطوط سیاسی و امنیتی برای تحکیم امنیت اسرائیل با هزینه اعراب،و سهم بندی «خراج بقاء» برای کشورهای عرب منطقه از مهم ترین ابعاد سفر ترامپ بود.

همه حکومت های نفتی و پولدار منطقه، متعهد به پرداخت خراج، در قالب قراردادهای امنیتی و تسلیحاتی و سرمایه گذاری در آمریکا شده اند.

بنظر می رسد، سهم سعودی هم در خراج وهم در مابازاء سیاسی امنیت در منطقه، از همه بیشتر بوده است. به احتمال بسیار زیاد، شعله ور شدن آتش اختلاف ریاض-دوحه، ناشی از همین تسهیم خراج، و تقسیم کار آمریکایی باشد.

اتفاقات اخیر در روابط بین قطر وعربستان چه تاثیری در بحران های منطقه ای مثل سوریه، یمن و عراق خواهد داشت و از سویی دیگر آیا اساسا می توان گفت موفقیت نسبی دولت های عراق وسوریه در سرکوب تروریست ها در بروز این اختلافات تاثیرگذار بوده است؟
اکبری:نفس بروز تعارضات بین العربی، بخصوص ریاض -دوحه در بحران های جاری منطقه، تاثیر مستقیم و فوری دارد. عمده ترین نیروهای تروریستی منطقه، تحت حمایت سرویس های کشورهای عربستان، امارات، قطر، اردن ، ترکیه و اسرائیل هستند.
در سوریه، مشخصا گروه هایی مانند جبهه النصره، احرار الشام و حتی ارتش آزاد، مورد حمایت فکری و تشکیلاتی اسکولاهای اخوانی، وابسته به قطر و ترکیه اند.
نیروهای موسوم به داعش بر ساختار حزب بعث عراق و با پشتوانه نظری اسکولاهای وهابی سعودی،و پشتیبانی اطلاعاتی و تشکیلاتی اسرائیل و سرمایه عربستان،(زیر نظارت عالیه سرویس آمریکا) ساخته و پرداخته شده اند.
فشاری که اینک از سوی عربستان و آمریکا روی قطر گذاشته شده، دوحه را به سمت ایران و روسیه، و طبعا ترکیه سوق می دهد.
نقشه عملیاتی و خطوط درگیری در سوریه و عراق، به تبع پیشرفت های ایران، روسیه و ارتش سوریه، در حال تغییر است. آمریکا تمرکز خود را بر روی اکراد سوریه و عراق قرار داده و داعش در حال اضمحلال است. نظام حکومتی بشار در حال بازیابی موقعیت قانونی و بین المللی پیشین خود است. عربستان، سرمایه گذاری خود بر داعش را در حال نابودی می بیند. ترکیه نیز در حال چرخش به سمت معامله با نیروهای کرد عراق و سوریه، به شرط عدم مداخله در مناطق کردنشین ترکیه است. در این میان، نیروهای مورد حمایت اخوان ترکی و قطری، اجباراً تسلیم شرایط خواهند شد. آنها بالاخره حسب روند غالب، حداکثر بتوانند در گوشه ای از توافقات وطنی سوریه جای گیرند، و افراد غیر سوری آنها نیز بایستی بدنبال ماموریت مزدوری جدید، خارج از سوریه برای خود باشند.در یک چنین شرایطی ،عاقلانه ترین کار برای قطر، قرار گرفتن در دایره تعامل با ایران، روسیه و جریان غالب بر عرصه عملیاتی سوریه است.
قطر خواه ناخواه مجبور به تغییر رویه عمل خود در منطقه است. آمریکا قطر را به بهانه حمایت از تروریست ها تحت فشار قرار داده و باج خود را می خواهد. عربستان نیز قطر را جهت انقیاد منطقه ای، تهدید به اقدام و مجازات سخت، نموده است. در این میان، قطر حاضر به عقب نشینی کامل و تسلیم در قبال سعودی نیست.

بنظر می رسد، بهترین رویکرد قطر، فاصله گرفتن از نیروهای شکست خورده صحنه عملیاتی در تعامل با روند غالب صلح و ثبات در شامات، خلع سلاح آمریکا در مساله حمایت از تروریسم و قرار گرفتن در نوعی موازنه میان محور روسیه، ایران، ترکیه، با آمریکا و عربستان سعودی باشد.

با این اوصاف و با توجه به اختلاف نظرهای ایران- قطر درقبال مسائل وبحران هایی همچون بحران سوریه آیا چشم اندازی برای مشارکت دوحه در حل وفصل بحران سوریه و سازوکارهایی همچون آستانه دیده می شود؟
اکبری:بله، این چشم انداز همکاری (برغم زمینه های اختلاف)، با توجه به معادلات صحنه عملیاتی، امنیتی و سیاسی، پدیدار شده است. همانطور که شرح داده شد، پرونده داعش در عراق و سوریه، در پرتو غلبه محور مقاومت، رو به بسته شدن است و حکومت های مرکزی در بغداد و دمشق، بیش از پیش تثبیت شده اند.
البته بنظر می رسد آمریکا ایده خاورمیانه بزرگ یا جدید، و طرح تجزیه کشورهای منطقه را، پس از ناامیدی از نقش داعش و دیگر تروریست ها، از طریق تفرقه قومی، تهدید استقلال و تمامیت ارزی عراق و سوریه، و طرح تجزیه این کشورها دنبال می کند.

در این وضعیت، راه خروج قطر از بحران موجود، ایجاد تعادل در سیاست خارجی خود، و بازتنظیم مناسبات منطقه ای و بین المللی خویش است. نقش دوحه در مسئولیت پذیری جهت خاتمه حمایت از تروریست ها و ایفای نقش سازنده منطقه ای، گام مهمی در مسیر صلح و ثبات این کشور و منطقه محسوب خواهد شد.

اگر ریاض با عقد قرارداد110 میلیاردی می تواند حمایت ترامپ را به سمت خود جلب کند آیا ممکن است قطر هم وارد فرآیند باجگیری آمریکایی ها در قالب قراردادهای نظامی امنیتی یا اقتصادی شود؟
اکبری:همانگونه که عرض کردم، بنظر می رسد بخش مهمی از دلایل اوج گیری بحران اخیر، تبعات ناشی از باج خواهی ترامپ از کشورهای عرب ثروتمند، و اختلافات ناشی از قیّم مَاٰبی سعودی نسبت به دیگران باشد.

ترامپ بارها قبل از سفر به ریاض و منطقه، انتظارات خود را از پرداخت هزینه های سنگین دوستان عرب، بالا برده بود. سهم رسمی عربستان در فضای تبلیغاتی، چند صد میلیارد دلار مطرح شده است. حتما دیگر ثروتمندان نفتی و گازی ، از جمله قطر نیز، صورتحساب های گرانی دریافت کرده اند. به این ترتیب، این فرایندی که شما سوْال کردید، عملا آغاز شده، و بخش مهمی از اختلاف موجود، بر سَر کمّ و کیف آن است.

ورود بازیگران منطقه ای همچون ترکیه به دعوای دوحه-ریاض چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟این حضور از دید شما فرصت است یا تهدید؟

اکبری:آنچه مٌسَلّم است اینکه، منطقه در شرایط بسیار حادّ و شکننده ای قرار دارد. روند تحولات نیز به سمت ثبات و صلح، سیر نمی کند. هر تنش یا بحران جدیدی که در منطقه ایجاد شود، میزان شکنندگی و حساسیت امنیتی را افزایش می دهد. مداخله کشورهای ثالث، اگر در جهت کاهش تنش و کمک به حل و فصل و توافق بین طرف های تعارض باشد، مطمئنّاً نوعی فرصت خواهد بود. امّا، آنجا که طرف های ثالث بدنبال منافع یک جانبه خود باشند یا به بار نظامی و امنیتی منطقه بیافزایند، و هیچ ایده و برنامه قابل تحققی برای خاتمه بحران ارائه ندهند، طبعا نمی توان چنین حضوری را فرصت تلقی نمود.

به عنوان سوال آخر؛ در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یکی از شعارهای ترامپ مقابله با لابی ها بوده است. آیا ترامپ در تحقق این شعار موفق بوده است. اتفاقات اخیر خاورمیانه را چقدر متاثر از این فضا می بینید؟
اکبری: ترامپ شعارهای شوک برانگیز زیادی را در طول مبارزات انتخابی خود مطرح کرد.اکثر آن شعارها ناشی از بیگانگی او با واقعیات نظام حکومتی و ناآگاهی او از ملاحظات و مقتضیات ملّی و بین المللی، از منظر دولت ها بود. ترامپ شخصیتی جنجالی، پرحاشیه و قدرت طلب دارد که هیچ گاه سابقه امور حکومتی و دولتی را نداشته است. بنابراین، شعارهای او، عمدتاً از منظر یک کاسبِ املاک و قمارخانه ها بوده است. در واقع، هنگامی که ترامپ بر علیه «لابی» شعار می داد، او فهم دقیق و کاملی از لابی در سیاست داخلی و خارجی نداشت. او بیشتر شخص اوباما و تعاملات داخلی اَش را مورد هجوم قرار داده بود. امّا، تجربه چند ماهه ترامپ در موضع رئیس جمهوری، و نیز آموزش ها و الزامات دستگاه های حکومتی، دیدگاه ها و رفتار ترامپ را تا حدودی اصلاح کرده است.
در شرایط جدید، کوشنر، داماد ترامپ، خود در مرکز سیستم لابی کاخ سفید، به نفع رژیم صهیونیستی قرار دارد. طبعاً جهتگیری های شخص رئیس جمهوری و دولت آمریکا، از این نوع لابی، متاثر اند.
سیاست خاورمیانه ای جدید آمریکا، بر افزایش حجم تهدیدات نظامی در منطقه به جهت فروش بیشتر تسلیحات و باز تنظیم صف بندی های راهبری در منطقه متمرکز است.هنوز ایده خاورمیانه جدید، که مشتمل بر باز تنظیم مرزها و سهم بندی منابع انرژی و تسلط بر مسیرهای ترانزیت انرژی و منابع ثروت است، در صدر برنامه های بلند مدت سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.

ترامپ بر خلاف شعارهای انتخاباتی، اینک خود شخصا در موقعیت لابی برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه آمریکا قرار گرفته است.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      روابط بین قطر با دول همسایه اش بهم خورده نه فقط با عربستان تازه امارات خیلی از سودیها هم تندتره شما چرا اصرار دارید بر تنش مستقیم بین سعودی و قطر.تازه یادتون رفته تا ۲هفته پیش در تلویزیون کارشناساتون مدام مصر بر تروریسم پرور بودن قطر داشتند حالا چی شده واسه اون دولت آذوقه میفرستید.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج