فحش و مشت، آسان ترین راهِ حل اختلاف!
فردین علیخواه در خبرآنلاین نوشت: روزی در یکی از خیابان های شهر پاریس به همراه همسرم به دنبال آدرسی بودیم. می گشتیم و پیدا نمی کردیم.
فردین علیخواه در خبرآنلاین نوشت: روزی در یکی از خیابان های شهر پاریس به همراه همسرم به دنبال آدرسی بودیم. می گشتیم و پیدا نمی کردیم.
در نبش یکی از خیابان ها مرد میانسالی ناگهان به همسرم برخورد کرد و همسرم بر زمین افتاد. اساسا چنین انتظاری نداشتم چون معمولا در خیابان های شهرهای اروپایی عابران به آرامی و با احتیاط راه می روند. مرد میانسال به دلیل آنچه رخ داده بود مدام عذر خواهی می کرد و با چرخاندن انگشت اشاره اش کنار سرش، می گفت که اصلا حواسش به مسیر نبوده است. همه چیز سریع می گذشت.
بگذارید صادقانه بگویم. لحظه ای به ذهنم خطور کرد که یقه اش را بگیرم، به او فحش بدهم و مشتی بر صورتش بکوبم!!! با خودم گفتم ناسلامتی تو مرد هستی و باید از همسرت محافظت کنی. ولی خودم را کنترل کردم. چون زود متوجه شدم که در ایران نیستم و آنجا حساب و کتاب دارد! آن مرد میانسال مدام از همسرم می پرسید "صدمه ای ندیده اید؟" می پرسید "آیا لازم است به آمبولانس زنگ بزند؟" همسرم هم می گفت نیازی به آمبولانس نیست. آن مرد آرام شد و دوباره عذرخواهی کرد. موبایلش را از جیبش بیرون آورد و گفت پس به پلیس زنگ می زنم. به همسرم نگاه کردم. هر دو تعجب کردیم. نکند دیوانه است؟ پرسیدم "چرا پلیس؟" گفت "خب بیاید و بررسی کند". باز با تعجب به همسرم نگاه کردم، آیا ما را مسخره می کند؟ به آن مرد میانسال گفتم "لازم نیست پلیس بیاید". چند بار از همسرم پرسید "مشکلی با من ندارید و اجازه می دهید من بروم؟" گفتیم مشکلی نیست؛ بفرمایید. باز توضیح داد، عذر خواهی کرد و رفت.
برای من که نسبت به مسائل اجتماعی کنجکاوم این اتفاق قابلتأمل بود. اینکه در کشورهای توسعهیافته، به افراد آموختهاند که برای هر اتفاقی؛ راهحل مسالمتآمیزی وجود دارد و برای پرهیز از تنش و تضاد، بهتر است افراد آن راهحلها را بکار گیرند. هرچند بهعنوان یک جامعهشناس معتقدم که زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در افزایش نزاعها و به عبارتی تضادهای اجتماعی نقش دارند و نباید مسئله را بیشازحد سادهسازی کرد؛ ولی بااینوجود فکر میکنم که اگر مهارتهای حل تضاد و اختلاف به افراد آموزش داده شود شاهد کاهش آمار نزاع باشیم. میدانم که برای مثال در برنامههای آموزشی مدارس کشورهای توسعهیافته و در دروس مهارتهای اجتماعیشان، یکی از مباحثی که به شکلهای مختلف به دانش آموزان آموزش داده میشود همین مهارتهای حل تضاد Conflict Resolution Skills است. این امر نهتنها در نهاد آموزشی بلکه در سایر نهادها بهویژه خانواده هم جدی تلقی میشود.
متأسفانه آموزش چنین عناوینی در نهادهای اجتماعی ما جدی نیست. گویی آسانترین سازوکار حل تضاد، فحش و سپس مشت است! تعارف نداریم؛ در این جامعه از سطوح پایین تا سطوح بالا، معمولاً از آسانترین سازوکار حل تضاد یعنی فحش و مشت، که البته تبعات ناگواری هم برای جامعه دارد، استفاده میشود. چرا ؟ چون مهارتهای حل تضاد را به ما یاد نداده اند.
نظر کاربران
این سوسول بازیا چیه؟! تمدن یعنی اینکه تا کسی بهت خورد بزنی خونش رو بریزی!!!!!!!
بی خود نیست کشور المان اول شد در مسلمان بودن و انسانیت و کشور ایران هشتادم شد
ادعای با فرهنگ بودن ما خیلی زیاده ولی در عمل مثل بومیهای آمازون رفتار میکنیم
برو بابا خود باخته
آدم مشت از ایرونی بخوره از ماچ اجنبی بهتره
بنده که اینهمه سال اروپا رو دیدم میگم بهتون.اونجا اول بچه مهمه بعد زن.بعد سگ بعد مرد.قانون ها هم همینطور نوشته شده.اگه اون به مرد برخورد میکرد اصلا این عذرخواهی درکار نبود .زیاد جوگیر نشید.بماند که زن هم به خاطر مسایلی که اگه بگم چاپ نمیشه بها میدن.
اونوقت ما به جای اینکه از کشورهای متمدن، که فرهنگ و علم و درک و شعورشون صدها سال از ما جلوتره و ما در مقابلشون هنوز در قرون وسطی به سر می بریم(!!)، الگو برداری کنیم و سعی کنیم فرهنگمون رو بالا ببریم مدام روی رویه غلط خودمون پا فشاری می کنیم و بدتر از همه اینکه اونا هم گاهی اوقات دلشون میسوزه و واسه ما چیزهایی رو پیشنهاد میدن ولی از اونجاییکه ما علامه دهر هستیم و هیچ کم و کاستی در هیچ زمینه ای نداریم پیشنهادشون رو پاره میکنیم و آتیش میزنم!!!!!
لطفا این خبر را پاک نکنید و حدودا یک سال جزء خبرهای دسته اول باشه تا خوانده شود و در ایران هم تبدیل به فرهنگ شود
فقط داستان بافی میکنید. من کل اروپا و آمریکا رو سالها زندگی کردم فرهنگ اونها از ما بالا تره ؟؟؟؟؟؟؟
احتمالا یک هفته بیشتر اونجا نبودی