جاباما
۵۶۳۲۵۱
۵۰۰۵
۵۰۰۵
پ

چه بر سر آینده رهبری جهان می‌آید؟

هارولد جیمز. استاد روابط بین‌الملل دانشگاه پرینستون نوشت: درحالی‌که سؤالات زیادی درباره رهبری جهان وجود دارد، نشست گروه ٢٠ در هامبورگ با وجود داغ‌بودن دیدارهای دوجانبه و چندجانبه، زیر سایه سنگین اختلاف به پایان رسید. از زمان برگزاری اولین نشست گروه ٢٠ در سال ١٩٩١ میلادی زمان زیادی می‌گذرد.

روزنامه شرق: هارولد جیمز. استاد روابط بین‌الملل دانشگاه پرینستون نوشت: درحالی‌که سؤالات زیادی درباره رهبری جهان وجود دارد، نشست گروه ٢٠ در هامبورگ با وجود داغ‌بودن دیدارهای دوجانبه و چندجانبه، زیر سایه سنگین اختلاف به پایان رسید. از زمان برگزاری اولین نشست گروه ٢٠ در سال ١٩٩١ میلادی زمان زیادی می‌گذرد.
ایده برگزاری چنین نشستی برای اولین‌بار در سال ١٩٧٠ و با هدف همسوکردن سیاست‌های داخلی اقتصادهای بزرگ مطرح شد تا از بی‌ثباتی و عدم قطعیت بکاهد، اما سیاست داخلی کشورها امروز خود به شکل جدیدی از عدم قطعیت و بی‌ثباتی انجامیده است. در جایی که در نشست گروه ٢٠ در شهر بریزبن در سال ٢٠١٤ روسیه در انزوا قرار داشت، در نشست اخیر روسیه جای خود را به ایالات متحده داد. ترامپ بعد از حضور بحث‌برانگیزش در نشست گروه هفت در تائورمینا در ماه می، اعلام کرد که از توافق آب‌وهوایی پاریس کنار خواهد کشید. در واکنش به این تصمیم، رهبران گروه هفت البته به استثناي ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا، بیانیه‌ای در محکوم‌کردن این اقدام ترامپ امضا کردند.
ایالات متحده و بریتانیا که در نظم بین‌الملل در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم حکم معماران اصلی نهادهایی جهانی مانند سازمان ملل متحد را داشتند، حال به نظر در یک چرخش ١٨٠درجه، در تلاش برای واژگون‌کردن این میراث‌ هستند. از زمان انتخاب ترامپ و برگزاری رفراندوم برگزیت در سال گذشته، هر دو کشور مسیر سیاسی مناقشه‌برانگیزی را خلاف جهت گشودگی و پیمان‌های چندجانبه و اتحادگرایی در پیش گرفته‌اند. مسیر این دو کشور با وجود برخی فرازونشیب‌ها، شباهت‌های بسیاری با هم دارد. درواقع، از نظر بسیاری افراد، همه‌پرسی برگزیت پیش‌درآمدی بر انتخاب ترامپ بود. درست مانند کمپین «ترک» [اتحادیه اروپا]در بریتانیا، ترامپ نیز بر ترس رأی‌دهندگان از مهاجران سوار شد و مانند دولت پسارفراندوم می، دولت ترامپ نیز بسیار گیج و سرگردان است. علاوه بر این، در هر دو مورد، کمپین‌های ضعیفی که امید چندانی به پیروزی‌شان وجود نداشت، به پیروزی رسیدند.
البته هرچه بیشتر این فاتحان رقابت‌های انتخاباتی در قامت بازندگانی سیاسی ظاهر می‌شوند، بر محبوبیت پوپولیسم چپ‌گرایانه سیاست‌مداران موجه‌تری مانند برنی سندرز در ایالات متحده و جرمی کوربين، رهبر حزب کارگر در بریتانیا، افزوده می‌شود. دولت‌های می‌ و ترامپ از لحاظ نگرش بین‌المللی نیز شباهت‌هایی دارند. هر دوی این دولت‌ها خواهان بازنگری در قراردادهای بین‌المللی از قبیل پیمان‌های تجاری یا در مورد بریتانیا، بازنگری در رابطه با اروپا هستند. اما بنیان این بازنگری متناقض و نامشخص است.
از آنجا که برای کارگران آمریکایی و بریتانیایی، جهانی‌شدن با بی‌کاری و نابرابری تداعی می‌شود، آنها خواهان محافظت بیشتر در برابر آسیب‌های جهانی‌شدن‌ هستند. بااین‌حال، حمایت از تولید ملی نیز معمولا هزینه سنگینی را بر مصرف‌کنندگان و به‌ویژه اقشار کم‌درآمد تحمیل می‌کند. درواقع، حجم زیادی از شواهد آماری حاکی از آن است که اقشار کم‌درآمدتر از آزادسازی تجارت بیشترین منفعت را می‌برند.
در چنین بستری، هرگونه تلاش برای تغییر آرایش‌های موجود احتمالا به معنای محدودشدن معاملات و جریمه‌بستن بر واردات برخی کالاها خواهد بود. این مسئله با خطر اقدامات تلافی‌جویانه از سوی دیگر کشورها نیز مواجه است که به نوبه خود چرخه‌ای باطل از تأکید بر تولید داخلی و مقابله با جهانی‌شدن را پدید می‌آورد. در دوران پس از جنگ‌های جهانی، کشورها بیشتر از طریق دولت‌ها، سازمان‌های اجرائی، شرکت‌های بین‌المللی و مؤسسات مالی با هم ارتباط برقرار می‌کردند. این وضعیت محیطی را پدید می‌آورد که مساعد همکاری بود.
این در حالی است که امروزه سازوکارهای جهانی‌شدن در مسیر اضمحلال قرار گرفته؛ بوروکراسی‌های حرفه‌ای رو به تحلیل‌ هستند؛ شرکت‌ها و رسانه‌ها به جهت‌گیری‌های میهن‌پرستانه روی می‌آورند. از دیگر سو، صنعت مالی تکه‌تکه شده و از آن منطق‌زدایی می‌شود. نهادهای قدرت نرم مانند هالیوود و دانشگاه‌ها نیز در منجلاب جنگ‌های فرهنگی فرو می‌روند. دانشگاه‌های آمریکایی و انگلیسی برای سالیان سال در صدر رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان قرار داشتند و خود را به چشم مؤسساتی جهانی با مسئولیتی جهانی می‌دیدند. درو فاوست، رئیس دانشگاه هاروارد، اغلب درباره نقش بین‌المللی دانشگاه متبوع خود با اشتیاق سخن می‌گوید و دانشگاه پرینستون نیز اخیرا شعار خود را از «در خدمت ملت و خدمتگزار تمامی ملل» به «در خدمت ملت و خدمتگزار انسانیت» تغییر داده است. بااین‌حال، در سال‌های اخیر، جهانی‌گرایی رو به افول گذاشته است.
جملات به‌یادماندنی تراز می ‌را قبل از کنفرانس حزب محافظه‌کار در اکتبر گذشته به یاد آورید وقتی که گفت: «اگر اعتقاد دارید شهروند جهان هستید، شما شهروند هیچ کجا نیستید. شما معنای واژه شهروند را نمی‌دانید».با توجه به افول روحیه جهانی‌گرایی پساجنگ، فرایند جهانی‌شدن به یک رهبری جدید و همچنین نگرشی تازه به همکاری‌های چندجانبه و قدرت نرم نیاز دارد.
این واقعیت به شکلی اجتناب‌ناپذیر چین و اروپا به‌ویژه آلمان را به این سمت سوق داده تا خود را به‌عنوان مدافعان جدید نظم جهانی ببینند. درواقع مواضع چین و آلمان بیش‌ازپیش درباره بسیاری از مسائل مهم و کلیدی به هم نزدیک شده است. هر دو کشور بر حفظ تعهد خود به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تحت توافق پاریس پایبند بوده و دست رد به نگرش ترامپ به بهانه دفاع از صنعت زغال‌سنگ می‌زنند. همچنین امروز شاهد شکل‌گیری یک ائتلاف آشکار میان چین و آلمان در مقابل حمایت از تولید ملی هستیم. اخیرا بعد از اینکه شی جینپینگ، رویکرد حمایت از تولید ملی را به «زندانی‌کردن خود در اتاق» تشبیه کرد، آنگلا مرکل لب به تحسين این سخنان گشود. آلمانی‌ها که ریاست نشست اخیر گروه ٢٠ را نیز برعهده داشتند، کوشیدند از این فرصت برای پرکردن جای خالی آمریکا در ترویج و پیشبرد روند جهانی‌شدن استفاده کنند. البته آلمان به تنهایی کوچک‌تر از آن است که بتواند در قامت یک نیروی هژموني عمل کند و جایگاه این کشور در منطقه یورو همچنان در سایه بحران مالی ٢٠٠٨ متزلزل است.
چین نیز برای به‌دست‌گرفتن رهبری جهان، موانعی را پیشِ‌روی خود می‌بیند. بخش مالی این کشور هنوز نسبتا توسعه‌نیافته باقی مانده و مستعد بحران است. طرح زیرساختی عظیم چین تحت عنوان «یک کمربند، یک جاده»، این کشور را با مشکلات جدیدی مواجه کرده و بر آتش رقابت‌های موجود در آسیا می‌دمد و دست آخر اینکه افق رهبری چین با هراس‌هایی درباره سرنوشت دموکراسی همراه است. در بطن و مرکز نقدهای ضدجهانی‌شدن در کشورهای ثروتمند همواره خواست آزادی و دموکراسی نهفته بوده است.

بدون شک، برخی مواد و عناصر سازنده شکل نوینی از رهبری جهان همین حالا نیز مهیاست: چین دانشگاه‌های بزرگی دارد که به‌سرعت در حال پیشرفت‌ هستند و آلمان از دموکراسی قدرتمندی برخوردار است که بر پایه اصول فدرال برپا شده است. اما بدون تمامی اجزاي سازنده، یک جای کار می‌لنگد. یک قرن رهبری جهان ازسوي آمریکا، بر نهادها و مؤسسات داخلی قدرتمند، ارزش‌های مشترک جهانی و یک حیات فرهنگی پویا مبتنی بود. جهانی‌سازی‌اي که صرفا بر منطق اقتصادی مبتنی باشد، راه به جایی نخواهد برد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج