۶۰۵۸۴۱
۴ نظر
۵۰۱۷
۴ نظر
۵۰۱۷
پ

رضا کیانیان را اعدام کنید!

احسان محمدی در عصر ایران نوشت: پیش از آنکه فرمان آتش توسط تندروهای محیط زیست صادر شود شاید لازم باشد خودم را معرفی کنم.

احسان محمدی در عصر ایران نوشت: پیش از آنکه فرمان آتش توسط تندروهای محیط زیست صادر شود شاید لازم باشد خودم را معرفی کنم.
اینکه هفت سال است پایگاه خبری- تحلیلی زیست بوم را به عنوان تنها رسانه فارسی- انگلیسی حوزه محیط زیست و منابع طبیعی ایران مدیریت می‌کنم، دانش آموخته این رشته هستم و در جریان آموزش قریب به ۲۰۰۰ محیطبان کشور از سال ۸۴ تاکنون به عنوان یکی از برنامه ریزان و مجریان، بیش از هر رئیس سازمان محیط زیستی با این قشر کار کرده‌ام و هنوز هم در حوزه محیط زیست به عنوان یک معلم و البته کارمند کار می‌کنم.

این مقدمه را از آن رو آوردم که متهم نشوم «آقا شما که محیط زیستی نیستی!»، «شما درد محیط‌بان‌ها را نمی‌دانید»!، «شما اصلاً خبر داری سازمان محیط زیست کجاست؟!» و ... همان گلوله‌های دم دستی که به هر کس که مثل ما حرف نمی‌زند و فکر نمی‌کند، شلیک می‌کنیم!

آنچه می‌نویسم قطعاً به کام برخی از دوستان و همکاران محیط زیستی‌ام تلخ می‌آید. شکوه‌ای هم ندارم چون با آب نبات نمی‌نویسم و اصولاً باور دارم «تلخی تازه به از قند مُکرر». نمی‌شود همیشه انتظار داشت همه با ما مهربان باشند اما هر وقت ما اراده کردیم دیگران را به سلابه بکشیم!

وقتی اسعد تقی زاده محیط بان دنا بر اساس حکم چندین قاضی در زندان به دلیل قتل جوانی که او را شکارچی و متخلف دانسته بود، طناب دار را انتظار می‌کشید و آنقدر خسته شده بود که می‌گفت «اگر رهایم نمی کنید، اعدامم کنید» یا غلامحسین خالدی و کرامت برهانی و ماشالله مهنایی، علی جامیشی و .. محکوم به اعدام شدند به هر دری زدیم.

من هم مثل بسیاری از شما به عنوان عضو کوچکی از خانواده محیط زیست از جمع آوری کمک نقدی تا سخنرانی و نوشتن مقاله و التماس خانواده مقتولین و ... دریغ نکردم و خوشحالم که هیچ محیط بانی طعم تلخ طناب دار را نچشید. گرچه هرکس عزیزی از دست داده باشد می‌داند حتی خانواده قربانیانی که دیه‌های خوب گرفتند هم هنوز سوگوارند.

اما پرسش اینجاست که چطور توقع و انتظار داشتیم خانواده مقتولین، محیط‌بان ما را که طبق حکم چندین قاضی «محکوم به اعدام» بود ببخشند اما برای انداختن طناب دار به گردن رضا کیانیان صف کشیده‌ایم و همدیگر را هل می‌دهیم؟

داستان از آنجا شروع شد که رضا کیانیان بازیگر سینما که تلاش می‌کند فعالیت‌های اجتماعی و به ویژه محیط زیستی انجام دهد در نشست «کمپین صدای آب» با یکی از فعالان حوزه آب درگیری لفظی پیدا کرد و از کوره در رفت و سخنانی گفت که از او انتظار نمی‌رفت.

در میانه برنامه یکی از فعالان حاضر در صحنه سخنی گفت و کیانیان چندین بار از او خواست که طبق روال برنامه نظرش را مکتوب کند و وسط بحث نپرد. اما او ادامه داد و کیانیان گفت: «ببند آن دهانت را؛ اگر نمی‌بندی پاشو برو بیرون؛ صدایتان را بلند نکنید؛ قواعد ما این است؛ قبول ندارید؛ بیرون!» یکی این وسط سالن داد زد که «آقا شما مجری نیستید» و صدایش توسط آقای بازیگر قطع شد:«حرف نزن؛ حرف نزن؛ حرف نزن».

اما آیا تنها کیانیان مقصر است؟ آیا آن فعال گرامی واقعاً نگران موضوع «مدیریت آب در ایران» است یا دغدغه‌های قومیتی‌اش بر افکار محیط زیستی‌اش غلبه می‌کند؟ آیا آنها که بر کوس اختلافات آبی می‌کوبند و فضا را به شدت قومیتی کرده اند از تبعات این شورآفرینی‌ها آگاه هستند و می‌دانند که تقریباً هر زمین کشاورزی در ایران شاهد یک دعوای آبی بوده و با بیل کشاورزان سر هم را شکسته‌اند و خون هم را ریخته‌اند؟

می‌دانند تنش آفرینی به بهانه آب در این سرزمین خشک می‌تواند منجر به بروز خشن‌ترین نزاع‌های محلی- منطقه‌ای شود که یک کشور را را متلاطم کند؟ می‌دانند امنیتی کردن فضا چطور فعالان اجتماعی در چهارگوشه کشور را محدود خواهد کرد یا فقط به فکر منطقه و استان خودشان هستند و حرف‌شان را از تریبون «فعال محیط زیست کشور» می‌زنند؟

رضا کیانیان را به عنوان یک بازیگر خوب می‌شناسم، اما او قطعاً کارشناس آب نیست و خودش هم بهتر می داند که دنیای واقعی، «فیلم» نیست و خطاهای محیط زیست را نمی‌شود با «کات» دادن و «برداشت جدید» پاک کرد. فعالان حوزه محیط زیست از او بیشتر تاوان داده‌اند و «بدلکار» نیستند.

اینجا دنیای خاص خودش را دارد که صریح و بی رحم عمل می‌کند و قربانی می‌گیرد. از حضور سلبریتی‌ها در فعالیت‌های عام المنفعه خوشحالم اما بهتر آن است که تفاوت میان «مهمان» و «میزبان» را فراموش نکنند. اینکه حتی خوشنام‌ترین و عزیزترین آنها در این حوزه مهمان به شمار می‌روند.

اما پرسش اینجاست که اگر رضا کیانیان نتوانست خشمش را کنترل کند آیا ما به عنوان علاقه‌مندان لطیف طبع محیط زیست که مدام دَم از زیبایی‌های رنگین کمان و خرامیدن آهو و چهچهه بلبلان و رقص فلامینگوها و طنازی یوزپلنگ می‌زنیم حد نگهداشته‌ایم؟ این همه خشم و خشونت و کینه از کجا می‌آید؟ برخی در شبکه‌های مجازی چنان به این بازیگر سینما می‌تازند که بعید نیست اگر می‌توانستند به جای زحمت تایپ کردن واژه‌های فلفل دار، طناب دار گردنش می‌انداختند و صندلی از زیر پایش می‌کشیدند؟

میروسلاو بلاژویچ سرمربی تیم ملی ایران وقتی نتوانست تیم را به جام جهانی ۲۰۰۲ ببرد و مورد حمله‌های شدید قرار گرفت گفت: «علاقه شما ایرانی به فوتبال مثل مادری است که از بس بچه‌اش را دوست دارد که او را آنقدر سفت به سینه‌اش می‌چسباند تا بچه خفه می‌شود و می‌میرد!»

حالا این حکایت برخی از فعالان و عاشقان محیط زیست است، گاهی آنچنان محیط زیست را در آغوش می گیرند و فشار می‌دهند که آن را نابود می‌کنند. حملاتی از این دست تنها باعث می‌شود فردا هیچ چهره شاخص غیرمحیط زیستی به خود این جرات و جسارت را ندهد که حتی برای کمک کردن هم نزدیک‌مان شود. ما اندازه کافی تنها هستیم، دوستان زیادی نداریم، برای خودمان دشمنان تازه نسازیم.

این سرزمین همانقدر به من و شما تعلق دارد که به رضا کیانیان و آن فعال گرامی و خرس سیاه سیستان بلوچستان و سنجاب کُردستان و سمندر لرستانی و بلوط‌های زاگرس!

خود را از دیگران ایرانی‌تر و دلسوزتر نشان ندهیم... فعالان محیط زیست اگر انتظار دارند فردا روز خانواده یک قربانی از «جان» محیط بان ما بگذرد، یک بازیگر را به خاطر خطای گفتاری «اعدام» نکنیم!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      باید تذکر جدی به این بازیگرنما داده شود

      ایشان دیگه خیلی در مسایلی که به ایشان مربوط نمی شود دخالت می کنند

      خیلی بی ادب و بی تربیت هستند آقای کیانیان

    • بدون نام

      فیلم کل جلسه را بایستی دید
      من خودم از طرفدارهای جدی ایشانم
      ولی در این جلسه من نمی دانم سمتشان چه بود ، جایی در نقش رئیس جلسه و جایی دیگر در نقش مجری ظاهر می شدند ، در یک جا رو به مجری گفتند ما در اینجا قواعدی داریم که باید سوال را مکتوب کرد (خب این قواعد را چه کسی تصویب کرد و چه زمان به حضار ابلاغ کردید ،آیا مطمئنید بنا به مصالح، در لحظه این حرف را به مجری تلقین نکردید؟)

      جایی دیگر مثل مدرسه خطاب به حضار می گفتند ، پلاکاردها را پایین بیاورید که پشت سری ها بتوانند تماشا کنند!!! پلاکاردهایی که بسیار هم کوچک بود ، مگر شما مبصر کلاسید؟ حضار همگی دغدغه محیط زیست و ریزگرد و آسم دارند و راضی هستند و مشکلی ندارند، وانگهی خودشان زبان دارند ، اینجا هم سالن تئاتر و سینما نیست.

      خب وقتی داور از وسط زمین به میان تماشاچی ها برود و بگوید شیپور نزن ، پلاکارد نگیر و ... معلوم است تنش ایجاد می شود، در حالیکه مجری ساکت آنجا ایستاده بود.

    • بدون نام

      بابا این دیگه شورش و دراورده .
      برودنبال بازی ات اقاجون دخالت نکن.

    • بدون نام

      متن جالبی بود و عبارات زیبایی داشت .

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج