۶۱۶۸۶۰
۵۰۷۷
۵۰۷۷
پ

خرافه گرایی در علم پزشکی و نسبتش با طب سنتی

سلامت و پزشکی اموری پیچیده هستند. بدن انسان دستگاه ساده مکانیکی نیست و ساز و کار بسیار پیچیده و دیریابی دارد. علم پزشکی با وجود پیشرفت های کلان هنوز نتوانسته است راه درمان بسیاری از بیماری ها را پیدا کند.

روزنامه آسمان آبی: دکتر کیارش آرامش متخصص پزشکی اجتماعی و اخلاق پزشکی است. او که هم اکنون هم سمت دانشیاری دانشگاه علوم پزشکی تهران و هم استادی دانشگاه دوکین در پنسیلوانیای آمریکا را بر عهده دارد، چندین سال تحقیقاتش را به خرافه زدایی از علم پزشکی و روشن کردن وجوه متمایز شبه علم از علم در طب معطوف کرده است که بتواند دست شیادانی را که از این طریق از ساده اندیشان سوء استفاده می کنند رو کند. او از تفاوت علم پزشکی با طب سنتی یا طب اسلامی می گوید، شبه علم هایی که معتقد است در دوره پیشرفت علم دیگر کارایی ندارند.

علم پزشکی در ایران یکی از زمینه هایی است که بیشترین ظرفیت را در خرافه گرایی دارد. چه چیز در این علم آن را تا این حد مستعد خرافه گرایی کرده است؟

- از میان عوامل مختلف می توان اینها را برشمرد و برجسته دانست: نخست این که مردم بیشتر در زمان نیاز و اضطرار سر و کارشان به پزشکی می افتد؛ برای مثال، وقتی که خود یا عزیزان شان بیمار یا با درد و رنج و ترس از ناتوانی و مرگ روبرو شده اند. آدم های سالم هم با در نظر آوردن دورنمای بیماری، ناتوانی، پیری و مرگ، مضطرب و نگران می شوند. این نیاز، اضطرار و اضطراب زمینه ساز و مصداق آن ضرب المثلی می شود که می گوید فردی که دارد در دریا غرق می شود حتی به تکه گیاهی که روی آب شناور است چنگ می اندازد، مگر آن که نجات پیدا کند «الغریق یتشبث بکل حشیش». مردم در این هنگام آسیب پذیرترند؛ توان تفکر انتقادی و سنجشگرانه را، حتی اگر در حالت عادی باشند، از دست می دهند و مانند کودکی ساده فریب می خورند و به هر امید واهی و بی مبنایی امیدوار می شوند؛ درست مانند رمالان، فالگیران، جادو و طلسم فروشان که بیشتر مشتریان شان آدم هایی مستاصل اند؛ یعنی در زندگی فردی، مالی، زناشویی یا اجتماعی خود درمانده شده اند؛ آنان برای حل مشکلات مسئولانه عمل نمی کنند، به عقل و خرد خود متکی نیستند و به دامن فریبکاران و فریب فروشان در می آویزند.

نکته دیگر این است که سلامت و پزشکی اموری پیچیده هستند. بدن انسان دستگاه ساده مکانیکی نیست و سازوکار بسیار پیچیده و دیریابی دارد. علم پزشکی با وجود پیشرفت های کلان هنوز نتوانسته است راه درمان بسیاری از بیماری ها را پیدا کند. هر جا که جهل و نادانی باشد، خرافه و شبه علم سر بر می آورد. چرا ترس های بیمارگونه بیشتر در شب و تاریکی بروز می کنند؟ زیرا شب و تاریکی سرشار از ندانستن و ندیدن است؛ البته علم ناشناخته های فراوانی دارد، اما نادرست ترین راه برخورد با این نادانسته ها پر کردن آنها با خرافات است؛ کاری که بشر قرن ها کرده است و امروز هم آنهایی که سواد و آگاهی علمی ندارند همچنان این کار را می کنند.
خرافه گرایی در علم پزشکی و نسبتش با طب سنتی

ما در فرهنگ مان دو باور به موازات علم پزشکی داریم که به آن طب سنتی و طب اسلامی می گوییم. آیا این دو زمینه رواج خرافات را فراهم کرده اند؟ و برایمان توضیح بدهید در دوره کنونی که علم پزشکی پیشرفت کرده است، طب سنتی و طب اسلامی چه جایگاهی دارند؟

- پزشکی را می توان به دوره های تاریخی تقسیم بندی کرد؛ مثلا می توان از طب مسلمانان در دوران طلایی تمدن اسلامی، یعنی حدود قرن های دوم تا نهم هجری قمری سخن گفت و به تبع آن از طب چینی، هندی، یونانی و اروپای قرون وسطی، اما این به آن معنا نیست که ما در حال حاضر چند مکتب موازی و معتبر پزشکی داریم.

در حال حاضر پزشکان فقط و فقط موظف اند از طب مبتنی بر شواهد استفاده کنند؛ یعنی طبی که درمان ها و مداخله های آن با استفاده از روش های تحقیقی معتبر و به روز، مانند کارآزمایی های بالینی تایید شده باشد. بنابراین در حال حاضر از سوی پزشکان فقط یک طب معتبر و اخلاقی قابل تجویز و استفاده وجود دارد و آن طب مبتنی بر شواهد است که در دانشکده های پزشکی معتبر تمام دنیا تدریس می شود.

اما این به آن معنی نیست که هر چه در طب های تاریخی وجود داشته است یکسره دورریختنی باشد. بگذارید از سوال شما استفاده کنم. ما در دوران قدیم، یعنی از دوران ساسانی تا اواخر قاجاریه که علم جدید وارد ایران شد، در کشورمان نوعی از پزشکی داشتیم که به آن طب سنتی می گفتند. حالا تکلیف ما با این طب چیست؟ آیا می توانیم از آن در کنار طب مدرن استفاده کنیم؟ جواب من این است: هم بله و هم نه! می توان خیلی از داروهای گیاهی مورد استفاده در طب سنتی و توصیه شده درت کتاب هایی مانند «قانون» ابن سینا را آورد و مانند سایر داروها روی آن کارآزمایی بالینی انجام داد و اگر اثربخشی و ایمنی کرد؛ در این صورت دیگر آن داروها جزئی از طب مدرن خواهند بود.
همان طور که خیلی از داروهای این طب در غرب همین سیر را طی کرده اند؛ یعنی هزاران دارو و درمان سنتی را از نظر علمی بررسی کرده اند و معلوم شده است بسیاری از آنها ناکارآمد یا حتی زیان بار هستند و برخی هم تایید شده اند و از آنها استفاده می شود. البته این کار بسیار سخت، زمان بر و هزینه بر است و مدت ها طول می کشد یک داروی جدید از مراحل آزمون بگذرد و معرفی شود.

طب سنتی را نمی توان، بدون بررسی و کارآزمایی بالینی، با عنوان طب برای مردم تجویز کرد. این کار از نظر اخلاقی نادرست و نوعی حقه بازی و در نظر نگرفتن معیارهای معتبر علمی است؛ زیرا بسیاری از مبانی طب سنتی امروزه دیگر پذیرفتنی نیستند و به تاریخ پیوسته اند؛ برای مثال، این که بدن آدمی از چهار مزاج و چهار خلط تشکیل شده است و ترکیب خون در جاهای مختلف بدن با هم فرق می کند از این دست است. در زمان رواج طب سنتی خیلی از بدیهیات طب امروز که حتی کودکان دبستانی هم از آن خبر دارند، هنوز کشف نشده بود؛ مثلا ابن سینا با همه بزرگی و دانشش از وجود میکروب ها خبر نداشت و اطلاعش از آناتومی انسان پر از اشتباه بود.
به همین ترتیب، انبوهی از درمان های آنها هم یا بی فایده یا حتی خطرناک است. توجه داشته باشید صرف گیاهی و طبیعی8 بودن یک درمان آن را ایمن نمی کند. برخی از کشنده ترین سم های عالم، طبیعی8 و گیاهی هستند؛ به همین دلیل، این مجموعه را نباید با عنوان طب سنتی یا اسلامی یا هر عنوان دیگری روی مردم امتحان کرد و سلامت آنها را به خطر انداخت. همان طور که پیش تر گفتم، باید تک تک آنها را تنها بعد از عبور از محک آزمون علمی، به عنوان جزئی از مجموعه طب جدید و معتبر و معتمد،
استفاده کرد.

برخی می خواهند توصیه های مرتبط با سلامت، موجود در مجموعه های احادیث را به عنوان طب اسلامی عرضه کنند. باید توجه کرد توصیه های بهداشتی و پزشکی پیامبر (ص) و امامان از نوع «استفاده از بهترین ابزار زمان» بوده است، نه مقدس و مطلق دانستن آن ابزارها و روش ها؛ برای مثال در جنگ هم از شمشیر و تیر و کمان استفاده می کردند، اما نمی توان شمشیر را ابزار جنگ اسلامی نامید و گفت امروزه هم به جای فانتوم و تانک باید از همان شمشیر استفاده کرد؛ به همین قیاس، نمی توان گفت اگر در زمان امامان (ع) طب مدرن امروزی وجود داشت، آنها استفاده از آن را نهی می کردند؛ همان طور که امروزه نیز پیشوایان دینی در زمان بیماری از امکانات طب مدرن استفاده می کنند.

مورد دوم این است که سندیت بسیاری از این احادیث محل سوال و خدشه است و نیز نمی دانیم شرایط زمینه های هر یک از این دستورات چه بوده است؛ بنابراین برای درک دقیق شیوه و نحوه کاربرد همین دستورها هم چاره ای جز استفاده از کارآزمایی بالینی نداریم تا درک درست را از درک نادرست تمییز دهد.

در قرون جدید برای تکمیل علم پزشکی، علم جدیدی به نام «اخلاق پزشکی» پا به عرصه گذاشته است، این علم درباره خرافات چه کمکی می تواند بکند؟

- اصول اخلاق پزشکی به ما می گویند برای هر درمانی باید شواهد کافی بر سودمندی و بی ضرری آن وجود داشته باشد؛ بنابراین استفاده از طب مبتنی بر شواهد، الزامی اخلاقی نیز هست؛ در واقع پزشکان و پژوهشگران اخلاقا موظف اند از به خطر انداختن سلامت مردم، دادن وعده های واهی، سرکیسه کردن آنها و استفاده از روش های نامفید و ضرر رسان و به تاخیر انداختن درمان ضروری و استاندارد پرهیز کنند. تمامی حرف ما در نقد شبه علم پزشکی هم همین است.
خرافه گرایی در علم پزشکی و نسبتش با طب سنتی

خرافه گرایی چه نسبتی با شبه علم دارد؟ و چه فکت هایی آن را برای مردم به قدری جذاب کرده است که روز به روز به تعداد شارلاتان ها و سودجویان این جریان و افرادی که به سراغ آنها می روند افزوده می شود؟

- همان طور که عرض کردم اقبال مردم به خرافات حاصل ترکیب دو عامل است: جهل و استیصال. از طرفی خیلی از مردم از تمایز علم و شبه علم آگاه نیستند و نمی دانند تنها پزشکی مثمر ثمر و معتبر، پزشکی مبتنی بر شواهد است و نمی دانند بنیاد خرافه و شبه علم، با همه ظاهر فریبی و وعده های دروغینش، چقدر بر باد است؛ از طرف دیگر مردم در شرایط استیصال و گرفتاری به سراغ افرادی می روند که وعده های پزشکی توخالی می دهند؛ مانند همان غریقی که به تکه های گیاه چنگ می زند. این را هم بگویم که سوم رفتار اخلاقی در جامعه پزشکی نیز به این موضوع دامن می زند؛ یعنی آن اقلیتی از پزشکان که با بیماران خود برخوردی از سر حرص و طمع یا بی احترامی و بی توجهی دارند، باعث می شوند مردم از شاهراه درست علم سودمند زده و رانده شوند و دل به سرای واهی شبه علم ببندند که گرچه ظاهرا لبخند می زند و وعده می دهد، در واقع جز دام و سراب در چنته ندارد.

در آخر این که چگونه می توان با آن مقابله کرد؟ هم در توصیه به مردم و هم برای احتیاط از گیر افتادن در دام آن؟

- راه های مختلفی وجود دارد، از جمله: وزارت بهداشت و نظام پزشکی باید با قوت جلوی راه انداختن بساط های فریبکاری و خرافات و شبه علم را تحت لوای مراکز درمانی بگیرد. در این مورد، باید قانون و مقررات قاطع اجرا شود، ولی مهم تر آن که باید اطلاع رسانی و آگاهی بخشی انجام شود. بزرگ ترین دشمن خرافه و شبه علم، دانش و آگاهی است. مردم آگاه دل به خرافه نمی بندند. البته باید نظام سلامت کشور به گونه ای باشد که مردم پاسخ نیازهای سلامت خود را در آن بیابند و کرامت شان حفظ شود تا از ترس هزینه ها، بدرفتاری ها یا سودجویی ها، از نظام سلامت رویگردان نشده، به بازار فریبکاران خرافه فروش جذب نشوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج