۶۱۹۲۱۷
۱۲ نظر
۵۰۰۱
۱۲ نظر
۵۰۰۱
پ

قتل پسردایی‌ به‌ خاطر هزینه جوجه‌کباب

پسر جوانی که متهم است با پسردایی‌اش به‌خاطر هزینه جوجه‌کباب درگیر شده و او را به قتل رسانده، در جلسه محاکمه‌اش جزئیات درگیری را تشریح کرد و گفت دعوا به خاطر یک اختلاف خانوادگی قدیمی بود.

روزنامه شرق: پسر جوانی که متهم است با پسردایی‌اش به‌خاطر هزینه جوجه‌کباب درگیر شده و او را به قتل رسانده، در جلسه محاکمه‌اش جزئیات درگیری را تشریح کرد و گفت دعوا به خاطر یک اختلاف خانوادگی قدیمی بود. به گزارش خبرنگار ما، ١٣ فروردین ٩٥، مرگ پسری جوان به نام رامین در یکی از بیمارستان‌های تهران به پلیس اطلاع داده شد. پدر رامین به مأموران گفت: همراه خانواده‌ام برای سیزده‌به‌در به باغ پدرم رفته بودیم. پس از خوردن ناهار، پدرم مبلغی بابت پول غذا به خواهرم داد، اما به من چیزی نداد.
وقتی پسرم از این ماجرا باخبر شد، با عصبانیت به پدربزرگش گفت شما بین فرزندانتان فرق می‌گذارید. سر همین موضوع با هم درگیر شدند و خواهرزاده‌ام کامران با ضربه شیشه شکسته، پسرم را کشت. با ثبت این شکایت، ساسان دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: «روز حادثه همراه پسردایی‌ام رامین بیرون رفتیم و مشروب خوردیم.
در مسیر بازگشت، چند سیخ جوجه‌کباب خریدیم و به باغ رفتیم. پس از خوردن ناهار، پدربزرگم سهم غذایش را به مادرم داد، اما وقتی رامین از این موضوع باخبر شد، به پدربزرگم گفت تو روی پول خوابیده‌ای، اما هیچ‌وقت به ما کمک نکرده‌ای و باعث شده‌ای پدرم با کارگری زندگی‌اش را بچرخاند. پدربزرگم عصبانی شد و با سیلی به صورت رامین زد. رامین می‌خواست حمله کند که به بیرون از اتاق هلش دادم. سپس در اتاق را قفل کردم و با پدربزرگم همان‌جا ماندم. رامین شیشه بالایی در را شکست تا به زور وارد اتاق شود که بدنش به خرده‌شیشه‌های روی در خورد و زخمی شد. در همان لحظه، یک شیشه شکسته را برداشتم و از لای در، ضربه‌ای به زیر شکمش زدم».
متهم ٢٤ساله ادامه داد: «من اصلا اهل درگیری نبودم و فقط می‌خواستم ماجرا بخوابد. بعد از اینکه رامین را به بیمارستان رساندند، برای شکایت به دادگاه رفتم، اما متوجه شدم فوت کرده است. من قصد قتل نداشتم». روز گذشته محاکمه این متهم برگزار شد و نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و توضیحاتی را ارائه داد؛ در ادامه اولیای ‌دم در جایگاه قرار گرفتند و اعلام کردند درخواست قصاص دارند.
آنها گفتند از آنجا که پسرمان را با پول کارگری بزرگ کردیم، از خون او به‌راحتی نمی‌گذریم. سپس متهم در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. مادرم زنی معلول است و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم؛ با توجه به شرایطی که مادرم داشت، پدربزرگم سهم ارثیه او را داده‌ بود تا ما راحت‌تر زندگی کنیم. وقتی همسر دایی‌ام این موضوع را فهمید، ناراحت شد و گفت شما بین بچه‌هایتان فرق می‌گذارید و همین موضوع هم دلیل ایجاد درگیری بود؛ روز حادثه هم پدربزرگم به من زنگ زد و گفت رامین آمده و سهم‌الارث می‌خواهد؛ من هم خودم را به پدربزرگم رساندم و دیدم رامین همه‌چیز را در باغ شکسته است. پدربزرگ، مادربزرگ و مادرم را داخل اتاقی کردم و در را بستم. رامین سعی می‌کرد در را باز کند و وارد شود. او شیشه‌ها را شکسته و وسایل خانه را هم خرد کرده بود؛ هرطور شده‌ بود مقاومت کردیم و او رفت. فردای آن روز به همراه پدربزرگم برای شکایت رفته ‌بودیم که مطلع شدیم رامین فوت کرده ‌است. در ادامه پدربزرگ مقتول و متهم در جایگاه حاضر شد.
او گفت: رامین مرتب به من می‌گفت تو باغ داری و وضع مالی خوبی داری؛ چرا باید پدر من کارگری کند و ما سختی بکشیم؛ سهم‌الارث پدرم را بده. من هم به او گفتم این باغ حاصل زحمت من و مادربزرگت است و نمی‌توانم آن را به شما بدهم هروقت که ما مردیم؛ شما آن را تقسیم کنید. با تندی با نوه‌ام برخورد کردم اما این مسئله فقط خواسته او نبود؛ پدر و مادرش هم این موضوع را می‌گفتند و عروسم هم یک‌ بار به من گفت بین بچه‌هایت فرق می‌گذاری؛ روز حادثه هم رامین بود که همه‌چیز را شکست و قصد داشت ما را بزند که ساسان جلوی او را گرفت؛ البته هر دو مشروب خورده بودند اما ساسان به او حمله نکرد.
با پایان گفته‌های این مرد متهم یک بار دیگر در جایگاه حاضر شد و گفت: من به درستی به یاد ندارم چه اتفاقی افتاد اما می‌دانم من ضارب نبودم و زخمی‌شدن رامین به خاطر خرده‌شیشه‌هایی بود که خودش شکسته‌ بود؛ ضمن اینکه او به همراه پدر و مادرش از باغ خارج شد و فردای آن روز خبر فوتش رسید؛ من او را نکشتم. با پایان گفته‌های متهم و وکیل‌مدافعش هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      این قتل ب خاطر هزینه جوجه کباب نیس ک تیتر الکی میزنی! این نتیجه بی فکری پدر و مادریه ک تو دنیا از زندگی کردن فقط پول جمع کردن بلدن ک اخرش بشه بلای جون بچه ها ک بیفتن ب جون هم.

    • فاطمه

      یعنی چی پدربزرگ باغی رو که یه عمر زحمتشو کشیده تقسیم کنه بین پسراش.پس خودش چی.یه عمر زحمت بکش سختی بکشه که همه رو دودستی بده به بچه هاش.چرا توقع بیخود دارید از بزرگترهامون

    • بدون نام

      علتش این هست که پدر بزرگشون خصیصه

    • بدون نام

      خیلی از پدر و مادر ها دقیقا عین همین پدر بزرگ باعث اختلاف بین خواهر ها و برادر ها میشن معمولاً به خاطر این که رابطه خوبی با عروس ندارن قید پسر و خانواده اش رو میزنن
      خب این آقا اگر گذاشته بود ارثیه بعد مرگش تقسیم بشه چرا سهم دختر رو داد تا باعث عصبانیت خانواده پسر بشه در واقع از نظر من مقصر اصلی این پدر بزرگ بی تدبیر هست که با طرف گرفتن و تبعیض باعث دشمنی بین بچه هاش و نوه هاش شده

    • بیتا

      تقصیر پدر بزرگه هست به نظر من هم فرق میزاره چه طور وقتی به دختر ش پول میده زحمت نکشیده ولی وقتی پسره پول میخواهد زحمت کشیده مثل پدر شوهر من نمی خواد سر به تن زن وبچه های پسرش باشه فکر میکنه پسرش بد بخت شده ولی این رو نمیبینه که ما اصلا هیچ مشکلی باهم نداریم وهمو دوست داریم

    • بدون نام

      . حالا ک جمع کردی و دل خرج کردن نداشتی پس بین بچه ها نباید فرقی قائل بشی! این ب جز تفرقه و دشمنی چیزی ب بار نمیاره! حالا که جمع کردی برا وراث ک بخورن یا دلشو داشت باش سهم همه رو مشخص کن یا مث بچه آدم ی جا بشین بعد مردنت بقیه بیان دارو ندارتو تقسیم کنن! نمیشه ب یکی زمین بدی ب یکی ن!!! اخرش میشه این! پس ی آدم تجربه رو کجا باید ب دست بیاره! زیر خاک؟!!!

    • بدون نام

      اگه هرکس دلش هوای جوجه خواست بره ازاین پدربزرگ بگیره.

    • بدون نام

      بله درسته ساسی جون تو نکشتیش بلکه عمه من کشتتش!!!!

    • بدون نام

      تا حالا ده بار این خبر را منتشر کردید خوشتون میاد هی خبرهای بد به مردم بدید این مردم اینقدر بدبختی دارن که دیگه لازم نیست هی خبرهای بد را تکراری بفرستید

    • مهدی گلپا

      کسی کع نمی فهمد فرق بین معلول با ادم در چی هستش آیا درست تربیت شد؟؟؟؟؟؟

    • مهدی گلپا

      اقای بی نام مادر قاتل معلول هستش شما فرق بین ادم سالم و یک معلول را متوجه نمی شید؟؟

    • بدون نام

      میخوام ازاین گلپا یا بیگل. بپرسم اگر این اتفاق. برا شما رخ بده باز. ازاین جفنگیات سرهم میکنی معلوم ادم خبیثی هستی

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج