۶۲۹۱۲۶
۱۴ نظر
۵۰۰۳
۱۴ نظر
۵۰۰۳
پ

مردی برای اثبات پولدار بودنش، آدم کشت

ساعت ۶ بعدازظهر چهارشنبه گذشته، عروس جوان در حالی که جعبه شیرینی را در دست داشت به سوی منزل مادرشوهر پیرش حرکت کرد. او می خواست مادرشوهرش را در سالروز تولدش خوشحال کند.

روزنامه خراسان نوشت: ساعت ۶ بعدازظهر چهارشنبه گذشته، عروس جوان در حالی که جعبه شیرینی را در دست داشت به سوی منزل مادرشوهر پیرش حرکت کرد. او می خواست مادرشوهرش را در سالروز تولدش خوشحال کند.

به همین دلیل با همسرش نیز تماس گرفت و به او گفت: بعد از اتمام کار به منزل مادرش بیاید تا جشن کوچکی را کنار یکدیگر برگزار کنند اما دقایقی بعد عروس جوان هر چه زنگ ساختمان ۱۱۸ در خیابان کوهسنگی مشهد را به صدا درآورد کسی پاسخ گو نبود. او که می دانست مادرشوهرش از کم شنوایی رنج می برد و احتمال دارد صدای زنگ منزل را نشنیده باشد همچنان به فشردن کلید زنگ ادامه داد ولی باز هم کسی در را نگشود.

عروس جوان که یقین داشت، مادرشوهرش بدون اطلاع به بستگان جایی نمی رود، شماره تلفن همسرش را گرفت و با ابراز نگرانی از وضعیت موجود گفت: مادر در منزل را باز نمی کند! این گونه بود که پسر پیرزن ۸۲ ساله با سرعت خود را به خیابان کوهسنگی رساند و با کلیدی که در دست داشت در ساختمان ۱۱۸ را گشود.

وقتی زوج مذکور وارد اتاق شدند ناگهان با صحنه وحشتناکی مواجه شدند. وضعیت اتاق به هم ریخته و پیرزن در حالی روی تخت افتاده بود که پتو و تشک روی او قرار داشت.

پسر پیرزن، بلافاصله مادرش را از زیر پتوها بیرون کشید و با احتمال سکته قلبی، در حالی شروع به تنفس و ماساژ قلبی کرد که روسری روی صورت پیرزن پیچیده شده بود اما پیرزن نفس نمی کشید. او هراسان با اورژانس تماس گرفت و بدین ترتیب ماجرای مرگ مشکوک پیرزن ۸۲ ساله به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد.

قاضی کاظم میرزایی به همراه کارآگاهان اداره جنایی عازم ساختمان شماره ۱۱۸ شد. وجود پرزهای متکا روی صورت پیرزن از وقوع جنایتی هولناک حکایت می کرد به همین دلیل با نظارت مستقیم قاضی ویژه قتل عمد، بررسی های جنایی در صحنه حادثه آغاز شد. به هم ریختگی منزل و مفقود شدن پول و طلاهای پیرزن نشان می داد که فرد یا افرادی به قصد سرقت وارد منزل شده اند و دست به ارتکاب جنایت زده اند.

با این فرضیه بررسی های شبانه قاضی میرزایی در حالی تا نیمه شب به طول انجامید که مشخص شد، عامل قتل یک نفر بوده و به زور نیز وارد منزل نشده است چرا که هیچ تخریبی برای ورود به عنف صورت نگرفته بود. از سوی دیگر نیز وجود ظروف پذیرایی شکلات و باقی مانده ۲ ظرف آش، این فرضیه را عینیت می بخشید.

این پرونده جنایی به پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد . صبح روز بعد بررسی های میدانی درحالی دوباره به منزل پیرزن کشیده شد و سرنخ این کلاف پیچیده به جوان ۲۵ ساله ای به نام «ع » رسید.

او طی روزهای گذشته نیز در اطراف منزل پیرزن دیده شده بود و از بستگان نزدیک مقتوله به شمار می رفت. بررسی ها حاکی از آن بود که «ع » ساعت وقوع جنایت در محل کارش حضور نداشته است و از مدتی قبل با زن مطلقه ای نیز آشنا شده و از او خواستگاری کرده بود.

بنابراین گزارش، درحالی که دستور دستگیری متهم ۲۵ ساله در دستان افسر پرونده بود، فرد ناشناسی از یک باجه تلفن عمومی تماس گرفت و فردی از اهالی ساختمان ۱۱۸ را به عنوان قاتل پیرزن معرفی کرد. با این تماس گروهی از کارآگاهان در یک شاخه عملیاتی دیگر به بررسی این تماس تلفنی پرداختند و گروه دیگر نیز برای دستگیری «ع » عازم خیابان سناباد شدند. ساعتی بعد در حالی مشخص شد تماس تلفنی برای گمراه کردن پلیس از روند رسیدگی به این پرونده جنایی بود که متهم اصلی هنگام رفتن به منزلش در محاصره کارآگاهان قرار گرفت و دستگیر شد.

در بازرسی بدنی از متهم ۲۵ ساله، مدارک شناسایی پیرزن و مقداری از جواهرات کشف شد و او که دیگر نمی توانست حقیقت ماجرا را کتمان کند، دقایقی بعد لب به اعتراف گشود و به قتل زن عمویش اقرار کرد. متهم این پرونده جنایی گفت: خودم را نزد آن زن جوان فردی پولدار معرفی کرده بودم و می خواستم مقداری پول به دست بیاورم.

او در حالی که ابراز پشیمانی می کرد ادامه داد: با مردی که راننده تاکسی تلفنی است به در منزل زن عمویم واقع در ساختمان 118 رفتم و به او گفتم که می خواهم از زن عمویم مقداری پول بگیرم. آن راننده که دیگر با هم دوست شده بودیم پایین ساختمان ایستاد و من بالا رفتم. زن عمویم بعد از آن که از چشمی نگاه کرد و مرا شناخت، در منزل را گشود و از من با آب و شکلات و آش پذیرایی کرد.
بعد از آن من برای اجرای نقشه ام به اتاق خواب رفتم و زن عموی پیرم را صدا زدم وقتی به داخل اتاق آمد به طور ناگهانی او را روی تخت انداختم و متکا را روی صورتش فشار دادم. وقتی فهمیدم دیگر جان ندارد پول های او را برداشتم و گردنبندش را باز کردم. خواستم به گاو صندوق هم دستبرد بزنم اما کلید آن را پیدا نکردم به همین دلیل به پول و طلا بسنده کردم و از منزل او خارج شدم.

سپس به راننده گفتم چون پول کم بود زن عمویم مقداری طلا هم داد که آن ها را بفروشم. بعد از آن هم با راننده برای فروش طلاها اقدام کردیم ولی چون فاکتور نداشت کسی نمی خرید تا این که یکی از طلافروشان گفت: مقداری از پول طلاها را برای آوردن فاکتور به امانت نگه می دارد! سپس یک میلیون و 700 هزار تومان به راننده دادم که آن ها را به دست زنی برساند که با او آشنا شده بودم!

در پی اعترافات این جوان 25 ساله، عصر روز گذشته کارآگاهان اداره جنایی، در یک عملیات هماهنگ پلیسی موفق شدند راننده تاکسی تلفنی را نیز دستگیر کنند . زن جوان هم که مورد شناسایی قرار گرفته بود پول ها را به پلیس بازگرداند و گفت: به دلیل این که به ماجرای پول ها مشکوک شده بودم حتی به آن ها دست نزدم!

راننده 43 ساله نیز در بازجویی ها گفت: من از حدود سه روز قبل با «ع » آشنا شدم و او به صورت تلفنی با من در ارتباط بود آن روز هم خودروی مرا به صورت دربستی اجاره کرد تا از زن عمویش پول بگیرد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      عجب کثافتی بوده این جوان بی چشم برو که زن عمویش را کشت

    • بدون نام

      ف ق ط اعدام

    • آ کیا

      مقصر پسر پیرزنه. لااقل با این همه پول یه پرستار برا مادرت میگرفتی که تنها نباشه.

    • بدون نام

      یعنی چی ?
      خوبه یکی مثل خودت این بلاوسر مادرت بیاره که بخوای به دیگران ثابت کنی پولدارهستی

    • مهدی گلپا

      صبوعیت آخه تا چقدر پیرزن بدبخت برای قاتلش آش وشکلات اورده گذشته ازهمه اینهازن عموش بوده ی تعلق خاطرازش داشته ما آدمها داریم بکجا میریم ( همسری که ی عمر باهاش زندگی کردیم ،حالا به هردلیلی می کشیمش یعنی هیچ تعلق خاطری بهش نداریم یعنی حتی اگر دستش ببره برای ما سرسوزنی اهمیت نداره واقعا چرا ماآدمهااینقد سنگ دل شدیم )

      پاسخ ها

      • بدون نام

        همه که یه جور نیستند.بعضی ذات خبیثی دارند که وقتی جامعه هردمبیل بشه بروز میدن

    • بدون نام

      احمق که بودند که شاخ و دم نمی خواهد .
      چه خوب که زود به دام افتادی . چون برای اثبات
      اینکه بچه پول دار هستی آخرش می شدی قاتل سریالی زنان بی وجدان بی غیرت .حتما که ابزار پشیمانی می کنی و فکر می کتی که قصاص نباید بشی

    • داستگو

      به نظر من توی این دنیا به غیراز بچه های خود رفت وامد نباید کرد با هیچ کس بهتر است مردم وحشی شدند به خاطر دومیلیون ادم می کشند

    • بدون نام

      همش ازفقروبیکاری فقربیادایمان میرهمه مقصریم بایداینجورباشن اگر۱هم وطنمون بیمارش خودمون بیکارشدیم کارندین به این افغانی افغانی

    • بدون نام

      عجب خر تو خری شده

    • بدون نام

      عجب جوان ... که به فامیلش هم رحم نکرد انشا..ا سریعا اعدام شود ودر لحظه جان دادن در طناب دار بیاد ان پیرزن بیافتد

    • بدون نام

      عجیب است که تا به حال کسی ننوشته مقصر اصلی همان زنی بوده که قاتل از او خواستگاری کرده! عزیزان! بیشتر تلاش کنید! شما می توانید!!!

    • هستی

      چه ادم روانی بوده این پسره ؛اخه اشغال این پیرزنه بیچاره چه گناهی داشت ک بایدتاوان توهم پولداری توروپس میدادلعنت به تووامثال توکه بخاطرپول نفس ادمارومیگیرید

    • محمدطاها

      آدم میمونه به کی اعتماد کنه ؟

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج