۷۵۴۸۵۰
۱۹ نظر
۵۱۰۸
۱۹ نظر
۵۱۰۸
پ

قصاص برای سرباز وظیفه‌ای که نامزدش را کشت

۱۹ مهر سال ۱۳۹۶ مردی وارد کلانتری ۱۵۱ یافت آباد تهران شد و پلیس را از گم شدن ناگهانی دختر ۱۸ ساله‌اش به نام زیبا که دانشجوی رشته رادیولوژی بود، باخبر کرد.

روزنامه ایران نوشت: ۱۹ مهر سال ۱۳۹۶ مردی وارد کلانتری ۱۵۱ یافت آباد تهران شد و پلیس را از گم شدن ناگهانی دختر ۱۸ ساله‌اش به نام زیبا که دانشجوی رشته رادیولوژی بود، باخبر کرد.

این پدر گفت: زیبا ساعت ۹ صبح دیروز راهی دانشگاه شد، اما دیگر به خانه برنگشت. هرچه با گوشی تلفن همراهش تماس می‌گیریم خاموش است و احتمال می‌دهیم که حادثه‌ ناگواری برایش اتفاق افتاده است.

به دستور بازپرس دادسرای امورجنایی کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی در اولین مرحله تحقیق متوجه شدند که زیبا سر کلاس حاضر شده و بعد از بیرون رفتن از دانشگاه ناپدید شده است. در تحقیقات بعدی معلوم شد که زیبا چهار ماه قبل با پسری ۲۳ ساله به نام محمدرضا نامزد کرده بود.

این جوان با پای خود در جریان تحقیقات پلیس راهی اداره پلیس شد و به قتل نامزد عقد کرده‌اش اعتراف کرد. او توضیح داد: روز حادثه با ماشین دنبال زیبا رفتم. او را از مقابل دانشگاه سوار کردم و به طرف خانه حرکت کردیم. در طول مسیر بود که هنگام صحبت بر سر زمان برگزاری مراسم ازدواج مشاجره‌مان شد.

من هم عصبانی شدم، کنترل خودم را از دست دادم و او را خفه کردم. وقتی متوجه شدم که زیبا فوت شده‌است، ترسیدم و با ماشینم به طرف شهریار راه افتادم.جسد زیبا را در محل خلوتی در جاده سعیدآباد شهریار رها کردم و به خانه برگشتم، اما دچار عذاب وجدان‌ شدم و به پلیس مراجعه کردم تا اعتراف کنم.

در شاخه دیگری از بررسی‌ها کارآگاهان متوجه شدند که مأموران پلیس شهریار جسد دختر جوان را در جاده سعیدآباد پیدا کرده‌اند و به پزشکی قانونی انتقال داده‌اند.

این متهم پس از اعتراف به جنایتی که مرتکب شده است چندی پیش در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک مستشار تحت محاکمه قرار گرفت و در آغاز جلسه پدرو مادر مقتول خواستار قصاص متهم شدند.

سپس متهم در برابر قضات قرار گرفت وبا اظهار پشیمانی گفت:من ۲۳ ساله هستم وبه قتل همسرم اعتراف می‌کنم.من قصد کشتن نامزدم را نداشتم و این یک اتفاق ناخواسته بود.من آنقدر دوستش داشتم که دوری از او برایم غیرقابل تصور بود.

او همیشه بهانه می‌گرفت و هر روز از من چیزی می‌خواست. من می‌دانستم بهانه می‌گیرد تا از من جدا شود، اما من سعی می‌کردم دل او را به دست بیاورم و از او جدا نشوم که نشد و این اتفاق ناخواسته رخ داد.قرار بود برای خدمت سربازی اعزام شوم. به همین دلیل با زیبا قرار گذاشتم تا با هم حرف بزنیم و دلخوری‌های گذشته را فراموش کند. زیبا آن روز تا ظهر در دانشگاه بود و ظهر با خودروی سمند پدرم به میدان آزادی رفتم و او را سوار کردم.

بین راه دعوایمان شد. خیلی سعی کردم او را آرام کنم، اما به صورتم چنگ انداخت و من هم عصبانی شدم و گلویش را فشار دادم که ناگهان رنگ صورتش مثل گچ شد. من که خیلی ترسیده بودم به طرف کرج حرکت کردم.بین راه جسد را در یک جاده خاکی رها کردم و بعد به خانه‌مان برگشتم.

این متهم صبح دیروز با حکم قضات به قصاص محکوم شد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      مردم خیلی عصبی شدن با کوچکترین اتفاقی به شدت عصبی میشن و کنترلشون رو از دست میدن آدم میترسه میره بیرون انقدر که همه عصبی ان

      پاسخ ها

      • z & f

        منم نامزدم
        نامزدمم سربازه
        وااااببببییییییی ترسیدم یهو

    • بدون نام

      اونی که تورانمیخواهد چرا بزور میخواهی تورابخواهدحالاخودت راهم اون بنده خدارااززندگی محروم کردی

    • بدون نام

      تمام این جنایتهایی که اتفاق می افتد.بخاطر فقر است.

    • دخترک روانی

      آخه دیوونه مگه نمیگی دوستش داشتی پس چرا کشتیش؟

    • بدون نام

      دوست داشتن همان کشتن اشت

    • بدون نام

      معلوم شد تو هم چقدر دوستش داشتی

    • حسین

      خوب دیگه اتفاقی بوده گذشت خوبه

      پاسخ ها

      • z & f

        اتفاق؟؟؟؟؟
        این اتفاقی که میگید جون یه دخترو گرفته ها

    • احسان

      بابا دعوا نکنید زشته همو نکشید این چه کاریه الان خوب شد باید قصاص بشی برو معذرت خواهی کن ببخشنت...

    • بدون نام

      بهتر كه اين افراد بدون جمبه محو شوند

      پاسخ ها

      • دروغگو

        حالا هی بنشینید هرگاه کاربر رز نوشت این گرگهای نر به او معترض شوید!!! این که سرباز بوده و در سن هجده سالگی نظم و امنیت را آموزش دیده، بابا گرگ نر را جز کشتن و نابود کردن راهی نیست، پس لطفاً به کاربر رز خورده نگیرید ولی نوشته او را آویزه گوش خود کنید چون گرگ نر همانطور گرگ نر است و بس،

    • نقی

      اینقدر به شاخه شاخه تحقیقات اشاره شده و اینکه خودش در شاخه دیگری به کلانتری مراجعه و خودشو معرفی کرده بالاخره میخواسته تازه بره سربازی یا مشغول خدمت بوده؟ اصلشو نمیزنید خدایی کلافه کننده هست

    • AMIR_KN4

      احمق بی شرف تورو نمیخاست بزور باید زنت کنی؟حالام کشتیش نوش جوونت حرف زور میزنی حالا اعدام ھم حرف زور میزنہ

    • محمدرضا

      خدالعنت کنه سران مملکتی روکه باعث وبانی ومسبب تموم قتل هاسرمنشأش به گرانی ست ونداری که در این زمونه هیچ جوانی نه می‌تونه ازدواج کنه ونه خونه داربشه حالاهم که خداروشکرتموم جوان های مملکت مون تحصیل کردندوبیکار.....وای وای وای

    • گندم مجیدی .♡.♡پونک قزوین

      هه چه راحت کشتدش اونوقت میگه دوسش داشتم .

    • ناشناس

      عاقبت به شر شدی.افسوس.افسوس.

    • دنیا

      وقتی ک حق طلاق با دختر ه بوده ایا لازم است برای جدایی خود بهونه ای بیاورد وقتی پسره با دروغ وار زندکی دختره شدمعلوم ک مشاجرهاشون سر دروغ پسره بوده است

    • اسما

      اینجور آدما حق زندگی کردنو ندارن باید همون روز که اعتراف میکنن قصاص شن

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج