جایی که داود احمدی نژاد تصمیم می گرفت

مجله تماشاگر: سید داریوش مصطفوی، رئیس سابق فدراسیون فوتبال و از مغضوبان فعلی سیستم ورزش؛ کسی که نه در دولت محمود احمدی نژاد هواخواه داشت و نه در دولت فعلی امیدی به بازگشت به عرصه ورزش دارد. خودش می گوید آن روزهاب ا دستور برادر رئیس دولت، از فوتبال دور شده و این روزها هم کاری به کار ورزش ندارد. مصطفوی، خالق دیپلماسی فرش و پسته در ایران است. یک فرش ابریشم و پسته اعلای صادقاتی، همه سلاح هایی بود که مصطفوی به همراه خود به سفرهای مختلف می برد و در ایران در انباری اتاق ریاست فدراسیون نگهداری می کرد. مدافع سرسخت این نوع دیپلماسی معتقد است به جای واژه دیپلماسی فرش و پسته باید از عنوان مبتکرانه دیگری استفاده کرد. گفتگو با مصطفوی درباره حضور بلاتر در ایران، از همینجا آغاز شد.

چرا؟

- چون فکر می کنم من مبتکر دیپلماسی فرش و پسته نبودم. من مبتکر دیپلماسی تدبیر و تجربه بودم. خودم دوست دارم اینطور کارهای من را ارزیابی کنید و نتایج آن را هم در مقابل اتفاقاتی که امروز در فوتبال می بینیم بسنجید. من آن روزها فکر می کردم باید یک کاری انجام بدهم تا کار فوتبال مملکت راه بیفتد. این نبود که فکر کنم این کار برای شخص من خوب است یا بد. من باید کار را راه بیندازم، حالا هر طور که شده. من نایب رئیس فوتسال دنیا بودم. عضو کمیته فنی آسیا بودم و عضو کمیته انتخاب برترین بازیکن سال آسیا. اینطور نبودکه از راه برسم و با فکر خودم کار کنم. من از همین فوتبال بودم. می دانستم این فوتبالی ها چه چیزی می خواهندتا سر خط بیایند. حالا یک بار با نامه نگاری، یک بار با لابی، یک بار هم با فرش و پسته.


خب این نگاه شما فایده ای هم داشت؟

- بله، برخلاف کسانی که فکر می کنند اگر بخواهند مخ بلاتر را بزنند کار اشتباهی کرده اند"، من از روز اولی که مسئولیت گرفتم به فکر لابی کردن بودم. کتمان هم نمی کنم. هر جا نشستم سعی کردم به نحوی خودمرا قاطی بازی کنمتا امتیاز بگیرم. در زمان من استقلال و پرسپولیس و پاس قهرمان آسیا شدند. کجای دنیا می توانید کشوری پیدا کنید که با این امکانات محدود و پایین، تیم هایش قهرمان قاره شوند؟ اینها فکر می کنید داخل زمین رخ داد؟

نداد؟

- نه، هشتاد درصدش به خاطر کارهایی بود که من کردم. میزبانی گرفتن خیلی مهم است. چینش داور هم مهم است. اینطور درست نیست که یک کشور همه برنامه ها را درست انجام دهد، تیم آمادهب رود داخل زمین بعد با یک سوت اشتباه، امیدها از دست برود. داوری که قضاوت تیم ما را انجام می دهدباید حواسش باشد که برای چه تیمی سوت می زند.

درباره روزی بگویید که اهاوه لانژ وارد ایران شد. گویا همان روز اول گاف بزرگی به نام دستشویی به وجود آمده بود.

- لحظه پراسترسی بود. فکر کنیدمن هاوه لانژی را آورده بودم ایران که ۲۴ سال رئیس فیفا بود و در این مدت در مجموع به ۵ کشور برای بازدیدرفته بود. یعنی این آدم به جز مسابقات و تورنمنت ها، به هیچ کشوری صرفا برای بازدید نرفته بود اما با حال مریض آمد ایران. اتفاقا همین مریضی هاوه لانژ هم برای ما بساط شد.

چطور؟

- هاوه لانژ پروستات داشت و به همین دلیل باید به دفعات دستشویی می رفت. ما این آدم معروف و بزرگ را بردیم به بزرگترین هتل تهران که واقعا در مقابل هتل های بزرگ دنیا صفر است. هاوه لانژ آمد و همان اول خواست برود دستشویی، مدیران هتل هم اعلام کردند تا اطلاع ثانوی دستشویی خراب است. حالا فکر کنیدمن با آن همه تدارکی که دیده بودم چه لحظات بدی را سپری کردم. شایع شد که هاوه لانژ قهر کرده و می خواهد از ایران برود و اینطور مسائل اما بالاخره با هر زحمتی بود مشکل را برطرف کردم.

از حاشیه های سفر بگویید.

- آن وقت ها بلاتر دبیر کل فیفا بود ما که می رفتیم برای بازدید و جلسه، من و هاوه لانژ جلو می رفتیم و بلاتر پشت سر ما مدارک و اینها را می آورد. نه اینکه من کسی بودم اما فدراسیون را به جایی رسانده بودیم که این احترام را برای ما قائل بودند. یادم هست همان روزها خبر رسیده بود که هاوه لانژ می خواهد کناره گیری کند و بلاتر می خواهد نامزد ریاست فیفا شود. روز اول به استراحت گذشت و ما کاری به کار آنها نداشتیم. فردای آن روز رفتم سراغ هاوه لانژ. آن روزها اتفاقاتی افتاده بودکه اگر هاوه لانژ کمک نمی کرد، هیچ وقت نمی توانستیم به جام جهانی برویم.

مثلا بازیکنان اخطاری ایران برای بازی رفت مقابل استرالیا؟

- بله. یکی این، یکی هم داوری که برای این بازی گذاشته بودند. یک داور صرب گذاشته بودند تا بازی ما و استرالیا را سوت بزند. هامن موقع در کشور صربستان نسل کشی مسلمانانآغاز شده بودو اصلا فاجعه ای بود. من خبرهای مربوط به سر بریدن مسلمانان و اینها را داشتم و به همراه خودم بردم داخل جلسه محرمانه با هاوه لانژ.

این موضوع را مطرح کردید چه عکس العملی نشان داد؟

- اتول مطرح نکردم. خودم را زدم به آن راه که راستی شنیدم می خواهید از فیفا بروید. هاوه لانژ هم تایید کرد و ذوق زده به من گفت که بلاتر قرار است نامزد شود اگر می شود در حق ما لطف کن و مسئولان کشورت را متقاعد کن تا به بلاتر رأی بدهند. من هم گفتم شما حتم بدانید رأی ما بلاتر است. گفت تو باید بروی استعلام و اجازه بگیری گفتم مسئولان کشورم اگر موافق هم نباشند، من همین جا قول می دهم رأی مخفی من بلاتر باشد. خیال شما راحت حتی حاضرم کتبی برای شما بنویسیم که رأی من بلاتر است. هاوه لانژ خیلی خوشحال شده بود و دائم تشکر می کرد. بعد گفتم من اما سه خواهش کوچک از شما دارم. گفت بگو. گفتم مگر غیر از این است که شعار فیفا عدالت است و حتی باخت در عین عدالت، یکی از کارهای شماست؟ گفت نه، همینطور است. گفتم خب این چه عدالتی است که ما بایدب رای رسیدن به پلی آف ۱۷ بازی انجام بدهیم و استرالیا ۶ بازی؟ تازه ما ۵ بازیکن دو اخطاره هم داریم. خیلی تعجب کرد. یادم هست همانجا تلفن زد به بلاتر. گفت فلانی من می خواهم یک کار خوب انجام بدهی. برو ببین اینکه داریوش می گویددرست است یا نه. اگر هست، یک فکری بکن. فردای همان روز فیفا اعلام کرد بازیکنان اخطاری ایران بخشیده شدند.

بازیکنان شاخص مان کدام ها بودند؟

- یکی شان خداداد عزیزی برای بازی رفت، یکی هم کریم باقری برای بازی برگشت. یعنی دقیقا دو بازیکنی که در بازی های ما تاثیرگذار بودند و مهم. حتی یادم هست روزنامه های استرالیایی تیتر زدند لکه ننگ فیفا ساعت یازده صبح بود که این قرار و مدارها گذاشته شد با هاوه لانژ.

دو خواسته دیگر چه بود؟

- یکی همین بحث داور بود. شما ببینید یک داور صرب برای بازی با ایران گذاشته بودندکه اصلا تا به حال حتی من با این داور سلام و علیک هم نکرده بودم چه برسد به لابی!


یعنی ملاک شما این بود؟

- بله، داور را باید من توجیه می کردم تا به ضرر ایران سوت نزند. وقتی مدارک مربوط به جنایات صربستان را به هاوه لانژ دادم، متعجب شد. من هم گفتم شما قرار بود سیاست و فوتبال را از هم جدا کنید و حالا دارید سیاسی ترین کار را در قبال فوتبال می کنید. بعد هاوه لانژ فوری دستور داد داور عوض شود. من هم از فرصت استفاده کردمو ساندروپل را معرفی کردم. گفتم این بهترین داور شماست و ۴ ماه می شود که بیکار است. هاوه لانژ هم قبول کرد و کار را انجام داد.

چرا ساندروپل؟ سلام وعلیک داشتید قبلا؟

- بله، ۴ ماه قبل از این بازی ساندروپل را آوردیمب رای بازی دربی استقلال - پرسپولیس. هم از ایران خوشش آمد و هم دیپلماسی تدبیر و تجربه من کارساز شده بود ساندروپل حسابی علاقمند به ایران بود. نتیجه اش را هم در بازی با استرالیا مشاهده کردید.

و خواسته سوم؟

- خواسته سوم خیلی مهم و اساسی بود و متاسفانه بعد از برکناری من، هیچ مدیری آن را دنبال نکرد. یک فرصت طلایی بود که فیفا در اختیار ما گذاشت و از دست دادیم. به هاوه لانژ از فوتبال خوزستان گفتم. گفتم این استان مهد فوتبال دنیاست و برزیل دوم است. اینقدر اسناد و مدارک نشان دادم که هاج و واج مانده بود. بعد هم گفتم از این استان باید بهترین های جهان معرفی شوند. هاوه لانژ گفت بروید یک جایی در استان پیدا کنید و نقشه ساخت کمپ تمرینی و باشگاه استعدادیابی فیفا را پیدا کنید، من ۲۰ میلیون دلار به شما وام می دهم برای ادامه کار. بازپرداخت این وام هم به این شکل باشد که شما بازیکنانی که به تیم های مختلف دنیا می فروشید چند درصد را در قبال بازپرداخت وام به فیفا بدهید تا تسویه شود.

این کار نشد؟

- نه، من برکنار شدم و رئیس بعدی هم دنبال نکرد و فیفا هم دیگر رغبتی برای همکاری نشان نداد.

شما با این تفاسیر فکر می کنیدسفر هاوه لانژ به ایران باعث و بانی صعود ما به ۹۸ فرانسه بود؟

- بله؛ چرا که نه. همه چیز بستگی به لابی ها دارد. فکر می کنید شادی مردم بعد از صعود کم اتفاقی برای این مملکت بود؟ این شادی اگر بیشتر نبود، کمتر از شادی های دیگر مردم در این سال ها نبود. من برای لحظه به لحظه این سبک لابی برنامه داشتم.
از مدت ها قبل نقشه کار را کشیده بودم. اینها اگر بدانند اهمیت فوتبال چقدر است، اینطور رفتار نمی کنند. اصلا اگر بدانند چقدر موضوع فوتبال برای یک کشور مهم است یک دونده را نمی گذارند سر کار. البته وقتی رئیس دستگاه ورزش ما می شود کسی مثل محمد علی آبادی، باید هم رئیس فدراسیونش اینها باشند. دولتی که در آن داود احمدی نژاد نامه می زند به سازمان تربیت بدنی که انتخاب رئیس فدراسیون اینطور باشد و رئیس اینطور و آنطور، معلوم است آخر و عاقبت ورزشش چه شکلی خواهد بود.

راستی زمان حضور هاوه لانژ، فرش و پسته هم جزو لابی شما بود؟

- بله، اتفاقا یک فرش خیلی خوب به هاوه لانژ دادم. اول این را بگویم؛ هاوه لانژ رئیس یک شرکت 24 ملیتی است. از سهامداران اصلی کوکاکولا است و از سهامداران یکی از بزرگترین شرکت های نفتی جهان. این آدم اصلا احتیاجی به فرش و پسته من نداشت اما درک درستی از این هدیه مردم ایران داشت. من سال ها بعد برای حضور در یک سمینار به فرانسه رفتم. آنجا هاوه لانژ را دیدم. می گفت فلانی، باورت می شود خودم و خانواده و دوستانم تقریبا هر روز به ایران فکر می کنیم؟ آن فرش را روی دیوار اتاق پذیرایی خانه ام زدم و هر روز به بهانه ای یاد سفر به ایران و خاطرات خوبم از آنجا می افتم. می گفت همان زمان که از ایران رفته، تابلو را زده به دیوار خانه اش. فکر کنید رئیس فیفا، هر روز بابت لطف ایرانی ها یادآور خاطرات خوبش شود. اینها فایده بزرگی برای ما داشت.

و شما بعد از این سفر و بازی با استرالیا برکنار شدید.

- بله، من وظیفه داشتم تیم را ببرم جام جهانی که بردم. حالا اسمش هر چه می خواهد باشد. با فرش و پسته بردم. شما بروید ببینید کجای دنیا می توانید قانونی پیدا کنید که یک داور بازی پرسپولیس در آسیا را سوت بزند بعد 10 روز در ایران بماند تا بازی استقلال را هم سوت بزند. آن دو بازی هم اگر یادتان باشد برای ما حیاتی بود و این دو تیم باید با گل های زیاد، حریفانشان را می بردند.
داور برای استقلال دو پنالتی گرفت تا استقلال صعود کند.حالا یکسری فکر کنند این کار اشتباه بوده اما واقعیت فوتبال همین است. باید با لابی و ارتباط کاری کنی که موفق بشوی. من تیم را بردم جام جهانی و از فردای آن روز هر کدام از احزاب سیاسی سعی می کردندتیم موفق ۹۸ را بکشنانند داخل حزب و سیستم خودشان. بعد هم دیدند فایده ندارد و ما پا نمی دهیم، من را کنار گذاشتند. من حتی حکم مشاوره هاشمی طبا را قبول نکردم تا ثابت کنم این کارها و رفتارها در قبال فوتبال اشتباه است.

دو موضوع مهم در دیدار بلاتر از ایران مطرح شد. نمی دانیم در نهایت این دو موضوع تایید می شود یا خیر اما بد نیست درباره شان صحبت کنید. یکی بحث تحریم پول های فوتبال ایران و بلوکه شدن آنها در بانک های آمریکایی و یکی هم میزبانی جام ملت های آسیا. اصلا به لحاظ چارت کاری و اداری، بلاتر می توانددر این دو زمینه ورود کند؟

- هر دو موضوع قابل بررسی و مهم است. اول اینکه تحریم ها نه با مذاکره حضوری و نامه نگاری که حتی با یک تماس بلاتر هم قابل حل است. فقط کافی بود ایران روی این موضوع مانور جدی رسانه ای می داد و جنجال ایجاد می کرد که چرا سیاست را با فوتبال درگیر کرده اندو از این طریق، فیفا چون نگران اعتبار و غیرسیاسی بودنش هست، حتما موضوع را حل می کرد. ضمن اینکه مصوبات و قوانینی هم هست که می توان براساس آن این کار را کرد. درباره میزبانی جام ملت ها هم به لحاظ قانونی فیفا اجازه ورود ندارد اما فکر می کنید اگر بلاتر با رئیس کنفدراسیون آسیا تماس بگیرد و سفارش ایران را بکند، کسی می تواند جواب رد بدهد؟ خیلی ساده است که اینجا هم نیاز به یک تماس ساده و یک لابی پشت پرده است. بلاتر اگر سفارش ایران را حتی تلفنی بکند، ایران حتما میزبان جام ملت ها می شود.