۸۵۳۵۹۷
۳ نظر
۵۰۰۹
۳ نظر
۵۰۰۹
پ

ماجرای گم شدن سکه‌های طلا در مسافرخانه

مرد جوان که بعد از قهر با همسرش در مسافرخانه زندگی می‌کرد با دیدن دوست دوران سربازی‌اش درگیر یک ماجرای پلیسی شد.

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: مرد جوان که بعد از قهر با همسرش در مسافرخانه زندگی می‌کرد با دیدن دوست دوران سربازی‌اش درگیر یک ماجرای پلیسی شد.

چند روز قبل مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ربوده شدنش خبر داد. او گفت: دو هفته پیش با همسرم دعوایم شد و خانه را ترک کردم. چون جایی برای ماندن نداشتم به مسافرخانه‌ای در جنوب تهران رفتم. چند روزی آنجا بودم که ناگهان یکی از دوستان دوره خدمت سربازی‌ام را داخل میهمانپذیر دیدم. شهرام برایم تعریف کرد که برای کار به تهران آمده است. یک روز که از میهمانپذیر بیرون رفته بودم، در راه بازگشت شهرام را دیدم. او جلوی در مسافرخانه ساکی به دستم داد و گفت کاری برایش پیش آمده است. از من خواست ساک دستی‌اش را به اتاقم ببرم تا او برگردد. من هم طبق خواسته او عمل کردم و ساعاتی بعد شهرام آمد و من هم بدون اینکه ساک را باز کنم آن را به او برگرداندم.

او ادامه داد: لحظاتی نگذشته بود که شهرام به سراغم آمد و گفت داخل ساکش تعداد زیادی سکه بوده است و من سکه‌ها را برداشته‌ام. به او گفتم اشتباه می‌کند و من اصلاً خبر ندارم داخل ساک چه بوده، اما باهم جرو بحثمان شد و درنهایت شهرام قهر کرد و رفت.

سه روز بعد از این ماجرا درحال عبور از خیابان، شهرام به همراه دو مرد راهم را سد کردند و با تهدید مرا ربودند. آن‌ها مرا به خانه متروکه‌ای در جنوب تهران بردند و با تهدید، کارت عابر بانکم که ۵ میلیون تومان پول داخلش بود را از من گرفتند. بعد هم از من خواستند با خانواده‌ام تماس بگیرم و برای حفظ جانم از آن‌ها بخواهم پول برایم واریز کنند. درنهایت ۵ میلیون دیگر هم به این طریق به حساب آن‌ها واریز شد و زمانی که دیدند پول بیشتری گیرشان نمی‌آید مرا رها کردند.

با شکایت مرد جوان کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس زمانی از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل شدند. در ادامه تحقیقات شهرام بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد.

او گفت: وقتی ساک دستی‌ام را به هرمز- شاکی- دادم داخلش تعداد زیادی سکه طلا بود. من فکر می‌کردم هرمز آدم امانتداری است، ولی وقتی متوجه شدم که سکه‌هایم به سرقت رفته است از هرمز خواستم سکه‌ها را برگرداند، ولی او قبول نکرد و از آنجایی که من مدرکی برای اثبات این موضوع نداشتم نتوانستم شکایت کنم.

متهم ادامه داد: یک روز که در خیابان می‌رفتم اتفاقی با دو پسر جوان آشنا شدم و ماجرای سرقت سکه‌ها را تعریف کردم. آن‌ها هم گفتند که هرمز را برباییم و از او اعتراف بگیریم. روز حادثه هرمز را به خانه متروکه‌ای که پسرها در نظر گرفته بودند بردیم. تنها توانستم ۱۰ میلیون تومان از هرمز بگیرم که دو میلیون تومان از آن را هم به پسرها دادم. با اظهارات مرد جوان بازپرس جنایی دستور ادامه تحقیقات و دستگیری دو متهم دیگر این پرونده را صادر کرد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      سکه ای در کار نبوده، با ده میلیون راضی شده قید سکه را بزنه .این شیوه میخاسته از دوستش اخازی کنه.

    • زهرا

      الان حرف کدومشون درسته اون همه سکه اون ازکجااورده

    • بدون نام

      کسی که یه ساک طلا داره یکی تو مهمانپذیر راه آهن نمیره یکی م بدون نشان دادن یاگفتن مدارک یا محتویات مهمه دست یکی که اتفاقی بعداز دوران خدمت دیده............قضاوت یکم سخته ولی استدلال وعقل میگه اخاذی بوده و شایدم اون همدستای ناآشنا شم بخاطر پرداخت نکردن کل پول مطرح کرده؛ که محکوم شد اون مبلغ رو شاکی بیخیال بشه

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج