تفریحات سیاست مدارهای معروف

مجله همشهری دانستنیها - رامین اسماعیلی: تفریح، تفریح است حتی اگر پدرخوانده مافیا، جنایت کار جنگی یا حتی عضو یک گروه خراب کاری آنارشیستی باشید. باز هم بعید است از تفریحات و سرگرمی های شخصی تان دست بکشید فرقی هم ندارد گلف بازی کردن باشد یا آدمکشی های نژادپرستانه. در این تصاویر، با زندگی شخصی و تفریحات برخی شخصیت های برجسته تاریخی آشنا می شویم.

1- نقاشی و جنگ


دو فرمانده اصلی جنگ جهانی دوم، چرچیل و هیتلر هر دو علاقه و تبحر خاصی در نقاشی داشتند. چرچیل همان قدر که در سیاست چیره دل بود، در نقاشی هم مهارت داشت. او در سفرش به مراکش حین جنگ جهانی دوم، نقاشی های زیبایی از مناظر آن جا کشید که بعدها یکی شان را به روزولت رئیس جمهور آمریکا هدیه کرد. نقاشی های چرچیل در سال های جنگ جهانی دوم، عمدتا به همین طرح های او از مراکش محدود می شدند، ولی قبل و بعد از آن نقاشی هایی از مناظر فرانسه و انگلیس هم کشیده بود. نقاشی همیشه چرچیل را آرام می کرد، تا حدی که به گفته نوه اش، او هیچ چیز را به اندازه نقاشی دوست نداشت.


2- گلف و کاسترو


فیدل کاسترو رهبر کوبا در حال بازی گلف با ارنستو چه گوارا. گلف بازی توسط این دو کمونیست، اتفاق عجیبی است؛ چرا که فیدل بعدها بازی گلف را تفریحی برای بورژواها دانست و علاقه به آن را به شدت نکوهش کرد. با این حساب، چرا درست بعد از پیروزی انقلاب، این دو مشغول گلف شده اند، معلوم نیست.


3- بیس بال و کاپون


آل کاپون معروف، پدرخوانده مافیا که بعدها به یکی از مشهورترین زندانی های «آلکاتراز» بدل شد، دست به قاچاق، قتل و جرائم ریز و درشت زیادی زده بود. در این عکس او را در حال صحبت با یکی از بازیکنان بیسبال شیکاگو می بینیم. این خلافکار آمریکایی به همان اندازه که دنبال خلاف و به هم ریختن نظم جامعه و قانون گریزی بود، به بیسبال هم علاقه شدیدی داشت و شرط بندی های زیادی روی آن انجام می داد.


4- ماهی گیری از نوع نازی


«هاینریش هیملر» یکی از بزرگان حزب نازی، در حالی که به همراه خانواده اش برای ماهی گیری به سفری تفریحی رفته اند، هیملر یکی از مهم ترین فرماندهان و رهبران حزب نازی بود که هیتلر رویش زیاد حساب باز می کرد. البته بعدها اعتماد هیتلر به او از بین رفت و از تمام پست هایش خلع شد. در سال 1945، هیملر توسط ارتش بریتانیا دستگیر شد و چندی بعد خودکشی کرد.


۵- چرخ و فلک مرگ


گروه نژادپرست و خشونت طلب آمریکایی «کوکلاکس کلان» که دست شان به خون هزاران نفر آلوده بود، با لباس های ترسناک شان سوار چرخ و فلک شده اند. آن ها حتی پدر مالکوم ایکس را هم به قتل رساندند. این گروه تا دهه های شصت و هفتاد میلادی نیز در آمریکا حضور موثری داشتند، ولی بعدا از تکاپو افتادند. ترورها و خشونت بی حد و اندازه و عقاید افراطی شان باعث شد تا روز به روز تحلیل بروند و در نهایت تاثیرشان در آمریکا کم شود.


6- تنیس آمریکایی


اوباما و دیوید کامرون، راکت به دست دارند تنیس روی میز بازی می کنند و می خندند. عمو سام و روباه پیر به خاطر مناسبات فراوان سیاسی و اطلاعاتی شان با یکدیگر، دقیقا بعد از جنگ جهانی دوم لحظه ای دست هم را رها نکرده اند و تا توانسته اند، علیه کشورهای دیگر، دسیسه چیده اند.


7- شوخی اوگاندایی

عیدی امین، رئیس جمهور سابق اوگاندا در حال شوخی با یک خبرنگار. رهبری خودکامه که سال ها خون مردم اوگاندا را توی شیشه کرده بود، در سال های پایانی حکومتش جنگی به راه انداخت که بازنده آن لقب گرفت. او پس کناره گیری از حکومت و فرار از کشورش، به عربستان رفت، همان جا ماند و در نهایت همان جا نیز مرد.