۳۵۰۳۹
۲ نظر
۵۰۲۵
۲ نظر
۵۰۲۵
پ

گفت و گوی چهار ساعته با جواد نکونام / قسمت دوم

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

پس از مدت ها سکوتش را شکسته بود و دوست داشت به همه انتقادها جواب بدهد. آنقدر که از شنیدن بعضی از سوالات خوشحال هم می شد. جوری حرف می زد که همه را به یاد آن هافبک دفاعی جوان تیم بلاژویچ انداخت. آماده، صریح و جنگجو.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

تماشا: شاید از نکونام انتقاد کنند که در زمین چندان درگیر بازی نمی کند. شاید انتقاد کنند که عقب می ایستد و دفاع می کند. شاید انتقاد کنند که کم کار است. اما وقتی با او حرف می زنی، اصلا نشانی از آن هافبک تیم ملی را ندارد. اصلا در موضع دفاعی نمی رود. انتقاد را با انتقاد جواب می دهد. آنقدر رک حرف می زند که صراحتش همه را قانع می کند.

او در دو ساعتی که روی صندلی روبروی ما نشسته بود هیچ سوالی را بی پاسخ نگذاشت. برخلاف برادرش که کنارش نشسته بود و کسی اصلا صدایش را نشنید. او آنقدر تند و با هیجان حرف زد که فنجان چای او را سه بار عوض کردند و حتی بار سوم هم آنقدر داغ حرف زد تا چای سرد شد.

پس از مدت ها سکوتش را شکسته بود و دوست داشت به همه انتقادها جواب بدهد. آنقدر که از شنیدن بعضی از سوالات خوشحال هم می شد. جوری حرف می زد که همه را به یاد آن هافبک دفاعی جوان تیم بلاژویچ انداخت. آماده، صریح و جنگجو.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

چی شد که به ایران برگشتید؟ چه انگیزه ای وجود داشت؟ به هر حال در لالیگا بودید و یک سال دیگر با اوساسونا هم قرار داشتید. فیکس بازی می کردید. آرزوی همه این است که آنجا باشند. ولی شما آن موقعیت را داشتید و برگشتید.

- سخت بود برگشتن به ایران. من تصوری که از ایران داشتم برای ۷ سال قبل بود نه برای الان. شرایطی هم که در ایران داشتم همیشه یک بازیکن بدون حاشیه و سروصدا بودم. تو پاس بازی می کردم که هیچ مشکلی نداشتیم اما واقعا در اسپانیا خسته شده بودم. من سال اول و دومی که به اسپانیا می رفتم، روزی که در فرودگاه خداحافظی می کردیم، خودم و خانواده ام تا دو سه روز حالمان گرفته بود.

مثلا من دوشنبه از اسپانیا می آمدم، سه شنبه صبح می رسیدم تهران، بعدازظهر تمرین، چهارشنبه بازی. بلافاصله بعد بازی باید می رفتم فرودگاه. شنبه بعدی هم بازی داشتم. من ۷ سال این وضعیت را داشتم. برایم سخت بود. واقعا هم سخت بود. همه چیز آنجا برایم عالی بود. خودتان می دانید من در آن ۷ سالی که آنجا بودم تمام افتخارات باشگاه اوساسونا را به دست آوردم.

رکورد گلزنی، بیشترین بازی، بهترین هافبک، کاپیتانی تیم، قرارداد سنگین، همه چیز را من داشتم ولی همه اینها برای من راحتی نمی آورد. یک روز یادم هست مادرم به من گفت: «بسه دیگه. بیا. مگه ما چند سال می خواهیم زندگی کنیم که تو همه اش بیرون ایرانی یا وقتی میای تو اردویی.» واقعا کمی که فکر کردم گفتم فکر کنم کافی باشد. من نیم فصل دوم پارسال دیگر تصمیم را گرفته بودم که برگردم ایران.

به ایران بیایی یا به کشوری نزدیک ایران؟

- واقعیتش اول می خواستم بیایم نزدیک ایران بازی کنم. ترکیه بود. قطر بود. امارات بود. پیشنهاد قطر واقعا یک پیشنهاد وسوسه برانگیز بود که من فکر نمی کنم کسی از آن بگذرد ولی من واقعا از آن گذشتم. حتی آنها حاضر بودند پول یک سال قرارداد من را جلو نقد بدهند. قطر را به خاطر تیم ملی انتخاب نکردم. به خاطر اینکه شرایطمان حساس بود. گفتم شاید بازی های تیم ملی را از دست بدهم یا تیم ملی به جام جهانی صعود نکند.

چرا؟ یعنی چی؟

- به این فکر می کردم که قطر رقیبمان است. شاید بخواهند یک مصدومیت عمدی به وجود بیاورند یا اینکه شرایط بدنی ام طوری شود که یک دفعه بخواهند من را بازی ندهند. عرب ها برای شان شخصیت و سطح بازیکنان مهم نیست. یک دفعه بازیکن را کنار می گذارند. برای همین تصمیم گرفتم به کشورهای عربی نروم.

برای ترکیه هم زمانی شد که بشیکتاش با یوفا مشکل مالی پیدا کرد که یک سال هم آنها را کنار گذاشتند. شرایط مالی شان خوب نشد و بشیکتاش هم منتفی شد. به همین خاطر تصمیم گرفتم که به ایران بیایم. اگر ترکیه می شد قطعا به ترکیه می رفتم به این خاطر که لیگ اروپایی بود. نزدیک هم بود. برایم راحت بود. هم برای خودم و هم برای رفت و آمدم برای بازی های ملی.

شما ببینید من برای یک پرواز پامپلونا رفت و برگشتم از پامپلونا ۲۴ ساعت در راه بودم. من ساعت ۴ صبح راه می افتادم، ساعت ۵/۱ صبح به وقت ایران می رسیدم تهران. دوباره بعد از بازی من باید این مسیر را می رفتم فرودگاه، از فرودگاه می رفتم آلمان، در آلمان پنج شش ساعت معطلی.

بعد از یک بازی سنگین و فشرده برو بیلبائو. یعنی بازیکنان ما وقتی در اوساسونا من می رفتم و می آمدم همه می گفتند «دمت گرم خداوکیلی». بعد می رفتم آنجا و بازی می کردم. در آن بازی های سنگین آنجا. واقعا فشار خیلی روی من بود در آن ۷ سال.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

هیچ کسی نمی داند رونالدو چقدر می گیرد

در ماجرای پیوستن تو به استقلال مدیریت باشگاه اصلا خوب مدیریت نکرد، کلی اطلاعات ضد و نقیض دادند

- من یک سوال می کنم. در فوتبال ایران کی باید از من بیشتر پول بگیرد؟ اما مشکل اینجاست که ما همه در ایران می خواهیم بدانیم کی چقدر می گیرد. به کسی اصلا این موضوع مربوط نیست. باورکنید در اروپا طی این ۷ سال من اصلا نمی دانستم بغل دستی ام چقدر می گیرد. به خدا قسم اگر می دانستم بغل دستی ام چقدر حقوق ماهانه یا چقدر پاداش می گیرد. اصلا نمی دانستیم. دلیلی هم ندارد کسی بداند. روزنامه ها هم نمی دانستند. مردم هم نمی دانستند.

مردم که همه را می دانند. هنگامی که بازیکنی قرارداد می بندد خبرش منتشر می شود مثلا هفته ای اینقدر.

- رقم انتقالش را می گویند. این یک چیز طبیعی است. مثلا ۷۰ میلیون یورو دادند کریستیانو رونالدو را از منچستریونایتد خریدند. این مهم نیست. تنها دستمزد ماهانه نیست. پاداش هست. حق بازی دارد. کارهای تبلغاتی هست. کسی اصلا به شما نمی گوید.

کسی برای شما حساب نمی کند. شما زمانی سوال می کنید و می گویید چقدر انتقال این بازیکن برای شما آب خورده، می گوید مثلا دو میلیون یورو. اینقدر به باشگاه داده شده و اینقدر هم قرارداد خود بازیکن. این نت هست. مالیات دررفته است. حق بازی، حق کارهای تبلیغاتی هست. الان ببینم کسی می داند قرارداد کریستیانو رونالدو چقدر است واقعا؟

درآمد مجموع سالیانه اش را می گویند.

- اما مبلغ پاداش هایی که می گیرند نیست. قراردادهایی که دارند و اسپانسرهایی که می گیرند، هیچ کدام نیست. می گویند مسی ۱۲ میلیون یورو می گیرد. یا مورینیو. اما همه اینها را هم شما بدانی، باز پاداش هایش را نمی دانی، حق بازی اش را نمی دانی. ما فقط چیزی را به عنوان عدد می دانیم اما در ایران همه می خواهند بدانند این چقدر گرفته.

بعد با یکی، دو بازی بازیکن را می سنجند که این پول زیادش بوده یا کم. هر بازیکنی هر چقدر می گیرد به نظر من باید اول از باشگاهش پرسید که چرا به این بازیکن اینقدر دادی. می تواند بگوید به من یک میلیون می دهد یا ۱۰ میلیون می دهد. کسی نمی تواند این وسط بگوید که نه، این حقش ۱۰ میلیون هست یا نیست. گاهی باشگاه نیاز دارد یک گلر خوب بگیرد. وقتی تیمتان در آن نقطه مشکل دارد باید پول خرج کنید. حالا یک میلیون باشد یا صد میلیون.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

همانطورکه هیوا گفت انتقال شما در باشگاه استقلال بد مدریت شد. از یک طرف مدام می گفتند ما به اوساسونا پول دادیم. یک چک ۷۰۰ هزار تایی. از آن طرف اوساسونا می گفت هیچ پولی دریافت نکرده ایم.

- دقیقا همینطور است ...


500 هزار یورو پولم در اوساسونا ماند

بهتر بود همان اول می گفتند رقم را نمی گوییم.یا می گفتند ما یک هافبک دفاعی تاپ میخواهیم. اینقدر هم حاضرم برای او هزینه کنم. به هر حال جواد نکونام است و کاپیتان تیم ملی.

- من خودم مخالف این موضوع بودم. به همه هم گفتم که من خودم مبلغ را نمی گویم. دوست هم ندارم باشگاه بگوید اما باشگاه یک رقمی را اعلام کرد. من هم گفتم اگر باشگاه گفته بروید و از باشگاه بپرسید اما واقعیت این است که باشگاه اوساسونا 500 هزار یورو پول پارسالم را به من نداده. من باید پولی به آنها بدهم که پول پارسالم را با آنها تسویه کنم. آنها به من لطف کردند.

این را شنیدیم ...

- واقعیت است به خدا. من تازه این موضوع را باز کردم. من 500 هزار یورو پولم آنجاست. شما حساب کنید 500 هزار یورو پول من که آنجاست به یوروی الان چقدر می شود. من باید چه کار کنم.

آن 500 هزار یورو را به عنوان پول رضایتنامه حساب کردند؟

- نه، پول رضایتنامه ام نیست. من باید یک پولی به باشگاه اوساسونا بابت این انتقال بدهم. آنها لطف کردند بدون اینکه پول را بگیرند تسویه حساب و ITC من را صادر کردند و کارهایش را انجام دادند اما با آنها قراری گذاشتیم که برای جدایی مبلغی را به آنها بدهم اما الان من پولی به آنها نداده ام. آنها هم پول پارسال من را تسویه نمی کنند. الان این وسط من هستم که دارم ضرر می کنم.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

این پول کمتر از ۵۰۰ هزار یورو است؟

- مبلغش را من نمی گویم چون تا حالا نگفتم و باز هم نمی گویم اما من یک پولی باید به اینها بدهم. مطمئن باشید حتما پول خوبی است که ۵۰۰ هزار یورو را نگه داشته اند وگرنه می گفتند ما ۱۰۰ هزارتای آن را نگه می داریم. از مسعود شجاعی می توانید بپرسید. چیزی نیست که بخواهم دروغ بگویم.

این فضای منفی ابتدای فصل روی شما هم تاثیر گذاشته بود؟

- واقعا روی من تاثیر گذاشت. من بازیکنی هستم که آرامش دارم. چه در فوتبالم و چه بیرون فوتبالم. من آمدم ایران دیدم چه خبر است. آمدم ایران، دیدم آمدنم برای خودش یک پروژه شد. پول گرفتم یک پروژه، بازی کردنم یک پروژه. کاپیتانی استقلال هم که الان برای ما یک مشکل است. من به هیچ کدام از اینها عادت نداشتم اما عادتمان دادند دیگر.

البته چون چند سال از ایران دور بودید، توقع این فضاها را نداشتید. در این سال ها در پامپلونا راحت برای خودتان زندگی می کردید.

- - بله، من ۷ سال به خاطر همین آنجا بودم. بعد در پاس بودم. پاس تیمی بود که با نظم و انضباط بود و در آن حاشیه جایی نداشت. با توجه به مربیان خوبی که ما در پاس داشتیم، دیسیپلین همیشه بود. تیم ما حاشیه ای نداشت. ما آمدیم یک شرایط جدید، یکسری اتفاقات جدید را در فوتبال ایران دیدیم که من چون عادت نداشتم، تحت فشار قرار گرفتم.

برای بازگشت با بازیکنانی که شرایط مشابه شما داشتند، مشورت کردید؟ مثلا مهدی مهدوی کیا، وحید هاشمیان و علی کریمی. آنها بعد از سال ها بازی در فوتبال اروپا به ایران برگشتند. البته علی کریمی کمتر. شرایطشان شبیه شما بود.

- اول یک چیز را بگویم. بازی در اروپا خیلی سخت است. از همین بازیکنانی که اسم بردید در اروپا بازی کردند، بپرسید بازی در اروپا چطور است. آنجا اصلا کاری ندارند کی هستی و چی هستی. خوب تمرین نکنی، بیرون می نشینی. تعارف هم ندارند. حتی اگر بهترین بازیکن تیمشان باشی. حتی کاپیتان تیمشان باشی. برای شان فرقی نمی کند. حالا کاپیتان یک کم فرق دارد، استثنا دارند. به خاطر اینکه آنها واقعا برای کاپیتان های تیمشان ارزش قائل هستند. نه فقط در تیم بلکه در کل اسپانیا.

واقعا هر اتفاقی می خواهد در تیمشان بیفتد کاپیتان ها در جریان هستند. این بحثش فرق می کنداما بقیه نه. شما فکر کنید یک بازیکن ایرانی بخواهد برود در اروپا فوتبال بازی کند چقدر شرایط سختی دارد. اما در ایران آمدنم من با مهدی مهدوی کیا صحبت کردم. یکسری چیزها را به من گفت. یک صحبت هایی کردیم اما چیز بدی نبود که بین ما رد و بدل شود اما هجمه ای که روی من بود با بقیه فرق می کرد.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

دلیلش چه بود؟ کسی که مشکل شخصی با شما نداشت؟

- نمیدانم. مشکل شخصی نیست. ببینید یک موقع هست که یک نفر از فوتبال من خوشش نمی آید. یکی می گوید جواد نکونام فوتبالیست نیست. یکی می گوید خوب است. یکی می گوید بلد نیست شوت بزند. به هر حال هر کس یک نظری دارد. شاید باورتان نشود وقتی آمدم اینجا گفتم حتما فوتبال برایم سبک تر می شود. یعنی فکر می کردم فوتبال ایران برایم سبک تر است اما واقعا بعضی بازی ها است که بیشتر از دوران بازی در اوساسونا خسته می شوم.

چون اینجا باید جور کس دیگری را هم بکشی. آنجا ۱۱ نفر وظایفشان را به خوبی انجام می دهند. یعنی اصلا نیازی نیست من بروم پشت فلان بازیکن یا پشت دفاع و هافبک را پوشش بدهم. اینجا یک دفعه می بینی دو سه نفر کارشان را انجام می دهند اما نه آنطور که باید و شاید فشار بیشتر می شود.

خدا را شکر یک عادتی شده که وقتی استقلال می بازد اولین مقصر جواد نکونام است. تیم ملی می بازد اولین نفر جواد نکونام است. آن زمان هم که علی دایی بود، علی دایی بود. مهدوی کیا بازی می کرد، مهدی مهدوی کیا بود. علی کریمی بود، علی کریمی. سریع گنده را می زنند. به خاطر چی، نمی دانم. دلیلش را واقعا نمی دانم. تیم ملی به لبنان باخته. من یکی از بهترین بازی های فوتبالم را کردم. فکر کنم از بازی کره خیلی بهتر بازی کردم. در آن گرما و شرایط زمین.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!


مگر ژاوی آلونسو چندتا گل می زند؟

آن شوتی را هم که در آخر بازی با لبنان زدید، داشت گل می شد.

- من در آن بازی 5 شوت داشتم به سمت چهارچوب. 3 تای آن در چهارچوب بود. 2 تای آن را گلر استثنایی گرفت. من یکی از بازی های خوبم بود ولی در آن بازی گل نزدم. همه شروع کردند به انتقاد. اصلا فوتبال اینجوری نیست. من در استقلال یکی از کسانی هستم که بیشترین دوندگی را دارم اما همه انتقاد می کردند جواد نکونام خوب بازی نمی کند چون گل نزدم. من اصلا نیازی نیست گل بزنم. من اگر گل می زنم دارم یک کار اضافه انجام میدهم. ژابی آلونسو در لالیگا چند گل می زند؟ شما به من بگویید چند گل می زند. یا بوسکتس چقدر گل می زند. به من بگویید چند گل می زند دیگر. یا همین سانگ.

پارسال ما خودمان یک آماری درآوردیم. نیم فصل اول هنوز تمام نشده بود. در بین هافبک دفاعی ها بیشترین گل را در لالیگا زده بودی.

- بله.

فکر کنم 5 تا گل بود...

- من اصلا بحثم این است. ژابی آلونسو در رئال مادرید. روی دروازه همه تیم ها هم حمله می کنند چند گل در فصل می زند؟ دو، سه تا، نهایتا اگر بزند. پارسال یک گل زد. من نمیدانم در ایران چرا هافبک دفاعی ها راحت گل می زنند. چون همه پخش و پلا بازی می کنند هافبک دفاعی ها می روند گل می زنند. من خودم که ایران بودم می رفتم گل می زدم، جایم خالی می ماند و مهم نبود اما حالا فوتبال فرق کرده. شما جایت را خالی بگذاری، جایت را می گیرند، می چرخند، شوت می زنند و گل می زنند.

من وظیفه ام را دارم انجام می دهم. کار من دفاع است. استقلال هم کم گل خورده. این یعنی تیم کار دفاعی اش مشکل نداشته. نمی گویم کار فقط ما دفاع و هافبک ها. کل سیستم دفاعی تیم خوب بوده. من هم وظیفه ام کار دفاعی و بازیسازی است.

وقتی مربی تیم از من راضی است، بهترین چیزی است که من دارم. هر مربی که به ایران آمده من را بازی داده یا انتخابم کرده. از زمانی که بلاژویچ بوده با آن همه بازیکن بزرگی که داشتیم تا الان که کی روش است.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

دوره بلاژویچ اولین بار بود که به تیم ملی دعوت شدی؟

- نه، من اولین بار زمان آقای طالبی آمدم. سال ۱۳۷۹ اولین بار بود.

اما بلاژویچ بود که شما را بازی داد.

- من زمان آقای طالبی هم بازی کردم در بازی های غرب آسیا اما اولین بازی رسمی ام را با بلاژویچ کردم جلوی عربستان.

الان که شما به عنوان هافبک دفاعی بازی می کنید همه در ذهن شان این است که نکونام باید جلو بیاید و گل بزند. سبک بازی الان شما را با چیزی که پنج، شش سال پیش می دیدند، مقایسه می کنند. قبول کنید نسبت به آن سال ها کمتر می دوید.

- من ۷ سال پیش که در ایران بازی می کردم اصلا کسی تیم ها را آنالیز نمی کرد. فقط زمان آقای جلالی، ایشان تیم ها را آنالیز می کرد و فیلم می دید. الان همه تیم ها، تیم های دیگر را آنالیز می کنند. من می توانم بروم جلو. کاری ندارد که. رفتن جلو که راحت است، برگشتش مهم است. ۷ سال پیش را که همه ۲-۵-۳ بازی می کردند با فوتبال الان که این همه سیستم هست، یکی می کنید؟

من در همین پست هافبک دفاعی با همین خصوصیات. با همین گل کم زده و نزده شدم جواد نکونام. الان هم با همان ها جواد نکونام هستم. انتقادها باید منطقی باشد. باید دلیلی بیاوریم که فلانی فوتبالش ضعیف شده. دوندگی من را نمی توانید بگویید کم شده. شما بروید آمار بگیرید، اگر جواد نکونام زیر ۱۰ کیلومتر دویده باشد من می گویم شما درست می گویید.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!


از همه بیشتر می دوم

البته یکی از ضعف های فوتبال ایران این است که چون آمار بازی دقیق منتشر نمی شود، انتقادها سلیقه ای می شود.

- ما در استقلال آمار دقیق از بازی ها داریم. آقای قلعه نویی هفت، هشت هفته پیش آمار داد که من بیشترین دوندگی را داشته ام. آن آمار را باشگاه ما دارد. هر وقت من کم می توانند از باشگاه تلفنی بگیرند یا اصلا پرینتش را بگیرند. متاسفانه در ایران غرزنی راحت است.

من می نشینم برای خودم حرف می زنم. اصلا در ایران اگر بخواهی جواب بدهی وقت کم می آوری در روز برای جواب دادن. قانع کردن سخت است. اصلا دلیل می آوری می گویند بهانه آورد. مدرک می آوری می گویند خودش درست کرده. مثلا وظیفه دفاع راست چیست. پوشش بدهد، توپ گیری کند، سانتر کند، شوت بزند، گل بزند، وظیفه اش چیست؟ اینها را فاکتور ببندند، امتیازدهی کنند.

ببینند از مثلا 10 امتیاز چند می گیرد. آربلوا، دفاع راست رئال مادرید در کل لیگ اسپانیا 10 سال بازی کند، چند گل می زند؟ یک گل، آن هم اگر بزند. دفاع راست تیم خودمان در اوساسونا اصلا گل نمی زد. فقط دفاع می کرد. وظیفه اش را انجام می داد. ما دفاع وسطی داشتیم 7 سال آنجا بود یک گل هم نزد. خوزتچو که اینجا در ایران می گفتند خوزه ایکس او. البته 6 سال، چون سال آخر رفت اما مگر کسی گفت بیرون بنشیند. این دفاع نیست؟ ما هافبک دفاعی و کاپیتانمان 436 بازی در لالیگا دارد با اوساسونا.

در 3 سال آخری که من آنجا بودم، پنالتی زن اول تیممان او بود. از سال دوم که من پنالتی گل زدم تا پارسال که آنجا بودم. در این 5 سال حتی یک گل هم نزد. پس بازی اش ندهند دیگر. چرا بازی اش می دهند؟ الان که الان است دارد فیکس بازی می کند. اطلاعاتمان واقعا در ایران پایین است اما واقعا همه چیزمان به هم می خورد.

اینکه گلزنی شما را نباید با دوران جوانی تان مقایسه کنند، درست است اما شما کمتر در زمین دیده می شوید.

- قبول دارم. شما نمی توانید به من بگویید من فوتبالی را که الان بازی می کنم آن موقع بازی می کردم. شرایط و اصلا سبک فوتبالم عوض شده. نه من، کل تیم ها عوض شده. من می گویم 7 سال پیش فقط در پاس آقا مجید آنالیز می کرد.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

البته اینکه بازیکن ها وقتی سنشان بالاتر می رود عقب تر بازی می کنند، بیشتر با فکرشان بازی می کنند.

- نه، نه. سن بالا الان چند سال است به نظر شما؟

سن خاصی ندارد اما بازیکن ۲۲ ساله با بازیکن ۲۹ ساله تفاوت دارد. جوان را می گویند با انگیزه است. آن یکی را می گویند باتجربه است.

بازیکن جوان شاید به خاطر انرژی بالایش ممکن است ریسک بیشتر کند.

- من قبول دارم. شما می گویید سن که می رود بالا، سن بالا در فوتبال چند سال است؟

برای هر بازیکنی متفاوت است.

- من که می گویم برای هر پستی فرق می کند. شما بازیکن رونده تیم را نمی توانید ۳۵، ۳۶ ساله بگذاری.

گلر می تواند ۴۰ سالش باشد.

- پست فرق می کند. دفاع آخر می تواند ۳۵، ۳۶ ساله باشد.

مثلا محمد پنجعلی.

- آن زمان شرایط فوتبال فرق می کرد. شما زمانی می توانید بگویید این بازیکن جوان است که دوندگی اش بیشتر از بازیکن باتجربه باشد.

من با خودت دارم مقایسه می کنم.

- من با خودم دارم می گویم. الان استقلال مگر بازیکن جوان ندارد! مگر تیم ملی بازیکن جوان ندارد؟ باید مقایسه شوم دیگر؟ من در جام ملت های ۲۰۱۱ که به قول همه شما بد بودم، در دوندگی بین ۱۱ نفر، جزو ۳ نفر اول بودم یا دوم بودم یا سوم. البته وضعیت بدی هم داشتم. ما هفته قبل با بارسلونا بازی کرده بودیم که آمدم جام ملت ها. بعد برگشتم اسپانیا که رئال مادرید را یک - صفر بردیم. بعد اسپانیول را بردیم که من ۲ گل زدم.

شما الان ۳۳ سال دارید؟

- نه. من ۳۲ سال را تمام کردم. سن زمانی مهم است که بدن من نکشد. ما بازیکن ۲۵ ساله داریم که نمی تواند بدود. نمی دود یا کم می دود. بازیکن ۳۵ ساله هم داریم که می دود.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

فشنگچی الان چند ساله است که در زمین راه می رود؟

- شما مطمئن باشید من اگر خوب تمرین نکنم نمی توانم بدوم. شما فکر می کنید چرا بدن من چند هفته است خوب شده ودارم خوب بازی می کنم. شما فکر می کنید من فقط خوردم و خوابیدم و رفتم تمرین استقلال. می دانید من چقدر صبح ها رفتم خودم تمرین کردم که بدنم را رساندم.

در همین مدت؟

- بله. مگر می شود من فقط بروم استقلال تمرین کنم و بدنم آماده شود؟ تیمی که بدنسازی اش را کرده معلوم است نمی تواند کمکی به بدن من بکند. برادر من شاهد است. تمام کسانی که در کمپ هستند شاهدند. صبح به صبح من می رفتم، خودم تمرین اضافه می کردم. به خاطر اینکه بدنم برسد. وقتی من می بینم خوب می دوم و بدنم سر حال است سن برایم مهم نیست. اصلا من ۴۰ سالم است. شما با گل خودش را گارانتی کرد. این چه طرز فکری است؟ من می گویم بازی با لبنان دو برابر بازی با کره خوب بازی کردم.

به هر حال تاثیر داشت. ذهنیت مردم را نسبت به شما عوض کرد.

- ذهنیت، روزنامه است که مردم می خوانند. مردم که نمی آیند تمرین تیم ملی را ببینند یا تمرین استقلال و پرسپولیس. کم می آیند. مردم روزنامه را می خوانند و اطلاعات را می گیرند. بازی با لبنان یکی از بهترین بازی های من بود اما هیچ صحبتی نشد.

صدا و سیما هم بازی را نشان نداد.

- دقیقا. تیم خوب بازی کرد. ما نباید آنجا می باختیم. ما باید ۵ گل می زدیم.

تیم در بازی با لبنان ۲۰ دقیقه آخر خوب بازی کرد. ما دانلود کردیم و دیدیم.

- بازی با ازبکستان را باید آنها می بردندوما بردیم. لبنان را هم باید ما می بردیم. شما تقصیری هم ندارید. بازی را از تلویزیون ندیدید چطور می خواهید مطلب بزنید. وقتی یک بازی را ندیدی می خواهید بنویسید ایران ۲۰ موقعیت داشت. معلوم است که نه. پس اشتباه از یک جایی شروع می شود تا می رسد به پایین و اطلاعات بین مردم پخش می شود. استناد مردم هم این است که روزنامه نوشته.

یک زمانی سر تمرین تیم ملی یک خبرنگاری می آمد مصاحبه می گرفت و همین جوری می رفت. الان یک طوری شده که ۳ نفر، ۳ نفر می روند. یک زمانی هم بود تلفنی مصاحبه می گرفتند. هر زمانی یک شرایطی دارد. در اروپا هم هر روز یک نفر بعد از تمرین می رود حرف می زند.


خانمم گفت گل می زنی

اصلا بازی با کره جنوبی عجیب بود. هیچ وقت تیم ملی اینقدر یک دست نبود.

- همه می خواستیم ببریم.

حتی کریم انصاری فرد و علی کریمی روی نیمکت.

- من چندتا نکته را هیچ وقت یادم نمی رود. یکی اینکه امین منوچهری مصاحبه کرد گفت دوست دارم کره را ببریم با گل نکونام. کریم انصاری فرد به من گفت گل می زنی، من هم گفتم بعد گل بیا بغلم اما بعد از گل دیگر من اصلا ندیدمش! (می خندد) فقط دیدم آن وسط گردنم را گرفته. اول دیدم در هجده قدم و در بغل من است. گفتم بیا برو بیرون! نکته بعدی خانمم بود که وقتی کادوی تولدم را بهم داد گفت ان شاءالله در بازی با کره گل می زنی. این 3 تا چیزی بود که قبل بازی یادم بود. سیاوش اکبرپور ساعت 6 و 6 دقیقه روز بازی به من زنگ زد یک چیزی به من گفت که بین خودم و خودش می ماند. گفت خیالت راحت. تو امروز گل می زنی.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

خواب دیده بود؟

- نه.

این ۶ و ۶ دقیقه عمدی بود یعنی؟

- خدا شاهد است ۳ روز بعدش به من گفت. گفت می دانی ساعت چند بود بهت زنگ زدم؟ گفتم نه. گفت ساعت ۶ و ۶ دقیقه. به قرآن من نمی دانستم.

البته سیاوش اکبرپور معروف است است به سیا چاخان!

- باید دربیاورم ببینم راست گفته یا نه! این ۴ تایی که گفتم واقعا واقعیت بود.


دو سال پیش ازدواج کردم

حالا که از خانمتان گفتید، می پرسیم. آن موقع یک بحثی مطرح بود که شما به خاطر خانمتان به ایران برگشتید. یعنی ایشان می خواستند که برگردید.

- نه اتفاقا. همسرم یکی از مخالف ها بود.

شما آنجا بودید که ازدواج کردید؟

- در اسپانیا بودم. حدود 2 سال و نیم پیش بود.

چطور توانستید راضی اش کنید؟

- آنجا راحت زندگی مان را می کردیم به خدا.

گفته می شد شما می خواهید با یک خانمی ازدواج کنید و ایشان شرطشان این است که بیایید ایران.

- هیچ کس نمی تواند برای من شرط بگذارد چون فوتبالم را دوست دارم. خانمم هم فوتبالی است. من در همه شرایط فوتبال اولویت اول ماست. در خانه مان اگر اتفاقی بیفتد پدرم و خانواده بدانند من در اردو هستم یا بازی دارم اصلا به من نمی گویند چون می دانند من فقط تمرکزم روی فوتبالم و تمریناتم است. اگر کسی چیزی از دهانش بپرد و به من بگوید همه ناراحت می شوندکه چرا به او گفتید، تمرکزش به هم می خورد. چون ما خانواده مان فوتبالی است. خانمم اصلا دوست نداشت به ایران بیاید. همین الان هم به من می گوید برویم! چون چند هفته از لالیگا گذشته بود که به من گفتند برگرد بیا تو را می خواهیم.

همان اوساسونا؟

- بله.

آنها هم که اصلا وضعشان خوب نیست.

- واقعا هم خوب نیست. دو هافبک وسط هم گرفتند جواب نداده. آن هافبک 36 ساله هم که همه بازی ها را بازی می کند 4 جلسه محرومش کردند. گفتند بیا اما گفتم من تصمیم را گرفته ام دیگر آمدم.

یعنی تحت هیچ شرایطی برنمی گردید؟

- کجا؟

مثلا اوساسونا؟

- نه. قطعا برنمی گردم.

انگار با بازگشت به ایران، می خواهید سال های آخر فوتبال را بگذرانید.

- من نمی توانم بگویم. یک دفعه شاید فردا اتفاقی افتاد که نشود در ایران ماند. یک دفعه با باشگاه به مشکل می خوری. البته من کلا با باشگاه مشکل نداشته ام و نخواهم داشت. نمی شود پیش بینی کرد.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

فکر می کنید برگشتتان به اروپا با مربیگری همراه باشد؟

- همین حالا به من گفتند فوتبالت که تمام شد بیا اینجا. تیم جوانان اوساسونا را به تو می دهیم. اگر در پایه خوب کار کردی تو را می آوریم بالا.

خدا را شکر مثل اینجا نیست که آقای فتح الله زاده مدیرشان باشد، یک دفعه سال بعد نباشد.

- من ۷ سال آنجا بودم، مدیرمان یکی بود. امسال من رفتم، او هم رفت اما در ۷ سال یک نفر بود. قراردادم هم اینطور بود که حتی اگر مربیگری هم دوست داشتم، ۵ سال قرارداد بود. در قراردادم بود که من اگر دوست داشته باشم می توانم همین جا از تیم جوانان شروع کنم. دو مدرک مربی گری ام را هم آنجا گرفتم ولی باید ببینم چی پیش میاد.

آنجا هم مدیران اینقدر مصاحبه میکنند؟

- شما اصلا مدیر را نمی بینید.

شما از مدیر اوساسونا گفتید اما اصلا اسمش یادم نیامد.

- شما آنجا شاید هر دو، سه ماه یک بار، یک مصاحبه از مدیرعامل میبینید. اصلا نمی بینید کسی علیه کسی حرف بزند.

خیلی شبیه اینجاست واقعا!

- (می خندد) ما داریم راه را درست می رویم. آنها اشتباه می روند!

برای بازی سقفی داری. مثلا سقف بگذاری که تا ۴ سال دیگر بازی کنی؟

- بدنم با من صحبت می کند برای بازی کردنم. هر موقع ببینم نمی توانم و برایم سخت است قطعا بازی را کنار می گذارم.

اما تصمیم سختی است.

- واقعا سخت است.

ممکن است یک جایی بدن، آدم را به اشتباه بندازد.

- دقیقا سخت است اما من مشاورانی دارم. همانطور که تا الان به من کمک کرده اند و راه درستی رفته ام. مطمئن باشید اگر خودم هم بخواهم اشتباه کنم آنها جلوی من را می گیرند.


مربی اخراج می شود، دو هفته بعد برمی گردد

گفتید هدف گذاری تان را گذاشتید که بیایید ایران؟

- اول اینکه بیایم ایران و بروم استقلال، خوب بازی کنم و قهرمانی به دست بیاورم. واقعا دوست دارم قهرمانی آسیا را در کارنامه فوتبالی ام داشته باشم. یکی از افتخاراتم است.

ولی سخت است.

- بله، سخت است، آن هم با فوتبال ایران اما من یکی از هدف هایم است.

بعد؟

- بعد قطعا دنبال مربیگری می روم. واقعا مربیگری را دوست دارم. برنامه ریزی کردم. متاسفانه کارهای ریاست فدراسیون به ما نمی رسد. من مربیگری را دوست دارم چون دوست دارم یاد بدهم.

واقعا آرزو به دل ماندیم یک مربی از داخل ایران ظهور کند، مخصوصا از بازیکنانی که به اروپا رفته اند و از مقداری از مربیان دیگر بالاتر باشد. الان وحید هاشمیان شروع کرده است. مهدی مهدوی کیا هم فکر کنم دوست دارد ولی علی دایی آن چیزی نشد که باید می شد. باید یک کم تفاوت داشته باشد.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

علی دایی هم جنس همین ها شد.

- او هم در مسیر همین رودخانه قرار گرفت. سخت است در این مسیر قرار بگیری و بخواهی از آن خارج شوی.

انتظار از کسی که زبان انگلیسی می داند بیشتر است، ناسلامتی فوتبال اروپا را دیده.

- وحید هاشمیان الان مدارک مربیگری را گرفته به نظر شما الان سریع به او تیم میدهند که بتواند کارهایش را انجام دهد؟ باید کارهایی بکنند که یک تیم بگیرد. شما خودتان می دانید در فوتبال ایران مربیانی هستند که همیشه هستند. به همین خاطر یکسری ممکن است در این وسط بسوزند. این در فوتبال ایران پیش می آید. شما در اروپا نمی بینید که یک مربی اخراج شود و دوباره به آن تیم برگردد. حداقل به زودی. آنجا مربی اخراج می شود دیگر می رود. اینجا مربی اخراج می شود احتمالش است حتی هفته بعد یا ۲ ماه دیگر برگردد.

حمید درخشان را می گویید.

اینجا احتمالش زیاد است.

- به همین خاطر نوبت به کسی نمی رسد. یک عده می سوزند. همانطور که یکسری از فوتبالیست های مان می سوزند چون آشنا و پارتی ندارند. رشوه نمی توانند بدهند. وضع مالی شان خوب نیست که به کسی باج بدهند. یک عده مربیان هم می سوزند.


از حرف رویانیان ناراحت شدم

چند روز پیش مصاحبه ای کردی و گفتی پیش از اینکه بروی لالیگا داشتی به استقلال می رفتی. البته یادم هستم آن زمان پرسپولیس هم با تو مذاکره کرده بود.

- سال 2002 بود که پرسپولیسی ها من را می خواستند. با من هم مذاکره کردند ولی من نرفتم. اما سال 2006 که تیم ملی رفت جام جهانی و برگشت من با استقلال صحبت کردم. حتی با خود آقای قلعه نویی جلسه گذاشتم چون از ایشان شناخت داشتم. ایشان به فوتبال من اعتقاد داشت. من هم واقعا دوست داشتم برای شان بازی کنم. من 2006 بازیکن آزاد بود. بعد آقای قلعه نویی خودش به من گفت برو اروپا، به من لطف داشت. می توانست راحت صحبت هایی کندکه من بمانم اما گفت برو اروپا بازی کن. گفت اگر نرفتی بیا استقلال. بعد هم شرایط اروپا پیش آمد و من رفتم. برای برگشتنم به ایران دوباره با خود آقای قلعه نویی صحبت داشتم که بخواهم برگردم.

یعنی تحت هیچ شرایطی نمی رفتی پرسپولیس؟

- من واقعا استقلالی هستم.

یعنی در این شرایط غیرممکن بود به پرسپولیس بروی؟

- ببینید 60 درصد قرارداد 3 ساله من را پرسپولیس یکجا می داد.

چه کسی آن زمان مدیرعامل پرسپولیس بود؟

- همین امسال. آقای رویانیان. اما من نرفتم. چون بحث من بحث پول نبود. من اگر دنبال پول بودم پیشنهاد الغرافه بالای یک و نیم میلیون یورو بود.

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

رویانیان شاید خواسته تحریک کند که حتما بروی پرسپولیس.

- نه. من پرسپولیس نمی رفتم.

برای اینکه پیشنهاد پرسپولیس را رد کردی، چیزی گفت؟

- حالا بماند. یک صحبتی بین ما رد و بدل شد که ناراحت شدم اما من کلا می خواستم به استقلال بروم. من می گویم که ۵۰۰ هزار یورو پولم گرو آنهاست، استقلال هم که به ما پولی نمی دهد.

گفته می شود شما جزو آن کسانی هستید که پول گرفتند.

- یک مقداری گرفتم. از این همه پول بگذرم، بیایم اینجا هم پولی نگیریم واقعا سرمان کلاه رفته اما واقعا شاید یک سوم قراردادم هم نباشد.

به هر حال پیش بینی می کردی که شرایط اینطوری باشد.

- پارسال می گفتند همه پول ها را خوب داده و مشکلی نداشته. به ما هم گفتند، چک هم دادند. حالا بحثم اصلا بحث پول نیست.

ولی آقای رویانیان دست به نقدتر بود. با این شرایط دلار کلی ضرر کردی!

- ضرر که کردم. ضرر بد. ببینید یک موقع آدم باید یک چیزی بدهد تا یک چیزی را بگیرد. من فکر می کنم یکی از بازیکن های لیگمان، اسم نمی آورم، یک چیزی را گرفت، ۱۰ چیز را از دست داد در فوتبالش. در اوج جوانی اش. من برایم مهم نیست. من چیزی را که به آن نیاز دارم به دست بیاورم، مهم نیست یک چیز را از دست بدهم.

منظورتان فرهاد مجیدی بود دیگر؟

- نه.

اول اسم کوچکش کاف دارد! مهاجم نوک بازی می کند.

- (می خندد) نه. کلا می گویم. به هر حال در فوتبال یک چیزهایی هست که شما باید به آن فکر کنی که خوب تصمیم بگیری. من شاید از خیلی پول ها گذشتم. نه الان، قبلا هم گذشتم اما واقعا برایم خیلی بهتر شده.


مگر می شود آدم گریه نکند

نکونام: کی باید بیشتر از من پول بگیره؟!

بعد از گلی که به کره زدید، مدل شادی تان یک کم عجیب و غریب بود.

- من همیشه بعد از گل خدا را شکر می کنم.

اما این دفعه یک کم عجیب و غریب تر بود. به خاطر فشاری که در این مدت روی شما بود، استرس داشتید.

- نه، فشار و اینها از ما گذشته.

یعنی فقط به خاطر شرایط بازی بود؟

- شک نکنید. با آن شرایط ۱۰ نفره گل زدن، شما اصلا نمی توانی خودت را کنترل کنی. در بازی با قطر ۱۰۰ هزار تماشاچی بود، من واقعا موهای تنم سیخ شده بود که خدایا ما این بازی را ببریم و جلوی مردم شرمنده نشویم. دوباره این بازی ۱۰۰ هزارتا، تیم هم ۱۰ نفره. همه استادیوم هم سرپا تیم را تشویق کند. شما این را ببینی اصلا نمی توانی سرپا بایستی. بعد در آن شرایط گل هم بزنی در آن فشار تیم کره. فکر کنم هر کس دیگری گل می زد دور استادیوم را می زد، حالا من را گرفتند!

در عکس هایی که زوم گرفته بودند از شما، اشک در چشمانتان بود.

- (با خنده) نه بابا. اشک شوق بود.

یعنی هیچ وقت گریه نمی کنی؟

- مگر می شود آدم گریه نکند. در صحنه گل گریه نکردم.

بعد گل به رئال مادرید باید گریه می کردی؟

- اصلا اینجوری نیست. یک موقع می بینی شما داری می خندی، بعد که خنده ات تمام می شود، عکس را می گیرند و چاپ می شود می بینی انگار اخم کرده ای. کسی هم که عکس می گیرد یک دفعه ۵۰ عکس می گیرد. مثلا من دارم داد می زنم یا اسم امام ها را می آورم اما جور دیگه ای چاپ می شود. بستگی به میمیک صورتم دارد.

بعد گل چی می گفتید؟ اصلا چیزی گفتید؟

- داشتم داد می زدم. خدا را شکر می کردم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • اینجانب

      برترین ها دلبندم گرجیه نه گریه ! یکی دیگه هم :باید کارهایی بکنتد نه باید کارهایی بکنند !

    • maryam

      javad nekonam bartarineh

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج