۳۶۰۵۱۵
۸ نظر
۵۰۰۳
۸ نظر
۵۰۰۳
پ

بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

به صورت ناباورانه ای از میان حامیان آقای رییس جمهور شنیده می شود که باید به فکر نامزد دیگری بود برای انتخابات سال ۹۶! یک خواسته غیرمنتظره آن هم در سال آخر ریاست جمهوری حسن روحانی. برخی این طرح را صرفا برای کاهش فشار اصولگرایان به روحانی می دانند و برخی دیگر آن را جدی و در مرحله اجرا عنوان می کنند.

هفته نامه مثلث: به صورت ناباورانه ای از میان حامیان آقای رییس جمهور شنیده می شود که باید به فکر نامزد دیگری بود برای انتخابات سال ۹۶! یک خواسته غیرمنتظره آن هم در سال آخر ریاست جمهوری حسن روحانی. برخی این طرح را صرفا برای کاهش فشار اصولگرایان به روحانی می دانند و برخی دیگر آن را جدی و در مرحله اجرا عنوان می کنند.


عجب حکایتی شده؛ یک ائتلاف غیرمنتظره در سال ۹۲ حالا در سال ۹۵ ترک هایی آنچنان پیدا کرده که از پاستور تا بهارستان را تحت تاثیر خود قرار داده است. از همه مهم تر این که در سال پایانی دولت حسن روحانی برخی اصلاح طلبان بی محابا حرف از عبور از روحانی به میان آورده اند و حتی گزینه آلترناتیو هم داده اند؛ محمد جواد ظریف. آیا یک پدیده دیگر سیاسی آن هم در این سطح بالا را در دهه ۹۰ شاهد خواهیم بود؟ یک سوال سخت که حتما حسن روحانی آن را این روزها جدی گرفته است که پالس هایی از حمایت او از محمدرضا عارف شنیده شده است. یک سوال بسیار مهم که موجب شده انگشت اشاره به سوی چند نفر از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی نشانه رود به عنوان تئوریسین های این طرح پر هزینه. از همه مهم تر اینکه چرا امروز این سوال در میان موتلفان پدید آمده است؟
بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

حسن روحانی سرمایه اجتماعی ندارد؛ این را خیلی از کسانی گفته اند که بزرگ ترین حامیان او هستند. آنها مثل خیلی از منتقدان حسن روحانی، رییس جمهور شدن روحانی را محصول شرایط خاص پسااحمدی نژاد می دانند و تلاش چند ضلع از اهالی سیاست ایران که به عبور از آن دوران اصرار داشتند؛ نه ماندن در شرایط وقت!

تئوری عبور!

برخی علت این شرایط و تصمیم به عبور از روحانی را چالش های ایدئولوژیک روحانی و اصلاح طلبان می دانند. روحانی برای عبور از یک فاز زمانی برای اصلاح طلبان مناسب بوده نه برای رهبری آنها. این را می شود واضح و صریح در سخنان سعید حجاریان دید، آنجا که این تئوریسین اصلاح طلب مانند بسیاری از چپگراهای دیگر بر عدالت اصرار می ورزد و آن را به لیبرالیسم ارجحیت می د هد: «البته لیبرالیسم حتما برای من جدی است اما یک چیزی این وسط هست و مشکل ما است. برای ما عدالت بسیار مهم است. جمع عدالت و لیبرالیسم خیلی سخت است. در غرب هم این مشکل بوده است. اصلاح طلبان تا حدودی دچار بحران راهبرد هستند. آنها در کل می دانند چه باید بکنند اما نمی دانند از چه طریقی. بعضی ها اصلاح طلب نما هستند. به زبان دیگر اصلاح نما طلب هستند. روحانی چند ماه دیگر گرفتاری های عجیب و غریبی خواهد داشت؛ بی پولی، پروژه های عمرانی، اخراج کارگران، ناتوانی در پرداخت یارانه و حتی بخشی از حقوق دیگران. او (روحانی) تلاش می کند مسئله ما را با آمریکا حل کند تا از آن طریق در اقتصاد هم تحول ایجاد شود. ما چاره ای جز دفاع از روحانی نداریم. شکست روحانی شکست ما نیست. او اصلاح طلب نبوده است.»
بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

همه حرف ها گویا در این سخنان سعید حجاریان تجلی پیدا می کند. آنها هم مشکل گفتمان و راهبرد پیدا کرده اند و هم اینکه از هر جای راه که بشود می خواهند لیدر خودشان را، یعنی یکی از میان خود را برای رهبری انتخاب کنند.

این نکته هم البته قابل تأمل است که حجاریان قبلا هم در مقاله ای با مدل تئوری پولانزاس از دولت های استثنایی، تشریح می کند که هدف روحانی عبور از شرایط استثنایی دولت های نهم و دهم و بازگرداندن شرایط به حالتی نرمال بوده است.

اینکه حجاریان چگونه تئوری نیکولاس پولانزاس جامعه شناس یونانی - فرانسوی را با شرایط امروز تطبیق داده و اصرار دارد تا ادامه حرکتی گفتمان اعتدال بخوانید طول عمر دولت روحانی) را تعیین کند، حتما مسئله ای مهم است چرا که امروز نقشه راه اصلاح طلبان برای تعیین سرنوشت روحانی احتمالا بر اساس چنین مدلی طراحی شده است. اما گفتمان اعتدال تا کجا جلو می رود؟ تا جایی که فضای عمومی کشور را تا حدی نرمال و عادی کند. نرمالیزاسیون و عادی سازی اسم مستعار دموکراتیزاسیون نیست. می توان گفت دولت نرمال پیش زمینه و شرط لازم دولت دموکرات است اما شرط کافی برای آن نیست. حاکمیت قانون پیش نیاز دموکرات است اما حاکمیت قانون، همان گذار به دموکراسی نیست.

پروژه روحانی نرمالیزه کردن است اما اصلاح طلبی نیست. نرمالیزاسیون و گذر از استثنا به نرمال، درجه بندی دارد و مرحله به مرحله صورت می گیرد.روحانی مشخص کرده که اول سیاست خارجی و بعد اقتصاد را می خواهد به سامان برساند. البته روحانی می خواهد برخی منازعات سیاسی را هم حل کند اما او امکان و توانایی نرمالیزاسیون در این عرصه را ندارد. نرمالیزاسیون در عرصه سیاسی به اراده سیاسی برای دموکراتیزاسیون احتیاج دارد.
بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

روحانی قادر نیست فضا را صددرصد نرمال کند. فساد ساختاری، دامن دولت روحانی را هم گرفته و فسادهایی از دولت سابق به دولت اعتدال منتقل شده است. به قول اسحاق جهانگیری فساد مثل موریانه ای است که پایه های سیستم را خورده است. برخی مردم هم به شرایط استثنایی عادت کرده اند چرا که قاعده استثنا برای دوره ای حاکم شده بود. کندن ریشه های استثنا وقتی که غالب شود، بسیار سخت و صعب است و در چنین شرایطی نمی توان به راحتی به وضعیت نرمال بازگشت.

آقای روحانی می خواهد دامنه نوسانی را کم کند که در دولت قبل به حداکثر رسیده بود اما توان و اراده اش محدود است. دولت استثنایی، دولت ناقض عهدها است و نرمالیزیشن روحانی می خواهد که دیگر عهدی نقض نشود و پیمان شکنی صورت نگیرد اما چنان که اشاره شد نرمالیزه کردن به معنای هموار شدن مسیر رفت و آمد نیست. روحانی در گذر از شرایط استثنایی می خواهد بگوید که زمین پیش روی ما مین گذاری شده و تلاش دارد صرفا نقشه مین را به ما بدهد و بگوید کجاها مین است تا به آن سمت نرویم. کنسرت ها برگزار نمی شود و همچنان لغو می شود اما دولت مین ها را معرفی می کند. بنابراین با نرمالیزاسیون فعلا باد موافقی وزیده است و مردم هم راضی ترند، اگرچه نرمالیزه کردن باید چیزی متفاوت از مطالبات دموکراتیزه کردن باشد.

از نهان خانه تا ویترین رسانه ها!

صادق زیباکلام همیشه این گونه بوده که اگر چیزی به ذهنش رسیده آن را بیان کرده است، حتی اگر متهم شود به اصلاح طلب تندرو بودن، حامی هاشمی بودن یا حرکت بر خلاف هر دو! جنجال این روزها در مورد عبور از روحانی را او کلید زده است. هر چقدر که سعید حجاریان ایده هایش را در لفافه تئوری های لاک و پولانزاس و هابس بسته بندی کند تا بگوید آرام آرام باید از روحانی عبور کرد، صادق زیبا کلام رک و صریح می گوید شاید زمان خداحافظی با آقای پرزیدنت فرا برسد به همین زودی؛ در انتخابات 96. اما کنکاشی در گفته های زیباکلام و دیگرانی مثل او که اصلاح طلب هستند و می گویند باید از روحانی عبور کرد، نشان می دهد که یک عنصر مشترک در سخنان اکثر آنها وجود دارد: «احتمال نامزدی محمود احمدی نژاد» و البته مهم تر از آن: «احتمال حمایت اصلاح طلبان از این گزینه».

چنین است که زیباکلام در اظهارات جنجالی اش گفته است: «بنابراین اصولگرایان برای کسب قدرت هیچ چاره ای ندارند که به سمت احمدی نژاد بروند و ایشان را نامزد اصلی خود بکنند؛ در غیر این صورت حتی اگر روحانی خیلی هم در زمینه اقتصادی موفق نباشد، هیچ یک از چهره های مطرح اصولگرا، پتانسیل رأی آوری و رقابت با وی را ندارند.
بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

می توان گفت با تداوم وضعیت کنونی اقتصاد، تنها فردی که می تواند روحانی را مورد چالش قرار دهد، احمدی نژاد است و از این منظر تصمیم برای اصولگرایان دشوار و سرنوشت ساز خواهد بود. قدرت برای اصولگرایان مانند عسل، شیرین است و بین شیرینی قدرت و عدم انتخاب احمدی نژاد، آنها شیرینی قدرت را انتخاب می کنند و غرور خود را زیر پا خواهند گذاشت و سراغ وی خواهند رفت. احمدی نژاد در میان اقشار و لایه های متوسط به پایین جامعه و افراد روستایی و سنتی از محبوبیت کاریزماتیکی برخوردار است. خیلی از اصولگرایان هم حاضر نشدند احمدی نژاد را محکوم کنند و به طور مثال جبهه پایداری خیلی راحت پشت سر احمدی نژاد قرار خواهد گرفت.

بنابراین اگرچه من معتقدم احمدی نژاد همین الان حداقل 10 میلیون رأی دارد اما این 10 میلیون نفر فقط به احمدی نژاد رأی می دهند و حاضر نیستند به فردی شبیه او رأی بدهند.

اگر روحانی صرف نظر از اینکه در موضوع اقتصاد موفق بشود یا نشود، عنوان کند که دیگر اصراری به دور دوم ریاست جمهوری ندارد، آنگاه عارف یا ظریف نامزد اصلاح طلبان می شوند. در این صورت آرایش سیاسی به هم می خورد و شانس پیروزی جناح اصلاح طلب خیلی بیشتر می شود.»

حالا تا اینجای مطلب چند نکته معلوم شده؛ طیف چپ اصلاحات یعنی در آنجا که امثال حجاریان و بنیاد باران و حزب اتحاد ملت ایستاده اند، حرف بر سر این است که حسن روحانی اولا یک اصلاح طلب نیست و اگر قرار بر این باشد که سیاست ایران به یک حالت نرمال رسیده باشد، دیگر تاریخ مصرف او تمام شده و نوبت ریاست اصلاح طلبان است. این البته مضاف می شود به اینکه این طیف معتقدند در میانه بحث بر سر لیبرالیسم و عدالت طلبی و دموکراسی خواهی، حسن روحانی نمی تواند آنی باشد که اصلاح طلبان می خواهند.»

اما یک نکته دیگر اگرچه پنهان است و سر در گریبان جملات نامفهوم اما با اندکی دقت آشکار می شود و آن اینکه یک طیف دیگر اصلاحات به واسطه خواستن یک فرد تاثیرگذار گویا برای عبور از روحانی طرح می نویسد.

پای آقای هاشمی در میان است؟

اگر کسی بگوید که اکبر هاشمی رفسنجانی در حمایت از حسن روحانی در این سه سال اخیر کم گذاشته، حتما خیلی بی انصافی کرده است. اما سیاست همین است؛ یک روز بزرگترین حامی ترجیح به رفتن می دهد؛ فرمان خداحافظی.

اما آیا این یک توهم توطئه است که هاشمی رفسنجانی در پی رفتن روحانی از پاستور است؟

یادآوری یک نکته شاید کار تحلیل را ساده تر کند:

سوال: برای اکبر هاشمی رفسنجانی تداوم ریاست جمهوری روحانی مهم است یا دفع خطر احتمال رییس جمهور شدن مجدد محمود احمدی نژاد؟

بی انصافی است اگر بگوییم هاشمی میان این دو، ماندن روحانی را انتخاب کند اگر بداند با روحانی نمی تواند احمدی نژاد را ببرد!

حالا کار خیلی ساده تر شد؛ اگر این فرضیه درست باشد، راهی برای روحانی نمی ماند. حتی اگر او بخواهد که بیاید؛ دوستان سال 92 تصمیم دیگری گرفته اند. سخت است و باور نکردنی اما سیاست است دیگر! همان دوستان که روزی دست به دست دادند و او را به ساختمان ریاست جمهوری رساندند، فکر دیگری در سر دارند. می خواهند دست عوض کنند. از پاستور شروع کرده اند و عارف را می خواهند جایگزین لاریجانی کنند و پروژه بعدی هم از انتهای همین امسال کلید خواهد خورد.

روزنامه آرمان یک حزب دیگر را بهانه قرار داده و برای اولین بار از عبور از روحانی سخن گفته: «به نظر می رسد حزب اعتماد ملی نسبت به وحدت و دادن لیست مشترک همان مواضع دهه 80 را البته این بار با تز عبور از روحانی پیش گرفته است.» و آن سوتر صادق زیبا کلام نام ظریف را به زبان می آورد. یک فرد و یک رسانه نزدیک به هاشمی این طرح را کلید زده اند. طرحی که سعید حجاریان چند ماهی است آن را تئوریزه گفتمانی می کند؛ دیگران هم از علت و معلول هایش می گویند.

همراهان آقای هاشمی!

اگر روزی به محمدرضا تاجیک خرده گرفته شد که او بی پشتوانه خبری اتهامی به دولتی ها و نزدیکان روحانی زده، حالا با حرف های این روزها می شود حدس زد که اتفاقا او بر اساس اطلاع گفته بود که از درون دولت پروژه عبور از روحانی را کلید زده اند. زمانی که او گفته بود: «آقای روحانی تلاش می کند نسبت به اجماع جریان اصلاحات در حمایت از خود خدشه وارد نکند و بازی «دگری» درنیندازد. با این وجود مشکل اصلی آقای روحانی نیست، بلکه افرادی هستند که در تیم و دولت ایشان قرار دارند و تلاش می کنند صدای متفاوتی داشته باشند و در اجماع حول محور آقای روحانی انشقاق ایجاد کنند. این عده به تازگی مطالب جدیدی را در محافل خصوصی عنوان می کنند که به گوش ما نیز رسیده و ما از آن بی اطلاع نیستیم. من از این مسئله هراس دارم که همین افراد پروژه «عبور از روحانی» را از درون دولت آغاز کنند و برای رسیدن به منفعت و قدرت از گفتمان اعتدال عدول کنند.»
بازی ظریف با روحانی؛ «پروژه عبور»

خیلی زمان نمی گذرد از وقتی که حسین مرعشی گفته بود: «ما سیاست های کلی آقای روحانی را تایید می کنیم اما در عرصه سیاست داخلی همه سیاست های دولت را تایید نمی کنیم. ما منتقد وزارت کشور بوده و هستیم. تاکید می کنم که ما حامی آقای روحانی هستیم اما در عرصه سیاست داخلی کاملا زاویه انتقادی داریم.» پس گمانه ها درست است؛ ممکن است روحانی در سال آخر ریاست جمهوری اش، طعم تلخ سیاست را نیز تجربه کند.

نعل وارونه!

این وسط یک اتفاق عجیب دیگر هم افتاده است؛ آقای رییس جمهور گویا به یک ایده عجیب و غریب رسیده است. ایده ای که معلوم نیست حاصل تصمیم شخصی اوست یا مشاوره دوستان همره، او این روزها حرف هایی متفاوت می زند نسبت به آنچه حاکمیت می گوید: عبور از تعاریف رسمی امور که البته در تخصص محمود احمدی نژاد بوده در چند سال اخیر.

شاید چندان شفاف سخن گفتن در این مورد کمکی به اوضاع نکند اما تحلیل تا حد امکان در مورد آن و اینکه چرا چنین نکته ای حاصل شده می تواند مفید باشد.

شاید یک گمانه در مورد رفتار آقای رییس جمهور این باشد که او خواهی نخواهی در شرایط فعلی و البته در سال 96 در قامت مدافع وضع موجود خواهد بود و رقبا هم حتما تلاش خواهند کرد که منتقد وضع موجود باشند. همیشه این گونه است که مدافع وضع موجود بودن از منتقد بودن بسیار سخت تر است. روحانی نمی خواهد مدافع وضع موجود باشد چه اینکه او می داند دفاع از وضع موجود حتی در میان خودی ها هم میسر نیست. محاسبات عددی او در مورد زمان خروج از رکود و بهبود اقتصاد اشتباه از آب درآمده، آنچه هم در فرهنگ و سیاست داخلی گفته چندان به نتیجه نرسیده است. در چنین شرایطی او هم با منتقدان سنتی اش مواجه خواهد بود و هم با عدم حمایت همان سرمایه اجتماعی سال 92. او برای طبقه ضعیف کار چندانی نکرده و در همه این چند سال طبقه هدفش را طبقه متوسط انتخاب کرده و حتی در این راستا نتوانسته دل طبقه بورژوا و خرده بورژوا را هم به دست بیاورد. پس فقط یک راه باقی مانده؛ باید منتقد وضع موجود شد؛ باید در جایگاه اپوزیسیون نشست و تقصیرها را گردن جای دیگری انداخت. این گویا تئوری این روزهای برخی مشاوران روحانی شده است. رفتن به جایگاه مدافع وضع موجود کار روحانی را تمام می کند. روحانی این روزها شباهت هایی به محمود احمدی نژاد پیدا کرده است. درست مثل روزهای آخر رییس جمهور سابق شده. او حتما راه خطایی می رود.

آقای رییس جمهور که با رفتن دوستان مواجه شده حالا باید وجه حاکمیتی خود را حفظ کند. اگر قرار بر رفتن باشد؛ حسن روحانی نباید مثل محمود احمدی نژاد صحنه را ترک کند. آقای رییس جمهور روزهای تعیین کننده ای پیش رو دارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • محمد

      ممکن است بعضی از اصلاح زلبان گفته باشند دیگر از روحانی حمایت نمی کنند اما خیلی از اصلاح طلبان شاخص هم صراحتا گفته اند انتخاب ان ها در سال ۹۶ حسن روحانی است و ان ها جز روحانی گزینه دیگری ندارند. شرایط جامعه و برایند نظرات افکار عمومی هم نشان می دهد که اگر چه عملکرد دولت در برخی حوزه ها کمتر از حد انتظار بوده اما در مجموع اکثریت مردم از دولت راضی هستند. به همین خاطر احتمال رای اوردن اقای روحانی بسیار بالاست.

    • بدون نام

      از اول هم انتخاب روحانی اشتباه بود کسی که موقع انتخابات گفت من ده روزه به. نابسامانیها سامان می دهم. اولین ناخدمتی او قطع یارانه ها.طی این چهار سال روزانه ثانیه به ثانیه نرخ تورم را سرسام اور بالا برده طی این چند سال ریاستش چند بار اب برف لبنیات گوشت.مرغ روزانه مسکن اخراج از کار کسری حقوق وغیره اتفاق افتاده ما اگر دوام اوردهایم به عشق وشوق رهبرمون سید علی است

    • بدون نام

      همه حرفاتون کشک دیگه مردم همه میدونن که هیشکی بدادشون نمیرسه فقط حرف مجانی میزنین برا پیش بردن نیت های شومتون

    • بدون نام

      از روحاني خوشم نمياد، اما ظريف هم اندازه رياست جمهوري نيست! در مورد برجامش هم ابهام بسيار است!!؟

    • بدون نام

      هرچی میخواد بشه،فقط خداکنه احمدی نژاد رئیس جمهور نشه

    • بدون نام

      درود بر روحاني و طرز تفكر ارتباط سالم و گفتگو با جهان ايشان

    • عبد

      دل خوشی نه از روحانی داریم، نه از احمدی‌نژاد
      فقط به عشق رهبر معظم انقلاب اسلامی پای صندوق های رای میریم و بس!!!!!

    • بدون نام

      من از بیکاری فقط وفقط امیدم به خدا بزرگ است وسلام کسی نیست فکری به حال کارگریساده فقرا و مستضعفان ایران کند فقط مگر خدا ی بزرگ به داد ما برسد وسلام

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج