۷۲۸۷۹۰
۷ نظر
۷۲۲۴
۷ نظر
۷۲۲۴
پ

لویی دو فونس؛ فرانسوی ریزه میزه که غول سینمای کمدی شد

لویی دو فونس، زادۀ ۳۱ ژوئیه ۱۹۱۴ و درگذشته به تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۸۳، بازیگر محبوب فرانسوی بود که به همراه بورویل و فرناندل، یکی از غول‌های کمدی این کشور به شمار می‌رفت.

برترین ها - ترجمه از سولماز محمودی: لویی دو فونس، زادۀ ۳۱ ژوئیه ۱۹۱۴ و درگذشته به تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۸۳، بازیگر محبوب فرانسوی بود که به همراه بورویل و فرناندل، یکی از غول‌های کمدی این کشور به شمار می‌رفت. اجراهای پرانرژی، طیف وسیعی از حالت‌های چهره، داد و فریاد، بی‌صبری، غرور و خودپسندی اغراق‌شده، از ویژگی‌های سبک بازیگری وی بودند.

لویی ژرمن داوید دو فونس دو گالارزا، در کوبووآ از توابع او دو سِن از والدینی اسپانیایی به دنیا آمد. پدرش، کارلوس لوئیس از نجیب‌زاده‌های اسپانیا، در کشور خود وکیل بود، اما بعد از ورود به فرانسه به کار برش الماس پرداخت. مادرش لئونور سوتو رگوئِرا نام داشت.

لویی دو فونس؛ فرانسوی ریزه میزه که غول سینمای کمدی شد

دو فونس که در بین دوستان و نزدیکانش به فوفو معروف بود، به زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی و انگلیسی صحبت‌ می‌کرد. در جوانی به طراحی و نواختن پیانو علاقه داشت. او که فارغ‌التحصیل دبیرستان معروف کوندورسه در پاریس بود، در جوانی به کارهای مختلف پرداخت. زمانی پیانیست کافه بود و در حال نواختن شکلک‌هایی در‌می‌آورد که باعث خندۀ مشتری‌ها می‌شد. یک سال در مدرسۀ بازیگری سیمون آموزش دید و روابط سودمندی با افرادی مثل دنیل ژلن برقرار کرد.

در سال‌های ابتدایی 1940، او به نواختن پیانو در کلوب‌ها ادامه می‌داد و فکر می‌کرد کسی به یک بازیگر قدکوتاه و طاس و لاغر نیازی ندارد. با تشویق همسر و پسرش بر ترسش غلبه کرد و کارش را با تئاتر شروع کرد، و موفقیت‌هایی به دست آورد و نقش‌های کوچکی در فیلم‌ها بازی کرد. زمانی که به یک ستارۀ سینما تبدیل شده بود، باز هم به اجرا در تئاتر ادامه داد. کار او زمانی به اوج خود رسید که بازی چشمگیری در نمایش «اسکار» از خود نشان داد و آن نقش را چند سال بعد در اقتباسی سینمایی تکرار کرد.

دو فونس در سال 1945، در 31 سالگی، به لطف تماس با دنیل ژلن، نقش کوچکی در «وسوسۀ باربیزون» به کارگردانی ژان استلی به دست آورد. او در نقش یک دربان، کمتر از 40 ثانیه در صحنه حاضر می‌شد و دو جمله دیالوگ داشت.

وی در 20 سال آینده در 130 فیلم ظاهر شد و تا پیش از به دست آوردن اولین نقش اصلی‌اش، در بیش از 80 فیلم، نقش‌های کوچک بازی کرد. در طول این دوره، برنامۀ روزمرۀ او همیشه ثابت بود: صبح ها به کار دوبله مشغول بود؛ بعد از ظهرها در فیلم بازی می‌کرد و عصرها در تئاتر به اجرا می‌پرداخت.

از 1945 تا 1955، در 50 فیلم ظاهر شد که معمولاً نقش سیاهی‌لشکر داشت. در 1954، در فیلم‌هایی مثل «آه! چه سبیل‌های زیبایی» و «گوسفند پنج پا دارد» بازی کرد. بخت زمانی با او یار شد که در «عبور از پاریس» (1956) کمدی معروف جنگ جهانی دوم به کارگردانی کلود اوتان لارا، در نقش کوچک قصاب بازار سیاه به نام ژامبیه ظاهر شد. او با قدرت در مقابل ژان گابن و بورویل قرار گرفت، آن هم در حضوری چند دقیقه‌ای که طی آن به نوعی شخصیت آیندۀ خود را ترسیم کرد: سست در مقابل شخص قوی (گابن) و بدخلق در مقابل شخص ضعیف (بورویل).

سال بعد، موریس رگامی اولین نقش اول را به او داد. عملکرد او در نقش آهنگساز شکست‌خورده در «مثل یک مو روی سوپ» (1957) جایزۀ بزرگ خنده را نصیب او کرد. در همان سال، نقش اول «نه دیده‌ام، نه می شناسم» به کارگردانی ایو روبر را به دست آورد. او در نقش یک شکارچی به همراه سگش در برابر هر قدرتی می‌ایستد و همیشه موفق می‌شود از دست شکاربان فرار ‌کند.

لویی دو فونس؛ فرانسوی ریزه میزه که غول سینمای کمدی شد

در «تاکسی، کاروان و گاوبازی» (۱۹۵۸) به کارگردانی آندره هونبل نیز نقش اول را به دست آورد. این فیلم که در اسپانیا ساخته شد، موفقیت نسبی کسب کرد. با این حال، پیشرفت او در سینما مدتی متوقف شد و او باز هم به فیلم‌ها و نقش‌های کم‌اهمیت‌تر بازگشت. در ۱۹۶۱، در «زیبای آمریکایی» ساختۀ روبر دِری، نقش دو برادر دوقلو را بازی کرد که یکی مدیر کارکنان و دیگری کمیسر بود.

در ۱۹۶۳، با بازی در «جیر جیر» ساختۀ ژان ژیرو به یک ستاره تبدیل‌شد. این فیلم آغازگر همکاری طولانی مدت دو‌فونس و ژیرو بود که به ساخت یازده فیلم دیگر منجر شد: «بیایید بانک بزنیم» (۱۹۶۴)، مجموعه فیلم‌های ژاندارم (شش فیلم از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۲)، «تعطیلات بزرگ» (۱۹۶۷)، «جو» (۱۹۷۱)، «خسیس» (۱۹۸۰) و «سوپ کلم» (۱۹۸۱).

دو فونس در ۴۹ سالگی، با فیلم «ژاندارم سن تروپه» (۱۹۶۴) به طور غیرمنتظره‌ای به یک ستارۀ مهم بین‌المللی تبدیل شد. ژان ژیرو بعد از اولین همکاری موفقیت‌آمیز با دو فونس، او را برای نقش ژاندارم فریبکار، فرصت طلب و چاپلوس مناسب دید. آن دو در پنج قسمت بعدی مجموعه، «ژاندارم در نیویورک» (۱۹۶۵)، «ژاندارم ازدواج می‌کند» (۱۹۶۸)، «ژاندارم در گردش» (۱۹۷۰)، «ژاندارم و فرازمینی‌ها» (۱۹۷۹) و «ژاندارم و خانم‌های ژاندارم» (۱۹۸۲) هم کار کردند.

دو ماه بعد از نمایش «ژاندارم سن تروپه»، دو فونس با نقش کمیسر ژوو در «فانتوماس» (۱۹۶۴) به موفقیت جدیدی رسید. بازی او در این فیلم، بر عملکرد دیگر بازیگران از جمله ژان ماره در نقش اول، سایه افکند و در دو قسمت بعدی این سه‌گانه، «فانتوماس خشمگین می‌شود» (۱۹۶۵) و «فانتوماس در برابر اسکاتلند یارد» (۱۹۶۷)، نیز نقش خود را تکرار کرد.

ژرار اوری با استفاده از دو فونس و بورویل در «آدم احمق» (۱۹۶۴) آنها را به یک زوج کمدی به یادماندنی تبدیل کرد. این زوج دو سال بعد در «جنجال بزرگ» (۱۹۶۶)، یکی از موفق‌ترین و پرفروش‌ترین فیلم‌های فرانسه تا آن زمان، به هم پیوستند. در این فیلم، او نقش یک رهبر ارکستر را بر عهده گرفت. در همان سال، در «رستوران بزرگ» نقش رئیس دیکتاتور یک رستوران را بازی کرد. اوری قصد داشت دوفونس و بورویل را یک بار دیگر در «جنون عظمت‌طلبی» (۱۹۷۱) کنار هم قرار دهد، اما مرگ بورویل در ۱۹۷۰، باعث تغییراتی در فیلمنامه و جایگزینی ایو مونتان در آن فیلم شد.

لویی دو فونس؛ فرانسوی ریزه میزه که غول سینمای کمدی شد

پس از مدتی دوری از سینما و کار در تئاتر، در سال 1973 با موفقیت در «ماجراهای رابی ژاکوب» ظاهر شد. در 1975 دو بار دچار انفارکتوس شد و بعد از دو ماه بستری شدن در بیمارستان، رژیم سختی را دنبال کرد که باعث لاغری و پیری چهره‌اش شد؛ چیزی که در «بال یا ران» (1976) کاملاً به چشم می‌خورد. او در این کمدی به کارگردانی کلود زیدی با کُلوش همبازی شد و یکی از موفق‌ترین و معروف‌ترین نقش‌های خود را ایفا کرد.

وی با ریتم کندتری به بازی در فیلم‌ها ادامه داد و در «اختلاف» (1978) به کارگردانی کلود زیدی، در کنار آنی ژیراردو و «ژاندارم و فرازمینی‌ها» (1979) ظاهر شد. در سال 1980، این بازیگر به رویای قدیمی خود یعنی اقتباس سینمایی از نمایشنامه‌ای از مولیر جامۀ عمل پوشاند. اما «خسیس» در بین تماشاگران موفقیتی متوسط به دست آورد. در همین سال، او جایزۀ سزار افتخاری را به پاس یک عمر فعالیت هنری از دستان جری لوئیس دریافت کرد. آخرین فیلم وی «ژاندارم و خانم های ژاندارم» بود که در 1982 به نمایش درآمد.

در سال 1936، با ژرمن لوئیز الودی کاروآیه ازدواج کرد و صاحب پسری به نام دنیل شد. آنها در سال 1942 از هم جدا شدند. در 1943 با ژَن بارتلمی دو موپسان ازدواج کرد و چهل سال، تا زمان مرگ دوفونس در 1983، با هم زندگی کردند. آنها دو پسر به نام‌های پاتریک و الیویه داشتند. لویی دو فونس در 27 ژانویه 1983، چند ماه بعد از بازی در آخرین فیلمش و در 63 سالگی، بر اثر حملۀ قلبی درگذشت. وی در گورستان شهر سلیه به خاک سپرده شد.

لویی دو فونس؛ فرانسوی ریزه میزه که غول سینمای کمدی شد

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      فیلم های قشنگی داشت من چند تاشو دیده بودم

    • بدون نام

      کمدین کار بلدیه تلویزیون نا پرهیزی کرد چند تا از کاراشو نمایش داد اکتیو اکتیو ادمو سر شوق می اره از کمدی های ایران خیلی بهتره با یه سناریو زیبا لوکیشن های قشنگ روحش شاد

    • محمد

      چارلی چاپلین،لویی،لورل هاردی،دی دی ..همیشه ماندگارن

    • بدون نام

      رستوران بزرگش بی نظیر بود

    • بدون نام

      رستوران بزرگش بی نظیر بود

    • بدون نام

      دیدی و ماجراهایش (:

    • علی

      اول که متولد ۱۹۱۱بود و روی گورش نوشته شده ۱۹۱۲شما زدید ۱۹۱۴بعدم از ۱۹۱۴تا ۱۹۸۳میشه ۶۹ سال شما نوشتید ۶۳سال چطوری محاسبه کردید!!!!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج