چگونه۱۴ كيلو وزن كم كردم؟

«مهر‌ماه سال گذشته به صورت اتفاقي همسرم با مجله سيب سبز آشنا شد و از همان زمان به بعد من مخاطب هميشگي مطالب سلامت اين مجله شدم. به دليل اضافه وزني كه هميشه از آن رنج مي‌بردم مراجعه به پزشك براي رژيم گرفتن يكي از دغدغه‌هاي ذهني من بود اما از آنجا كه تاثير اين رژيم‌ها را باور نداشتم هميشه با ترديد برخورد مي‌كردم اما خواندن هر هفته ماجراي دوستاني كه به سادگي به وزن دلخواه‌شان رسيده بودند بالاخره تحريكم كرد يك‌بار هم كه شده اين روش را امتحان كنم كه خوشبختانه امتحان‌كردن همان و به وزن دلخواهم رسيدن همان. حالا حاضر نيستم اعتماد به نفس و سلامت‌ امروزم را با همه خوردني ديروز عوض كنم.»



«خرداد ماه گذشته بود كه براي شركت در مراسم عروسي يكي از آشنايان سراغ كمد لباس‌هايم رفتم. اما دريغ از يك لباس كه حتي پوشيدنش براي من قابل تصور باشد! اصلا انگار نه انگار كه تا همين چند وقت پيش من بودم كه اين لباس‌ها را مي‌پوشيدم. با اين اوضاع بايد هر طور كه بود رژيم مي‌گرفتم. كلي‌ مجله و كتاب و روزنامه خريدم و با بالا و پايين همه مطالب مربوط به چاقي و لاغري براي خودم يك برنامه ريختم. قندوشكر و برنج را به‌طور كامل از برنامه غذايي‌ام كم كردم و در عوض خودم را موظف كردم روزي يك ساعت پياده‌روي كنم. همه اينها باعث شد كه تا آبان‌ماه، طي حدود 6 ماه يك كيلو وزن كم كنم! آن هم در شرايطي كه هميشه گرسنه بودم. اين نتيجه نااميد‌كننده بود اما در عوض من را تشويق كرد كه به متخصص تغذيه مراجعه كنم. از همان روز به بعد، من بيمار دكتر هاشمي شدم و تا امروز يعني ظرف چيزي حدود 6 ماه، 14 كيلو وزن كم كردم!! يعني از 76 كيلو به 62 كيلو رسيدم.»



«يكي از اتفاق‌هاي جالبي كه طي اين چند ماه براي من افتاد، آشتي‌كردن با آب خوردن بود. طبق همان مطالعه‌هاي قبلي، هميشه روي يخچالم تكه كاغذي بود كه يادآوري مي‌كرد ۸ ليوان آب فراموش نشود! كه متاسفانه هميشه هم فراموش مي‌شد اما حالا در كمال ناباوري من روزي ۳ ليتر آب مي‌خورم. خب اولش اصلا ساده نبود به‌خصوص اينكه يك ظرف بزرگ آب ۳ ليتري هر روز گوشه آشپزخانه به من دهن‌كجي مي‌كرد! وقتي ديدم اين روش جواب نمي‌دهد همين ۳ ليتر را به دو شيشه ۱/۵ ليتري تقسيم كردم. حالا بايد يك شيشه را از صبح تا ظهر تمام مي‌كردم و شيشه بعدي را از ظهر تا شب. با اين روش ۳ ليتر كه چه عرض كنم گاهي در طول روز ۵ ليتر آب هم مي‌خورم.»



براساس برنامه‌اي كه دكتر براي من تنظيم كرده بودند ورزش كردن اجباري نبود؛ اما 2 ماه كه گذشت وقتي من بر خلاف تصور خودم روز به روز وزن كم مي‌كردم، تشويق شدم كه ورزش هم بكنم چون اشتياق داشتم زودتر به نتيجه برسم. بنابراين تقريبا هر روز در خانه ورزش مي‌كردم. از حلقه‌هاي هولاهوپ گرفته تا طناب و البته يك سري حركات ورزشي ساده و خيلي مفيد به نام بارمتد كه اتفاقا در مجله سيب سبز با آنها آشنا شدم. خلاصه اينكه ورزش كردن به من كمك كرد تا هم زودتر به وزن دلخواهم برسم همين كه روحيه با نشاط‌تري داشته باشم.


«براي من كه به خوردن عادت داشتم، شروع رژيم خيلي ساده نبود. نه اينكه احساس گرسنگي اذيتم كند، نه. بيشتر از اينكه ديگر نمي‌توانستم وقت و بي‌وقت سراغ يخچال بروم و به هرچيزي ناخنك بزنم برايم سخت بود. به‌خصوص اين‌كه من طبق رژيم خودم به جاي هر چيز تا دل‌تان بخواهد چاي مي‌خوردم باخرما اما اين سختي با خوردن كاهو و سبزي جبران شد. طبق توصيه‌هاي دكتر هاشمي من اجازه داشتم تا دلم مي‌خواهد كاهو و سبزي بخورم، بنابراين هر وقت احساس گرسنگي مي‌كردم يك راست مي‌رفتم سراغ ظرف كاهو يا سبزي، البته آب هم كه جاي خودش را داشت.»




«برنامه جديد غذايي نه تنها به من بلكه به دختر ۵‌ساله‌ام هم كمك كرد كه از همين حالا درست غذا خوردن را تمرين كند. از آنجا كه اين برنامه با روند معمول غذايي خانواده ما هيچ تفاوتي نداشت حالا من، همسر و دخترم هرسه طبق همين برنامه غذا مي‌خوريم. البته حجم غذايي من به‌مراتب كمتر از بقيه است. تنها غذاي متفاوت ما هم، ماهي است. من ماهي را طبق دستور دكتر هاشمي آب‌پز مي‌خورم اما همسر و دخترم به‌صورت سرخ كرده. اتفاق جالب‌تر اينكه دخترم پيش از اين، علاقه‌اي به شير خوردن نداشت اما حالا هر روز سر ساعت ۱۰ منتظر است كه با هم شير بخوريم.»


مشوق اصلي من براي رژيم گرفتن، همسرم بود. شايد اگر اصرار او براي رژيم گرفتن نبود من به اين زودي‌ها لاغر نمي‌شدم چون هميشه از شروع مي‌‌ترسيدم و معتقد بودم كه خودم با كم‌خوري بالاخره لاغر مي‌شوم! البته اين تشويق در طول دوره رژيم هم همراه من بود. هر ماه بعد از اينكه دكتر رژيم غذايي جديد من را تنظيم‌ مي‌كرد، همسرم همه مواد‌غذايي اوليه‌اي كه لازم بود را تهيه مي‌كرد تا من براي پخت و پز مشكلي نداشته باشم. از طرف ديگر هر هفته طبق همان برنامه، يخچال ما پر بود از ميوه‌هاي تازه‌. خلاصه اين‌كه من مشكلي از نظر تهيه مواد‌غذايي و مواد اوليه رژيمم نداشتم. فقط بايد به دستورات عمل مي‌كردم. البته طبق قراري كه با همسرم گذاشتيم قرار است بعد از من او رژيمش را شروع كند. البته با اين تفاوت كه حالا براي او، كنار آمدن با اين برنامه غذايي جديد خيلي ساده‌تر است چون ۶ ماه است كه به‌دليل همراهي با من، دقيقا همان غذاهايي را مي‌خورد كه من مي‌خورم.



«‌من قبل از رژيم گرفتن اصلا ميانه‌اي با وعده صبحانه نداشتم اما حالا روزم بدون صبحانه شروع نمي‌شود. يك صبحانه كامل كه اجازه نمي‌دهد تا ظهر اصلا احساس گرسنگي كنم. همين صبحانه خوردن به من كمك كرد سحر‌خيزتر شوم و همه وعده‌هاي غذايي‌ام را سر وقت و به موقع بخورم. اصلا حالا ديگر برنامه روزانه من روال مشخص و قاعده‌مندي دارد. هر روز سر ساعت مشخصي صبحانه مي‌خورم و در مورد ناهار و شام هم به همين ترتيب. حتي ميان‌وعده‌ها هم‌زمان مشخص خودشان را دارند و جالب اينجاست كه حالا ديگر غيراز اين زمان‌هاي مشخص اصلا ميلي به غذا خوردن ندارم.»



تنوع، يك اصل مهم در رژيم غذايي است كه دكتر هاشمي براي من تنظيم كردند. بر خلاف گذشته در هيچ‌يك از وعده‌هاي غذايي و حتي ميان وعده‌هاي من، خبري از غذاهاي تكراري نيست. جالب اينجاست كه كلي هم دستور پخت غذاهاي تازه ياد گرفتم كه تا همين چند ماه پيش اصلا چيزي در موردشان نمي‌دانستم. كوكوي بادمجان، خورش آلو و ... خلاصه كلي غذاي جديد و خوش طعم. طي اين مدت، روند آشپزي من يك تغيير كلي هم كرد اين‌كه مصرف روغن به مقدار قابل توجهي كاهش پيدا كرد حتي در بسياري از موارد با روغن زيتون جايگزين شد. حالا ديگر غيراز سالاد در خيلي از غذاها هم به جاي روغن مايع از روغن زيتون استفاده مي‌كنم و جالب اينجاست كه همسر و دخترم هم از اين طعم جديد استقبال كردند.



بعد از اينكه رژيم گرفتن را شروع كردم به بحث تغذيه علاقه‌مند شدم. از همان زمان خيلي از وقتم را به مطالعه مقاله‌ها و گزارش‌هايي كه در مجله‌هاي سلامت مثل سيب سبز نوشته مي‌شد اختصاص دادم. اتفاقا كتابي خريدم كه در آن مقدار كالري همه مواد‌غذايي مشخص شده بود. همين كمك كرد تا هر وقت هوس زياده‌روي به سرم مي‌زد يا زماني كه به مراسم خاصي دعوت مي‌شدم، حساب مقدار كالري‌هاي خارج از برنامه‌ام را داشته باشم. اتفاقا چند بار رژيمم را با اين كالري‌ها تطبيق دادم و نكته جالب اينجا بود كه مقدار غذايي كه دكتر براي يك روز من در نظر گرفته بودند به احتساب كالري‌ هر كدام از آنها، نسبت به مقدار كالري مورد نياز من در طول روز حتي يك گرم بالا و پايين نمي‌شد! ‌حالا ديگر من به‌خوبي مي‌دانم اصل تغذيه، درست خوردن به ‌اندازه كالري‌ها و سوزاندن آنهاست. يعني اگر قرار است بيشتر از نيازمان غذا بخوريم حتما بايد به فكر سوزاندن‌ آن هم باشيم.


تصور ميزان چاقي من قبل از رژيم براي خودم هم غيرممكن است. من طي اين ۶ ماه، ۸ سايز كم كردم و به جرات مي‌توانم بگويم اين بهترين اتفاقي بود كه برايم افتاد. به‌خصوص اين‌كه من دقيقا هم سايز همسرم شده بودم! يعني هر دو شلوار سايز ۵۲ مي‌پوشيديم. اين سايز بالا، انتخاب لباس را هم براي من مشكل كرده بود. هميشه ناچار بودم مانتو و لباس را نه از روي طرح بلكه از روي سايز و مقدار گشادي‌شان انتخاب كنم اما حالا سايز من به ۳۸ رسيده يعني هر لباسي را كه دوست دارم بدون هيچ نگراني مي‌توانم انتخاب كنم.


به جاي نوشابه آب مي‌خورم

رژيم گرفتن در ذهن همه ما برابر است با نخوردن! درحالي‌كه من طي اين مدت يادگرفتم رژيم گرفتن، نخوردن نيست بلكه درست خوردن است. تنها مواد‌غذايي كه از برنامه روزانه من حذف شد نوشابه، سس مايونز و تنقلاتي مثل پفك و چيپس بود. من خيلي اهل تنقلات نبودم اما جالب اينجاست كه حالا ديگر حتي هوس خوردن آنها هم به سرم نمي‌زند. همين باعث شده دخترم هم خيلي تمايلي به اين خوراكي‌ها نداشته باشد. حالا خانواده 3 نفري ما، خوردن آب و ميوه را به نوشابه‌ و چيپس و پفك ترجيح مي‌دهد. البته يك وعده غذاي بيرون ما هم سر جايش هست. من حتي در برنامه غذايي‌ام لازانيا هم دارم. يعني همانطور كه گفتم، خبري از نخوردن نيست. همه چيز مي‌خورم اما به اندازه.



زيبايي به حتم نسبي است و دستيابي به آن از ديرباز آرزوي انسان‌ها بوده است. يكي از جنبه‌هاي زيبايي، تناسب اندام است. رسيدن به اندامي زيبا و متناسب، خواسته تعداد قابل توجهي از آحاد جامعه است كه حاضرند براي تحقق آن به هر اقدامي دست بزنند. گروه‌هاي مختلفي هم با توجه به اين رويكرد، اقدام به ارائه خدمات براي لاغري و تناسب‌اندام مي‌كنند. گرچه بسياري از اين گروه‌ها روش‌ها و وسايل غيرعلمي و بعضا زيانباري را عرضه مي‌كنند؛ اما اشتياق افراد در راه دستيابي به اين هدف، نياز مخاطبان را تامين كرده و بازار آنها را گرم نگه مي‌دارد. يكي از روش‌هايي كه افراد براي كاهش وزن به آن روي مي‌آورند، رژيم‌هاي سرخود و كم‌خوري‌هاي غيرمنطقي است. حذف بعضي از وعده‌هاي غذايي يا كنار گذاشتن برخي گروه‌هاي غذايي وجه تشابه رايج عملكرد كساني است كه رژيم سرخود مي‌گيرند. به‌عنوان مثال نخوردن شام يا حذف كربوهيدرات‌هايي مانند نان و برنج. اين رويه گرچه ممكن است در كوتاه مدت منجر به از دست دادن وزن باشد اما بسيار زود متوقف شده و از سوي ديگر با تهي كردن ذخاير غذايي بدن موجب افت سطح ايمني در مقابل عوامل بيماري‌زا مي‌شود. در برخي موارد نيز مي‌تواند سبب به هم ريختن وضعيت سوخت‌وساز شده و عوارض زيان‌بار متابوليكي و كبدي در پي داشته باشد. ضمن اين‌كه به‌دنبال كنار گذاشتن اينگونه رژيم‌ها، وزن از دست رفته در مدت زمان كوتاهي بازمي‌گردد.
خانم مرجان بهلوئي يكي از اين نمونه‌هاست. اين خانم 27 ساله، به مدت بسيار طولاني كم‌خوري غيراصولي را به اميد كاهش وزن و تناسب اندام، پيشه خود كرده اما نتيجه دلخواه را به دست نياورده است. هنگام مراجعه، ايشان با اضافه وزن مواجه بود و از توقف وزن باوجود كم‌خوري شكايت داشت. جالب اين‌كه بررسي‌هاي متابوليك وي نشان داد، سطح كلسترول خون وي نيز در بالاترين حد نرمال، يعني در مرز خطر قرار دارد. پس از بررسي عوامل تن‌سنجي و لحاظ كردن ميزان فعاليت و به تناسب سلايق، براي ايشان يك رژيم مبتني بر هرم غذايي استاندارد تجويز شد. به‌طوري كه گروه‌هاي غذايي و تمام وعده‌ها را در برنامه غذايي خود داشت و به روشني ملاحظه كرد برخلاف كم‌خوري‌هاي گذشته، حالا وزن كم مي‌كند. او با اين كاهش وزن دريافت كه بايد همت و اراده را كه يكي از اصلي‌ترين عوامل توفيق در كاهش وزن است، در مسيري صحيح به كار برد. كاميابي اين خانم جوان و با اراده، ارمغان دستيابي به وزن دلخواه را براي او به همراه داشت تا در آستانه سال جديد از جواني و سلامت خود بهره بيشتري ببرد. پيروي از يك برنامه غذايي صحيح علاوه بر كاهش وزن و تناسب اندام، پي‌ريز سلامت جسم و پيشگيري‌كننده از بيماري‌هاي غيرواگير نيز هست كه خانم مرجان بهلوئي در آينده از آن بهره‌مند خواهد بود. مطالعه شرح حال ايشان را به همه كساني كه خواستار كاهش وزن مؤثر و بدون عوارض هستند، توصيه مي‌كنم.

منبع : مجله سیب سبز