برترین ها: معمولاً تعداد مردهایی که به همسر خود خیانت می کنند از تعداد زنانی که به شوهر خود خیانت می کنند بیشتر است. ولی تحقیقات اخیر نشان می دهد که در سال های اخیر تعداد زنان خیانتکار نسبت به قبل بیشتر شده است.
موسسه Coffee and Company بریتانیا در یکی از پژوهش های خود نشان داد که از 3000 شرکت کننده، 20 درصد زنان به خیانت به همسران خود اعتراف کرده اند. اما چرا زنان به شوهران خود خیانت می کنند؟ در اینجا به 10 مورد اشاره می کنیم که شاید بعضی از آنها شما را متعجب کنند.
انتقام جویی گاهی بی وفایی یک زن از حس انتقام جویی او ناشی می شود. گاهی زنان بر خلاف میل باطنی خود به شوهر خود خیانت می کنند تا به او بفهمانند حس مورد خیانت قرار گرفتن چه قدر دردناک است. و جالب اینکه در خیلی از موارد این حربه زنان جواب می دهد. دکتر بنی وِیل می گوید " مردها به اندازه زنان احساساتی نیستند بنابراین در اکثر مواقع درد و رنج ناشی از خیانت همسر را درک نمی کنند، مگر اینکه خودشان طعم آن را بچشند." زنان با این کار در واقع می خواهند شرایطی برابر با شوهر خود داشته باشند چون احساس می کنند آنچه تا به حال به آن پایبند بوده اند دیگر اعتبارو ارزشی ندارد.
بی تفاوتی همسرگاهی بی وفایی زنان از احساس نادیده گرفته شدن یا بی تفاوتی همسر نسبت به مسائل و مشکلات ناشی می شود. روث هوستون، کارشناس و موسس سایت معتبر infidelityAdvice.com، می گوید " اکثر زنان ابتدا سعی می کنند به همسرشان بفهمانند که مشکلی وجود دارد و چیزی آنها را ناراحت کرده است. اما اگر شوهر متوجه این اشارات غیرمستقیم نشود، به همسر خود بی اعتنایی کند یا گلایه های او را جدی نگیرد، زن به خیانت روی می آورد چون احساس می کند راه دیگری نمانده است."
احساس ناامنی و خلاء عاطفی زنان نیاز دارند که دوست داشته شوند و مورد تحسین و قدردانی قرار گیرند. مییرز، کارشناس خانواده، می گوید " خیانت معمولاً زمانی اتفاق می افتد که زنی احساس کند آن طور که باید و شاید مورد علاقه و توجه همسرش قرار نمی گیرد و همسرش قدر او را نمی داند. معمولاً زنان به سمت مردهایی دیگر جذب می شوند چون از زبان آنها تعریف ها و تحسین هایی را می شنوند که از زبان شوهر خود نمی شنوند." زنان دوست دارند همیشه به چشم همسرشان خاص و فوق العاده باشند و تشنگی و عشق او را احساس کنند.
بازگشت به روابط قبلی میرز می گوید " بازگشت به روابط قبلی راهی آسان برای یافتن کسی است که بتواند کمبودهای زندگی زنان را برای مدتی کوتاه جبران کند. البته این راه حل بسیار مقطعی است و نمی تواند تاثیر ماندگاری داشته باشد. البته آنچه زنان می خواهند شخص قبلی نیست بلکه یا احساساتی است که در رابطه قبلی تجربه کرده اند و یا دیدی است که در آن زمان نسبت به خود داشته اند." به عقیده ویل " بازگشت به روابط گذشته باعث می شود زنان احساس جوانی، سرزندگی و جذابیت کنند. "
رابطه طولانی و یکنواخت اکثر زوج هایی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده اند، کم کم احساس می کنند آن حرارت و عشق روزهای اول را ندارند. بومن، کارشناس خانواده، می گوید " روزهای اول یک رابطه زمانی هستند که احساس می کنید انتخاب شده اید و مورد توجه و علاقه هستید. اما در مورد روابط طولانی قضیه کاملاً متفاوت است چون دیگر هورمون هایی که در اوایل رابطه با دیدن طرف مقابل در بدنتان ترشح می شد کمتر شده اند." البته این مشکل اجتناب ناپذیر نیست و تکنیک هایی برای مبارزه با احساس یکنواختی و تولید دوباره هورمون ها وجود دارد. مثلاً می توانید هر روز همسر خود را به مدت 20 ثانیه در آغوش بگیرید و حرف های عاشقانه بزنید. ویل می گوید " نکته جالب اینکه عدم وجود اختلاف و مشاجره همیشه نشان خوبی نیست. دعوا و جدل گاهی عشق ما را بیشتر می کند. آمار نشان می دهد زوج هایی که همیشه رابطه ای آرام و بدون تنش دارند بیشتر در معرض خطر خیانت و بی وفایی هستند."
ترس از خیانت شوهر بسیاری از زنان خیانت و بی وفایی را جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت مردان می دانند و به همین دلیل همیشه دچار استرس و ترس هستند، حتی اگر شوهرشان واقعاً به آنها خیانت نکند. گاهی بی وفایی و شروع یک رابطه مخفیانه راهی است برای کاهش این اضطراب.
روابط زناشویی سرد و یکنواختزوج هایی که برای مدت طولانی در کنار هم زندگی کرده اند معمولاً از یکنواختی و سردی روابط جنسی شکایت می کنند. در پژوهشی که در سال 2010 صورت گرفت، 81 درصد از زنان می گفتند روابط زناشوییشان سرد و قابل پیش بینی شده و دیگر جذابیتی ندارد. مِیِر می گوید " گاهی زنان برای ایجاد تنوع و تجربه های جدید مرتکب خیانت و بی وفایی می شوند."
نبود نقاط مشترک اگر زنی احساس کند که دیگر دغدغه یا علاقه مشترکی با شوهر خود ندارد، ممکن است به طرف کس دیگری جلب شود که این دغدغه ها و علایق را دارد. اکثر زوج ها در روزهای اول آشنایی احساس می کنند کسی را پیدا کرده اند که مثل آنها فکر می کند و با آنها همدل و همفکر است. اما در بسیاری از موارد بعد از چند سال این احساس از بین می رود. هوستون می گوید " بعضی از زنان برای مبارزه با احساس تنهایی و خلاء به بی وفایی روی می آورند. "
بیماری زنانی که به بیماری ها خطرناک مانند سرطان سینه مبتلا می شوند، ممکن است ناگهان دیدی متفاوت به زندگی پیدا کنند، همه قسمت های زندگی خود را از اول مرور کنند و به مرگ و نیستی بیشتر فکر کنند. بومن می گوید " بدتر اینکه این زنان ممکن است احساس کنند درست زمانی که بیش از همیشه به شوهرانشان نیاز داشته اند تنها مانده اند و دیگر مورد توجه شوهرانشان نیستند. احساسات این زنان آسیب پذیر می شود و برای جبران این کمبودها و احساسات منفی به خیانت روی می آورند. این احتمال هم وجود دارد که احساس کنند زمان زیادی برایشان باقی نمانده و باید از زمانی که دارند بیشترین استفاده را بکنند. "
جلب توجه و ماجراجویی ویل عقیده دارد "زنان ممکن است احساس کنند که کسی قدر آنها را نمی داند. آنها همه زمان خود را به کارهای خانه اختصاص می دهند، کارهای خانه را انجام می دهند، از بچه ها مراقبت می کنند... حتی بسیاری از آنها بیرون از خانه هم کار می کنند. آنها می خواهند مورد احترام قرار بگیرند و ارزش زحمت هایشان شناخته شود." هوستون می گوید " زنان همچنین به دنبال کمی هیجان و سرگرمی در زندگی هستند . بسیاری از این زنان تنها به کمی محبت و توجه نیاز دارند. زنی که در زندگی زناشویی خود از شادی و هیجان و تنوع کافی برخوردار باشد و رابطه ای گرم و صمیمی با شوهر خود داشته باشد هرگز خیانت نمی کند."
چرا ما به جای اینکه راه حل بدیم همیشه در حال فحش دادن و نق زدنیم
همیشه هم مشکل فقط مردا هستن؟
ازدواج بعد از مدتی یکنواخت میشه کاری هم نمیشه کرد تنها راه حل اینه که با خانوادت بیشتر وقت بذاری و به این فکر کنی از ابتدا برای چی تو رابطه هستی.
البته این مقاله ترجمه یک مقاله خارجیه و تو ایران تفاوت دراه
من حرفی از خیانت نزدم ؛ نگفتم زنها خیانت کارند یا مردها
مطلبو جدی تر بخونید با دقت.نظرم در رابطه با اون مواردی که گفته شده بود هست. این موارد واسه مرد خیلی مهمه که انجام بده؛ در غیر این صورت خودش پشیمون میشه و بدتر از خاک بر سری هست.دوستانی که زندگی مشترک دارن بهتر میدونن من چی میگم
سارا جون درکت میکنم
فقط حقیقت رو گفتم !!!
زن خیانت میکنه میگین خاک بر سر مردا
کلا همیشه خاک بر سر مرداست و زن ها از گل پاک تر
رک بگم دیگه بعضی خانم ها دیگه شورشو به معنای واقعی در آوردن
خب بگو ما ام کمکت کنیم
راستی الهام جون راس میگه منم کنجکاو شدم بدونم
با حرکات تو بی شعور و امثال تو اسم زنا بد در رفته دیگه
سعی کن آدم شی همین
این مطلبی که خوندید یعنی هیچ کاری بی دلیل نیست. کسی که از روی هوس خیانت میکنه حق فحش شاید داشته باشه ... اما بهتره عمیق تر به قضیه فکر کرد نه انقدر سطحی که با دو تا فحش حل بشه .
بی تفاوتی همسر
احساس ناامنی و خلاء عاطفی
ما هر چی می کشیم از این مردای خیانتکار می کشیم
شهرستانیا اگه خیانت بکنن تهرانیارو میذارن تو جیبشون.
چرا باید آبرومونو ببریم که همسر حیوون صفت تجربه تلخ خیانت بکشه؟؟؟؟!!!!
این زن ها باید شوهرشون بفهمند وترکشون کنند
اصولا زنها ي خائن با مردهاي پولدار روي هم مي ريزند و پول و ثروت دوست پسرشان است كه چشم كوته بين آنها را كور مي كند.
اما مردهاي خائن كمبود محبت دارند . زنها واقعا از محبت كمكاري دارند. فقط پول را مي شناسند. خوفروشي همان نيست كه زني كنار خيابان باشد. هيچ مردي هم به زور نمي تواند با زنها ارطباط داشته باشد مگر ين كه زن خودش بخواهد. تمام.
فقط گفتم اگه مردی اون مواردو انجام نده خاک برسرش.چون توی زندگی مشترک اینا خیلی مهم هستن مخصوصا واسه آقایون
اصلا دوست ندارم دینو قاطی این ماجرا ها بکنم اما دین اسلام ب ما زنا هم این اجازه رو داده مهم ذات آدم هاست چ مرد چ زن
چون اگه متاهل بود معنی نگاه های هرزه نامحرمان رو به زنش میدید همه حرفاشو پس میگرفت. یا اگر خواهر داشت قسم میخورم از دم خونه تا مدرسه و بازار همراهیش میکرد نکنه یکی پیداشه طرز فکرش کمی فراتر از خودش باشه بخاد به ابجیش دست درازی کنه.یا همونطور که گفتم ایرانی نیست که غیرت باهاش باشه!!!
جدای از همه این حرفا آقا محمود داداش من ما مسلمونیم اسلام به اندازه کافی بهمون ازادی داده که اشتباه حوا رو تکرار نکنیم و به حق خودمون قانع باشیم...
یه سوال از شما دارم. شما به لیوانی که چند نفر بهش دهن زدن شما ازش اب میخورید؟؟؟
فردا براتون یه مثال میارم تا بیشتر اسلام رو در این مورد بشناسید
شما به نكته اي اشاره ميكنيد كه از نظر روانشناسي ممكنه هر مرد يازني به آن دچار بشه اما اينكه با وجود فردي غير از محيط خانواده بتوان اين مشكل و حل كرد فكر كنم پاك كردن صورت مسئله است . ببين خواهرم اين يك واقعيت است كه اگر فردي خارج از دايره محرم بودن و غريبه ادعا كند فقط به حرف شما گوش ميكند و براي آرامش شما اين كا را ميكند جدا قصد سوء استفاده دارد و البته تجربه نشان ميدهد غالب اين گفتگوها به سرانجام خوبي نميرسد چراكه كم كم مرد مورد نظر شما از راه هاي گوناگون وارد به حاشيه هاي غير اخالاقي ميشود و روح لطيف و احساس پاك يك خانم در كنار زيركي مثل روباه يك مرد بد اخلاق باعث ميشود به دام هوس هاي ايشان گرفتار شويد .
لذا اول سعي كنيد به يك راه حل منطقي براي احياء روابط عاطفي خود با همسر و محارم خودتون فكر كنيد و البته در اين راه كمك گرفتن از كارشناسان متعهد نيز به شما كمك ميكند .با آرزوي خوشبختي و سعادت .
گاهی اوقات این اعتماد ها می تونه گرون تموم بشه
اما خیلی نباید بد بین بود خانم ها بیشتر میتونن یه مرد رو به عنوان یه دوست ببینن و باهاش صحبت کنن نمیشه به این گفت خیانت....
اگه از خط قرمز ها عبور نکنه
بزن لایکو !!!!!!
با این کار فقط خودتونو از بین می برین
حالا دارم ازش جدا ميشم.
اول براي اين اتفاق بسيار بد خيلي متأسفم
دوم از خدا ميخواهم در مقابل اين شكيبائي شما اجر معنوي و اخروي بسيار به شما عطا نمايد .
اما مهمتر از اون انشاءلله شما در مقابل اين خيانت روشن و در برابر اين آقاي به حساب خودش مرد كه بوئي از معرفت و وفاداري نبرده است خود و آينده خود را با صبوري و توكل به دست رحمت خداوند متعال واگذار مينمائيد.
يك نكته مهم اينكه يقين داشته باشيد حتي در جامعه ما مردان نيز براي فردي مثل شوهر شما كه ارزش و شأن حريم و چهارچوب باارزش زندگي خود را با اين عمل به لجن ميكشد ارزشي قائل نميشوند و اين افراد منفور همه جامعه هستند.
اما خواهرم به عنوان برادر كوچك شما ، بزرگان ميفرمايند اگر ما در برابر گناه ايستادگي كنيم خداوند متعال پاداش آنرا در جائي به نحو احسنت عطا ميفرمايند يعني درحالي كه شما در شرايط موجود به خدا توكل ميفرمائيد و در مقابل اين خيانت آشكار نيز به عكس العمل متقابل دست نميزنيد و توكل ميكنيد خداوند يقينا در آينده خوشبختي و مردي با احساسات پاك و وفاي مثال زدني را در برابر شما قرار ميدهد .
لذا از شما خواهر خوبم خواهش ميكنم ضمن توكل به خداي بزرگ سعي كنيد در اين شرايط توانائي و استعداد هايتان را شناسائي كنيد و با صرف وقت خود در اين راه از قبيل تحصيل ، هنر و ورزش از نظر روحي خود را آماده شرايط آرماني آينده نمائيد.
ما مردان نيز ضمن محكوم كردن هر نوع خيانت به حريم با ارزش زناشوئي مرگ را چاره مردان و زنان نا پاك و بي وفاي خائن ميدانيم البته اگر قصد توبه و بازگشت به آغوش رحمت الهي را نداشته باشند چراكه خداوند با همه بزرگي اما راه بازگشت را نبسته است.
يا علي
در پناه فاطمه زهرا باشيد انشاءلله
متاسفم دوست عزیز...
من از این موارد زیاد دیدم...واقعا تاسف باره:((
هر دوطرف غلط می کنند
اما اگه متوجه شد که خیانت طرف مقابل بی دلیل واز سر شهوت رانی وزیاده خواهی بوده به هیچ عنوان قابل بخشش نیست...
اگر ازدواج نمیکر مطمعن باشد یا جاش تو خونه سالمندان بود یا باید روزی سربار یه عروس یا داماد!!!
درضمن این که به این خانم رسده ارث نیست یه هدیه یا اصلا دستمزد عمر و جونیشه که شوهرش با دل خوش بهش داده
چه حرفا !!!!
وقتی اخلاق نباشه
وقتی هوسرانی و هرزگی باشه وهردو طرف یه جور میخوان توجیح کنن باعث این مسءله میشه
من خانمم بهم خیانت کرد
فقط خدا میدونه چه زجری میکشم
یک زندگی به وسعت ابدیت
خدا از سر تقصیر دخترهایی که خونه بابا خیانت به بابا و شوهر آیندشون میکنند نگذره.تو عقد فهمیدم که خانومم چه دختر پاک و نجیبی بوده خونه باباش.کولاک کرده بوده.من نمیدونم شوهر واسه چی میخواست.اه حالم از هر چی دنیا و زندگی و دختر هست داره به هم میخوره.
با سلام خدمت تمام خوبان
طرف صحبت من با خانوم های عزیز، شاید بتوانم مقداری از نگرش منفیشان نسبت به آقایونو عوض کنم به گفته شما ما مردها تنوع طلبیم ، آیا از خودتون پرسیدید این تنوع طلبی یک خصلت که ما مردها یاد میگیریم یا یک خصلت ذاتی که خداوند در وجود ما قرار داده هیچ وقت از خودتون پرسیدید چرا پیامبران ما همه چند همسره بودن چرا قرآن مرد را مجاز بر این امر دانسته؟ من کاری به چراهایش ندارم چون مبحثی طولانی دارد فقط میخواهم دید بازتری برای شما خانوم های محترم ایجاد کنم تا این تنوع طلبی مردها رو خیانت ندانید یک امر خدا دادی بدانید پس قبل از قضاوت بیاندیشید. تا حالا به جهان پیرامون خود نگاه کردید مثلأ به زندگی حیوانات به غیر از خوک اکثریت حیوانات یک نر وچند ماده تعدادی یک نر ویک ماده به امید دید بهتر ما آدمهابه حکمتهای حکیم
من متاهل هستم و دوفرزند دارم .جوان هستم و تیپ موجهی دارم .چندین بار به کشورهای آزاد دنیا سفر کرده ام ولی هرگز حاظر نشدم شرافتم و عشق پاکم نسبت به خانواده ام را لگدمال کنم و از این بابت خیلی خوشحالم .
نظر همه موافق اعتماد و وفاداری بود پس به همه تبریک میگم .
امیدوارم شما هم به من که نماد یک مرد ایرانی اصیل هستم تبریک بگویید.
یاحق .
آیا این همه مدت همه ی اقایان به همه ی خانومها خیانت کردن؟
آیا اگر شوهرشما خیانت کرد شما هم باید این عمل رو انجام بدین؟با این کار به خودتون خیانت میکنید یا شوهرتون؟
به نظر من بهترین راه بعد از خیانت همسرجداییه بدون هیچ حرکت اضافه ای
اولش گریه کردم. ولی حالا میگم مهم نیست.
خلایق هرچه لایق!!!
از دیوارت میرن بالا...
جدا شین بعدش هر غلطی که میخواین بکنین
وقتی تعهد دارین بیجا میکنین یکی دیگه رو وارد رابطه میکنین .. هم با مردا و هم با خانمای خیانتکارم . فرقی هم نمیکنه خیانتکار زن باشه یا مرد
به تو میگن 1 خانم واقعی
میخوام ببینم درسته آیا؟
درپاسخ ب محمود :نکته اینجاست که جهان بینیت چی باشه ،بله اگه به خدا اعتقاد درستی نداشته باشی نظرت همین میشه و میری دنبال دنیا و... .و اگه دنبال رسیدن به خدا باشی و به حرفاش ایمان داشته باشی اونوقت به راهی که اون میگه ب خوشبختی واقعی ختم میشه اعتماد میکنی و منتظر بروز صفت جبران کنندگی_خدا میمونی
چی شد که اینطوری شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس پسر نوح هم که... مشکل از باباش بود؟!
البته نقش خونواده خیلی می تونه تا ثیر گذار باشه امانه تا این حد
توضیح بده عزیزم
هنگ کردم
براتون متاسفام
در غیر اینصورت حتما , به شدت پشیمان خواهید شد.
چون اگه بهشون خیانت کنی اونوقت زمونه ادبت میکنه
من 26 سالمه ومجردم توشرايطي گير كردمه كه احساس ميكنم دارم وسوسه ميشم كه دست به رابطه اي نامشروع بزنم البته هنوز اتفاقي نيفتاده ولي شغلم داره وسوسم ميكنه!
خدايا توبه!
كمكم كنيد
منم این مطلب و تقریبن بقیه مطالب مرتبط رو همراه با نظراتی که دوستان داده بودند رو خوندم. نظرات عمومن جالب بودن، برخیاشون ،آموزنده و متاسفانه برخیاشون تأسف بار و آزار دهنده بود. منم دلم میخواد فارغ از هر گونه برخورد هیجانی و احساسی نظرمو بدم. دوست دارم دوستایی که تازه مطلبو خوندن و دوستایی که قبلن خونده بودنو نظر داده بودن و دوباره میان ببینن که چه خبر، در مورد حرفای منم نظراتشونو بگن. که اگه از هر کدوم از دوستان یه نکته یاد بگیرم برام کافیه!
قبل از هر حرفی میخوام بگم خیانت به اون مفهومی که در این مطالب اومده و دوستان مد نظرشونه به هیج وجه قابل دفاع و قابل پذیرش نیست و از از طرف هرکدوم از زوجین که صورت بگیره واقعن زجر آور، غیر قابل تحمل، و بیان خودمونی داغون کننده اس. اینو گفتم که دوستان لابلای حرفام منو به سهل انگاری و ساده انگاری موضوع متهم نکنن.
اکثر دوستان بویژه خانوما نسبت به موضوع واکنش بسیار هیجانی و احساسی داشتند که به طبع به خاطر نوع روحیات و عواطف زنانه امری طبیعیه ، این نوع نگرش و واکنش ها و احیانن راهنماییهای براومده از این نوع نگرش عمومن نوعی حس تلافی جویانه (نه الزامن به معنی خیانت متقابل) و انتقام کشی و برخوردهای سخت گیرانه را القاء می کنه و فرصتی برای تفکر منطقی تر و علمی تر نمی ذاره ، تا حدی که به طور نمونه برخی دوستان واکنش های تندی نسبت به نظر اقا محمود و برخی دوستان دیگه که اتفاقن نکات ظریف وجالبی هم توش بود داشتن و به نکات جالب توجه نظرات این دوستان توجهی نکردن.
بااینکه من به ناچار و برا انتقال نکته نظراتم از واژه «خیانت» استفاده کرده ام ولی خیلی مایلم که فعلن دوستان در این بخش از حرفام واژه دیگه ای رو بجای خیانت جایگزین کنن. مثلن «دوستی پنهان»
خیانت (اعم از خیانت اقایون و خانوما) پدیده ایست اجتماعی که به نظر می رسه نه از بدو پیدایش زندگی اجتماعی بلکه در دوره های بعدتر پدیدار شده و به طبع همراه با پدید اومدنش نوع واکنش های متقابل و متناسب با آن از قبیل اعتراض ، انتقام و واکنشهای هیجانی و احساسی نیز کم کم در افراد شکل گرقته و در کنار این برای حفظ انسجام اجتماعی بیشتر و همچنین پیشگیری و جبران صدمات روانی که اجتماع و افراد از قِبَل این پدیده(خیانت) متحمل میشن راهکارهایی اندیشه شده. کشتن، شکنجه کردن، مقابله به مثل،به عنوان مجازات و در کنار اینا رواج چند همسری در صدر اسلام راهکار صیغه کردن، ایجاد کلوب های مخصوص برای ارضائ حس تنوع جویی و اینجور نیازها و غیره به عنوان راه چاره ، همه نمونه هایی از واکنش های طبیعی اجتماعی جوامع مختلف در برابر پدیده خیانته. منظورم از این حرف اینه که این پدیده امریست تاریخی و همه گیر و صرفن مربوط دوره معاصر و یا جامعه ما نیست. به این معنی که مفهوم خیانت بعداز شکل گیری اندیشه و مفهوم «مالکیت» و «صاحب چیزی بودن» در انسانها و اجتماعات و تفکیک سازیها و حریم گذاری های و مرز کشی های اقتصادی ایجاد شده و به مرور که این مرزکشی ها و حریم سازی به سایر حوزه ها و خانواده نیز سرایت کرده مفهوم خیانت نیز به این شکلی که اکنون وجود داره ایجاد شده. اگر این ادعای من درست باشه میشه گفت که خیانت یدیده ایست که انسانها خودشون ایجاد کردن و از اول پدیده ای بنام خیانت مطرح نبوده چون از اول حوزه های و حریم ها اختصاصی نبودن و هنوز مرزکشی ها صورت نگرفته بود. لذا این احتمال وجود داره که در بدو شکل گیری مفهوم خیانت و احساست ناشی از ان انسانهای پیشین دچار افراط و سخت گیریهای بی مورده شده اند و میشه احتمال داد که میشد به گونه ای دیگر در این مورد بخصوصی (یعنی پدیده خیانت) برخورد کنن. و هنوزم پس از هزاران سال زندگی انسان را درگیر این تصمیم و نگرش افراطی خود نکنن. (دوستان می تونن به این نظر بنده اعتراض داشته باشن) ما در تاریخ نمونه های زیادی از این نوع نگرشها و تصمیمات افراطی پیشینیانمان سراغ داریم که بعدها بنا به ضرورت و بخاطر تحولاتی که در خصلتها و روحیات و نگرشهای فردی و اجتماعی بوجود اومده تعدیل تر شده اند. اگه این نکته پذیرفته بشه می توان گفت که بااین حساب میشه کمک کرد برا ایجاد آرامش روحی در خانواده ها هم که شده نوع خاصی از زمینه و شرایط و نگرش اجتماعی نسبت به خیانت شکل گیرد که حساسیتها و نگرانیها و التهابات فعلی رو نداشته باشه (این حرف خیلی شبیه حرف دوستمون آقا محموده که کفته بودن:. یه روز مردم دنیا فکر میکردن زمین محور تمام کهکشانه ولی امروز میدونیم زمین جزئی از این دنیای هستی خواهد بود پس میشه یه روز این تفکر را خیانت به حساب نیاریم ومثل دیگر اوضاع واحوالمون باهاش برخورد کنیم.) همانطور که در جامعه خودم بویژه در شهرهای بزرگتر حساسیت ها و التهابات خطرناک و و از هستی ساقط کن نسبت به دوستی و روابط دختر و پسر بسیار کاسته شده.
دوستان چون مطمئنم نیستم که مدیرست سایت نظرات بنده رو تایید خواهد که یانه و برااینکه حجم نظراتم دیگه بیش از این زیاد نشه بخش دیگه حرفامو با اجازه تون میذارم برا بعد از تایید این بخش از گفته هام.
اینبار میخوام حرفامو از نامگذاری این پدیده اجتماعی یعنی «خیانت» شروع کنم. دستان هیچ می دونید بخش عمده ای از موضع گیرها، واکنشها ، تصورات و حرفایی که در ما ادما در مورد بعضی از امور و پدیده هاو کارها شکل می گیره تحت تاثیر نام اون پدیده هاست و ناشی از پیش ذهنیتیه که نسبت به اون واژه ها و اسامی داریم؟ ماها بطور طبیعی و اتوماتیک واردر مقابل واژه هایی که بار مثبت دارن واکنش و موضع مثبت می گیریم و به همون خاطرم در موردشون افکار و تصورات مثبتی درمون شکل می گیره. و به طبع در مقابل واژه های منفی هم واکنش و تصورات منفی پیدا میکنیم. «خیانت » معادل های آن در زبانها مختلف بارمعنایی بسیار سنگین، زشت، نفرت انگیز و شدیدن منفی داره. این معانی و احساسات ناشی از ان ناخوداگاه در طی پروسه تربیت و اموزش زبان درضمیر و وجود یکایک ماها درونی میشه و تبدیل به باور میشه. خیلی از ماها وقتی لغتی رو میشنوفیم و معانیی رو از اون برداشت می کنم اصلن به این فکر نمی کنیم ه چرااین لغت داری این معنای بخصوص شده. و چرا آدما از این واژه ی بخصوص این معنی رو برداشت می کنند. بیشتر ما در اینگونه موارد بی هیچ حساسیتی این معانی رو برا واژه پذیرفته شده تلقی می کنیم. در مراحل رشد ذهنی مون وقتی برا اولین به یکی از مصادیق خیانت بر می خوریم ممکنه سوال کنیم که چرا به این امر خیانت میگن؟، و بزرگترامون براساس همون آموخته های پیشین شون توضیح میدن که این کار به این دلیل و به این دلیل خیانت به حساب میاد . در اون شرایط خیلیامون به لحاظ فکری در مرحله ای نیستیم که در مورد صدق وکذب و حقانیت انتساب این مصادق برا واژه خیانت چون چرا کنیم. لذا این معنی برا اون مصداق نیز برا ما پذیرفته میشه. و هرچه بزرگتر می شیم و در مورد این مصادق و حقانیت انتساب اون به واژه خیانت فکر می کنیم تحت تأثیر تصورات ، باورها و احساسات بسیار شدید و تردید ناپذیری که در جامعه هم در مورد معنی خیانت وهم در مورد حقانیت و صدق انتساب این مصادیق (حالا مثلن رابطه زن و مرد با زن و مرد و دختر و پسر دیگه) و همچنین از ترس اتهامات و سوء ظن هایی که ممکنه بر انکار کنندگان و چون وچرا کنندگان ایجاد بشه حرفی گفته نمی شه و ناچاران این معنی و این انتساب امری پذیرفتنی تلقی میشه. حال اینکه ممکنه اینطور نباشه.
حالا اجازه بدین برگردیم عقب و دوباره همین پروسه نامگذاری واژه خیانت و پیدا کردن مصادیق اون رو اینبار به شکلی دیگه بررسی کنیم.
اگه از همون روزای اول شکل گیر زبان و تولید واژه ها ، واژه ای بنام «خیانت» ایجاد نمی شد و یا اگه ایجاد شده بود این معانی سنگین و زشت و نفرت انگیز کنونی بهش داده نمی شد و اون رو ملایم تر و بار معنایی نه به این شدت منفی بلکه کمی متعادل تر و مثبتر معنی می کردن آیا بازم در اون صورت ما نسبت به واژه خیانت و مصادیق آن مثلن رابطه زن و مرد با افراد دیگه چنین حساسایت منفی داشتیم؟ مسلمن نه. حال نکته ای دیگر، اگر پیشینیان ما ، رابطه زن و مرد با افراد دیگر را جزء مصادیق خیانت به حساب نمی آوردن و این رابطه داشتن ها را با الفاظ و واژه هایی دیگه مثلن همانطور که قبلن گفتم با عنواین ملایم تر و مثبت تری مانند « دوستی »،« عشق دوم» «شیطنت» « دل گنده» «دوست باز» «دلبندی» ،«هوا خواهی» و هر واژه با مسما و بی مسمای دیگه نشون می دادن آیا بازم این حساسیت های منفی کنونی به این رابطه داشتنا بوجود می آمد؟ مسلمن هرگز نمی اومد چرا که اول سخنم گفتم واکنش ما نسبت به امور بازتابی از معانی و ذهنیتی است که نسبت اون واژه ها و معانی آنها داریم.
حالا ممکنه بگین اگه واژه خیانت رو اینچنین زشت و سنگین معنی کرده اند و رابطه زن و مرد بادیگرون رو مصداق اون دونسته اند به دلیل واقعیت و حقیقتیه که در بطن این واژه و این نوع رابطه نهفته است. ولی من میخوام بگم که زندگی در چارچوبی از اعتبارات و قرارداد ها شکل می گیره اگه شکل گیری زبان و واژه ها و معانی آنها نیز بخشی از اعتبارات و قرار دادهاست. نباید این قرار دادهای انسانهای پیشین رو امر لایتغییر و ابدی تصور کرد و می توان چنین پنداشت که آنان تحت شرایط اجتماعی خاص و بخاطر نوع نگرش و تصورات خودشون این قرار ها رو داده اند و چه بسا این قرار ها و تصورات در دوره ها زمونه های دیگه کارایی لازم رو نداشته باشه. و باید به خود جرات داد و در چون چرایی و ضرورت این قرار داد ها بحث و جدل کرد. هماگونه که خیلی از قرار داد وتصورات پیشینیان ما امروزه به جهت تناقضاتی که با شرایط فعلی اجتماعات دارن دیگه عملی نیستند و لاجرم منطقی به حساب نمیان. دوستان مصادیق فراوانی از این موارد رو می تونن پیدا کنن. البته برا اونایی که امور و پدیده ها رو براساس مبانی اعتقادی و دینی توجیه و تحلیل می کنن جواب مشخص و قطعی وجود داره .
دوستان بازم تاکید می کنم و لطفن توجه داشته باشین که هرگز دوست ندارم بخاطر این حرفایی که می زنم مورد اتهام ترویج بی بند و باری و سهل انگاری قرار گیرم . منم فردی از این جامعه ام و مسلمن تحت شرایط فرهنگی و در درون هاله از تصوراتی این جامعه نسبت به خیانت و مصادیق آن داره بزرگ شده ام و حساسیتهایی مثل بقیه هموطنانم به برخی امور و کارها دارم و اگه حرفی می زنم صرفن برای بیان طرح برخی نکته نظرات و صد البته و مهمتر از همه اگه بتونم کمک به کاهش درد و الم دوستانیه که احیانن و متاسفانه مورد خیانت واقع شده اند و بسیار خوشحال می شوم که اگه بدونم تونسته ام با این حرفام فردی از این نوع دوستان رو به آرامش بیشتر راها شدن از افکار پریشان درد آور ناشی از خیانت نزدیکتر کرده باشم.
من هنوز حرفایی دارم...
اگه هم کسی خیانت کنه مقصر آقایون هستند که مسبب این عمل خانم ها شدند
هدا خانوم ممنون که به نوشته هام توجه کردین . خیلی دوست دارم بقیه دوستان هم که میان میخونن نظرشونو در مورد حرفام بنویسن. ممنون میشم دوستان مسئول سایت هم همه نظرات دوستان رو منتشر کنن. البته این حرفم به این معنی نیست که احیانن برخی نظرات منتشر نمیشه.
هدا خانوم من حرف شما رو با کمی تغییر اینطوری خوندم:« شما فکرکن خانومت رو یه روز خیلی اتفاقی میبینی داره تو خیابوون با یه غریبه شونه به شونه باهم راه میرن… » اونوقت چکار می کنی؟
سعی می کنم این بخش از حرفامو طوری شکل بدم که هم پاسخ شما رو داده باشم و هم حرفایی رو که در نظر داشتم رو بگم.
در یه همچین شرایطی من یا همون دوستم چند راه پیش رو داریم. می تونم غیرتی بشیم و همونجا با اون آقا و خانومم درگیر بشیم و بزنیم و بخوریم و احیانن یه خطایی از دستمون در بره و خدای نا کرده یکی یا هر دو رو بزنیم بکشیم و باقی ماجرا و مسیری زندگیمونو به این شکل بکل تغییر بدیم. که هرچقدرم گفتنش سهل و راحت باشه و تجربه کردنش و تحملش خیلی سخته. یا اگه دل جرأت یه همچین خشونتی رو نداشتیم می تونیم از طریق مراجع قانونی از هم جدا شیم. البته اگه دلمون اجازه داد و تعهدی در قبال بچه هامون (اگه صاحب بچه هستیم) نداشتیم. که اگه بچه ای در میون باشه و تعهدی رو دوشمون باشه و در ضمن دلمونو به این جدایی رضا نده مسئله حساستر میشه و باید با ظرافت و منطق و محاسبه سود و زیان کار تصمیم بگیریم. که در این باره من حرف دارم در ادامه عرض خواهم کرد. راه دیگه هم اینه که نه میزنیم می کشیم و نه از هم جدا میشیم، بلکه تصمیم می گیریم خانوممون همچنان تو زندگیمون باشه ولی اینبار بصورت یه زندانی محکوم به ابد با اعمال شاقه و ما هم بقیه عمرمونو در کسوت یه زندانبان خشن و بی رحم دربیایم و خانوممونو به انحاء مختلف بخاطر جرمی که مرتکب شده شکنجه و عذاب بدیم. که فکر نمی کنم کسی پیدا بشه که از ما بخاطر این کارمون حمایت کنه و بهمون حق بده، نه تنها حق نمی دن و حمایت نمی کنن بلکه با تکیه بر اخلاق و شرفت و وجدان و منطق جمعی همه حکم میدن که: «بابا چکارش داری بیچاره رو نمی خوایش بذار بره پی
زندگیش چرا عذابش میدی؟!» . همه مون می تونیم تلخی و سختیه یه همچین زندگیی رو تصور کنیم. نمیشه تموم عمر رو زندون بانی کرد و یکی رو هرچقدرم مقرص باشه عذابش داد. این بدور از شرافت و اخلاق و منطق انسانیه. در ثانی من میخوام زندگی کنم. من نیومدم زندانبون بشم و یکی رو عذاب بدم. اگه من و دوستم یه آدام متوسط و نرمالی باشم همین زندانبونی کردن و عذاب دادن زندانیمون کلی غذاب و استرس و تألمات و فشارهای روحی برامون داره . یعنی با دست خودمون زندگیمونو به مدت یه عمر تباه می کنیم. مگر اینکه فرض کنیم ما با این عذاب دادنا و شکنجه کردنا کلی حال می کنیم و لذت می بریم که در این صورت حتمن تعادل روانی نداریم و به هیچ وجه نه خودمون و نه کارمون قابل دفاع و حمایت نیست.
اما راه چهارم اینه که ما فکر می کنیم همسرمونو (حالا آقامون یا خانوممون) رو علیرغم اینکاری که کرده دوست داریم. و نمی تونیم به این راحتی ازش دل بکنیم. یا بخاطر شبکه روابط خانوادگیمون، یا فشارهای اجتماعیی و یا تعهدی که بخاطر بچه هامون داریم نمی تونیم ازم جدا شیم اونوقت چی؟ یعنی نه می تونم بزنم بکشم، نه می تونم ازش جدا شم و نه می تونم عذابش بدم. خیلیم دلمون میخواد زندگی کنیمو عمرمون ( من و خانومم) تباه نشه؟ چه باید بکنیم. حرف اصلیم اینجاست. اگه مطمئنیم که ما دوتا همدیگه رو واقعن دوست داریم یا به هر دلیل به هیچ وجه نمی تونیم از هم جدا شیم باید به هر طریقی که شده خودمونو توجیه کنیم حتی اگه دیگرون ما رو دیوونه و توجیهاتمون غیر منطق بدونن، یه جورایی رو فکر و احساسات و تصوراتمون کار کنیم و حتی اگه تغییر دادنی هم باشه این تصورات و احساسات و افکارمونو تغییر بدیم تا بتونیم شرایط جدید رو تحمل کنیم و باهاش سازگاری پیدا کنیم. و اگه زندگی و آرامش روحی برامون مهمه اصلن نباید در کار جرح و تعدیل و اصلاح این تصورات و احساسات و باورها ذره ای شک و تردیدکنیم. من اینجا می خوام از حرفایی که در دو بخش قبلیم گفتم کمک بگیرم و بیاد بیارم که همه این باورها و احساسات و آموختینه و این آموختنی بودن هرگز و حتمن به معنی منطقی تر و واجب و ضروری بودن اونا نیست. و استدلال کردیم که خیلی از باورها و تصورات و احساسات ما تحت شرایط خاص اجتماعی ـ تاریخی بوجود اومده و احتمالن این معنی نیست که این باورها و تصورات باید دائمی باشن. ما می تونیم با کار کردن رو احساسات و باورهای خودمون بپذیریم که شونه به شونه یکی دیگه راه رفتن همسرمون و حتی بیشتر و حاد تر از این اگرچه تحملش شاید ساده نباشه ولی دیگه فاجعه ای نیست که بخوایم بخاطرش زندگی و هستی و نیستی و آرامش روحی خودمونو بهم بریزیم و همه چی رو تموم کنیم. ما باید بتونیم به خودمون به قبولانیم که آدما چه زن و چه مرد این قابلیت و پتانسیل رو دارن که خیلی ها رو دوست بدارن و با خیلیا احساس صمیمیت و دوستی کنن و میخوام با یه بیان افراطی تر بگم که باید بپذیریم که ما آدما برخلاف تصور رایج استعداد عاشق شدن به چند نفر رو داریم. اگه بتونیم با کار کردن رو تصورات خودمون باور کنیم که عشق به یه نفر محدود نمیشه و احتمال داره چند نفر رو در بر بگیره و اگه بتونیم بپذیریم که اگه عشق من به خانومم و عشق خانومم نسبت به من و دوستی و محبت و علاقه ما به هم زیبا و دوست داشتنیه (حالا نمیخوام بگم مقدس و متعالیه) عشق و دوستی و محبت و علاقه همسرامون به یکی دیگه غیر ما نیز به همون اندازه زیبا و دوست داشتنی و قابل احترامه راحت تر می تونیم در یه همچین مواقعی تصمیم گیری و عمل کنیم. اگه بپذیریم که حالات ، احساسات و رفتاریی که در سایه این دوستی و علاقه و محبتی که بین همسرانمون با افراد دیگه شکل می گیره شبیه همون حالات و رفتارها و احساساتیه که میون ما و همسرانمونه شاید بتونیم راحتر با مسئله کنار بیاییم. به شریطی که باور کنیم و مطمئن باشیم ما دوتا همدیگه رو واقعن دوست داریم و به هیچ وجه نمی تونیم از هم جداشیم. (لطفن دوستان غیرتی نشن و احساس نکنن که احساساتشون جریحه دار میشه).
حالا می مون مسئله غیرت و ، اخلاق ، و پاکدامنی و احکام شریعت این جور مسائل که باید عرض کنم تمامی حرفایی که در بالا گفته میشه برای تسکین درد درصد بخش بسیار ناچیزی از افراد جامعه است که مبتلا به این مسئله هستن. والا اکثریت جامعه بصورت کنترلی و به کمک نیروی اخلاق فردی و یا اجتماعی و یا تحت تاثیر دستورات دین بری و از این نوع مسائل و روابطند.
خلاصه کن خوش تیپ
ولی خیلی داریم این پایینو نگاه میکنیم... داریم بیخودی دست وپا میزنیم... همه ی این راهکارها یه مدت جواب میده.. حواسمون به ارزشامون باشه... کافیه به ارزش های انسان بودن توجه کرد.. کافیه یکم اون بالا رو نگاه کرد.. خیلی وقت نداریم، پس سالم زندگی کنیم... صادق زنگی کنیم.......
خلاصه کلام چه آقایون چه خانم ها اینا نصیحت نیست ولی پایبند زندگی باشین شما نسبت به هم مسولیت دارین پس فکر و ذکرتون و روی عشق خودتون متمرکز کنین نه نگاه و فکرتئن مال بقیه باشه
بنده خدا این کامنتت خودش یه کتاب میشد
باید چاپش می کردی
نه کامنت بذاری.
اگه خوندن نظرتون در مورد حرفام چی بود
به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
سالها پیروی مذهب رندان کردم
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم
ز دست کوته خود زیر بارم
گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
گر دست دهد خاک کف پای نگارم
در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
واقعا روح زندگی رو تو وجود طرف مقابل میکشن
من شخصا" از اندیشه های میشل فوکو تبعیت نمی کنم و به دوستان هم توصیه می کنم تحت تأثیر ایده های او قرار نگیرند
میتونیم آثار فلاسفه و جامعه شناسان زیادی رو بدون دغدغه خاطر مطالعه کنیم و لزومی نمی بینم که حتما" با ایده ها و دیدگاههای ایشون مسیر زندگی مون رو انتخاب کنیم .
من پیشنهاد می کنم به همه ی دوستان که اصلا هیچ نظری ندن و بیشتر سعی کنند که به مغزهای همایونیشون فشار بیاورند و با دقت کمال این مطلب و پیامدش را رصد کنند و در پی چاره جویی باشند ، نه اینکه همدیگر را مقصر کنیم . امیدوارم که کسی از اظهار نظر بنده ناراحت نشود و این نظر ناچیز ما را درک کند .
امیدوارم روزی برسه که هیچ زن و مردی به هم خیانت نکنن.باور کنید تا وقتی خیانت نبینید نمیتونید درکش کنید خیلی هامون فقط از کلمه "خیانت" وحشت داریم.من هنوز ازدواج نکردم 4 سال پیش وقتی که دانشجو بودم ی دختر به من اظهار علاقه کرد اما من دنبال اینجور دوستیها نبودم اما اون میگفت که دوسم داره و قصد ازدواج داره.آدم عاطفی نیستم اما کم کم احساس خوبی بهش پیدا کردم.بعد از مدتی بر سر مسائلی ارتباط مون قطع شد چن بار ادامه پیدا کرد و آخر تصمیم گرفتیم ک ارتباطمون کاملا قطع کنیم بعد از چن ماه با یکی از دوستام ارتباط پیدا کرده بود
وقتی شنیدم باور کنید دیوانه شدم هزار جور فکر ب ذهنم خورد باور کنید تا چن روز دست و پاهام میلرزیدو.........
حالا فکرش کنید که ما فقط ی کم (خیلی کم بهم از نظر عاطفی وابسته شده بودیم) وای ب حال اونایی که با هم ازدواج کردن و خاطرات خوبی با هم دارن .ببینید اون کسی که خیانت میبینه چه میکشه.بنظرم اگه همون لحظه بمیره خیلی بهتره. من هنوز بعد از 4 سال هر لحظه که یادم میاد همون حالت برام پیش میاد.در آخر از همه دوستان میخام که بدونن با یاد خدا بودن در تمام لحظات زندگی باعث آرامش زندگی میشه و این برای من اتفاق افتاده.و هر وقت ب فکر گناه افتادیم همون لحظه به مرگ هم فکر کنیم و خدای نکرده ب فکر خیانت افتادیم همون لحظه فکر کنیم که همسرمون همون کاری میکنه ک ما میکنیم.با آرزوی خوشبختی برای همه هموطنای عزیزم و همچنین مورد رضایت امام عصر (عج) قرار بگیریم
دقت کردین از تاریخ91/2/4 تا91/3/24 (همین دیروز خودمون) دارید نظر میذارید. به جرات میتونم بگم این جنجال برانگیزترین مطلب برترینها بود.من به مدیر سایت برترینها تبریک میگم.شما گل کاشتی.
(وبرای دوستام که گفتن بهشون خیانت شده بسیار غمگین شدم و عزیزان بدونید کسی که شما رو بازیچه قرار داده خودش یه روز بازیچه دست دیگران خواهد شد)
اگر مثل اجدادمان بودیم و انقدر به خانم ها
آزادی نمیدادیم الان با این مشکلات روبرو نبودیم.
(البته منظور من با خانم های با شاًن واقعی و با ظرفیت و با اصالت نیست, منظورم خانم های خیانت کار است )
در حال حاضر در کشورمان بعضی از خانم ها به خونه شوهر که میرن تازه آزاد میشوند.
و خانواده هم کاملا در این راه موثره.زنانی که خیانت میکنند در خانوادشون بودند کسانی که این رابطه ها رو تجربه کرده اند.یا مادر یا خواهراشون.و عمدتا دختران طلاقی هم هستند.
دوستان به خیلی از عوامل خیانت اشاره کردنند. به نظر من رابطه ی سرد و ابراز نکردن محبت از عوامل مهم خیانت هستند
من خودم یه دخترم و حتی فکر اینکه بخوام یه روزی به شریک زندگیم خیانت کنم تنم رو میلرزونه.به قول دوستان گفتنی حتی اگه آدم در شرایطش هم قرار بگیره ولی فکر اون دنیا و ترس از خدا مانع از این میشه که خیانت کنه.بیاین ایمانمون رو قوی تر کنیم.اگه ذات آدم پست نباشه هیچ وقت خیانت نمیکنه.
هرچند که این بیشتر از سمت آقایونه
واقعا شما نمیتونید درست انتخاب کنید تا مجبور نشید برید دنبال یه نفر دیگه؟
زن داداش من باکسی دوست شده بود.داداشم حرف مارو باور نکرد.
الان دوساله که با ما رفتوآمد نداره داداشم.
حق رو به خانومش داد.
درصورتی که داداش کوچیکم بارها دیده بود زن داداشم با یکی از دوستای داداشم (شوهرش)ارتباط برقرار کرده
حتی خودم .اما فکرمیکردم یه صحبته عادیه.
زن داداشم مخه داداشمو زد گفت خانوادت حرف درست کردن.حالا لطفا نظر بدین.مرسی
زنا کار در قرآن در کنار مشرک و کافر قرارداده شده است.
وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلاً [سورهي الإسراء، آيهي 32]
ترجمه: به زنا نزديك مشويد كه آن همانا زشتكاري و بدترين راه بوده است.
اندكي پيش ازآن، دريك آيهي قرآن كريم كه در وصف مؤمنين آمده بود، زناكاري در كنار بتپرستي و آدمكشي نهاده شده، هشدار داده شده بود كه هركس زنا كند گناهكارِ شايستهي كيفر است:
وَالَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلاَ يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا [سورهي الفرقان، آيهي 68]
ترجمه: كساني كه با الله هيچ خدائي را نميخوانند، و جاني كه الله محترم داشته است را جز بهحق نميكشند، و زنا نميكنند؛ و هركس چنان كند كيفر سختي [در قيامت] خواهد ديد.
و در حدیث داریم که:منبع : سفینه (زنی) ص560
•رسول اکرم (ص) فرموده اند : بعد از شرک به خداوند هیچ گناهی بزرگتر از این نیست که مردی نطفه ی حرام خود را در رحمی که بر او حلال نیست مستقر کند.منبع : مستدرک جلد 2 ص567
• امام صادق (ع) فرمودند : اشدّ عذاب در قیامت برای مردی است که نطفه ی حرام خود را در رحم حرامی قرار دهد.
یا علی
آیه قرانی که آوردین که تبعیضی توش قایل نشده
لیلا جان به نظر من دیگه کاری از شما بر نمیاد امیدوارم که زن داداشت اگر این کارو کرده یه تلنگری خورده باشه ضمنا بهتره برید واسه آشتی پیش قدم شید و عذر خواهی کنید تا روابط هر دو خانواده بهتر بشه برادرت که گناهی نکرده یا این اتفاق دیگه نمیفته که نشون میده عروستون پشیمون شده یا اگرم افتاد برادرتون تجدید نظر میکنه
بهتره بگی عشق است هر چی نامرد
خیلی وقتها آدمها برای انجام وظایف انسانی خود دچار یک همچنین مشکلاتی میشوند ولی عزیز دل بدان که (( هیچ گاه از راستی و درستی خویش آزرده مباش چون همیشه در انتهای هر داستان تو برنده ای))
شما حقیقت را گفتی و روزی برادرتان متوجه این حقیقت خواهد شد و آنروز به خود ببال که در موقع مناسبت واقعیت را گفتی هر چند برایتان تلخ نشست ولی شجاعت گفتنش را داشتید و حتماً ندامتشان را خواهید دید
ضمناً بعضی اوقات با رفتارهای اجتماعی سازنده میتوان از فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی کمک گرفت و با هدایت دیگران و چشم پوشی از خطاها ، طرف را هدایت کرد امیدوارم گفتن شما به برادرتان آخرین راه بوده باشد.
این آماری که شما میگید من نمیدونم کجا اعلام شده اما چیزی رو که ما شاهدشیم کاملا برعکس اینه کافیه فقط یه خانوم باشید تا بفهمید چند درصد آقایون خیانت کارند آقا رامین
متاسفانه امروزه هر گناه یا خطایی از جانب آقایون پذیرفته تر شده و خیلی راحتم توجیه میشه
دلم میخواد نظرتو درباره نظرم بدونم
ببینید واقعا خانمتون چی میخواد
اگر شمارو نمیخواد ترکش کنید
خودتون رو راحت کنید و فرصت زندگی کردن رو به خودتون بدید
مردا همشون خيانت كارند همشون
یکی از دوستام تو توهم بود که شوهرش پاک ترینه ...
اما من میدونم چه جور آدمیه.
مردها از روی هوس خیانت میکنن
اما حتی اگه زنها خیانت کنن حتما 100 تا دلیل داشتن.
کسی که زن ها رو زیر سوال میبره اگه خودش خیانت کنه عیبی نداره .
همه هم مدل صحبت کردنشون مثل دکتران.بابا جمع کنید خودتونو با این طرز فکراتون.
که جالب بود ام خیانت تنها در رابطه خلاصه نمیشه و یا زنی به همسرش
خیانت مرد به مرد و زن به زن نیز وجود دارد اصولا خیانت از هر نوعش بسیار بد است انسان کوچک اگر خیانت نکند چه بکند.
دوستان این یک جمله صادقانه از من است .
من از لحاظ تیپ شغل و کلاس کاری
یک جورهایی از طرف اطرافیانم مورد تحسین هستم .
ولی هرگز با هیچ دختری نتوانستم و نمیتوتنم دوست بشوم
برای انیکه میترسم, اون دختر در اینده همسرم نشود. ,و من شرمنده همسره
اینده ام شوم
و روزی برسد که همسرم از من ببرسد که آیا هیچ دوستی داشتی و من به او دروغ بگوییم. در پایان این تعریف "عاشق و معشوقه " از خودم را تقدیم میکن به شما.
*************************
عاشق ان است برای معشوقه اش جان می دهد
معشوقه ان است به عاشقش جان میدهد
با صداقت کامل
محمد
خدا حفظت کنه
یه پسر ایرونی اصیل
اینکه شما در فکر خیانت نیستی و به بخاطر آینده فرزندت صبر میکنی پیش خدا خیییییییییییلی اجر داری. و مطمئن باش که بهترین جواب رو میگیری. خیلی مردی
ما مرد ها هم خوش خياليم و هم زود باور.
مرگ بر زنی که خیانت میکند
درود بر زنان و مردان وفادار
خطور نمیکرد سر خودم بیاد ...زن هم کمبود داره ازهرلحاظ پس بره سراغ کس دیگه؟این توجیه نمیشه واسه مردهاکه کمبودروبهونه کنن و...افسوس میخورم و ازش متنفرم که زندگیه پاکمو الوده کردواگه وجدانه لعنتیم بزاره تلافی میکنم....افسوس که نمیتونم......
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
نسیم مست وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گلها را
خیانت قصۀ تلخی است اما از که می نالم؟
...
خودم پرورده بودم در حواریّون یهودا را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخا را
کسی را تاب دیدار سرزلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را؟
نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را
چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را