منصـوریان، یحیـی، برانـکو و توقعات بیشتر
با حرفهای سه تن از بازیگران هفته اول لیگ برتر، مسئله دارم! گفتههای این سه، توی کتم نمیرود و مخالفتانگیزی میکند!
خبر ورزشی: با حرفهای سه تن از بازیگران هفته اول لیگ برتر، مسئله دارم! گفتههای این سه، توی کتم نمیرود و مخالفتانگیزی میکند!
اول، يحيي گلمحمدي؛ ذوبآهن بازي را باخته است و درستتر اينكه بگوييم: ...ملوان مسابقه را برده است! ذوبآهن در نيمه نخست سوارتر از حريف نشان داده و در نيمه دوم، پياده، دنبال صاحب خانه دويده است! پياده دويده و بازي را باخته!
گلمحمدي، به صف كساني درآمده كه به ديدن دستهاي پنهان، بيرون از زمين مسابقه نايل ميشوند! آنها كه نتيجهها را نه در زمين و با كوشش خود، بلكه ميپندارند كه بيرون از ميدان رقم ميخورد!
گلمحمدي، به بازي كمتأثير مهدي رجبزاده و قاسم حداديفر، كاري ندارد، به جاي خالي مسعود حسنزاده و تكافتادگي مرتضي تبريزي هم اشاره ندارد؛ چراكه ديوار حاشا بلند است و ديوار دستهاي پنهان، به شدت كوتاه! آيا در تيم ذوبآهن، حسنزاده، مرد ۱۳، ۱۴ دقيقه است؟
دوم، برانكو ايوانكوويچ؛ پرسپوليس دو امتياز خانگي را از دست داد! آقاي برانكو از چگونگي بازي مردانش، اظهار رضايت ميكند! برانكو از چه چيزي راضي است؟ پرسپوليس، در فاز حمله چه كرده است كه ابراز رضايتهاي پروفسور را در پي داشته باشد؟ پرسپوليس، در هنگام دفاع - كليه عمليات بازپسگيري توپ از تيم پديده- كدام عمليات قابل رؤيت را انجام داده است؟ تيم برانكو، براي تسلط بر بازي، براي حفظ توپ، براي ساختن و پديد آوردن صحنهاي كه دلخواه باشد و منجر شود به خلق صحنهاي و پديد آورد لحظهاي براي گل زدن را، چه كرد و چند بار در ايجاد چنين عملياتي، موفق بود؟
پرسپوليس، جز مورد گل اول - سانتر هوشمندانه نوروزي، جايگيري و هجوم فوق دقيق عليپور - در كدام آن از ۹۰ دقيقه مفيد مسابقه، به يك حركت تركيبي اقدامي مؤثر كرد؟ آري، پرسپوليس بازيكناني تيزدو و مرداني سرپنجه داشت ولي فقط همين! خبري از بازي با پيشآگاهي و بيشآگاهي، هيچ نبود!
حرفهاي برانكو ايوانكوويچ، مصرف داخلي داشت! چيزي در حد اين گفته: ...تو خود گويي و خود خندي؛ عجب مرد هنرمندي!
سوم، عليرضا منصوريان؛ نفت تهران، در تبريز، نتيجه بدي نگرفته اما آقاي منصوريان كه حالا نيكخواهان و بدخواهان - و نيز بدخوانان - فراواني دارد، از بازي خوب و خيلي خوب مردانش حرف ميزند! نه از نتيجه كه از بازي! نه از يك امتيازي كه كسبش در تبريز غنيمت است بلكه از نمايش فوتبالي كه به بازي گذاردند!
از منصوريان، كه حالا به شدت زير ذرهبين دقت و موشكافي قرار دارد، ميپرسيم كدام بازي؟ كدام نمايش؟ كدام فوتبال؟
ايمان مبعلي تا دقيقه ۱۸ كه مأمور زدن و ارسال يك ضربه آزاد شد، كجا بود و چه ميكرد؟ پليميكر مخفي بود؟ بازيسازي را دور از چشم همه انجام ميداد؟
درباره وحيد اميري، آش شورتر هم بود! تا حدود دقيقه ۳۰، وحيد اميري، مرد پا به توپ نفت - و اين اواخر، در تيمملي - كجا بود؟ آلكثير تازه ملحق شده را ميديديم! ارسلان مطهري هم خودي نمايان ميكرد اما خبري از شماره ۱۰ و اثري از وحيد اميري نبود. چرا؟ حكمت اين بياثري و تأثيرش در بازي تراكتور و نفت، هر دو با هم چه بود؟
نفت،تا دقيقه ۳۰ و اندي، چند بار توپ را به دست وحيد اميري رساند! آري به دستش و نه به پاهاي هنرمند و ماهر او، در دريبل و فرار پا به توپ! اميري از دقيقه ۲۴ تا دقيقه ۳۰ و اندي سه بار توپ اوت شده را براي پرتاب بلند، به دست گرفت و لاغير و همين!
در تيم نفت، يك ويژگي ديگر هم بارز است: ...تمام تيم آنقدر سريع ميدود كه دلخواه و «پايخواه» ايمان مبعلي است! ايمان مثل بقيه نميدود؛ بقيه خود را با او، ميزان و تنظيم و جور و هماهنگ ميكنند!
آيا منصوريان حق دارد با سليقه اينچنين نازلي، تيمش را بچيند و كوچينگش كند؟
اول، يحيي گلمحمدي؛ ذوبآهن بازي را باخته است و درستتر اينكه بگوييم: ...ملوان مسابقه را برده است! ذوبآهن در نيمه نخست سوارتر از حريف نشان داده و در نيمه دوم، پياده، دنبال صاحب خانه دويده است! پياده دويده و بازي را باخته!
گلمحمدي، به صف كساني درآمده كه به ديدن دستهاي پنهان، بيرون از زمين مسابقه نايل ميشوند! آنها كه نتيجهها را نه در زمين و با كوشش خود، بلكه ميپندارند كه بيرون از ميدان رقم ميخورد!
گلمحمدي، به بازي كمتأثير مهدي رجبزاده و قاسم حداديفر، كاري ندارد، به جاي خالي مسعود حسنزاده و تكافتادگي مرتضي تبريزي هم اشاره ندارد؛ چراكه ديوار حاشا بلند است و ديوار دستهاي پنهان، به شدت كوتاه! آيا در تيم ذوبآهن، حسنزاده، مرد ۱۳، ۱۴ دقيقه است؟
دوم، برانكو ايوانكوويچ؛ پرسپوليس دو امتياز خانگي را از دست داد! آقاي برانكو از چگونگي بازي مردانش، اظهار رضايت ميكند! برانكو از چه چيزي راضي است؟ پرسپوليس، در فاز حمله چه كرده است كه ابراز رضايتهاي پروفسور را در پي داشته باشد؟ پرسپوليس، در هنگام دفاع - كليه عمليات بازپسگيري توپ از تيم پديده- كدام عمليات قابل رؤيت را انجام داده است؟ تيم برانكو، براي تسلط بر بازي، براي حفظ توپ، براي ساختن و پديد آوردن صحنهاي كه دلخواه باشد و منجر شود به خلق صحنهاي و پديد آورد لحظهاي براي گل زدن را، چه كرد و چند بار در ايجاد چنين عملياتي، موفق بود؟
پرسپوليس، جز مورد گل اول - سانتر هوشمندانه نوروزي، جايگيري و هجوم فوق دقيق عليپور - در كدام آن از ۹۰ دقيقه مفيد مسابقه، به يك حركت تركيبي اقدامي مؤثر كرد؟ آري، پرسپوليس بازيكناني تيزدو و مرداني سرپنجه داشت ولي فقط همين! خبري از بازي با پيشآگاهي و بيشآگاهي، هيچ نبود!
حرفهاي برانكو ايوانكوويچ، مصرف داخلي داشت! چيزي در حد اين گفته: ...تو خود گويي و خود خندي؛ عجب مرد هنرمندي!
سوم، عليرضا منصوريان؛ نفت تهران، در تبريز، نتيجه بدي نگرفته اما آقاي منصوريان كه حالا نيكخواهان و بدخواهان - و نيز بدخوانان - فراواني دارد، از بازي خوب و خيلي خوب مردانش حرف ميزند! نه از نتيجه كه از بازي! نه از يك امتيازي كه كسبش در تبريز غنيمت است بلكه از نمايش فوتبالي كه به بازي گذاردند!
از منصوريان، كه حالا به شدت زير ذرهبين دقت و موشكافي قرار دارد، ميپرسيم كدام بازي؟ كدام نمايش؟ كدام فوتبال؟
ايمان مبعلي تا دقيقه ۱۸ كه مأمور زدن و ارسال يك ضربه آزاد شد، كجا بود و چه ميكرد؟ پليميكر مخفي بود؟ بازيسازي را دور از چشم همه انجام ميداد؟
درباره وحيد اميري، آش شورتر هم بود! تا حدود دقيقه ۳۰، وحيد اميري، مرد پا به توپ نفت - و اين اواخر، در تيمملي - كجا بود؟ آلكثير تازه ملحق شده را ميديديم! ارسلان مطهري هم خودي نمايان ميكرد اما خبري از شماره ۱۰ و اثري از وحيد اميري نبود. چرا؟ حكمت اين بياثري و تأثيرش در بازي تراكتور و نفت، هر دو با هم چه بود؟
نفت،تا دقيقه ۳۰ و اندي، چند بار توپ را به دست وحيد اميري رساند! آري به دستش و نه به پاهاي هنرمند و ماهر او، در دريبل و فرار پا به توپ! اميري از دقيقه ۲۴ تا دقيقه ۳۰ و اندي سه بار توپ اوت شده را براي پرتاب بلند، به دست گرفت و لاغير و همين!
در تيم نفت، يك ويژگي ديگر هم بارز است: ...تمام تيم آنقدر سريع ميدود كه دلخواه و «پايخواه» ايمان مبعلي است! ايمان مثل بقيه نميدود؛ بقيه خود را با او، ميزان و تنظيم و جور و هماهنگ ميكنند!
آيا منصوريان حق دارد با سليقه اينچنين نازلي، تيمش را بچيند و كوچينگش كند؟
پ
ارسال نظر