نقشه دختر جوان علیه رقیب عشقی اش
ساعت ۱۱ شب ۲۵ آبان ماه سال جاری دختر جوانی با چهره‌ای آشفته و در حالی که ترس در چشمانش موج می‌زد نزد پلیس ادعا کرد دقایقی پیش از اسارتگاه مرد جوانی رهایی یافته است.
روزنامه ایران: ساعت ۱۱ شب ۲۵ آبان ماه سال جاری دختر جوانی با چهره‌ای آشفته و در حالی که ترس در چشمانش موج می‌زد نزد پلیس ادعا کرد دقایقی پیش از اسارتگاه مرد جوانی رهایی یافته است.
این دختر ۲۴ ساله که سحر نام دارد به مأموران گفت: ساعت ۱۰ شب بود که سوار بر خودروی نامزدم در غرب تهران بودیم و در کنار بزرگراه پارک کرده و سرگرم صحبت بودیم که مرد جوانی با زدن به شیشه از همسرم خواست تا از خودرو پیاده شود.مرد غریبه ابتدا درباره نسبت مان سؤال کرد که با دیدن حلقه‌های دستمان ابتدا سکوت کرد و سپس با عصبانیت با همسرم درگیر شد و با تهدید چاقو مرا از خودرو پیاده کرد و با سوار کردن بر خودرو مرا ربود.التماسش می‌کردم که رهایم کند اما مرد غریبه بی‌توجه به حرف‌هایم به مسیرش ادامه داد تا اینکه وارد گاراژی در جنوب تهران شد.
مرگ را پیش روی خودم می‌دیدم و این مرد با ناسزاگویی با چاقویی که در دستش بود ضرباتی به من زد و تا جایی که می‌شد کتکم زد و این در حالی بود که می‌گفتم مرا اشتباه گرفته است و از وی می‌خواستم دست از کتک کاری‌هایش بردارد.
دختر جوان در حالی که اشک می‌ریخت ادامه داد: دقایقی گذشت و مرد جوان آرام شد و در تماس تلفنی ادعا کرد که دختر جوان را گرفته است و فکر می‌کند ادب شده باشد و یک ساعت منتظر ماند تا اینکه دختر جوانی وارد گاراژ شد و با دیدن من لبخندی زد و گفت من دیگر کاری به او ندارم.پس از رفتن دختر جوان، مرد غریبه مرا دوباره سوار بر خودرویش کرد و در مسیری خلوت و تاریک از خودرو به بیرون پرتم کرد و با سرعت پا به فرار گذاشت.
بدین ترتیب بازپرس بستان‌زاده از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی این سناریوی مرموز وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ زوج جوان رفته و پس از شنیدن اظهارات سحر به محلی که دختر جوان ربوده شده رفته و با تجسس‌های گسترده دوربین‌های راهنمایی و رانندگی را مورد بررسی قرار دادند و خیلی زود موفق شدند شماره پلاک خودروی مرد غریبه را به دست آوردند.مأموران در این مرحله موفق شدند آدرس مخفیگاه صاحب خودرو را ردزنی کنند و اوایل آذرماه با اقدامی غافلگیرانه اشکان ۲۸ ساله دستگیر شد.
اشکان در اعترافات ابتدایی ادعا کرد که صاحب یک مغازه بوتیک است و از ماجرای آدم ربایی دختر جوان بی اطلاع است اما وقتی سحر پیش روی وی قرار گرفت و وی را همان مرد شکنجه گر معرفی کرد کافی بود تا اشکان لب به اقرار باز کند.
این پسر به مأموران گفت: به خاطر محیط کاری ام در روز با افراد زیادی آشنا می‌شوم تا اینکه چندی پیش دختر جوانی که یکی از مشتریان ثابتم است با چهره ای ناراحت به مغازه‌ام آمد و پس از خرید شروع به صحبت کرد و از ماجرای شکست عشقی اش حرف زد.
وی گفت: دختر جوان ادعا کرد مدت‌ها با پسر جوانی دوست بوده و قصد داشتند با هم ازدواج کنند که چند روز پیش متوجه میشود که پسر جوان برای ازدواج به خواستگاری دختر جوانی رفته است. شنیدم که پسر جوان قصد دارد تا با دختر دیگری ازدواج کند و از همین حرف‌ها بود که دختر آشنا نقشه انتقام‌گیری از زوج جوان را طراحی کرد و با پرداخت ۲۰۰ هزار تومان از من خواست تا نقشه اش را اجرا کنم.
اشکان ادامه داد: سوار بر خودرویم به تعقیب خودروی گرانقیمت پسر جوان افتادم و زمانی که در کنار بزرگراه توقف کردند به بهانه اینکه آنها چه نسبتی با هم دارند به سمت خودرویشان رفتم و پس از درگیری با تهدید چاقو دختر جوان را سوار بر خودرویم کرده و با سرعت پا به فرار گذاشتم.وی افزود: پس از شکنجه با دختر جوان که از او دستور گرفته بودم تماس گرفتم و وی پس از حضور در گاراژ و دیدن دختر جوان خواست تا او را آزاد کنم و این در حالی بود که فکر نمیکردم این اتفاقات باعث شود تا پلیس به دنبالم بیاید.
بنا به این گزارش، با اعترافات جوان اجیر شده برای انتقام گیری عشقی کارآگاهان به دستور بازپرس بستان زاده برای دستگیری دختر جوان که طراح اصلی این ماجرا است وارد عمل شده اند.
این دختر ۲۴ ساله که سحر نام دارد به مأموران گفت: ساعت ۱۰ شب بود که سوار بر خودروی نامزدم در غرب تهران بودیم و در کنار بزرگراه پارک کرده و سرگرم صحبت بودیم که مرد جوانی با زدن به شیشه از همسرم خواست تا از خودرو پیاده شود.مرد غریبه ابتدا درباره نسبت مان سؤال کرد که با دیدن حلقه‌های دستمان ابتدا سکوت کرد و سپس با عصبانیت با همسرم درگیر شد و با تهدید چاقو مرا از خودرو پیاده کرد و با سوار کردن بر خودرو مرا ربود.التماسش می‌کردم که رهایم کند اما مرد غریبه بی‌توجه به حرف‌هایم به مسیرش ادامه داد تا اینکه وارد گاراژی در جنوب تهران شد.
مرگ را پیش روی خودم می‌دیدم و این مرد با ناسزاگویی با چاقویی که در دستش بود ضرباتی به من زد و تا جایی که می‌شد کتکم زد و این در حالی بود که می‌گفتم مرا اشتباه گرفته است و از وی می‌خواستم دست از کتک کاری‌هایش بردارد.
دختر جوان در حالی که اشک می‌ریخت ادامه داد: دقایقی گذشت و مرد جوان آرام شد و در تماس تلفنی ادعا کرد که دختر جوان را گرفته است و فکر می‌کند ادب شده باشد و یک ساعت منتظر ماند تا اینکه دختر جوانی وارد گاراژ شد و با دیدن من لبخندی زد و گفت من دیگر کاری به او ندارم.پس از رفتن دختر جوان، مرد غریبه مرا دوباره سوار بر خودرویش کرد و در مسیری خلوت و تاریک از خودرو به بیرون پرتم کرد و با سرعت پا به فرار گذاشت.
بدین ترتیب بازپرس بستان‌زاده از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی این سناریوی مرموز وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ زوج جوان رفته و پس از شنیدن اظهارات سحر به محلی که دختر جوان ربوده شده رفته و با تجسس‌های گسترده دوربین‌های راهنمایی و رانندگی را مورد بررسی قرار دادند و خیلی زود موفق شدند شماره پلاک خودروی مرد غریبه را به دست آوردند.مأموران در این مرحله موفق شدند آدرس مخفیگاه صاحب خودرو را ردزنی کنند و اوایل آذرماه با اقدامی غافلگیرانه اشکان ۲۸ ساله دستگیر شد.
اشکان در اعترافات ابتدایی ادعا کرد که صاحب یک مغازه بوتیک است و از ماجرای آدم ربایی دختر جوان بی اطلاع است اما وقتی سحر پیش روی وی قرار گرفت و وی را همان مرد شکنجه گر معرفی کرد کافی بود تا اشکان لب به اقرار باز کند.
این پسر به مأموران گفت: به خاطر محیط کاری ام در روز با افراد زیادی آشنا می‌شوم تا اینکه چندی پیش دختر جوانی که یکی از مشتریان ثابتم است با چهره ای ناراحت به مغازه‌ام آمد و پس از خرید شروع به صحبت کرد و از ماجرای شکست عشقی اش حرف زد.
وی گفت: دختر جوان ادعا کرد مدت‌ها با پسر جوانی دوست بوده و قصد داشتند با هم ازدواج کنند که چند روز پیش متوجه میشود که پسر جوان برای ازدواج به خواستگاری دختر جوانی رفته است. شنیدم که پسر جوان قصد دارد تا با دختر دیگری ازدواج کند و از همین حرف‌ها بود که دختر آشنا نقشه انتقام‌گیری از زوج جوان را طراحی کرد و با پرداخت ۲۰۰ هزار تومان از من خواست تا نقشه اش را اجرا کنم.
اشکان ادامه داد: سوار بر خودرویم به تعقیب خودروی گرانقیمت پسر جوان افتادم و زمانی که در کنار بزرگراه توقف کردند به بهانه اینکه آنها چه نسبتی با هم دارند به سمت خودرویشان رفتم و پس از درگیری با تهدید چاقو دختر جوان را سوار بر خودرویم کرده و با سرعت پا به فرار گذاشتم.وی افزود: پس از شکنجه با دختر جوان که از او دستور گرفته بودم تماس گرفتم و وی پس از حضور در گاراژ و دیدن دختر جوان خواست تا او را آزاد کنم و این در حالی بود که فکر نمیکردم این اتفاقات باعث شود تا پلیس به دنبالم بیاید.
بنا به این گزارش، با اعترافات جوان اجیر شده برای انتقام گیری عشقی کارآگاهان به دستور بازپرس بستان زاده برای دستگیری دختر جوان که طراح اصلی این ماجرا است وارد عمل شده اند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
حرومزاده میگه فکر نمیکردم این اتفاقات باعث شود تا پلیس به دنبالم بیاید.
خاک تو سر فقط واس دویس تومن؟چطور بوتیک داریه که کارشو تعطیل کرده
از اون پسر بي غيرت اول چه خبر ؟!
هر کدام از دختر وپسرا باید 200ضربه شلاق و6ماه زندانی بشن
امان از بی شوهری!!!!
پاسخ ها
ربطی به بی شوهری نداره امان از مردای نامردی که با احساسات دخترای مردم بازی می کنند امان از سادگی دخترا که هنوز به گرگ بودن مردای جامعه مون پی نبردن و امان از دل دخترا که با تمام نامردی که در حقشون میشه باز نمی تونن به پسری که بهشون نارو زده آسیبی برسونن و با ضربه زدن به دختر بیچاره دیگه دق و دلی خودشونو در میارن
اگه جا داشت هزارتا منفی به امیر عباس میدادم و 1000 تا مثبت به جواب یوزر
چقدر جوان ؟؟؟؟
دختر جوان. پسر جوان. دختر ديگر جوان. مرد جوان. جوان . جوان . جواااااان
پاسخ ها
بیست تا لایک طلبت... هیشکی به فکر جوانا نیست...
خاک تو سرت که با طناب پوسیده یک دختر رفتی ته چاه! خوش بگذره!
متأسفانه بعضی از دختران هوسران و بی وجدان سعی ميكنند زندگی آقايان متأهل را خراب كنند و در اين راه به هيچ زن يا دختری هم رحم نميكنند .
پاسخ ها
ترا خدا یه خورده انصاف داشته باشین تعدادی از آقایون هستن که خیلی گرگ صفتانه با زندگی دخترا بازی می کنن در این مورد خاص هم مقصر اصلی اون پسر بی صفت هست و هر دو دختر قربانی هرزگی اون هستن
چنانچه با نگرش به اصل پیشگیری به صراحت در رسانه های ملی از نوع رفتارهای قانونی پس از اینگونه ماجراها صحبت و افکار جوانانی که قرار است به دلائل واهی در این مباحث پا بگذارند روشن باشد میشود درصدی از این جرائم را کم و در مقابل باقی موارد نیز با بخرج دادن شدت عمل بسیار سنگین پلیسی و قضائی آنها را وادار به انجام ندان این جرائم وادار کرد ، تا ضرب شصت قانونی نباشد این اراذل و اوباش اینگونه برای نوامیس مردم ایجاد مزاحمت کرده و بخود میگویند که با تحمل حداکثر دو ماه حبس و چند ضربه شلاق و دوزار جریمه خلاص میشوند ، از قانون و ضابطین قانونی درخواست شدت عمل سنگین داریم .
وا عشقه کار نمیشه کرد بعدشم پسره هرزه به چند نفر قول ازدواج داده ول کرد ه مطمین باشین با اینم همین کارو میکرد ولش میکرد میرفت پسره احمق دختر مردم گذاشته ببره بعدشم نه به پلیس اطلاع داده ن دنبال ادم ربا رفته میخواسته خودشو از دست اینم راحت کنه والااااااااااا مردم مردای قدیم.....
خداییش اسپیلبرگ و فورد کاپولا و امثالهم برا نوشتن فیلمنامه های جنایی یه ویزای شش ماهه بگیرن برای ایران دست پر برمیگردن
200 هزار تومن پول ی شام و ناهار نمیشه چقدر بعضی از مردها نادان هستن و زود اسیر هوس و شهوت میشن
دم دختره که اجیر کرده بوده اینو گرم.پسرای ایرانی یاد گرفتن خیانت کنن و دخترا همیشه هیچی نگن قانونم که هیچوقت به نفع دخترا نیست خودمون باید دست به کار بشیم و انتقام بگیریم.ببین پسره چه عوضی ای بوده حتما یه بلایی سر اولیه آورده بوده ولی بهتر بود خود پسره رو ادب میکرد چون اون دختره هم چهار روز دیگه سرنوشت همین یکی رو داره با این پسر مزخرف
خاک برسر این پسر که بازیچه دست این دختر شد دختره خودش رفت تورو به روزگار سیاه نشوند به قول اقا امید خوش بگذره بایی بای
به درک خیانت کنن مگه پسرا چ تحفه ای هسن خودشونم همیشه فک میکنن خیلی ادم مهم و دخترا براشون میمرن پس بذارین تو خیالاتشون تا همون حدشون بمونن هنوز میخوایم ناراحتم بشیم بیخیال هرچی بشن اخرش یه مشت خاک میشن مث ما زیر خاک دروغ میگم ؟
خدایی خیلی خندیدم دمه پسره گرم معلوم نیست چند نفرو سر کار گذاشته وعده ازدواج .منم الان فعلانه به چهار نفر قول ازدواج دادم انشالله ببینیم با چندمین جی افمون ازدواج میکنیم.خخخخخخخخخ
پاسخ ها
خاک توو سرت عقده ای
دخترایی که نمیدونن این همه آیه و حدیث که خداوند درباره حجاب و حیا و عفت براشون فرستاده فقط و فقط برای حفظ عزت و احترام و حفظ حرمتشونه ، حقشونه ملعبه دست امثال شما بشن.
البته امیدوارم قبل گرفتار شدن خداوند خودش به راه راست هدایتشون کنه.
خداوند آخر و عاقبت همه مون رو بخیرکنه ...
رامتین دومین +رو به خاطر صداقت من بهت دادم تا میتونی حالشوببر
خاک بر سر هرچی دختر هرزه وپسر هرزه من بودم همشون زنده زنده آتیش میزدم
واقعاک همچین پسرایی روباید زنده ب گورکرد...ولی دختراهم حقشونه ک ب همه نامرد اعتمادمیکنن
اون پسره نامرد کثافت خیانت کرده چرا کتکشو باید یه دختر بدبخته دیگه بخوره که روحشم خبر نداره!!! پسره بی غیرت خودش خوب میدونسته چه ریگ هایی به کفشش داره که حتی جلوی چشمش نامزدشو دزدیدن بردن نرفته به پلیس خبر بده..... پیش خودش گفته به درک این نشد از فردا با یکی دیگه. اینجا هم که نوشته ماشین مدل بالا و گران قیمت!! دیگه حله.... تقصیر از خود دختراس که خیلی زود به هر بی سرو پایی که با پول باباهه یه تیپ و ماشین برای خودشون جور کردن دل میبندن
این انصاف نبود اون نامزده رفته گند زده تو بسات چرا این سحر خانم باید کتکش رو بخوره اگه اون دختر گیرم میومد...
انسانی نتواند بر امیال جنسی خود فائق شود باید منتظر هر عقوبتی باشد
متاسفانه توی جامهه ما مد شده هرکی باافتخار میگه این عشقمه یادمون رفته ما در جامهه اسلامی زندگی میکنیم چه معنی داره یک دختر بایک پسر نامحرم رابطه داشته باشه وبالعکس
اووووووون 200 تومن پوله چی شد بلاخره!!!
دخترای پول پرست دنبال معرفت باشید نه پول