امیرحسین رستمی، خوش تیپ ترین مرد سال

مجله زندگی ایده آل - محمد حسین‌زاده، مصطفی رفعت: اگر می‌خواهید یك آدم اكتیو و فعال به معنای واقعی كلمه را ببینید، سری به امیرحسین رستمی بزنید كه به شدت در این زمینه سرآمد است. او نه‌تنها در عرصه بازیگری یك چهره محبوب و پركار است که در عرصه ورزش نیز بسیار حرفه‌ای فعالیت می‌كند، كارهای تجاری انجام می‌دهد، در امور خیریه حضوری مداوم و فعال دارد، مدتی است كه كارهای مطبوعاتی می‌كند و در كنار همه این فعالیت‌ها، همیشه خانواده برایش در اولویت قرار دارد و به گفته خودش تمام این كارها را انجام می‌دهد تا از بودن در كنار خانواده‌اش لذت ببرد.

او كه حالا ۴۰ سالگی را هم رد كرده است - هرچند اصلا به ظاهرش نمی‌خورد!- نگاهی خاص و جالب به زندگی و پیرامون خود دارد. او در ایام نوروز با سریال« دودكش ۲ » بار دیگر ساعاتی شاد را برای شما رقم خواهد زد، در این مصاحبه از هر دری صحبت كرده و از ایده‌آل‌هایش گفته است.


ساخت سریال به سبك جهانی

در جهان این یك موضوع عادی است كه وقتی سریالی را مردم بپسندند و كاراكترهای آن را بپذیرند، فصل‌های بعدی آن ساخته شود ولی در كشور ما برعكس بود و وقتی سریالی می‌گرفت سریع آن را تعطیل می‌كردند كه مبادا افت كند. ولی خوشبختانه الان چندسالی هست كه این اتفاق در كشورمان هم رخ داده و نگاه‌ها عوض شده است و حالا سریالی كه بین مردم طرفدار دارد و مورد توجه واقع شده، فصل‌های بعدی آن هم ساخته می‌شود و این یك اتفاق خوب است.

كار سخت نویسنده سریال

برای ساخت سریال‌های دنباله‌دار قاعدتا كار كارگردان و بازیگران نسبتا آسان‌تر است چرا كه این فضا و نقش‌ها را یك بار تجربه كرده‌اند ولی نویسنده، كار بسیار سختی دارد چرا كه حالا باید وارد چالش شود و كاری را بنویسد كه اگر بالاتر از فصل قبلی نیست، حداقل پایین‌تر هم نباشد.

ضمن اینكه قسمت اول « دودكش » بهترین سریال ماه رمضان شده بود و همین موضوع باز هم كار را سخت‌تر می‌كرد. زمانی‌كه « دودكش۲ » را كلید زدیم با ۲ قسمت شروع كردیم ولی به هر صورت از روند كار و استقبال مردم باخبر بودیم. ضمن اینكه ما نویسنده قسمت اول را در اختیار نداشتیم و برزو نیك‌نژاد مشغول كار خودش بود و این موضوع كار را سخت‌تر می‌كرد. ولی خوشبختانه با تعقل و تاملی كه بین كارگردان و تهیه‌كننده كار بود، بهترین گزینه، یعنی كوروش نریمانی برای نگارش فصل دوم انتخاب شد كه نه‌تنها از فضای « دودكش » دور نبود بلكه خودش صاحب ‌سبك بود.

چند سال بعد از دودكش

حدود ۳سال از ساخت فصل اول « دودكش » گذشته و داستان « دودكش۲ » هم مشمول گذر زمان شده است. البته این را در داستان مستقیم نمی‌گوییم ولی به هر صورت تغییراتی در زندگی، خانه و حتی بزرگ شدن بچه‌ها ایجاد شده است كه این گذر زمان برای بیننده محرز باشد و متوجه شود كه مدتی از آن زمان گذشته است.

لذت در كنار خانواده بودن

خیلی‌ها فكر می‌كنند من دائم سر كار هستم ولی واقعا این طور نیست. خیلی كم پیش می‌آید كه من به صورت همزمان روی دو فیلم كار كنم چون خودم از این موضوع دوری می‌كنم و دوست ندارم. در این بین تمام تلاشم را می‌كنم كه به زندگی‌ام برسم. ورزش می‌كنم، طبق برنامه‌ام با ارشیا تنیس و شنا می‌روم، مسافرت با خانواده را دارم، رستوران رفتن و گردش را دارم و... اصلا من كار می‌كنم كه بتوانم از زندگی و دركنار خانواده بودن لذت ببرم. وقتی كار می‌كنم، تمام چیزی كه من را آرام می‌كند آن لحظات بعد از كار است كه در كنار خانواده‌ام باشم، با آنها مسافرت بروم، با ارشیا در زمین تنیس باشم یا در كنار دوستانم باشم.

همه دوستان صمیمی من

من دوستان سینمایی خیلی محدودی دارم. فرهاد آییش، همایون ارشادی، سامان مقدم، مصطفی زمانی، علی قربان‌زاده، حسین سهیلی‌زاده و حسن فتحی نزدیك‌ترین دوستان من در این عرصه هستند و اتفاقا اینها آدم‌هایی هستند كه مثل خودم اهل ‌مهمانی و پارتی نیستند! اما در این بین اكثر دوستان من خارج از حیطه سینما هستند. آنها دوستان دوران دبیرستان و دانشگاه هستند كه سال‌هاست با هم دوست هستیم، با هم بزرگ شده‌ایم، شرایطی مشابه داریم و همه حالا صاحب همسر و فرزند هستیم.

من ۴۰ ساله هستم!؟

حدود یكی‌، دو ماه است كه ۴۰سالگی را رد كرده‌ام و دوست دارم ۴ تا ۵ سال روی همین سن بمانم. (باخنده) بهنام تشكر می‌گوید ۲سال از من كوچك‌تر است! شما باور می‌كنید؟ حتی كاری به ما پیشنهاد شد كه بهنام نقش پدر من را بازی كند. (باخنده) ولی بهنام قبول نكرد! ولی واقعا این را بگویم كه آرام زندگی می‌کنم و اگر بخواهم راحت‌تر بگویم: « مثل آدم زندگی می‌كنم. » به خودم، به روحم و به بدنم احترام می‌گذارم. ورزش خیلی در زندگی من مهم است.

روحیه فان داشتن و طنز بودن خیلی در زندگی من مهم بوده و اینكه با دنیای پیرامون خودم در صلح هستم واقعا در زندگی من نقشی اساسی دارد و روی زندگی من تاثیر داشته است. خیلی صلح‌طلب هستم و با كسی مشكل ندارم. حوصله حواشی و شایعات را ندارم و همه اینها باعث شده تا آرامش داشته باشم و شاید به همین دلیل است كه خیلی به من نمی‌خورد كه ۴۰ ساله باشم. (باخنده)


گلزار خوش‌تیپ‌تر از من

جدا از اینكه محمدرضا گلزار دوست صمیمی من است، شخصا گلزار را خوش‌تیپ‌ترین بازیگر سینمای ایران می‌دانم و به ‌نظرم او در این زمینه بلامنازع است چرا كه او واقعا به لباس‌هایش اهمیت می‌دهد و خیلی حرفه‌ای روی این موضوع كار می‌كند.

خیلی جون‌دوست هستم!

من خیلی آدم جون‌دوستی هستم و معمولا سر صحنه فیلم‌ها غذا نمی‌خورم! دلیلش هم این است كه به سلامتی و تغذیه‌ام اهمیت می‌دهم. جالب است بدانید كه غذای رژیمی در سر فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی یعنی اینكه فقط برنج نداشته باشد! بنابراین با اینكه آدم خوش‌خوراكی هستم ولی سعی می‌كنم غذاهای این چنینی نخورم چون به سلامتی‌ام اهمیت می‌دهم و بیشتر اوقات یا از خانه غذا می‌آورم یا از بیرون غذای مناسب تهیه می‌كنم.

اولویتی به نام خانواده

حضور یك همسر فداكار، باشعور، اصیل و تحصیلكرده در زندگی من تاثیر زیادی داشته است و نقش او را نمی‌توانم در زندگی‌ام انكار كنم. این را كه همسرم از زندگی با من راضی است باید از خودش بپرسید ولی احساس می‌كنم ارتباط بین زن و شوهر باید دوطرفه باشد كه ادامه پیدا كند.

زندگی مشترك ما ۱۷ساله شده است و حس می‌كنم قطعا حس دوطرفه‌ای بین ما وجود داشته است. من نمی‌گویم كه مرد كامل و بدون نقصی بوده‌ام چون من ‌هم انسان هستم و قطعا اشتباهاتی در زندگی‌ام داشتم ولی مهم‌ترین موضوع این است كه وقتی « اولویت » شما خانواده‌تان باشد، می‌شود از بعضی چیزها هم چشم‌پوشی كرد. وقتی همسر شما این را درك می‌كند كه اولویت شماست، قطعا از بعضی از كاستی‌ها و اشتباهات شما چشم‌پوشی می‌كند و می‌گذرد.

ارشیا جوجویی نیست!

به شدت به كارهای پسرم اهمیت می‌دهم و مثل عقاب بالای سرش هستم. ارشیا خیلی بچه باشعوری است و اگر با او صحبت كنید، متوجه می‌شوید كه چقدر بیشتر از سن و سالش می‌فهمد. اهل تماشای كارتون نیست و تنها انیمیشنی كه نگاه می‌كند « تن‌تن » است چون آن را هم من دوست دارم. اتفاقا او فیلم‌هایی را كه من دوست دارم نگاه می‌كند. دائم منتظر سریال « شهرزاد » است و آن را دنبال می‌كند. اصلا مدل جوجویی نیست! با همدیگر ورزش می‌كنیم و تنیس و شنا تفریح اصلی من و ارشیاست.

شباهت دایی و خواهرزاده

ارشیا اگر در حال حاضر چیزی است كه من راضی هستم، به واسطه حضور یك مادر تحصیلكرده، امروزی و دلسوز است كه شاید بیشتر از ۷۰درصد از وظیفه تربیت ارشیا را برعهده داشته است چرا كه من در نهایت و با توجه به مشغله كاری، بتوانم ۳۰درصد از مسائل تربیتی و تحصیلی ارشیا را مدیریت كنم و بقیه همه برعهده همسرم است. خیالم راحت است كه وقتی من در خانه نیستم، برادر همسرم، كیومرث الستی در كنار همسرم حضور دارد و با اینكه همه پدرها دوست دارند پسرشان شبیه خودشان باشد، آرزوی من این است كه ارشیا شبیه دایی‌اش شود.

حس عجیب عید نوروز

من بعد از ۳۰سالگی حس عجیبی نسبت به دو اتفاق پیدا كرده‌ام: یكی روز تولدم و دیگری عید نوروز. روز تولدم به این دلیل كه حس می‌كنم یك سال دیگر پیرتر شده‌ام و برعكس سال‌هایی كه ۲۰ساله بودم و دوست داشتم زودتر زمان بگذرد و بزرگ‌تر شوم، حالا از این گذر سال‌ها دلگیر می‌شوم. عید نوروز هم همین طور و واقعا لحظه تحویل ‌سال دلم می‌گیرد. از اینكه یك سال دیگر سپری شد و من چه كارهایی كرده‌ام و چه كارهایی نكرده‌ام و...


خودم بهاری هستم...

عاشق بهار و تابستان، گرما، رنگ، گل و طبیعت هستم. پاییز و زمستان زیاد در مدل من نیست! حتی لباس‌های تابستانی را دوست دارم. من مثل روحیه‌ام كاملا بهاری هستم و عاشق عید نوروز و فصل بهار. اینكه می‌گویم لحظه تحویل سال دلم می‌گیرد، صرفا مربوط به همان موضوع است وگرنه عاشق عید نوروز هستم و اتفاقا سعی می‌كنم با قرآن خواندن و دعا كردن در لحظه تحویل‌ سال آن حس دلگیری را در خودم از بین ببرم. خدا را شكر می‌كنم كه یك سال دیگر هم گذشت و خانواده‌ام در كنارم هستند و آنها را برای من نگه داشته است. برای كشورم دعا می‌كنم و برای مردمم آرامش می‌خواهم.

خانه‌تكانی هم می‌كنم!

اگر پیش از عید در خانه باشم و سركار نباشم، در خانه‌تكانی هم كمك می‌كنم. اصولا آدمی نیستم كه از چیزی بزنم و كم‌كاری كنم. به هر حال هر كسی می‌داند كه فارغ از كار كردن، در خانه نیز وظایفی دارد و من به شدت روی این موضوع حساس هستم كه در وظایفم در خانه اصلا كم‌كاری نكنم، كما اینكه من هرگز در كار هم كم‌كاری نكردم.

اهمیت به لباس و پوشش

خوش‌پوشی و لباس برای من خیلی اهمیت دارد و دوستان نزدیك من می‌دانند كه عینك و ساعت جزو مریضی‌های من است! به شدت به ظاهرم اهمیت می‌دهم و برایم مهم است كه لباس‌هایی بپوشم كه برازنده و درست باشند. به تازگی هم با یك برند معتبر لباس كه آلمانی است و به تازگی وارد ایران شده، همكاری‌ام را آغاز كرده‌ام و به عنوان سفیر و مشاور ماركتینگ آنها فعالیت می‌كنم.

از آنجا كه من به عنوان سفیر كودكان كار با كودكان بی‌سرپرست خیلی در ارتباط هستم از این برند خواسته‌ام كه به وظایف اجتماعی و حمایتی خود عمل كنند و با اینكه یك برند خارجی هستند این را پذیرفته‌اند كه به عنوان حامی كودكان كار، زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست و دیگر موسسات خیریه، همكاری داشته باشند و من حلقه اتصال این برند به موسسات خیریه هستم كه البته این موضوع جزو وظایف همه برندهای معتبر جهان است كه به دلیل اهمیتی كه مردم به آنها می‌دهند، آنها هم در قبال جامعه و مردم وظایفی دارند كه باید به آنها عمل كنند.