۳۱۸۶۲۵
۲۳ نظر
۵۰۰۹
۲۳ نظر
۵۰۰۹
پ

تصمیمی عاشقانه برای ازدواج با یک اعدامی

سناریوی عاشقانه الهام در زندان کلید خورد. زمانی که برای ملاقات با برادرش به زندان می‌رفت، آن‌جا بود که به یک دلداده واقعی تبدیل شد؛ آن هم دلدادگی به پسری که به اتهام یک جنایت در آستانه اعدام قرار دارد. تصمیم سختی بود.

روزنامه شهروند: سناریوی عاشقانه الهام در زندان کلید خورد. زمانی که برای ملاقات با برادرش به زندان می‌رفت، آن‌جا بود که به یک دلداده واقعی تبدیل شد؛ آن هم دلدادگی به پسری که به اتهام یک جنایت در آستانه اعدام قرار دارد. تصمیم سختی بود.

ولی بالاخره الهام فکرهایش را کرد و احساس کرد که دیگر نمی‌تواند بدون این پسر زندگی کند. برای همین تصمیم خودش را گرفت. ازدواج با این اعدامی، تصمیم عجیب و عاشقانه این دختر جوان بود. مراحل آشنایی تا خواستگاری در همان زندان صورت گرفت. پسر جوان که این روزها در لیست سیاه اعدام قرار گرفته است، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که در اوج ناامیدی، ملاقات با دختری جوان این چنین زندگی‌اش را در آستانه امیدواری قرار بدهد.

الهام می‌خواهد با این متهم به قتل ازدواج کند تا شاید بتواند او را از اعدام نجات دهد. هم خودش و هم خانواده‌اش قلبا به این وصلت راضی هستند. وصلت با پسری که اگر نتواند رضایت خانواده اولیای دم را جلب کند، چند روز دیگر بیشتر زنده نمی‌ماند. اما این موضوع الهام را از تصمیمش منصرف نمی‌کند. حتی او را دچار تردید هم نکرده است.

الهام برای ازدواج با این اعدامی به دادسرای جنایی رفت و اجازه گرفت. او که قرار است روز تولد امام علی (ع) به عقد دایم این پسر اعدامی دربیاید، صبح روز گذشته بار دیگر برای دریافت اجازه نهایی به دادسرای جنایی رفت و در دیدار با شهریاری، رئیس دادسرای جنایی تهران، اجازه ازدواجش را گرفت. این دختر تحصیلکرده در گفت‌وگو با «شهروند» ماجرای آشنایی تا تصمیم بزرگ زندگی‌اش را تشریح کرد:

چند‌سال داری؟

٢٨ سال

درس خوانده‌ای؟

بله، فوق لیسانس رشته تربیت بدنی دارم.

شغلت چیست؟

باشگاه بدنسازی دارم و در آن‌جا به‌عنوان مربی کار می‌کنم.

از ماجرای آشنایی‌ات با این پسر جوان بگو؟

تقریبا پنج‌ماه پیش بود که در زندان با مهرداد آشنا شدم. زمانی که به ملاقات برادرم می‌رفتم، آن‌جا بود که مادر مهرداد را می‌دیدم که به ملاقات پسرش می‌آید. آنها هردویشان ناراحت بودند و من از صحبت‌هایشان می‌شنیدم که پسر جوان مرتب می‌گفت بی‌گناه است. مادرش هم همیشه اشک می‌ریخت و بعد از این ملاقات خیلی غصه می‌خورد. برای همین توجهم به آنها جلب شد.

برادرت چرا در زندان بود؟

او به اتهام شرب خمر، ١٤ روز به زندان افتاد. من هم همیشه برای ملاقاتش به زندان می‌رفتم.

بعد از این آشنایی چه شد؟

وقتی این مادر و پسر را می‌دیدم توجهم به ماجرای پرونده آن پسر جلب شد. برای همین از برادرم درباره جرم او پرسیدم و برادرم هم گفت که با این پسر هم‌سلولی است. او گفت که مهرداد دست به یک قتل زده است و در لیست اعدام قرار دارد. اصرارهاي پسر جوان به بي‌گناهي ذهنم را مشغول كرده بود. می‌خواستم سر از کارهایش دربیاورم و بدانم چرا دست به قتل زده است. برای همین در ملاقات بعدي با برادرم، شماره تلفنم را از طريق مادرش در اختيار مهرداد قرار دادم تا شايد بتوانم كمكش كنم.

چرا این‌کار را کردی؟

نمی‌دانم. احساس می‌کنم از همان روز اول مهر این پسر به دلم نشست و تصمیم گرفتم کمکش کنم.

بعد چه شد؟

بعد از آن مهرداد با من تماس گرفت و با هم صحبت کردیم. او ماجرای قتلی را که مرتکب شده بود، برایم تعریف کرد. او گفت که روز ١٤ دي‌ماه ‌سال ٨٨ در خانه‌اش خواب بود كه برادر و خواهرزاده‌اش با هم درگير ‌شدند. زماني كه مهرداد با سر و صداي آنها از خواب بيدار ‌شد، دید كه برادرش از ناحيه پهلو هدف چاقو قرار گرفته است. مهرداد با ديدن اين صحنه چاقو را برمی‌دارد تا به درگيري پايان دهد. اما خواهرزاده‌اش پا به فرار مي‌گذارد. برای همین مهرداد هم او را تعقیب می‌کند كه در اين تعقیب و گریز مهرداد پايش به جدول گير می‌کند و با چاقويي كه در دستش بوده به صورت اتفاقي روي مقتول افتاده كه همين باعث مرگ خواهرزاده‌اش می‌شود. بعد از آن مهرداد به اتهام این قتل به قصاص محکوم و حکمش هم تایید شد.

خانواده خواهرش رضایت نمی‌دهند؟

خانواده خواهر مهرداد می‌گویند در صورت دریافت دیه ٥٠٠ میلیونی رضایت می‌دهند. اما مهرداد این پول را ندارد.

چه شد که تصمیم به ازدواج با او گرفتی؟

از وقتی مهرداد را دیدم و با او صحبت کردم احساس خوبي نسبت به او پيدا كردم. مهر او به دلم نشست تا اينكه مهرداد از من خواستگاري كرد و من هم پذيرفتم. الان هم تاریخ عقدمان مشخص شده و قصد داریم روز ولادت حضرت علي (ع) با هم ازدواج کنیم.

بعد از ازدواج چه‌کار می‌کنی؟

خانواده مقتول براي بخشش خواستار دريافت ديه٥٠٠ ميليوني شده‌اند و قصد دارم بيرون از زندان براي نجات همسر آينده‌ام هزينه ديه را جمع كنم و از مردم نيز مي‌خواهم كه كمك‌مان كنند.

خانواده‌ات با این وصلت مخالفت نکردند؟

نه؛ خانواده‌ام هم با این ازدواج مخالفتی نداشتند، فقط پدرم کمی ناراضی است که او هم بالاخره قلبا راضی می‌شود.

اگر شوهرت اعدام بشود، چه‌کار می‌کنی؟

من تمام سعی‌ام را می‌کنم تا او را از اعدام نجات دهم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      میگن عشق آدم را کور میکنه راست میگن واقعاً

      پاسخ ها

      • بدون نام

        استعدادش رو داشته كه كور بشه .

      • بدون نام

        يك هوس و حباب زودگذر بيشتر نيست

    • بدون نام

      یقیناباازدواج شمامردم خوب مامبلغ پانصدمیلیون دیه راپرداخت میکنن مطمئن باش ،خدابزرگه

    • بهار

      يا حضرت عباس
      دعاشون كن آقا جون

      پاسخ ها

      • بدون نام

        حضرت عباس اين وسط چكار كنه ؟!

      • بدون نام

        خودت دعا کن حب

    • محمد

      سلام . حس خوبی بهم دست داد. بالاخره نجات یک انسان و بخشیدن زندگی دوباره به این جوان به من بی طرف هم حس خوبی داد . امیدوارم که خواهر مهرداد دست از 500میلیون بی ارزش بردارد و به انسانیت بیشتر فکر کند .
      و در صورتی که مهرداد واقعا بی گناه بوده بهش کمک بشه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        نجات يك جاني به تو حس خوبي ميده ؟!!!!!
        پس خانواده مقتول چي ميشه ؟
        امان از دست جوگير شدن بعضي ها !!!!!
        واقعا بايد ترسيد از دست بعضي جوگيرها !

    • بدون نام

      آره راست ميگه !!!!!!!
      بجاي كمك به مصدوم و در خواست آمبولانس ، اتفاقي چاقو رو بر داشته و اتفاقي ضارب رو دنبال كرده و باز هم كاملا اتفاقي پايش به جدول خورده و بالاخره باز هم اتفاقي چاقو بوسيله دستش در بدن مقتول فرو رفته !!!!!!
      واقعا چه داستان مسخره اي !
      دادگاه واقعا به حق محكومش كرده .
      كاري به اين خانم عاشق پيشه ندارم از برادرش هم معلوم كه چه جور خانواده اي هستند ( مشروب خور ) ولي اين قاتل هست و مثل معروفي هست كه ميگويد " ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد "

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بدون نام بهتر بود نظر نمیدادی الان خودت بدتر از این شرایخوار وقاتل شدی با این نظر دادنت

    • بدون نام

      چه جالب...
      عشق که میگن همینه

    • بهنام

      امان از بی شوهری

      پاسخ ها

      • بدون نام

        واقعا اگه شوهر داشت يا حتي خواستگار اينكارو نميكرد .

      • بدون نام

        بهنام نظرت واقعا خنده داره

    • ایلام

      خدا بده شانس بخدا من فوق لیسانس مدیریت دارم 12 تا مقاله هم نوشتم بخدا نه زشتم نه مجرم نه کوتاه قد.هیچ کسی حاضر نیست باهام ازدواج کنه چون فقط بیکارم .و 36 سالمه و تنها گناه من بیکاریم هستش

      پاسخ ها

      • بدون نام

        نگران نباش اينهم يك هوس زودگذره!

      • بدون نام

        تقصیر تو نیست دخترا تعدادشون کمتر از پسرهاست

    • علی

      عجب داستان مسخره ای,حتی واسه فیلم هم سناریوی خوبی نیست تا چه رسه به واقعیت,اون خانم توهم زده احتمالأ.

    • ابي

      ما ايرانيا قوه تخيل خوبي داريم ، يه اعدامي با يه كسي كه تا چند روز ديگه آزاد ميشه تو يه سلول !!! بعد هم خيلي اتفاقي به كسي علاقه مند ميشه كه هم سلولي برادرشه !!! تا اينجا احتمال كشيدن يه نقشه حساب شده هست وقت كه زياد داشتن و شخص اعدامي هم از خلق و خوي خواهرش با خبره ، بعد هم يه داستان عاشقي و رسانه اي كردن و از مردم احساسي و دلسوز هم كمك گرفتن شايد نه تنها خواهره به پولش بلكه عاشق به وصال معشوق و پرداخت هزينه عروسي و جهيزيه و سفر مشهد هم از سوي مردم جور بشه ، من آدم بدبيني نيستم كتابهاي پليسي هم نميخونم ولي از دايره منطق بعضي مسائل بدوره ، در هر حال آرزوي خوشبختي همه جوناي مملكتم آرزوست ، فقط الله و اعلم

    • بدون نام

      کاربران شماچقدرزودقضاوت میکنید؟بدنیست کمی روصبرتون کارکنید

    • ابي

      ما ايرانيا قوه تخيل خوبي داريم ، يه اعدامي با يه كسي كه تا چند روز ديگه آزاد ميشه تو يه سلول !!! بعد هم خيلي اتفاقي به كسي علاقه مند ميشه كه هم سلولي برادرشه !!! تا اينجا احتمال كشيدن يه نقشه حساب شده هست وقت كه زياد داشتن و شخص اعدامي هم از خلق و خوي خواهرش با خبره ، بعد هم يه داستان عاشقي و رسانه اي كردن و از مردم احساسي و دلسوز هم كمك گرفتن شايد نه تنها خواهره به پولش بلكه عاشق به وصال معشوق و پرداخت هزينه عروسي و جهيزيه و سفر مشهد هم از سوي مردم جور بشه ، من آدم بدبيني نيستم كتابهاي پليسي هم نميخونم ولي از دايره منطق بعضي مسائل بدوره ، در هر حال آرزوي خوشبختي همه جوناي مملكتم آرزوست ، فقط الله و اعلم

    • بدون نام

      در یک داستان دیگر در همین سایت پرستو و امیر هستن!!! ولی در اینجا الهام و مهرداد جالبه

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج