تأیید حکم اعدام مرد برادرکش
مردی که متهم بود با همکاری پدرش برادر معتادش را به قتل رسانده است، از سوی دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد اما حکم بر برائت پدر مقتول صادر شد.
روزنامه شرق: مردی که متهم بود با همکاری پدرش برادر معتادش را به قتل رسانده است، از سوی دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد اما حکم بر برائت پدر مقتول صادر شد.
ششم اردیبهشت سال ٩٢ کارگران شهرداری به پلیس خبر دادند در میان زباله‌هایی که برای دفن آورده شده جسد مردی جوان را پیدا کرده‌اند. در آن روز جسد مردی جوان در مرکز بازیافت زباله در شورآباد کشف شد و دقایقی بعد کارآگاهان، راهی محل کشف جسد شدند.
دست‌وپای مقتول بسته و آثار ضرب‌و‌شتم بر بدن وی مشهود بود. با آغاز تحقیقات معلوم شد جسد متعلق به مردی ٣٤ساله است که به مواد مخدر اعتیاد داشت و در غرب تهران زندگی می‌کرد. به‌این‌ترتیب مأموران سراغ خانواده‌اش رفتند. پدر مقتول به مأموران گفت: پسرم اعتیاد داشت. به‌همین‌دلیل مدتی قبل همسرش او را ترک کرد. از آن روز پسرم هم از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.
پدر مقتول در اظهارات اولیه‌اش گفت شکایتی ندارد چون پسرش اعتیاد داشته و احتمالا با معتادان دیگر درگیر شده است. همین گفته‌ها و خونسردی بود که ظن مأموران را برانگیخت.
این موضوع نشان می‌داد ممکن است مقتول، قربانی جنایتی خانوادگی شده باشد. به‌همین‌دلیل برادران و پدر مقتول بازداشت شدند و در همان تحقیقات مقدماتی برادر مقتول به جنایت اعتراف کرد. او گفت: برادر معتادم اصرار می‌کرد پدرم باید ارثیه او را بدهد اما پدرم به‌دلیل اعتیاد او مخالف این کار بود. تا اینکه روز حادثه آنها با یکدیگر درگیر شدند و من هم در دفاع از پدرم او را به قتل رساندم.
سپس جسد او را با کمک پدرم داخل یک کارتن یخچال قرار دادیم و با چرخ‌دستی به خیابان دامپزشکی بردیم و داخل سطل زباله انداختیم. با این اعترافات، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که چندی قبل در شعبه دوم برگزار شد، دختر ١٤ساله قربانی به عنوان تنها ولی‌دم پدرش در جایگاه ایستاد و گفت خواسته‌اش قصاص عمو و پدربزرگش است و آنها را نمی‌بخشد.
در ادامه، متهم در دفاع از خودش گفت: اتهام قتل را قبول دارد و گفت من اصلا نمی‌خواستم برادرم را بکشم، وقتی او با پدرم درگیر شد خواستم از پدرم دفاع کنم او را هل دادم و به زمین افتاد که همین هم باعث مرگش شد. بعد برای اینکه جسد را بیرون ببرم و کسی متوجه نشود آن را لای پتو گذاشتم و به محل دفن زباله‌ها بردم. برادرم خیلی پدرم را اذیت می‌کرد. البته باید بگویم پدرم در قتل برادرم نقشی ندارد و من به‌تنهایی قتل را انجام دادم.
سپس پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت. او که به عنوان متهم در برابر قضات ایستاده بود، گفت: من در قتل نقشی نداشتم. آن روز پسرم که معتاد بود به سراغم آمد و دوباره پول خواست و با من درگیر شد پسر دیگرم که حالا در جایگاه متهم ایستاده از من دفاع کرد اما باید بگویم نه ضربه‌ای به مقتول زدم و نه در انتقال جسد نقش داشتم من فقط به مأموران گفتم شکایتی برای قتل ندارم و همین باعث شد من را دستگیر کنند.
در پایان این جلسه، قضات دادگاه این مرد را به اتهام قتل برادرش به قصاص محکوم کردند و پدر قربانی نیز تبرئه شد. با ارسال پرونده به دیوان‌عالی کشور، قضات دیوان نقصی را به پرونده وارد کردند و یک‌بار دیگر این پدر و پسر پای میز محاکمه رفته و گفته‌های جلسه قبل رسیدگی را باز هم تکرار کردند. این‌بار نیز حکم بر قصاص پسر و برائت پدر صادر شد و چند روز قبل قضات دیوان، این رأی را تأیید کردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
معتاد بوده که بوده ،مگه اونم بچت نبوده ،شاید اگه ارثی بهش میدادی زندگیشم از هم نمیپاشید و…!!!
چطور دلت اومد انداختی لای آشغالا،احسنت به دخترش که رضایت نداده ،باید بفهمن مملکت قانون داره کسی حق نداره حق زندگی کردن رو از کسی بگیره,
عجب پدری ...............
چقدر آدما بی رحم شدن معتاد بود ولی انسان بود و پسر و برادرتون بود کشتینش باشه میگیم به خاطر اعتیادش اذیتتون کرده بود ولی حتی جنازه شو انداختین تو آشغالا آخه چطور دلت اومد با جنازه پسرت این کارو بکنی
طوطی راز شمارا بخدایتان ایا احساس اینکه برادرتان معتاد باشه وبا قیافه ضپرتی هرروز پول بخاد قسمتان دادم اخر چرا اینقدر قضاوت الکی میکنید بابا معتاد یعنی کثافت یعنی لجن یعنی نیست ونابود یعنی باعث تمام عقب رفت جامعه ما ان پدر و ان برادر محترم اما این ادم لجن وکثافت وجیره خور و اخرش قاچاقچی که زنش با داشتن دختر چهارده ساله عاصی شد رفت وحالا سرمایه ای که پیر مرد باابرو از عرق جبینش انوخته بده اقا بره دود کنه جدا شماها چرا نظر میدین اخه چرا اندیشه ندارید اخه همش که نمیشه احساسی صحبت کنید بابا رضاشاه میگفت معتاد که البته انموقع تریاک بود میگفت بندازین دریا حال الا ماشاا از هر چند نفر یکی معتاد بابا ولله من پیرمرد اگر مثل این مافنگیا بودم الان سربار شماها ببینین معتاد سربار خونش نیست سربار جامعس خانما شمارا بخدا اگر شوهر شما بود طاقت نشعگی وخماری وکثافت کاریش وفروختن اثاث زندگی برا ساختنش بابا درست نظر بدین ... اخ دیونه شدم من چقدر از سیگار واعتیاد متنفرم توی خیابان از هر دونفر یکی سیگار دستشه مثل لوله اگزوز ماشین دود میده میره کجا تو ریه من بیچاره ای تو روحتون که اینقدر مردمو اذیت میکنین برا عشق کثافت خودتون
بابک جان،البته قضاوت بیجا نمیکنم اما بنظرم خیلی سن داشته باشی بین دهه50تادهه60باشی(البته شرمنده حس ششم من به طرز باورنکردی قوی هستش)یعنی30یا40ساله باشی
پس لطف کن اینقدر ادای ادم بزرگ ها رو در نیار
ادم معتاد یامصرف کننده یه بیمار حساب میشه باید دستشو گرفت و نجاتش دادکمکش کرد حتی به زور،نه ولش کرد یا کشتشو انداختش لای اشغالا!!!
هرکس به نظری داره ولی من با بابک موافقم معتادا وقتی حال طبیعی ندارن کارای بدی میکنی مث تجاوز به محارم اذیت کردن پدر و مادر که کوچیکشه. اونی که سپهر رو کشت یادتونه شیشه مغزش رو از کار انداخته بود. البته به نظر من کارشون بد بوده تحملش رو نداشتن آدرسشونو عوض میکردن از دستش فرار میکردن. قتل نفس گناه و خدا ناراحت میشه
طوطی من شمارا براستگویی قبول دارم همیشه هم بهمه احترام میزارم البته من فعلا بنا بدلایلی براخودم میخام ستگین سبک کنم شماها چی میگین ولی ادامه نخاهم داد واما خانم من متولد 1326 بازارچه نایب السلطنه تهران اجاد پدریم تهرانی اجداد مادرم اذر بایجان حالا چطوری میشه قسم بخورم شما باور کنی درضمن من خودم به مردم کاری ندارم من خودم چقدر متاسفم که وقتم را صرف خواندن حرفهای شما میکنم که ظاهرا استغفرلله علم غیب داری یادته گفتم بلزنشسته هستم بابا پروفسور فقط 35سال خدمت کردم تا بازنشست شدم جبهه هم رفتم مجروح هم هستم بازم بگو …… تحریریه برترینها میبینن پست من یک 26 داره اون همان سال تولدمه اگرتو باور نداری اونا دارن میبینن البته محرمانه وانها هیچوقت پست مرا به کسی نخاهن داد چون ممنوعه خوب حالا فهمیدی چه چیزی از شما عاید من شد جز هیچ
طوطی خانم یادم رفت روی اصل انسانیت همانطوریکه من شمارا براستی قبول شما هم باید در پاسخ مثل من بوده ونرا واگذار کنی بخدا خوب ببینم شهامت داری بگی پدر بزرگ معذرت میخام اهان ببینم داری شهامت من پشت خونه مهوش خواننده تو بازارچه نایب السلطنه 25 تیر 1326 بدنیا امدم
وقتی پای جون میاد وسط پدر هم میگه من دخالتی نداشتم .
خب دختر میتونه چند برابر پدر از پدربزرگ جای پدر ازدست رفته طلب کنه
و برای همیشه اون خانواده رو فراموش کنه و پولی که میگیره ی زندگی نو در یجای از این دنیا برای خودش شروع کنه
اما هیچ چیز دیگر مثل پدر نمیشه
امیدوارم که صبور باشه دختر این پدر
عمدی نبوده هلش دادن فوت شده.اتفاق غیر منتظره بوده.خدابیامرزتش
بدرود،در این زمینه برادری ناخواسته برادر دیگر که معتاد بوده برای دفاع از پدرش کشته که عمدی نبود مثل تصادف نگاه کرد نه چیز خاصی که جنبه ناموسی باشه، نظر بنده بود والسلام ضمنا دوستان،، احترام به دیگران نشان ادب و فهم،و شخصیت خانوادگی فرد میرساند، وما تنها نشستیم نظرات دیگران وخودمان در رابطه با موضوع حوادث دنیا ابراز میکنیم که به شخصه ازنظرات متفاوت خ طوطی خانم رازاقاکامروا، و،پدر بزرگ وچندین بی نام بزرگ وارکه حتما مخالف نظرات هم هستیم استفاده میکنیمتشکر میکنم ومتاسفانه افرادي که کلماتی بدوزشت یا انزجار کننده به متهم وخوانندگان نظر استفاده میکنن ویا عقده معذرت خواهی دارن،باعث میشن اصلا پیگیر نظرات نباشیم ، کاش بتونيم با نظرات خود بهم آگاهی بدیم ودر شرایطی مشابه قرار گرفتن خدای نکرده بهتر تصمیم گیری کنیم که ما واطرافیان اشتباه دیگران نکنیم ،
باران دخترم سلام واحترام بسیار سپاس از فرمایشاتت اما من امده بودم تا مدتی نظریه های مردم اطرافم را بقولی حلاجی کنم تا در منطق گروهی ان چیزی که لازمم بود برداشت کنم تاسف میخورم این اخرین پیام من بهمه وسرکار انگاری خودم از همگی بهتر میدانم چی خوبه چی بده هرچه گفتیم وشنیدیم حرف حرف خودشونه باشه اینقدر از این حرفها بزنید تاخسته شوید من ان چیزی که از همه شما ها فهمیدم نود درصد باری بهر جهت هستین همین وتمام ودر اخرین پیامم بتمام مردان وزنان باارامش در خونشون بهیچ عنوان بهیچ عنوان حرف خودتان بدیگری نگفته وبهیچ عنوان نزارید چنین منم منم هایی در زندگیتان وارد شود فقط تا میتونید به همسرتان چه مرد وچه زن فرصت دهید شاید وقتی دیگر خدا نگهدارتون ممنونم از کسانیکه رعایت ریش سفیدم نکردن وهرچه دلشان خواست گفتن من بخشیدم انشاا خدا هم ببخشد یاعلی مددی