۵۲۰۴۳۸
۵۸۳۴
۵۸۳۴
پ

سریال‌های دهه هفتاد؛ پلیس‌های خوب و قهرمان‌های واقعی

عبدالرضا اکبری از آن دست بازیگرانی است که بازی در هر جور نقشی را تجربه کرده و از اواخر دهه ۷۰ تا اواخر ۸۰ جزو بازیگران پرکار سینما و تلویزیون ایران بوده. این بازیگر الان نزدیک به سه سال است که در تلویزیون و سینما فعالیت زیادی ندارد.

روزنامه هفت صبح - سوسن سیرجانی: عبدالرضا اکبری از آن دست بازیگرانی است که بازی در هر جور نقشی را تجربه کرده و از اواخر دهه ۷۰ تا اواخر ۸۰ جزو بازیگران پرکار سینما و تلویزیون ایران بوده. این بازیگر الان نزدیک به سه سال است که در تلویزیون و سینما فعالیت زیادی ندارد.
آخرین کار او بر می گردد به قسمت های ابتدایی «معمای شاه» که در نقش سپهبد زاهدی ظاهر شد و اتفاقا نقش چندان طولانی هم نداشت. همزمان با بازپخش سریال «مزد ترس» که در اواسط دهه ۷۰ یکی از پرمخاطب ترین مجموعه های تلویزیونی بود، سراغ این بازیگر رفته ایم و با او درباره این سریال و به طور کلی حال و هوای سریال های دهه هفتاد، نقش پررنگ قهرمان ها و ... گپ زده ایم.
سریال‌های دهه هفتاد؛ پلیس‌های خوب و قهرمان‌های واقعی

«مزد ترس» از آن دست سریال هایی بود که می توانستیم شمایل یک قهرمان را به طور کامل در آن ببینیم. در دوره ای که مردم علاقه زیادی به قهرمان های فیلم ها داشتند، سروان محمدی که شما نقش آن را ایفا می کردید، قهرمان شناخته شده ای بود که بسیار مورد توجه قرار داشت. فکر می کنید علت این موقعیت چه بود؟

- قاعده کلی یک درام بر این استوار است که حتما یک شخص به صورت قهرمان یا ضد قهرمان بار سنگین داستان را تا پایان حمل کند. یعنی پایه های درام به این شکل بنا می شود و بعد از آن اوج ها، فرودها و نشیب های قصه، بیننده را با خودش پیش می برد. «مزد ترس» بر این مبنا نوشته شد. همچنین معمایی بودن داستان ویژگی قدرتمند این سریال بود که مردم حتی با وجود پخش هفتگی، آن را دنبال می کردند و یک هفته ذهن شان درگیر داستان باقی می ماند.

چرا سال ها است در قصه ها و فیلمنامه ها خیلی کمتر قهرمان هایی با این تعریف می بینیم؟

- ببینید الان سریال های زیادی ساخته می شود، بیشتر آنها هم هر شب پخش می شوند اما اصول درامی که گفتم رعایت نمی شود. قهرمان به کل از داستان ها حذف شده، کارکرد سازنده و مثبتی ندارد و فضاسازی ها پیچیدگی های درستی ندارد که بتواند بیننده را درگیر کند. وقتی در هیچ ژانری این اتفاق ها نمی افتد و بیننده ها درگیر نمی شوند، مطمئن باشید که یک جای کار می لنگد و قصه به درستی بیان نشده.
البته این را هم باید بگویم که یکی از ضعف های فیلمنامه ای ما این است که از روی کارهایی که پیش از این در ایران ساخته شده، کپی برداری های ضعیف و غلط می شود. همه اینها به این دلیل است که کمتر کسی پیدا می شود که از روی دل کاری را بنویسد.
سریال‌های دهه هفتاد؛ پلیس‌های خوب و قهرمان‌های واقعی

زمانی که «مزد ترس» پخش می شد، فقط دو شبکه در تلویزیون وجود داشت، ویدئو آزاد نبود و ماهواره هم به این شکل همه گیر نشده بود. فکر می کنید اگر این سریال الان ساخته می شد باز هم در میان این حجم از رسانه های تصویری مورد استقبال مخاطبان قرار می گرفت؟

- من اگر بخواهم از این کار دفاع کنم، می گویند چون در آن بازی کرده ام اینها را می گویم. سوال شما را باید مردمی جواب دهند که آن سال ها این سریال را دنبال می کرده اند و حتی کسانی که الان بازپخش آن را می بینند اما گفته شما درست است و ممکن بود اگر «مزد ترس» الان پخش می شد، با این همه شبکه های ماهواره ای و مجازی نتواند مخاطب را جذب کند.
ما این شانس را داشتیم که آن سال ها این سریال بی رقیب و تک بود اما به هر حال بر روی فیلمنامه و ساخت آن دقت بسیاری می شد چون به صورت ۱۶ میلیمتری فیلمبرداری می شد و از همان ابتدا با تکنیک های فیلم سینمایی پیش می رفت. بسیار روی جزییات دقت شده بود. الان همه کارها با این دوربین های دیجیتالی، بسیار سریع و بی دقت انجام می شود. در گذشته فیلم سینمایی در ۷۵ روز ساخته می شد، الان در ۱۷ روز.

کارنامه کاری شما نشان می دهد که نقش مامور امنیتی، پلیس و مشابه آن را زیاد بازی کرده اید. چگونه میان این نقش ها تفکیک قائل می شوید؟

- بله دقیقا، من پلیس و مامور امنیتی را رده های مختلف بازی کردم. در کنار آنها نقش مهندس، تکاور، قهرمان رالی، کارمند و .. را هم در کارهای دیگر داشته ام اما مثلا درباره همین سروان محمدی، تمام تلاش بر این بود که پلیس آمریکایی و غیر ایرانی نباشد.
می خواستیم پلیسی باشد که در طول سریال حتی یک گلوله هم شلیک نکند. اما مثلا در «روز شیطان» یا «قانون» فرامرز قریبیان نقش پلیس های دیگری را بازی کردم که حال و هوای جداگانه ای داشتند. همه آنها مامور یک نظام هستند اما با شخصیت های متفاوت. همه اینها در جزییات و ریزه کاری های بازیگری با هم تفاوت دارند و من امیدوارم توانسته باشم این جزییات را نشان دهم.

فصل دوم «مزد ترس» که با نام «بازی با مرگ» ساخته شد، به اندازه فصل اول جذاب نبود و شاید یکی از ضعف های اصلی آن، کم رنگ شدن وجه قهرمان محوری بود.

- بله. کاملا موافقم. همان زمان مردم و اطرافیان این مسئله را به ما می گفتند. راستش را بخواهید فصل اول بسیار چارچوب قوی تری دارد و ما هیچ وقت فکر نمی کردیم که تلویزیون از ما بخواهد ادامه این سریال را بسازیم. در فصل اول دختر سروان محمدی کشته می شود و سریال به پایان می رسد و وقتی از ما خواستند فصل دوم را بسازیم، حمید تمجیدی مجبور شد داستان را به شکل عجیبی ادامه دهد و به جایی برسد که پس از کالبدشکافی جسد، متوجه می شوند که جنازه متعلق به کس دیگری است و ... در بخش اول بسیار معمایی و رازگونه همه چیز جلو می رود اما در بخش دوم انگار رازها برملا شدند و ما پوسته پلیسی خود را شکافته بودیم.
سریال‌های دهه هفتاد؛ پلیس‌های خوب و قهرمان‌های واقعی

چرا مدت ها است کسی نمی تواند سریال پلیسی بسازد که مخاطب را جذب کند و پلیس ایران را درست معرفی کند؟ انگار آخرین کارهای خوب مربوط به سریال هایی است که مهدی فخیم زاده می ساخت، مثل «خواب و بیدار» و ...

- ما هر چه از واقعیت جامعه دور شویم انعکاسش در کارهای مان هم دیده می شود و کم کم به سمتی می رویم که اصرار بر نشان دادن پلیسی داریم که با دو دست شلیک می کند یا یک اسلحه اش را رو به شمال می گیرد و یکی را رو به جنوب. همه کارهای پلیسی که در سال های اخیر ساخته شده، از واقعیت جامعه دور است و این به نظر من نه تنها شأن و مقام پلیس را بالا نمی برد، بلکه او را تبدیل به یک موجود پوچ و دروغین می کند.
درست است که این نوع پلیس ها در فیلم های آمریکایی ها وجود دارند و باورپذیر هم هستند، اما آمریکایی ها بلدند که این دروغ ها را درست و با امکانات وسیع بیان کنند. در سینما و تلویزیون ایران این امکانات وجود ندارد و دروغ بیشتر نمایان می شود. این ژست ها و فیگورها چون ایرانی نیستند، زود لو مین روند و مضحک می شوند.

در اواخر دهه ۷۰ تا اواخر ۸۰، خیلی پرکار بودید. هر سال حداقل دو سریال با حضور شما به روی آنتن می رفت اما الان چند سالی است که بسیار کم کار شده اید. این را به پای گزیده کاری باید گذاشت یا این که پیشنهادها کم شده است؟

- این مسئله بسیار طبیعی است و هیچ گله ای از زمانه ندارم. در این سال ها نقش های متفاوتی کار کردم و هیچ حسرتی به دلم نیست. به هر حال با بالا رفتن سن و اضافه وزن، دیگر نباید توقع داشته باشم به من نقش های مختلف پیشنهاد شود.

سن خیلی در مقوله بازیگری نقش پرنگی ندارد، علی نصریان تا این سن هنوز پرکار است.

- ببینید از یک جایی به بعد نقش جدیدی وجود نداشته که من را ترغیب کند. به هر حال باید در نظر بگیرید که کارهای خوب هم کم شده و با این که من از این طریق گذران زندگی می کنم اما تصمیم گرفته ام از طرق دیگر مثل تدریس، نوشتن و ... روزگار بگذرانم ولی درگیر تکرار نشوم. البته در این سال های اخیر نقش سرلشگر زاهدی را در «معمای شاه» و نقش حضرت امام در «فرزند صبح» برایم واقعا متفاوت و خاص بود که آنها را با تمام وجود کار کردم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج