۵۳۳۴۰۳
۴ نظر
۵۰۰۸
۴ نظر
۵۰۰۸
پ

طنز؛ «عمومی» یا «همگانی»؟

دهخدا ایستاد پای تخته و گفت: «امروز زیست‌شناسی داریم و درباره‌ پروتوپلاست خواهیم آموخت». قالیباف یکهو عصبی شد و گفت: «براتون بس نبود از انتخابات کشیدم کنار که حالا موضوع پلاسکو رو می‌کشین وسط؟» دهخدا ابرو در هم کشید و....

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

 دهخدا ایستاد پای تخته و گفت: «امروز زیست‌شناسی داریم و درباره‌ پروتوپلاست خواهیم آموخت». قالیباف یکهو عصبی شد و گفت: «براتون بس نبود از انتخابات کشیدم کنار که حالا موضوع پلاسکو رو می‌کشین وسط؟» دهخدا ابرو در هم کشید و پرسید: «پروتوپلاست چه ربطی به پلاسکو داره؟» رضایی با چهره‌ای سرد گفت: «قالیباف به هر چیزی که توش پلاس داشته باشه حساسیت داره» سپس دست گذاشت روی شانه‌ قالیباف و گفت: «به باشگاه ما خوش اومدی!» قالیباف زیر لب چیزی گفت و بغض توی گلویش نشست.

دهخدا گچ را برداشت و روی تخته نوشت: «پروتوپلاست» سپس رو کرد به رئیسی و گفت: «شما بگو پروتوپلاست چیه؟» رئیسی با حالتی جدی گفت: «این چیزی که شما گفتین قطعا یک خواست عمومی‌ا‌ست» دهخدا لب ورچید و با شگفتی پرسید: «بهتره به جای عمومی بگی همگانی».

در ضمن پروتوپلاست چه ربطی به خواست همگانی داره؟» قالیباف دوباره برآشفت و گفت: «باز داری قضیه‌ پلاسکو رو می‌کشی وسط؟»‌.

دهخدا با کلافگی گفت: «ای بابا. شما از یه جا دیگه خشمگینی چرا سر من خالی می‌کنی؟ مگه من گفتم بکش کنار؟» سپس رو کرد به رئیسی و با بی‌حوصلگی پرسید: «درس امروزمون درباره چی بود؟».

رئیسی گفت: «پُرپکانی» دهخدا چشمانش را تنگ کرد و پرسید: «ببخشید، چی گفتین؟».بذرپاش ایستاد و گفت: «در زبان مخفی به پروتوفلان می‌گن پرپکانی». دهخدا لغت‌نامه‌ زبان‌های مخفی‌اش را در‌آورد و پس از خواندنش گفت: «من همه‌ بخش‌های این کتاب رو خوندم ولی اون واژه‌ای که شما گفتین رو پیدا نکردم». شریعتمداری گفت: «چون زیادی مخفیه».

دهخدا سرش را خاراند و گفت: «من همه‌ زبان‌های مخفی رو بلدم، اینی که شما میگی نیست بین‌شون». جدیدی گفت: «خواست عموم کلاس اینه که درس امروز رو تموم کنید می‌خوام سلفی‌ آخرمو بگیرم».

دهخدا سرش را به دیوار کوبید و گفت: «به جای عموم بگو همه» یکهو بوی شکلات پیچید تو کلاس. دهخدا بی‌اختیار لبخند زد و از شاگردی که نامش «خ» بود پرسید: «شما بگو من روی تخته چی نوشتم؟» خ گفت: «پروتوپلاست» دهخدا لبخند زد و پرسید: «میشه تکرار کنید؟». خ از پشت صفحه‌ای شطرنجی گفت: «این بار شما تَکرار کنید!» دهخدا لبخندش کِش آمد و گفت: «چشم» و سوی تخته‌سیاه چرخید و گچ بنفشش را برداشت و نوشتن آغاز کرد... .
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • عرفان

      دوران تَکرار اشتباه گذشته الآن وقت تغییر است.............

    • بدون نام

      خیلی خوب بود. عالی. دست مریزاد...

    • بدون نام

      خ خیلی باحال بود دمت گرم

    • بدون نام

      درود برخاتمی مرد اخلاق و ادب

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج