اسنپ پی_استیکی داخلی
adexo3
۵۵۹۴۴۸
۲ نظر
۵۰۰۰
۲ نظر
۵۰۰۰
پ

طنز؛ تاریخ شفاهی تابستان‌های دهه ۶۰ (۲)

اگر فکر می‌کنید وِت و وِیلون بودن ما کودکان دهه ۶۰ در کوچه‌های گرم تابستان، بدون رضایت خانواده بوده و برای اثبات این مدعا، نفرین-ناله‌های مادران ما را (که معمولا با کوبیدن مشت به سینه همراه بود) دلیل قرار می‌دهید، سخت دراشتباهید.

پدرام ابراهیمی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

اگر فکر می‌کنید وِت و وِیلون بودن ما کودکان دهه 60 در کوچه‌های گرم تابستان، بدون رضایت خانواده بوده و برای اثبات این مدعا، نفرین-ناله‌های مادران ما را (که معمولا با کوبیدن مشت به سینه همراه بود) دلیل قرار می‌دهید، سخت دراشتباهید. مادران ما قلبا، جسما، اعصابا و کلا برای نگهداری از کودکان خود کشش محدودی داشتند. پدیده‌ای به نام مهد کودک هم اصولا یا در میان طبقات ضعیف‌تر (که معمولا مصداق شعار «طبقه ضعیف‌تر، سرگرمی کمتر، بچه بیشتر، زندگی بهتر» بودند) ناشناخته و یا با کلونی‌هایی که پدر خانواده ایجاد می‌کرد، به لحاظ مالی به کلی منتفی بود.
حالا ما اینجا قصد نداریم به صفحه‌هایی که توسط مادرشوهر و خواهرشوهر پشت سر زنی که بچه‌اش را در دامان پُرچین و پرمهر خود بزرگ‌نمی‌کند گذاشته می‌شد اشاره کنیم. اگر متولد دهه‌های بعد از شصت هستید و می‌پندارید که آن موقع هم مثل الان، مهد کودک رفتن مثل مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن و بازداشتگاه رفتن و آسایشگاه رفتن، جزو دیفالت زندگی بود، باید بگویم که سخت در ظلالت وگمراهی به سر می‌برید. نگارنده که خود در آن دهه، مهد کودک‌رفتن را تجربه کرده‌، آنرمال‌ترین، لاکچری‌ترین و چهاردرصدی‌ترین عنصر کل دودمان بوده و والدینش تا مدت‌ها برای بر هم زدن نظم نقشه‌ ژنتیک خاندان مورد شماتت بوده‌اند. بگذریم که مهد کودکی که نگارنده رفته، از این مراکزی بود که برای نگهداری از کودکانِ مادرانِ کارمند تاسیس شده بود و بیشتر به نوان‌خانه‌ ای‌کیو‌ سان شباهت داشت تا مهد و تنها فرقش این بود که ما را نمی‌فرستادند اعانه جمع کنیم!

خب عزیزان در روزهای آینده به مرور بازی‌های داخل و خارج از منزل می‌پردازیم اما قبل از رفتن، جوابیه «اتحادیه صنفی بچه‌دزدان با مدیریت عامو چنگیز» را در اینجا منعکس می‌کنیم:

نویسنده نامحترم ستون «ویرگول»، در متن دیروزت هتاکی و هرزه‌گویی را از حد گذراندی و سعی کردی چهره صنف ما که خدمات فراوانی به کنترل و تنظیمِ پراکندگی جمعیت کشور عزیزمان کرده، مخدوش کنی. دیگر همه این شعر را در دهه مورد نظر شنیده که: «ای قشنگ‌تر از پریا/ تنها تو کوچه نریا/ [خودِ] بچه‌های محل دزدن/ عشق منو می‌دزدن!» اینو چی می‌گی؟ چرا آستانه تحمل‌ات مثل دولت پایین است و به خاطر یک دزدیده شدن و حالا فوقش فروش کلیه و کبد و قرنیه، ننه من غریبم‌ات به هوا می‌رود؟ این‌بار کتبی گفتیم، دفعه بعد جوابیه را درِ گوش‌ات می‌خوانیم. زت زیاد!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      قبلیا خوب بودن ایندفعه چیزی نداشت

    • بدون نام

      کلونی :)))))))))))

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج