۵۶۳۳۹۱
۵۰۰۴
۵۰۰۴
پ

ارتش‌های نامنظم خاورمیانه، معادله را بر هم می‌زنند

معادلات نظامی و موازنه رعب در خاورمیانه نسبت به سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲ به شکل عجیب و باور نکردنی تغییر کرده است.

خبرگزاری ایسنا: معادلات نظامی و موازنه رعب در خاورمیانه نسبت به سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲ به شکل عجیب و باور نکردنی تغییر کرده است.

از سال ۱۹۶۴ که جنبش ملی و سازمان آزادیبخش فلسطین پا به عرصه مبارزه مسلحانه در خاورمیانه (اردن و لبنان) گذاردند، هیچ نیروی دیگر نظامی نبود تا بتواند امنیت اسرائیل را با تهدید جدی مواجه کند. فرض بر این بود که سازمان‌های مبارزاتی چپ و ملی‌گرای فلسطینی پس از نا امیدی از ارتش‌های عربی، خود به دنیای مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل برای احقاق حقوق فلسطینی گام نهاده‌اند.

پرونده سازمان آزادیبخش فلسطین " ساف" و جنبش ملی آزادیبخش فلسطین "الفتح" و دیگر گروهای چپ گرای فلسطینی با هجوم اسرائیل به لبنان و محاصره بیروت در سال ۱۹۸۲ به سرعت در هم پیچیده شد و عملا جایی برای عملیات نظامی فلسطینی در لبنان باقی نماند.

اما هجوم ارتش اشغالگر اسرائیل به لبنان و محاصره بیروت موجب تولد جبهه مقاومت ملی و سپس مقاومت اسلامی لبنان "حزب‌الله" شد. از سال ۱۹۸۲ این مقاومت اسلامی لبنان بود که رهبری عملیات نظامی علیه ارتش اشغالگر اسرائیل در لبنان و جنوب آن را به عهده گرفت. از آن روزها تا سال ۲۰۰۰ که سال عقب نشینی ارتش اسرائیل و فروپاشی ارتش آزاد لبنان در جنوب بود، مقاومت اسلامی همچنان به تکامل و بالندگی خویش ادامه داد تا آن که به یکی از بزرگترین لشگرهای جنگ‌های نامنظم خاورمیانه تبدیل شد.

هر بار تلاش اسرائیل برای نابودی یا ریشه کنی مقاومت اسلامی لبنان "حزب‌الله" ناکام ماند و حتی حمله سراسری زمینی - هوایی و دریایی اسرائیل به جنوب لبنان در سال ۲۰۰۶ در قالب جنگ ۳۳ روزه نیز نتوانست این سازمان نظامی و تشکیلاتی پرقدرت را نابود و یا ریشه کن کند. این در حالی بود که در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، ضرباتی بر اسرائیل وارد شد که تا پیش از آن اسرائیل هرگز آن را در نبرد با سازمان آزادیبخش و یا ارتش کشورهای عربی همچون سوریه، مصر و اردن تجربه نکرده بود.

از سال ۲۰۰۹ میلادی و با رشد جنبش موسوم به بهار عربی یا قیام مردم کشورهای تونس و مصر، آمریکا بازی جدیدی را در منطقه آغاز کرد که تا کنون همچنان ادامه دارد. این جنبش‌ها به جای آن که منجر به حاکمیت مردم و استقرار نظام‌های مردمسالار شود به سوی خشونت طلبی و مواضع افراطی تکفیری و سلفی سوق پیدا کرد که خروجی آن اکنون در بحران نظامی بزرگ خاورمیانه مشاهده می‌شود. این سیاست آمریکا همان سیاست هرج و مرج هوشمندانه در خاورمیانه است که تقریبا تمامی کشورهای مهم منطقه از جمله ترکیه، ایران، سوریه،سعودی، عراق، یمن، امارات، قطر و مجموعه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در گیر خود کرده است.

آمریکایی‌ها همه تلاش خود را کرده‌اند تا اسرائیل وارد نبردهای نظامی منطقه خاورمیانه نشود؛ از همین رو نقش آشکار اسرائیل فقط در حمایت لجستیکی و درمانی از مجموعه‌های مسلحی مشهود است که در بلندی‌های جولان علیه نظام سوریه می‌جنگند.

اما آیا روند تحولات کنونی می‌تواند امنیت اسرائیل را تامین کند؟ آیا اجرای سیاست هرج و مرج هوشمندانه و درگیر کردن کشورهای منطقه در نبردهای نظامی و سیاست‌های خصمانه متقابل، می‌تواند مصالح و منافع آمریکا و اسرائیل را در منطقه تامین کند؟

۱- جنگ‌های شش ساله اخیر در منطقه با آن که خسارت‌های بشری و مادی هولناکی را بر جای گذارده اما باعث شده است تا سازمان‌ها و لشگرهای نظامی‌ای متولد شوند که هر یک می‌توانند به تنهایی قدرت نظامی برتر را در کشور خویش ایجاد کنند.

۲- جنگ‌های اخیر خاورمیانه، تکنولوژی ساخت سلاح و موشک‌های میانبرد و غیر بالستیک و حتی در بخشی از نقاط خاورمیانه بالستیک را به میان سازمان‌های جنگ‌های نامنظم وارد کرده است.

۳- جنگ‌های اخیر باعث شده است تا نسل جدیدی از فرماندهان جنگ‌های نامتقارن در خاورمیانه شکل گیرد که می‌توانند دهها هزار نفر جنگجوی جنگ‌های نامنظم را هدایت و رهبری کنند.

۴- نبردهای خاورمیانه مکانیسم انتقال نیرو از کشورهای دیگر به مناطق نبرد را تسهیل کرده است. نمونه آن حضور هزاران جنگجوی اعزامی از آسیای میانه، شرق آسیا، افغانستان، ترکیه، سعودی و حتی کشورهای اروپایی است که به صفوف داعش پیوسته‌اند و مهمترین نبردها را همین نیروها اداره می‌کنند.

۵- با توجه به همین امر است که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان معتقد است در جنگ فرضی و احتمالی آینده با اسرائیل فقط این نیروهای لبنانی و فلسطینی نخواهند بود که با اسرائیل می‌جنگند بلکه دهها هزار نیروی تازه نفس از سراسر دنیا به مقاومت اسلامی لبنان برای نبرد با اسرائیل ملحق خواهند شد.

۶- سیاست هرج و مرج هوشمندانه آمریکا با آنکه هوشمندانه توانسته است فضای دوستی و برادری بین کشورهای منطقه را با دشمنی عوض کند و جنگ‌هایی خانمانسوز را پدید آورد اما در شکل گیری توانمندی نظامی نیروهای نامنظم منطقه بی‌گدار و ناهوشمندانه به آب زده است. آمریکا حتما به همین دلیل است که دیگر مانند سال ۲۰۰۳ سودای اشغال نظامی بخش‌هایی از عراق و سوریه را در سر نمی‌پروراند.

۷- حالا با گذشت ۱۴ سال از اشغال عراق توسط آمریکا و گذشت بیش از شش سال جنگ داخلی در سوریه و گذشت بیش از دو سال از حمله سعودی به یمن و گذشت بیش از ده ماه از آغاز عملیات آزادسازی موصل، سازمان‌های جنگ‌های نامنظم بزرگی در منطقه شکل گرفته‌اند که بی‌پروا از تهدیدهای آمریکا به سوی اهداف نظامی یورش می‌بردند و پرونده داعش را در سوریه و عراق در هم می‌پیچیند. ما شاهد بودیم که به رغم سه بار بمباران مواضع نیروهای هم پیمان ارتش سوریه توسط آمریکا که در حال پیشروی به سوی مرز عراق بودند، چگونه با اصرار و مقاومت طاقت فرسای خویش بالاخره موفق شدند در مرزهای مشترک سوریه-عراق با حشد الشعبی دست در دست یکدیگر بگذارند و در آن سوی مرزها در داخل عراق چگونه حشد الشعبی بر خلاف میل آمریکا و کارشکنی‌هایش موفق شد شهر موصل را از دست داعش آزاد کند.

۸- حالا نیروهای حشدالشعبی عراق، نیروهای داوطلب در سوریه، نیروهای مردمی یمن در کنار نیروی مقاومت اسلامی لبنان چهار جبهه بزرگ نظامی و متشکل و هم هدفی را تشکیل داده‌اند که می‌توانند در برابر ارتش‌های تا دندان مسلح مقاومت کنند و با تکیه بر توانمندی‌های داخلی، قدرت نظامی لجستیک و نیروی زمینی بزرگی را تشکیل دهند.

۹- در چنین اوضاع و احوالی بروز هرگونه جنگ احتمالی بین اسرائیل و نیروهای مقاومت اسلامی لبنان با هر جنگی که در گذشته روی داده است، متفاوت خواهد بود. اسرائیلی‌ها اکنون به خوبی به قدرت برتر نظامی مقاومت اسلامی در منطقه که این بار فقط شامل لبنان نمی‌شود کاملا اشراف دارند و می‌دانند که هیچ نیروی بین‌المللی حتی روسیه نمی‌تواند جلودار هرگونه پاسخ مقاومت اسلامی به حملات احتمالی اسرائیل باشد. اسرائیل اکنون به خوبی می‌داند جبهه مقاومت ایجاد شده در منطقه خاورمیانه هرگز با سال‌های دهه هفتاد و هشتاد و جنگ‌های ۳۳ روزه قابل مقایسه نیست و اگر اقدامی علیه مقاومت اسلامی انجام دهد، دست به نوعی خودزنی در قالب پاسخ‌های شدید مقاومت خواهد زد. این در حالی است که اکنون آرامش در بالای نوار خط آتش بس مشهور به خط آبی (براساس قطعنامه ۱۷۰۱) برقرار است و هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای انجام هرگونه حمله‌ای علیه مقاومت وجود ندارد.

۱۰- وقت آن رسیده است تا آمریکا تجدید نظر جدی در سیاست‌هایش در خاورمیانه کند. طرح‌های جزیی مانند برقراری آتش بس در جنوب غرب سوریه یا دیگر نقاط سوریه موجب پایان بحران نظامی سوریه نخواهد شد. در حقیقت از نگاه آمریکا آتش‌بس‌های این چنینی حفظ موقعیت مجموعه‌های مسلح وابسته به آمریکا در سوریه است تا در مواقع لزوم از آنها علیه سوریه و نیروهای هم پیمانش و حتی روسیه استفاده کند. آمریکا خود بهتر از دیگران می‌داند اگر نیروی زمینی به سوریه اعزام کند جنگ بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی رخ خواهد داد که دامنه آن بی هیچ شک و تردیدی دامن اسرائیل را نیز خواهد گرفت. از همین رو آمریکا باید جریان وصول به راه حل سیاسی و پایان جنگ در سوریه را در سرلوحه خود قرار دهد و با کشورهای روسیه، ایران و سوریه همکاری جدی کند، در غیر این صورت، عملا نشان داده می‌شود که آمریکا مسیر هرج و مرج هوشمندانه را پیگیری می‌کند و البته در چنین شرایطی وقوع و توسعه هرگونه جنگی در منطقه خاورمیانه بر عهده آمریکا خواهد بود.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج