رواج فحاشی و دلایل جامعه شناختی آن
گفت و گو با اصغر مهاجری، جامعه شناس، که معتقد است بین ورودی شادی به جامعه و خروجی شادی از جامعه تناسب وجود ندارد.
وقتی کامنت های فحاشانه ایرانیان شهرتی جهانی یافت و بحث درباره رفتارهای آن ها در شبکه های اجتماعی داغ شد، یک پژوهشگر مسائل اجتماعی گفته بود: «مگر در سایر حوزه ها غیراخلاقی نیستیم؟ مثلا در شهرآورد اخیر با وجود شعارهای زیادی که برای حفظ پاکیزگی داده شد، عکس های بعد از بازی چه چیزی را نشان می داد؟ مگر این بی اخلاقی در ترافیک نمود پیدا نمی کند یا در بازی فوتبال؟ با یادآوری این نمونه ها می خواهم بگویم این بداخلاقی، زاییده ساختارهای اجتماعی- فرهنگی ما است.»

یکی از پدیده های اجتماعی و اخلاقی این روزها، رواج فحاشی به ویژه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که اتفاقا محدود به قشر و تیپ خاصی هم نیست و تقریبا همه را مبتلا کرده است. شما به عنوان یک پژوهشگر و جامعه شناس این گزاره، یعنی «رواج فحاشی» را درست می دانید؟ اگر نه، چرا؟ اگر آری، ریشه های آن را چه می دانید؟
ابتدا باید روی چند نکته به تفاهم برسیم تا بتوانیم درباره موضوعی که مطرح کردید، با هم گفت و گو کنیم. نکته اول این است که برخی واژگان و لغات در یک خرده فرهنگ به عنوان کلمات زشت و رکیک تلقی می شوند اما همان کلمه یا عبارات در خرده فرهنگ دیگری معنی زشتی ندارد و گوینده بابت استفاده از آن سرزنش نمی شود. همین طور در گروه های اجتماعی و سنی نیز این تفاوت معانی وجود دارد. برای مثال ممکن است نوجوانان از عباراتی استفاده کنند که افراد مسن آن را خیلی زننده و رکیک بدانند اما برای این گروه سنی آن معنای زشت و زننده را ندارد. به عبارت دیگر معیارهای قضاوت و اندازه گیری بار معنایی کلمات، عبارات، تعابیر و جملات در گروه های سنی و گروه های اجتماعی، در خرده فرهنگ های یک جامعه و میان جوامع مختلف متفاوت است. این نسبی بودن را باید پذیرفت.
نکته دوم این است که نسبی بودن نه تنها در افق زمان که در طول زمان هم جاری است. یعنی ادبیاتی که زمانی در یک جامعه رواج داشته، زمان دیگری در همان جامعه به عنوان ادبیات سخیف و زننده شناسایی می شود و بالعکس. واژه ای که روزی مطلوب نبوده، امروز می تواند معنای خوبی داشته باشد. نکته سوم این است که وقتی چیزی را به جامعه نسبت می دهید، باید بگویید آیا در مقام مقایسه با یک جامعه دیگر هستید، آیا خرده فرهنگ های درون جامعه را دارید مقایسه می کنید یا معیار دیگری دارید؟ به نظر من وقتی می گویید جامعه ایران به سمت فحاش شدن و بددهانی پیش می رود، یعنی خواه ناخواه آن را با یک یا چند جامعه دیگر یا با روزگار دیگر همین جامعه مقایسه می کنید.
بله، به نظر می رسد هم نسبت به قبل فحاش تر شده ایم و هم نسبت به جوامع دیگر، بیشتر از کلمات رکیک استفاده می کنیم.
نکته سومی که گفتم ناظر به همین مقایسه بود. بله، اگر جوامع را با هم مقایسه کنیم می بینیم که در برخی فرهنگ ها یا کشورها، به دلیل ساختارهای موجود و سبک زندگی جاری، زبان مردم زبان گزنده ای است و مبادی آداب نیست.
فحاشی چه ربطی به سبک زندگی دارد؟
فحاشی یک رفتار کلامی و زبانی است و بنابراین مستقیما از سبک زندگی تاثیر می گیرد. مهارت های افراد برای کنترل خود، تاب آوری و خودکارآمدی کنشگران و شهروندان یک جامعه روی همه رفتارها و از جمله رفتارهای زبانی ایشان اثر می گذارد. باید این واقعیت برآمده از پژوهش های علمی را بپذیریم که زبان ما ایرانیان نسبت به میانگین جهانی و در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، گزنده تر، رکیک تر و فحاش تر است.
و شما ریشه این گزندگی و تلخی زبان ایرانیان را در دل تاریخ و فرهنگ و ساختارهای اجتماعی برآمده از آن می دانید؟
نه، اتفاقا پیش زمینه های تاریخی و فرهنگی را در نظر نمی گیرم و می گویم به دلیل مسائلی که در ساختار زندگی امروزی ما وجود دارد و به دلیل این که فرهنگ ما در حال حاضر قدرت دفاع و تاب آوری بالایی ندارد، ما کمتر خودکارآمدیم. آستانه تحملمان پایین است، ظرفیت نقدپذیری نداریم و در نتیجه واکنش عاطفی ما به صورت رکیک گویی و بدزبانی بروز می یابد. برای مثال، شما در خیابان حرکت می کنید اما چون آموزش های خوب و متناسب ندیده اید، چون تحمل بالایی ندارید، چون سبک زندگی تان مناسب نیست و... به محض اینکه خودروی جلویی شما دیر حرکت می کند، واکنش نشان می دهید

یک متغیر دیگر که در بحث رفتار زبانی اهمیت دارد، مسئولیت پذیری و مسئولیت گریزی در جوامع است. هرچه جامعه ای مسئولیت گریزتر باشد، گزندگی زبان بیشتری هم دارد. فرد مسئولیت گریز، نبازمند استفاده از زبان جایگزین شده و فرافکنانه است. این معیار را در سطح خانواده هم می توان اندازه گرفت. در خانواده ای که فرزندان مسئولیت پذیرتر هستند، فحاشی کمتر است و بالعکس، چون همان طور که گفتم فرد مسئولیت گریز به فحاشی رو می آورد تا پاسخگو نباشد و طرف مقابل خود را درگیر واژگان کند.
شما می گویید به دلیل شرایط زندگی و نوع آموزش ها، فحاشی در جامعه رواج پیدا می کند...
تحلیل من این ساختی تر و کلان تر است. من می گویم ساختارهای اجتماعی و سیاسی و امنیتی و اقتصادی و هزاران متغیر دیگر، زندگی ما را به گونه ای سامان داده که ما تاب آوری کمتر، مسئولیت گریزی بیشتر، خودکارآمدی ضعیف تر و آستانه تحمل پایین تری داریم. این ها سبب می شود که زبان رکیک و پرخاشگر می شود.
درواقع فرد را مقصر نمی دانید و می گویید فحاشی متاثر از ساختارهای جامعه است.
بله، اشکال در ساختارهای جامعه است، اشکال در نوع مواجهه ما با شهروندان است، اشکال در گروه های اجتماعی است و... مثالی می زنم تا بحثم روشن شود. شما به آرایش نور در شهر تهران یا مبلمان شهری در تهران و سایر شهرها دقت کنید، ببینید چقدر آشفته و نامنظم است. این نورپردازی و مبلمان شهری، مخاطبش را عصبی و ناآرام می کند، سلامت اجتماعی را کاهش می دهد چون اغتشاش بصری و ذهنی ایجاد می کند. آلودگی صوتی هم همین اثر را دارد. یعنی فقط یک عنصر از هزاران عنصر تشکیل دهنده شهر، چنین تاثیر مخربی بر روح و روان شهروندان دارد.

واقعیت این است که ما زیاد در معرض اخبار تلخ قرار می گیریم. آیا این هم در رفتار زبان موثر است؟
بله، این نکته خیلی مهمی است. باید دقت داشت که اگر بین ورودی شادی به یک جامعه و خروجی شادی از یک جامعه تعادل وجود نداشته باشد، تنش و بحران به وجود می آید. یک جلوه بحران هم می شود زبان رکیک و فحاش و گزنده. مسئولان ما باید بین میزان شادی های ورودی به جامعه و میزان خروجی دسته جمعی آن تعادل و تناسب به وجود بیاورند. این تعادل امروز وجود ندارد که وقتی بچه های ما در مستطیل سبز قرار می گیرند
یعنی رواج فحاشی را یک مشکل روانشاختی نمی دانید؟
بستگی به واحد تحلیل دارد. اگر در مورد افراد صحبت می کنید، فحاشی یک مشکل روانشناختی است اما وقتی در مورد جامعه و رفتارهای جمعی صحبت می کنید فحاشی دیگر یک پدیده روانشناختی نیست و نمی توانید پاسخ روانشناسانه به آن بدهید. دلایل فحاشی جامعه شناختی است و باید از منظر اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار بگیرد اما چون مدیران جامعه ما دانش و صلاحیت های لازم را ندارند، نمی توانند این مشکلات را ببینند و برای آن چاره بیندیشند. من تاکید می کنم که عناصر گوناگون از مبلمان شهری گرفته تا عناصر کلان تر، مردم را به سمت پرخاشگری سوق می دهند.
نظر کاربران
فحاشی خوب نیست...و نشانه ضعف است...پس فحاشی نکنیم تا خدایی نکرده فحش نشونیم
ریشه اصلی فحاشی در بی عرضگی شخص فحاش
صحبتاشون واقعا علمی بود؛لذت بردم
خشم خود را فرو خور که جرعه ای گوارا تر از آن ننوشیدم .علی(ع)
بعد الان روانشناسی میگه خشم تان را بیرون بریزید خوب دیگه یا میزنن چیزی رو داغون می کنن یا داد و فریاد می کنند ،دور از جون مثل این مراسم گاو بازی .
فکر کنم پیامبری بود که بهش گفته شد به اولین چیزی که رسیدی اونو بخور و....
رسید به یه کوه بزرگ !!!گفت چجوری اینو بخورم ؟رفت طرفش هر چی بهش نزدیکتر شد ،کوچکتر شد تا آخر قد یک لقمه شد .
بهش گفته شد این کوه خشم بود که اول فرو خوردنش سخت بنظر میاد اما اگر تحمل و صبر کنی بهش غلبه می کنی .