قربانی تجاوز جنسی هستید؟

با سلام من در دوسایت همسریابی با بشتر خانمهای بالا 40سال اشنا شودیم بخش از انها مورد تجاوز قرار گرفته بودن امدواریم بشه برای این خانمها کمک کرد اول قانون دوم جامعه ومرد های که هدفی ازدواج دارند

دوران کودکی وحشی بودیم کسی جرات نداشت نزدیک بشه

من در کودکی توسط2نفر مورد تجاوز قرارگرفتم که این راز رو تا سن28سالگی به هیچ کس نگفتم هنوز از تو خونه موندن به تنهایی میترسم و بعد از هربار رابطه جنسی با شوهرم احساس بدی دارم حس میکنم که اونم بهم تجاوز میکنه خیلی عصبی هستم از تموم آدما بدم میاد متاسفانه اون2نفر از اقوامم بودن هروقت میبینمشون ازش متنفرتر میشم

سلام. تو رو خدا مراقب بچه هاتون باشید. من در کودکی مورد آزار اقواممون قرار میگرفتم. قصد اونا شوخی و خنده بود. خدا لعنتشون کنه . من سه چهار ساله بودم. ادمای بیشعور بی فرهنگ

سلام تو رو خدا بگین کسایی که مورد تجاوز قرار گرفتن چطوری میتونن درمان بشن؟ این اتفاق زندگیمو مختل کرده.با وجود اینکه یه سال گذشته اما هنوزم شبا شدیدا بدخوابم.نمیتونم درس بخونم.از اینکه اون عوضی رو هم بخشیدم انتقام نگرفتم از خودم متنفرم.میگن درمان دارویی هم داره.لطفا راهنماییم کنید؟قرصای ضد افسردگی مصرف کنم خوبه؟

سلام.من دختری 24 ساله هستم مورد تجاوز قرارگرفتم تو شیش سالگیم یه پسر بزرگ از دستش فرار کردم اما وقتی فرار کردم بعدش فهمیدم ازم خون چند قطره خون اومد اصلان اون موقع نفهمیدم چیه الان که بزرگ شدم میدونم که من سالم نیستم الان خواستگار دارم و شدید ان خونوادم می خوان ازدواج کنم این رازو به هیچ کس نگوفتم جرعت ازداو جو ندارم چند بار خواستم خود کشی کنم اما نتونستم از همه مردا و پسرا بدم میاد اگه بگم کی باور میکنه

سلام.من دختری 24 ساله هستم مورد تجاوز قرارگرفتم تو شیش سالگیم یه پسر بزرگ از دستش فرار کردم اما وقتی فرار کردم بعدش فهمیدم ازم خون چند قطره خون اومد اصلان اون موقع نفهمیدم چیه الان که بزرگ شدم میدونم که من سالم نیستم الان خواستگار دارم و شدید ان خونوادم می خوان ازدواج کنم این رازو به هیچ کس نگوفتم جرعت ازداو جو ندارم چند بار خواستم خود کشی کنم اما نتونستم از همه مردا و پسرا بدم میاد اگه بگم کی باور میکنه

سلام دوستان من دانشجوی رشته روانشناسی هستم و دارم روی دخترانی که بهشون تجاوز شده تحقیق میکنم
البته خودم هم در دوره تقریبا نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفتم
و این دلیل اصلی تحقیق منه
اگه کسی حاضر به همکاری و صحبت کردن هست لطفا بهم بگه شاید بتونیم بهم کمک کنیم

عزیز من اینها همش شعاره من در خانواده ی خوبی بزرگ شدم اما خانوادم منو اگاه نکردن خوب بچه بودم و احساساتی یه پسر تهرانی سر راهم قرار گرفت و... بهم تجاوز شد 6 سال پیش چکار میکردم؟ به خانودم میگفتم دارم می زدن پدرم من و می کشت و مادرم دق میکرد من سکوت کردم هر چند گاهی به هم می ریزم اما نگفتن بهتر از گفتنه کدوم یک از شماها که ادعای روشن فکری میکنید من و ببینید تحقیرم نمیکنید نگفتم والان دارم درسمو میخونم شاغلم خانوادم بهم افتخار میکنن ولی اگه میدونستن لکه ننگ حساب میشدم البته اینم بگم من با هیچ پسری دوست نشدم بعد اون پسره

سلام مهتاب
اگه علاقه مند به دونستن این روایتا هستی ودلیلش باید بگم تو ذهنه یه متجاوز چی میگذره .انواع واقسام تجاوز تو روز برای همه داره اتفاق میافته حتی تو گذشته هم بوده انا همه لال میشدن قدیما هم زیاد خوب نبود .قربانی اکثر مواقع از خانواده درجه سوم ودوم واول ضربه میخوره .اکثرا تجاوزا کینه وحسادت ودشمنی یکی از اقوامه که متجاوز رو اجیر میکنه تا به قربانی لطمه بزنه .بعضی از تجاوزا حالت تفننی بین قشره ثروتمند جامعه داره که اکثرا اقشار متوسط وضعیف جامعه قربانی میشن .بعضی ها حالت شرط بندی داره دوست پسر وخانواده وبرادر سره دوست وخواهر وحتی دوستای خواهراشون شرط بندی میکنن .بعضی ها هم مثل زال محمد طعمه جور میکنن خودشون به طرف تجاوز میکنن وبعد دوستاشون رو سره راهه قربانی با برنامه قرار میدن وبابتش پول یا مواد میگیرن .عده ای هم هستن که با تجاوز به پسر ودختر وزن ومرد به اصطلاح برده میگیرن ومیخوان قدرتشون رو نشون بدن واخاذی میکنن .دسته کثیف تر که به باند بازی مشغول هستن تمام عقده های جنسی وروحی وروانیشون رو سره قربانی خالی میکنن وسادیسم جنسی دارن .واقعا متاسفم میبینم تو این راه دخترای جوون وآرایشگرای زن وروسپی ها باعث میشن راه برای این جور آدما باز بشه وبتونن توجامعه جو کثیفی راه بندازن من خلاصه گفتم .اما اگه دوست داری بدونی تمام آرشیو حوادث روزنامه ها ومجله ها رو ببین .اکثرا خودشون قربانی بودن .تحقیر شدن .بیمار جنسی بودن .درفضای ناسالم جنسی بزرگ شدن .سکوت در برابره اینجور آدما میدون دادن بهشونه در مورد قربانی ها به عنوان یکی که از بیرون قضیه رو میبینه میگم عزت نفس احترام به خودت تکیه کردن به خدا اینکه تو مورد ظلم بودی والان وقتشه قوی شی وراهت رو خودت پیدا کنی از سرگردانی بیای بیرون تلاش کنی وکوشش وبه خودت احترام بزاری همه راه ها برای تو بازه اون مجرمه اون باید غذاب بکشه چرا یه قربانی جاش باید با مجرم عوض شه خدا بیناس وهمه چیزو میدونه دلتون رو پاک کنین وباخدا باشین .سکوت درمقابله اینا جنایته .این آدم ها به قدری پست وفرومایه هستن که از رنجش شما لذت میبرن بهترین انتقام گیرنده ها خدا هست اگه همه درا روت بستس اون خودش کیفره این پست فطرت ها رو میده

فاراجان، حرفت قبول ولی اکثرا افراد قربانی چندین سال از اتفاقی که براشون افتاده میگذره و بعد شروع به صحبت میکنن، و قطعا شرایط زندگی خیلی متفاوت میشه نسبت به همون زمان، قربانی معمولا به قدری میترسه که حاضر به گفتن نیست چه برسه به شکایت!
تصور کن دختری که در نوجوانی مورد تعرض بوده و حالا در جوانی بعد از ازدواج و بچه دار شدن بخواد شکایت کنه؟ زندگیش چی میشه؟

سلام.منم مورد تجاوز قرار گرفتم و چنتا از دوستام.من تا ۱۹ سالگی زیاد برام مهم نبود چون درک نمیکردم ولی الان که ۱۹ سالمه و دارم برا کنکور میخونم خیلی اذیتم میکنه این جریان .کسی هست بهم بگه چیکار کنم که این مدت باقی مونده بتونم ادامه بدم حداقل قبول شم و شرمنده خانوادم که تمام زندگیمم نشم؟ روانپزشک رفتم ولی علتشو نگفتم.دارو داد.میخورمشون ولی نامنظم چون به زمان درس خوندنم نمیخوره زمان مصرف داروها.

من خیلی حالم بده عاشق شدم میخوام ازدواج کنم اما نمیتونم با این شرایط نمیشه من خیلی بچه بودم حتی درست یادم نمیاد چه اتفاقایی افتاد.....دارم میمیرم توروخدا برام دعا کنید

سلام من ۱۹سالمه من یه کنکوریم
تا سال سوم درسم عالی بود بعد از وسطای پارسال که به تجاوز و رابطه اگاه شدم یه سری چیزا از بچه گیم به صورت ناواضح یادم اومد
تا کم کم به خاطرم اوم

سلام من ۱۹سالمه کنکوری هستم
تا ۱۷سالگیم درسم عالی بود حتی عاشق پسر خالم بودم
تا اینکه در باره رابطه و تجاوز و اینجور چیز ها اگاه شدم
بعد کم کم که در مورد اینجور اتفاقات خوندم چیزایی از بچگیم به صورت محو یادم اومد تا اینکه کم کم به وضوح به یاد اوردم(البته از قبل وقتی مذکری حتی پدر و برادرام بهم دست میزدن یه حس بدی داشتم که فکر میکردم همه همین حسا رو دارن و این حسمو همون حیا میدونستم
ینی مثلا و قتی داداشم خسته بود و سرشو رو پام میزاشت اشوب میشدم و حس بدی بهم دست میداد تا اینکه ازم جدا بشه البته فکر بد نکنین ارتباط ما کاملا خواهر برادریه فقط من زیاد حساس بودم که فکر میکردم همه همین جورین)
تا اینکه به یاد اوردم پسر خالم با من کارای بدی میکرد فمیدم لمساش از سر لذت بوده نه عادی
چون بچه بودم و اگاهی جنسیم خوب نبود هیچی نمیگفتم
مثلا فکر کنین تو بازار میریدن به باسنتون ضربه میزنن یه چیزی تو این مایه ها
الان با اینکه دخترم و سالم
ولی چون پسر خالم عشقم بود از لحاظ روحی افتضاحم حالم خیلی بده
جوری که بعضی وقتا فکر میکنم توهم زدم و این کابوسام زاده ذهن خیال باف منه
میشه سکی بهم بگه توهمه یا واقعیت؟
اگه واقعیت باشه من میمیرم
دو سه بار خواستم برم پیش روانشناس تا بهم بگه ولی از اونجایی که شهرستانی هستم میترسم که خبر به گوش اشنایی برسه و برام بد بشه
لطفا بگید چه جوری بفهمم کابوسلم واقعین یا نه

سلام امیدوارم خوب باشید همتونو درک میکنم چون این اتفاق برای خودم یه بار افتاده وقتی بچه بودم ۱۰ سالم بود ریاضیم ضعیف بود و چندتا معلم ریاضی امتحانی میگرفتیم که آخر به یه معلم ریاضی مرد رسیدیم معلم ریاضی فامیلیش شه.. بود زن و بچه داشت یه پسر دوتا دختر چند جلسه ای میومد تو اتاق در هم میبستیم اون مرد وقتی دعوام میکرد منو میزد منم به شدت بغض گلومو میگرفت و از اتاق میرفتم بیرون و جلوی مامانم گریه میکردم میگفت چیشده بهش نگفتم چون اگه میکفتم آسمونو زمینو یکی میکرد بهش گفتم حالم خوب نیست فشارم افتاده اون مرد کثافت آشغال حتی به سینه هام و پاهام دست میزد و من خیلی بدم میومد ولی اینو هیچوقت به مامان بابام تمیگفتم تا الان که ۱۷ سالمه هروقت به این فکر میکنم بغض به شدت گلومو میگیره من نمیگم فقط دخترا مورد تجاوز قرار میگرند پسراهم بهشون تجاوز میشه ولی نه مثل ما یه جوری شدم که دیگه از مردا و پسرا بدم میاد حالم بهم میخوره وقتی تو خیابون سرتاپامونو میبینن روانی میشم مگه ما دخترا چه گناهی کردیم بعد تازه میگن حجابو شالو مانتو بردارید اون موقع برداریم چی میشه میدونید تو خارج حتی مرداشون یه ذره هم نگاشون نمیکنن براتون متاسفم مردا و پسرای ایرانی اون دنیا خدا به همتون میرسه

در 13 سالگی به من تجاوز شد اون موقع هیچ چیزی نمی دونستم
فقط مادر من ب من گفته بود اگر کسی به جای خصوصی شما دست
زد بلند داد بزنید کسانی که ان دور و ور باشند به کمک شما می آیند
درضمن اگر کسی این کار رو با هات کرد بهم بگو. بعد سال ها یکبار
دیگر ای غزیه برای من اتفاق افتاد داد و فریاد کردم و جواب داد بعد مردم به کمک من شتافتن و اون لعنتی رو تا خورد کتک زدن . با خجالت این مسعله رو به پدرم گفتم
اون من رو نه کتک زد و نه چیز دیگه. از غضا من عکس اون لعنتی رو گرفنه بودم وقتی اون رو به پدرم نشون دادم گفت من محل کار این یارو رو میدونم بعد....
از اون به بعد اتفاق اینطوری برام پیش نیومد من در اون روز ها سه
چیز رو یادگرفتم
1 از پدر و مادرم جیزی رو قایم نکنم
2 در زمان اضطرار فریاد بزنم
3در جا های خلوت پا نزارم

هیچ وقت به گذشته فکر نکنید

منم یه قربانی ام خیلی سخته خیلی وحشتناکه همه چیز گنگ و کثیفه تو رو امام هشتم قسمتون میدم هیچوقت به مرد و پسر اعتماد نکنید.

همه پیامتون خوندم فکر کردن به این موضوع باعث میشه کل فرکانستون به جهان هستی بری دوباره اینجوری ادمای سر راهتون میای یه راه بیشتر نداره به همتون توصیه میکنم کتاب محدویت صفر بخونی هر اتفاقی افتاد خودمون خلق کردیم کتاب لوئیز شفاه رو هم بخونی تنها چیز که تو کتاب محدویت صفر نوشت هر اتفاقی بخاطر برنامه هست فقط باید بگیم متاسفم لطفا منو ببخش عاشقتم متشکرم

سلام من ۱۶سالمه و توی ۹ سالگی سه بار بهم تجاوز کردن یکی از اقوام نزدیک بود و سه بار خودکشی کردم ، روابط من با مادر و پدرم خیلی بده، احساس می کنم یه سد بین من و خوانده ی درجه یک هست ، تو ی خودمم ، افسرده ام ، و ناراحتم و دارم می بینم که دیگه چقد اون ادم گذشته نیستم و از اون درد اور تر روزی بود که مامانم بهم گفت افسرده ، از اون روز نابود شدم ، درسته افسرده ام ولی مامان و بابابا ها هیچ وقت به بچه تون نگید افسرده ،شاید بچه تون افسرده باشه اما از مامان و باباش انتظار داره بهش یاد اوری نکنه که افسرده است ، اون هایی که شکست عشقی خوردن نکن بدبختن اونی که شکست از زندگی خورده بد بخت هس...

چند روز پیش بهترین دوست برادرم با بی رحمی تمام به من تجاوز کرد احساس میکنم از خودم و هرچی مرد هست متنفرم چیکار کنم؟کجا برم؟به کی بگم؟حتی نمیتونم شکایت کنم،اون نامرد شب و روز تو خونه ی ما پلاسه برادرم بهش میگه داداش سخته که کسی که از خون منه حرفمو نفهمه سخت تر از اون دیدن چشمایه کسیه که کل ارزو و زندگیمو به باد داد
شما چقدر راحت از بخشش حرف میزنید خودتونم جایه ما بودین رحم نمیکردین به کسی که با وجود جیغ و داد و اشکا و زجه هاتون شما رو نابود میکنه
زورم به اون که نمیرسه اما به این میرسه که خودمو از این زندگی نکبتی خلاص کنم

چند روز پیش بهترین دوست برادرم با بی رحمی تمام به من تجاوز کرد احساس میکنم از خودم و هرچی مرد هست متنفرم چیکار کنم؟کجا برم؟به کی بگم؟حتی نمیتونم شکایت کنم،اون نامرد شب و روز تو خونه ی ما پلاسه برادرم بهش میگه داداش سخته که کسی که از خون منه حرفمو نفهمه سخت تر از اون دیدن چشمایه کسیه که کل ارزو و زندگیمو به باد داد
شما چقدر راحت از بخشش حرف میزنید خودتونم جایه ما بودین رحم نمیکردین به کسی که با وجود جیغ و داد و اشکا و زجه هاتون شما رو نابود میکنه
زورم به اون که نمیرسه اما به این میرسه که خودمو از این زندگی نکبتی خلاص کنم

وقتی بچه ای و معصوم چرا باید بهمون تجاوز بشه؟؟؟چرا باید بعد از سالها هنوزم عذاب اونروزا رو بکشیم؟؟؟باشه اونا توبه کردن خدا بخشیدشون،ولی جواب دل ما رو کی باید بده؟زندگی ازدست رفته،زندگی تباه شده.جواب سوال من فقط خدا باید بده،چرا من؟؟چرا؟؟؟؟خدا چرا؟؟

به منم پارسال تجاوزشدپسره فامیلمون بود یه ادم معتادبود زندان رفته بودخلاف کارسابقه داری بود منم ازش خیلی میترسیدم بعدازهررابطه باهام کلی عکس وفیلم میگرفت ازم اومد به خانوادم همه چیوگفت تابامن ازداواج کنه ابرومون رفت قراربودنامزدکنم اونم فهمید ورفت نمیدونم چراخداانتقام نمیگره ازاین ادما من زندگیم خراب شدولی اون عین خیالش نیس خدایا کجاست عدالتتتتتت هاااااااان توروخدابرام دعاکنید

سلام من پسرم فک نکنم واسه کسی همچین اتفاقی افتاده باشه من در سن 17سالگی پدرم بهم تجاوز میکرد الان 22 سالم شده مصرف شیشه ام داشت

من30سالمه.تو15سالگی بم تجاوز کردن واین گذشت تا به الان که سایکوپتها نامردها بیوژدانها اومدن ودارن ابرومو گوشه به گوشه میبرن.احساس خودکشی دارم.نمیدونم شکایت کنم یانه.دارم داغون میشم.یکی کمکم کنه که چیکارکنم

..