سرمایه اجتماعی روحانی قربانی شده است؟
الهه كولايي در روزنامه اعتماد نوشت: دولت دوم آقاي روحاني در شرايطي دشوار تصدي قدرت اجرايي كشور را عهده‌دار شد؛ شرايطي كه در سطح منطقه و جهان، برآورده كردن خواسته‌هاي مردم را سخت‌تر ساخته است. دولت آقاي روحاني با حمايت اثرگذار همه جريان‌ها و نيروهاي تحول‌خواه در كشور، دوره دوم خود را آغاز كرد.
الهه كولايي در روزنامه اعتماد نوشت: دولت دوم آقاي روحاني در شرايطي دشوار تصدي قدرت اجرايي كشور را عهده‌دار شد؛ شرايطي كه در سطح منطقه و جهان، برآورده كردن خواسته‌هاي مردم را سخت‌تر ساخته است. دولت آقاي روحاني با حمايت اثرگذار همه جريان‌ها و نيروهاي تحول‌خواه در كشور، دوره دوم خود را آغاز كرد.
سرمايه عظيم اصلاح‌طلبان پشت سر دولت آقاي روحاني قرار گرفت. با شكل‌گيري مثلث واشنگتن، تل‌آويو و رياض شرايط برآورده كردن مطالبات مردم دشوارتر شد و دولت دوازدهم با وضعيت پيچيده‌تري در مسير ايفاي وظايف خود رو‌به‌رو شد. از سوي ديگر در يك سال گذشته از ظرفيت‌ها و سرمايه‌هاي اجتماعي- سياسي هم به درستي استفاده نشد. به دليل استفاده نكردن از ظرفيت عظيم اجتماعي- سياسي مردم ايران، به ويژه آنان كه راي به آقاي روحاني را راي به تغيير، بهبود، پيشرفت و توسعه مي‌دانستند، شرايط سخت‌تر هم شد.
انتظار مي‌رفت دولت دوازدهم خود را از حلقه‌ها و جريان‌هاي بسته پيشين رها كرده و زمينه را براي مشاركت گسترده هواداران دگرگوني در نهادهاي اجرايي فراهم سازد. ولي دولت نتوانست از دايره‌هاي بسته خارج شود و با كنار گذاشتن مديران مادام‌العمر راه را براي جوانان و نيروهاي خلاق و تازه نفس در عرصه اقتصاد و سياست بگشايد. اين دولت نتوانست از نيروي انساني عظيم در جامعه به درستي بهره‌برداري كند. در اين زمينه به استفاده نكردن از نهادهاي علمي و پژوهشي در حوزه‌هاي مختلف مي‌توان اشاره كرد. آقاي روحاني با همه تلاش‌هاي انجام شده، زمينه مناسب براي به كارگيري زنان و جوانان را در مديريت عالي كشور ايجاد نكرد تا از اين طريق راه براي تغييرهاي مناسب و قابل قبول در دستگاه اجرايي كشور هموار شود.
مانع تراشي‌هاي گوناگون مخالفان دولت، به نوبه خود سبب شد تا دولت نتواند از فرصت‌هاي چشمگير سياسي- اقتصادي منطقه‌اي ايران به درستي استفاده كند. آقاي روحاني براي تغيير در شرايط نامطلوب دستگاه اجرايي، رانت‌خواري و فساد انتخاب شد. در شرايط تشديد فشارهاي منطقه‌اي و جهاني بايد به اين مساله بيشتر توجه مي‌شد. مي‌توان گفت بازسازي اميد به دگرگوني و اصلاح و تقويت آن ضرورتي اساسي در شرايط كنوني جامعه ما است. سرمايه عظيم سياسي-اجتماعي اصلاح‌طلبان، دستمايه پر‌ارزشي براي دوره دوم دولت آقاي روحاني بوده كه بايد جايگاه خود را باز يابد. دولت بايد با تقويت نهادهاي مدني و سياسي، زمينه را براي افزايش اميد و تقويت نگرش مثبت به روند پيشبرد سياست‌ها و برنامه‌ها فراهم سازد.
بي‌ترديد موانع پيش پاي دولت به سادگي قابل برطرف شدن نيست، اما تجربه‌هاي پيشين در كشور ما نشان داده با استفاده از ظرفيت‌هاي اجرايي كشور، مي‌توان مردم را به تغييرهاي مثبت و اصلاح از درون اميدوار كرد و راه را بر دشمنان اين ملت و آب و خاك بست. اين امكان عظيم امروز همچنان در اختيار دولت آقاي روحاني است كه با استفاده از سرمايه‌هاي عظيم اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه، راه را براي رشد و توسعه همه‌جانبه و ارتقاي جايگاه ايرانيان هموار كند.
نظر کاربران
سلام نابغه ..
بهتر نیست بجایی این تئوری از خود مردم بپرسی نه حساب بیگانگان، برو که حناتون رنگی ندارد.
روحانی از کی مدیر بود و کدوم عملکردش قابل قبول و چه چیزی
از این سرباز هاشمی وجود دارد که مردم نمیدانند او دستاورد
تشکیلات لابیگری بود که دکترای اخذ شده با پایان نامه شاهکاری دگر بود.و انهای که به این شخص رای دادن باید جوابگوی انتخاب
اشتباه خود در این زمانه حساس باشند.
او کشورو به سویی خواهد برد که اگر کنار نرود تبدیل به سومالی یا
روندا خواهیم شد.
دست بردارید از بی عقلی که شما از شیطان هم روسیاه ترین
و فردایی قیامت آب صابون از کجا بیاریم که صورت کرئه و زشتتون بشوریم.
اگر تمام درامد جهان به مدیران حال کشور بدهند فقط کفاف خودشون است و سهم مردم فقط هیچ و هیچ.خواهد بود.