چرا مارکز برای ایرانیها مهم شد؟
رضا قیصریه میگوید آنچه در مارکز برای ما ایرانیها مهم است، ترجمه بسیار عالی بهمن فرزانه از کتاب «صد سال تنهایی» است.
او درباره تأثیر مارکز در سطح جهانی عنوان کرد: فکر میکنم تأثیر او در اروپا بعدا اتفاق افتاد و آنقدرها مشخص نبود. سالهایی که این کتاب منتشر شد، من در رم بودم اما «صد سال تنهایی» را بعدا در ایران شناختم و آنجا خیلی متوجه این کتاب نشدم. شاید هم من بیاطلاع بودم، اما در ایتالیا بحثی درباره این کتاب نمیشنیدم و اصلا آن را نمیشناختم. بعدها هم مارکز به دلیل مسائل سیاسی و ارتباط با کاسترو مشهورتر شد. آنچه برای ما ایرانیها درباره مارکز مهم است، ترجمه بسیار عالی بهمن فرزانه است. من هم مارکز را با همین کتاب شناختم. کتابهای دیگر مارکز هم به اندازه «صد سال تنهایی» قدرت نداشت. فکر میکنم کارهای او افت زیادی داشت. البته فکر میکنم این اواخر باز هم کارهای خوبی داشت.
قیصریه همچنین اظهار کرد: «پاییز پدرسالار» و «ماجرای یک قتل از پیش تعیینشده» هم آثار خوبی هستند، اما ترجمه فارسی آنها خیلی خوب درنیامده است. به طور کلی فکر میکنم کارهای دیگر مارکز با «صد سال تنهایی» قابل مقایسه نبودند. نویسندگان دیگری مثل همینگوی که نویسنده مورد علاقه مارکز بوده، کتابهایشان هر کدام بهتر از دیگری است، اما مارکز کارهای دیگرش به اندازه «صد سال تنهایی» نیست. سطح ادبی «صد سال تنهایی» مارکز خیلی بالاست و ناگهان افت میکند. هیچکدام از آثارش به «صد سال تنهایی» نمیرسد.
مترجم «سرگذشت یک غریق» مارکز درباره این کتاب گفت: این کتاب رمان نیست، سرگذشت واقعهای است که رخ داده و مارکز آن را به صورت واقعهنامه در روزنامه نوشته و بعد از به شهرت رسیدن به صورت کتاب چاپ کرده است تا یادآور «پیرمرد و دریای» همینگوی باشد.
ارسال نظر