خاورمیانه، نگران واکنش ایران به ترور اخیر
با حمله اخیر عوامل خارجی، دانشمند هستهای کشور ما و مدیر اصلی پروژههای تحقیق و توسعه فناوری هستهای ایران در دو دهه گذشته ترور شد. آنچه آشکار است البته انگیزه رژیم اسرائیل برای چنین تروری است که تبعا سوءظن اصلی را متوجه این رژیم میکند...
شرق: با حمله اخیر عوامل خارجی، دانشمند هستهای کشور ما و مدیر اصلی پروژههای تحقیق و توسعه فناوری هستهای ایران در دو دهه گذشته ترور شد. آنچه آشکار است البته انگیزه رژیم اسرائیل برای چنین تروری است که تبعا سوءظن اصلی را متوجه این رژیم میکند.
از سوی دیگر، اما دولت ایالاتمتحده بهعنوان حامی اصلی رژیم اسرائیل نقش بیبدیلی در فعالیتها و عملیات آنها، خصوصا در چهار سال اخیر ایفا کرده است. حال با توجه به شکست احتمالی ترامپ در انتخابات اخیر ریاستجمهوری آمریکا و رویکارآمدن قریبالوقوع دولت جو بایدن دموکرات، گمانهزنیها درباره بازگشت ایالات متحده به برجام و بهبود احتمالی روابط ایران و آمریکا بین تحلیلگران غربی رونق گرفته است؛ موضوعی که در سایه ترور اخیر دانشمند هستهای ایران پیچیدهتر از گذشته جلوه میکند. در این گزارش، خطوط تحلیلی اصلی بین متفکران در مطبوعات غربی، عطف به شرایط فوقالذکر بررسی شده است.
تحلیلگر فارنپالیسی بهصورت متفاوتی به معرفی دانشمند هستهای ایران پرداخته است. در تحلیل این نشریه، فخریزاده بهعنوان یک درجهدار سپاه پاسداران و در عین حال یک مدیر کلیدی در فعالیتهای هستهای ایران معرفی میشود؛ شخصی که بهمثابه بازوی داخلی حکومت ایران در روند تقابل با غرب در تناسب با بازوی خارجی آنها، یعنی قاسم سلیمانی، قرار گرفته و ترور این دو شخص، رنگی سمبلیک در مواجهه با جمهوری اسلامی به خود میگیرد؛ نشانی از ضعف در مواجهه با دشمنان خود.
البته در تحلیل فارنپالیسی، رژیم اسرائیل بهوضوح عامل این ترور قلمداد شده است. در ادامه تحلیل این نشریه آمریکایی، از انگیزههای ایران برای نمایشی قدرتمند در خاورمیانه و جهان سخن به میان آمده است؛ گرچه تصریح میشود که واکنش تهران تا امروز حسابشده و دقیق بوده، بهنحویکه جمهوری اسلامی سعی در ایجاد تعادل بین دو هدف حیاتی داشته است؛ اجتناب از بیپاسخگذاشتن چنین حملاتی از یکسو و از سوی دیگر جلوگیری از افزایش غیرقابلپیشبینی تنشها در منطقه که احتمال عکسالعمل نظامی ایالات متحده را به همراه خواهد داشت.
در نگاه تحلیلگر فارنپالیسی، حفظ چنین سیاست کلی شاید روز به روز برای ایران دشوارتر شود؛ در جمعبندی، تحلیلگر فارنپالیسی به این نتیجه میرسد که جمهوری اسلامی در شرایط فعلی اگر قصد اقدام تلافیجویانه در برابر ترور اخیر داشته باشد، چنین عملی زیرکانه و در یک روند قابل انکار (برای ایران) صورت خواهد پذیرفت؛ خواه در بستری سایبری و خواه در بستری عینی به کمک نیروهای نیابتی خود در منطقه. البته هرگونه پاسخ متعاقب رژیم اسرائیل، کار را برای هیئتحاکمه آتی آمریکا جهت بازیابی برجام یا ایجاد صلح در منطقه دشوارتر و متعاقبا واکنشهای بعدی ایران را خطرناکتر خواهد کرد.
شاید آخرین تیر ترکش ترامپ باشد
از سوی دیگر، تحلیلگر نشریه آتلانتیک معتقد است شاید اساسا این ترور به دستور رژیم اسرائیل نبوده، بلکه تلاشی منفعلانه از سوی دولت ترامپ در واکنش به افزایش فعالیتهای هستهای ایران در ماههای اخیر باشد. این تحلیل با توجه به درز اطلاعاتی اخیر درباره پیشنهاد ترامپ برای بمباران تأسیسات هستهای ایران مطرح میشود؛ پیشنهادی که البته از سوی مشاوران ارشد رئیسجمهوری آمریکا رد شده است.
درواقع تحلیلگر آتلانتیک این عمل را جایگزین احتمالی پیشنهاد مردود ترامپ در نظر میگیرد! بر این اساس، چنین عملیاتی به دستور احتمالی ترامپ، آخرین تلاش او برای تحریک ایران به اقدامات متقابل و تخریب آینده روند دیپلماسی در رقابت با جو بایدنِ دموکرات ارزیابی شده است. گفتنی است که هنوز هیچ واکنش رسمیای ازسوی دولت فعلی ایالات متحده در قبال ترور دانشمند هستهای ایران صورت نگرفته است. همچنین در ادامه، تحلیلگر آتلانتیک اضافه میکند که آمریکا، رژیم اسرائیل و متحدان منطقهای ایالات متحده در هر صورت نگران اقدامات تلافیجویانه ایران هستند.
فعالیت هستهای غیروابسته به اشخاص
تحلیل وبسایت آمریکایی «مرکز مطالعات استراتژیک» نیز درباره این موضوع خواندنی است. آنتونی کوردزمن، تحلیلگر ارشد این مرکز، با اشاره به اهمیت ترور دکتر فخریزاده، این عملیات را با عملیات ترور قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، مقایسه کرده و هر دو عملیات را نیازمند مطالعه و بررسی در متنی بزرگتر قلمداد میکند. او سپس با بیان این نکته که ترورهای اخیر دارای تأثیرات ماژور سیاسی بوده، صحنه را برای مذاکرات ایالات متحده با ایران پیچیدهتر از همیشه ارزیابی کرده است.
در ادامه این تحلیل به چند مسئله مهم اشاره میشود. مسئله اول اینکه فعالیتهای هستهای ایران دارای ماهیتی روزافزون یا بهاصطلاح «فزاینده» در نظر گرفته شده و این تحلیلگر با بیان ماهیت فزاینده فعالیتهای هستهای ایران، در واقع قائل به قدرت ذاتی آن در طی طریقی که «غیروابسته به اشخاص بوده» میشود و به زمان گریز هستهای به نسبت کوتاه برای ایران اشاره میکند (زمان گریز یعنی حداقل زمان لازم برای تولید سلاح هستهای).
ثانیا، با اشاره به پیشرفتهای موشکی ایران در سالهای اخیر، به آزمایشهای بالستیک ایران از یکسو و حمله کوتاهبرد به تأسیسات نفتی عربستان از سوی دیگر اشاره شده؛ حملهای که به ادعای این مقاله از سوی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بنابراین جایگاه موشکی امروز ایران طبق این تحلیل، به تشدید حساسیتهای کاربردی نسبت به فعالیتهای هستهای ایران میانجامد؛ موضوعی که ذیل برجام بهدرستی به آنها پرداخته نشده است! ثالثا به سیاست خارجی سالهای اخیر ایالات متحده اشاره شده؛ سیاستی مبتنیبر تقسیم مسئولیتهای امنیتی با دیگر قدرتهای ذینفع در منطقه خاورمیانه و در نتیجه کاهش حضور مستقیم آمریکا در این منطقه؛ سیاستی که به اعتقاد تحلیلگر «مرکز مطالعات استراتژیک»، اعتماد متحدان عربی ایالات متحده را در منطقه (با وجود حفظ روابط نظامی نزدیک)، مخدوش کرده است.
نکته آخری که تحلیلگر این مرکز آمریکایی به آن پرداخته، ادعای تکراری وجود گروههای نیابتی دستآموز ایران در سراسر خاورمیانه است که علیه منافع حیاتی جهان آزاد (بهزعم این تحلیلگر) عمل میکنند. درنهایت با اشاره به این چهار نکته اساسی، نویسنده مقاله مذکور سعی در ترسیم تصویری کامل از شرایط کنونی منطقه داشته است؛ تصویری که ترور اخیر دانشمند هستهای ایران در پسزمینه آن تلویحا توجیه میشود.
البته در نظرگاهی مخالف، جفری لوئیس، مدیر پروژه خاور دور مؤسسه تحقیقات بینالمللی میدلبری، معتقد است اگر ایران واقعا قصدی برای ساخت سلاح هستهای داشته، «شهادت» دکتر فخریزاده {در نظر ایرانیها} به این روند شتاب خواهد بخشید. این نتیجهگیری به گفته او براساس واقعیات روانشناسی نوع بشر ارائه میشود.
این تحلیلگر نشریه «ساینس اند پالیسی» همچنین معتقد است که با وجود خویشتنداری سیاستمدارانه تهران در مقابل چنین تروری، عمدتا به علت شرایط اقتصادی و چشمانداز معامله با ایالات متحده، این حذف فیزیکی خشن، نظرات داخلی در ایران را برای مذاکره با دولت احتمالی بایدن مخدوش و مسیر هیئتحاکمه جدید آمریکا را برای زندهکردن برجام پیچیدهتر از گذشته خواهد کرد.
در جمعبندی نظرات اشارهشده ازسوی متفکران غربی، میتوان از یکسو قائل به نوعی «سعی در توجیه» درباره ترور دانشمند هستهای کشورمان شد و از سوی دیگر نگرانی از واکنش ایران و آینده امنیت خاورمیانه در سایه روابط آتی میان ایران و آمریکا نیز قابل مشاهده است.
ارسال نظر