اظهارات جدید پسر حمیدنوری درباره شغل پدرش در دهه۶۰
محاکمه حمید نوری ۱۹مرداد ۱۴۰۰به اتهام زندانبانی اعضای گروهک تروریستی منافقین آغاز شد و بررسی پرونده ۹۲ جلسه به طول انجامید و درنهایت این شهروند ایرانی به اشد مجازات که حبس ابد است، محکوم شد.
جام جم: محاکمه حمید نوری ۱۹مرداد ۱۴۰۰به اتهام زندانبانی اعضای گروهک تروریستی منافقین آغاز شد و بررسی پرونده ۹۲ جلسه به طول انجامید و درنهایت این شهروند ایرانی به اشد مجازات که حبس ابد است، محکوم شد. گرچه دادستانی کل و دولت سوئد در تلاشند شکلگیری محاکمه حمید نوری در استکهلم را برآمده از دغدغههای مستقل وغیرسیاسی خود جلوه دهند اما بر همگان مسجل شده که این نمایش مبتذل حقوق بشری توسط سازمان امنیتی سوئد سازماندهی شده و درهمین خصوص با مجید نوری، فرزند این ایرانی در بند به گفتوگو نشستیم تا در این قسمت از جام پلاس ابعاد این پرونده را بررسی کنیم. تحلیل نقش عناصر نفوذی در این پرونده، بررسی روند پرونده حمید نوری، حمایت آشکار غرب از منافقان، تبعات حضور گروه تروریستی در سوئد و نفوذ آنها در محاکم قضایی، فعالیت رسانهها در معرفی پشت پرده محاکمه حمید نوری و تلاشهای رسمی برای رهایی این شهروند ایرانی ازجمله موضوعاتی است که در این مصاحبه به آن پرداخته شده است.
آنچه درادامه از نظرتان میگذرد، نسخه مطبوعاتی گفتوگو با فرزند حمیدنوری است.
درخصوص علل سفر پدرتان به سوئد، صحبتهای زیادی مطرح شده است که در مواردی باعث گمراهی مخاطب از حقیقت میشود به عنوان اولین سؤال ضرورت سفر آقای نوری به این کشور را بیان کنید؟
پدرم دهه ۶۰ در زندان کار میکرد، سمتهای مختلفی در بخش دادستانی داشت و از سال ۶۱ وارد زندان اوین شد. تعداد منافقینی که آن ایام در زندان بودند، زیاد بود و پدرم به دلیل شغلی که داشت ـ زندانبان ـ در مواجه مستقیم با آنها بود. طبیعتا اعضای منافقین باتوجه به ۱۰ سالی که پدرم در زندان کار میکرد، او را دیده بودند و میشناختند؛ بنابراین توطئهای را برنامهریزی میکنند. کاری به بحث قانونی یا غیرقانونی بودن آن ندارم. کار منافقین همین مدل توطئه و دردسر درستکردن است، کاری هم به این ندارند که فرد موردنظرشان کاری کرده یا خیر. کار منافقین فقط آزار و اذیت دیگران است. پدرم سال ۷۱ از دادستانی بیرون آمد و مشغول ساختوساز شد. فکر میکنم این مشکلات را فردی که پدرم واسطه ازدواج وی با یک خانم شده بود، ایجاد کرد. از آنجا که پدرم واسطه این ازدواج شده بود، وقتی که این خانواده دچار اختلاف میشوند، پدرم برای حل مشکل آنها به این سفر میرود؛ مسألهای که بهاشتباه در برخی رسانهها اینگونه عنوان شده که ایشان برای حل اختلافات خانوادگی خودمان راهی سوئد شدهاند درحالیکه این طور نبود. مدتها بود که آنها پدرم را دعوت میکردند تا به این موضوع ورود کند. حدود یک سالی شد اما ایشان دخالتی نداشت و میگفت خود طرفین باید مسائل و مشکلات را حل کنند تا اینکه ماجرا به نقطه بدی رسید و پدرم احساس وظیفه کرد تا برای حل مشکل آنها راهی شود و در نهایت مشخص شد که همه این کارها با توطئه منافقین برنامهریزی شده بود. پدر آبانماه ۹۸ به سوئد رفت و در بدو ورود به فرودگاه در حالی که هنوز از هواپیما بیرون نیامده بود، پای پلهها دستگیر شد.
با این تفاسیر در حال حاضر چهار سال از آبان ۹۸ میگذرد
ارسال نظر