adexo3
۲۲۷۳۰۳
۳ نظر
۵۰۰۴
۳ نظر
۵۰۰۴
پ

کودک خیابانی چقدر درآمد دارد؟

روزنامه ایران در بخشی از گزارش خود درباره کودکان خیابانی آورده است: مریم ۷ساله جزو کودکان خیابانی است. او را مدتی است سرچهارراه مطهری- سهروردی می‌بینم. گل می‌فروشد.

روزنامه ایران در بخشی از گزارش خود درباره کودکان خیابانی آورده است: مریم ۷ساله جزو کودکان خیابانی است. او را مدتی است سرچهارراه مطهری- سهروردی می‌بینم. گل می‌فروشد.

صبح ساعت ۸ می‌‌آید و شب‌ ساعت۱۰می‌رود. البته تنها نیست؛ مرد سن و سال‌داری با سبیل‌های پت و پهن، پیراهن سفید آستین بلند و یقه باز و شلوار قهوه‌ای و کفش‌های پاشنه خوابانده او را می‌رساند و شب‌ها هم دنبالش می‌آید و اول از همه پول‌ها را می‌گیرد.

چند روزی صبح‌ها کمین می‌کنم تا ببینم ماجرا از چه قرار است. ساعت نزدیک ۸صبح است که سر و کله آقای سبیل کلفت پیدایش می‌شود. سرکی می‌کشد و می‌رود سراغ ماشین‌اش که ۵۰-۴۰ متری پایین‌تر پارک کرده‌. دست مریم کوچولو را می‌گیرد و سرچهارراه می‌آورد تا آدامس بفروشد. امروز دخترک جای گل باید آدامس بفروشد.

می‌روم دوری می‌زنم و برمی‌گردم سرچهارراه. از دخترک چند آدامس می‌خرم تا با این خرید اعتمادش را جلب کرده باشم.شروع می‌کنم به سؤال پرسیدن که آیا درس می‌خواند. مریم که انگار چیزی نخورده و توانی ندارد با صورت کبودش که معلوم است آفتاب آن را سوزانده روسری گل‌گلی‌اش را جلو می‌کشد و می‌گوید نه.

- چرا؟

- آقا منوچهر نمی‌گذارد.

- همونی که تو رو صبح‌ها می‌رسونه؟

- بله

- مگه پدرو مادر نداری؟

- چرا دارم ولی من پیش آقا منوچهر می‌مانم.

- برای چی؟

- خانواده‌ام وضعشان خوب نیست، پول ندارن، من کارمی‌کنم و آقا منوچهر آخر هفته ۱۵۰هزار تومان به پدرم پول میده.

- به خودت هم پول می‌ده؟

- نه، فقط ناهار و شام.

- چند وقته پیشش کار می‌کنی؟

- یک سال، برادر بزرگترم هم با اون کار می‌کنه، پاتوقش میدان توحیده، داداشم عروسک می‌فروشه.

- خونه تون کجاست؟

-خونه بابام پاکدشته ولی من و داداشم هرندی هستیم توی یک خونه که چند تا دختر و پسر دیگه با ما زندگی می‌کنن.

-پدرو مادرت رو چند وقت به چند وقت می‌بینی؟

- ماهی یکبار

- غذا چی می‌خورید؟

-‌ماکارونی، استامبولی، عدسی، لوبیا از اینجور چیزا

- لباس چی؟

- آقا منوچهر لباس دسته دوم می‌خره

گرم صحبت با دخترک هستم که کسی از پشت یقه‌ام را می‌گیرد، وقتی برمی گردم می‌بینم منوچهراست که زل زده به چشمانم و انگار که دزد گرفته باشد داد می‌زند که با دخترش چه کار دارم، با هزار بدبختی خودم را از او جدا می‌کنم و البته می‌گویم که خبرنگارم و حالا من دستش را می‌گیرم و با دست دیگرم شماره پلیس را می‌گیرم ولی نمی‌دانم که چطور می‌شود با داد و فریادها و شلوغ کاری منوچهر، دورمان پر از آدم می‌شود و او با مریم غیبش می‌زند. حالا چند روزی است که دخترک را آنجا نمی‌بینم، شاید منوچهر به من ناسزا می‌گوید که بازارمطهری - سهروردی را برایش تعطیل کرده ام.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۵ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • یک ایرانی

      تو رو خدا ازشون گزارش تهیه نکنید...مسئولین زیربط میرن جمعشون میکنن..مشکلاتشون بیشتر میشه...کاری که واسشون انجام نمیدیم...بدترش نکنیم

    • فريدا

      طفلكم ...

    • بدون نام

      بر منوچهر و امثال اون لعنت که غیرت کار ندارن و از بچه ها سوء استفاده میکنند.اینارو فقط دولت باید ببره کار بدون دستمزد تا چندین سال .

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج