پریناز ایزدیار: تکراری بازی نمیکنم
«ایرج زاد هم خیلی دقت کرد که شبیه بازی های قبلیام نشود. از بقیة عوامل هم سر صحنه خواهش میکردم که مواظب جلوگیری تکرار من باشند.»
با نقش سمیه در ابد و یک روز خیلی مطرح شدید و همین طور نقش شیرین در شهرزاد و خود به خود شخصیت های بعدی که بازی می کنید، قابل مقایسه می شوند. در فیلم تابستان داغ شخصیت نسرین از همان طبقة ابد و یک روز اما با یک تفاوت بنیادین؛ چون متاهل است و طبعاً فرق هایی دارد و ... به این تفاوت ها چقدر دقت داشتید؟
واقعاً تمام سعی ام را کردم که از تکرار سمیه پرهیز کنم. اولش ترسیدم. در اندیمشک سر فیلمبرداری بودم که پیشنهاد تابستان داغ داده شد و گفتم که حتماً باید گفت وگوی حضوری داشته باشم. شناختی هم از نگاه ایرج زاد نداشتم. خوشبختانه خود ایرج زاد هم خیلی دقت کرد که شبیه بازی های قبلیام نشود. از بقیة عوامل هم سر صحنه خواهش میکردم که مواظب جلوگیری تکرار من باشند. به نظرم در این طبقة اجتماعی خیلی طیف وسیعی مشخص دارد و همانطور که خودتان گفتید خیلی متفاوت است.
در تابستان داغ اولین بار است که نقش مادر را بازی می کنید. بازی با بچه ها چطور بود؟ مخصوصاً دختر کودک فیلم یعنی مانیا علیجانی) بازیگر نقش کودک)؟
در تله فیلم هم نقش مادر را بازی کردم اما به این شکل پررنگ اولین بار بود. به طور کلی ارتباط خودم با بچه ها خیلی خوب است و عاشق بچه ها هستم. مانیا علیجانی که در تابستان داغ بازی میکرد با وجود سن وسال کم بسیار بازیگر حرفه ای بود و برای ارتباط با مانیا هیچ کار سختی نداشتم. کار کردن با بچه ها سخت است چون تکرار برداشت ها طبعاً آنها را خسته می کند و حوصله شان سر می رود. اما به شخصه لذت می برم از همکاری با بچه ها.
در ویلایی ها برای اولین بار در فیلمی متعلق به ژانر دفاع مقدس بازی کردید. چادر و نوع چهره پردازی مربوط به آن حال و هوا چقدر در باورپذیری نقش به شما کمک کرد؟
وقتی این شکل حجاب با نقش همخوانی داشته طبعاً خیلی به بازیگر کمک می کند. طراحی لباس ویلایی ها خیلی به من کمک کرد. چون زمان دیگری را کار کردیم که خاطره از آن زمان و مکان ندارم و چادر خیلی کمک کرد که شخصیتی که خیلی از خودم دور بود را بازی کنم.
در یک روز به خصوص نقشی را بازی می کنید که به واسطه شغلش یعنی خبرنگاری روحیه جست وجو گری دارد. برعکس بازیتان دردیگر فیلم ها که معمولا کم انرژی هستند.
البته نقش چندان محوری نیست. خیلی با روحیات خودم متفاوت است. چون خودم کمتر این همه انرژی و جنب و جوش دارم اما سعی کردم از تجربیات زیست شده ام با خبرنگارها کمک بگیرم.
از کلیشه های سینمای ایران است که وقتی بازیگری در نقشی جذاب جلوه می کند و جایزه می گیرد ، همه کپی های دسته چندمی از همان بازی را در فیلم های خودشان می خواهند.این اتفاق برای شما هم افتاد.چه راهکاری داشتید برای جلوگیری از تکرار؟
خیلی زیاد پیشنهاد شد. اسم نمی برم اما خیلی بوده. یا اصلا دوس نداشم یا انقدر به فضای ابد و یک روز نزدیک بود که نرفتم سمت آن کار. یا نقش های که به شخصیت شیرین در شهرزاد هم نزدیک بود. هر چند . طبیعی است که یه جاهایی از دستم در می رود اما حواسم جمع تر شده نسبت به قبل
با مصطفی زمانی در شهررزاد همکاری داشتید و در یک روز به خصوص دوباره اتفاق افتاد اما با برخی دیگر مثل صابر ابر و علی مصفا همکاری نداشتید.تجربه همکاری با این بازیگران چطور بود؟ چقدر بازی پارتنر در شکل گرفتن حس و حال نقش به شما کمک می کند؟
خیلی به تمرین علاقه مند هستم و سر هر فیلم سعی میکنم که تا جایی که راه داشته باشد تمرین کنیم. چون چه به لحاظ جزیی و چه به طور کلی خیلی کمک می کند. صابر ابر فوق العاده است. یکی از بهترین همکاری ها را با او داشتم چرا که رو به روی کسی بازی کردم که نهایت انرژی را برای من و بازیگر مقابلش می گذارد، حتی موقعی که دوربین روی صورتش نیست. مصفا هم همین طور بود بسیار حرفه ای بودند و بستر لازم را برای تعامل مهیا می کردند..
ارسال نظر