ندا آلطيب در روزنامه اعتماد نوشت: در اين سالها بسياري از ما فيلمهاي اصغر فرهادي را ديدهايم، گاه ساعتها درباره آنها گفتوگو كردهايم، احتمالا در خلوت خود براي لحظاتي هم كه شده به آنچه اين آثار مطرح كردهاند، فكر كردهايم اما جالب است كه هنوز بسياري از ما گرفتار داوريهاي شتابزدهايم.
ندا آلطيب در روزنامه اعتماد نوشت: در اين سالها بسياري از ما فيلمهاي اصغر فرهادي را ديدهايم، گاه ساعتها درباره آنها گفتوگو كردهايم، احتمالا در خلوت خود براي لحظاتي هم كه شده به آنچه اين آثار مطرح كردهاند، فكر كردهايم اما جالب است كه هنوز بسياري از ما گرفتار داوريهاي شتابزدهايم.
نمونهاي از همين قضاوتهاي عجولانه اتفاقي است كه در هفته جاري درباره سخنان هادي حجازيفر رخ داد. در اين نوشتار قصد دفاع از اين هنرمند را نداريم و تنها هدف ما نگاهي است به اين وضعيت كه هر از گاهي گريبان ما را ميگيرد. به اين اميد كه شايد در اتفاقات ديگر، كمي صبورانهتر داوري كنيم و به سرعت حكم صادر نكنيم.
براي همه كساني كه هادي حجازيفر را از سالها پيش ميشناسند و پيشينه حضورش را در تئاتر ميدانند، انتشار چند جمله كوتاه به نقل از او در فضاي مجازي در روزهاي اخير، قدري عجيب و غيرمنتظره بود. به تازگي چند جمله كوتاه از اين هنرمند در فضاي مجازي نقل شد با اين مضمون كه تئاتر در دولت محمود احمدينژاد هم وضعيت مالي بهتري داشت و هم فضاي بازتري به لحاظ مميزي.
اين سخنان موجب واكنش دوستداران و مخاطبان اين هنرمند شد و شايد بخت بلند حجازيفر اين بود كه به سرعت در ميان خبرهاي زلزله غمانگيز كرمانشاه بيرنگ شد.
اما داستان چه بود؟ هفته گذشته هادي حجازيفر، بازيگر دو فيلم سينمايي «ايستاده در غبار» و «ماجراي نيمروز» به همراه محمدحسين مهدويان كارگردان اين دو فيلم، مهمان برنامه ٣٥ فريدون جيراني بودند و اين سخنان در اين برنامه اينترنتي مطرح شد. حال آنكه اين جملات تنها بخش كوتاهي از سخنان مفصل حجازيفر بود كه به شكلي گزينشي در فضاي مجازي منتشر شد و يكسري داوريهاي شتابزده درباره اين هنرمند را به دنبال داشت.
حجازيفر كه سابقه حضورش در تئاتر به سالها پيش برميگردد، البته اين جملات را گفت اما توضيحاتي هم بيان كرد كه در بازتابهاي مجازي فراموش شد. او تصريح كرد كه هر گاه وزيري معتدل روي كار بيايد، ذرهبينها پرتعدادتر ميشود و سختگيريها بيشتر و طبيعتا مميزي هم سفت و سختتر: «در دولت احمدينژاد نمايشهايي روي صحنه رفتند كه كمتر مورد ايراد و مميزي قرار گرفتند زيرا دولت زير سوال و تحت فشار نبود اما در حال حاضر دولت زير سوال است و طبيعتا وزارت ارشاد هم محافظهكارتر ميشود.»
او از مسالهاي ديگر هم سخن گفت: «واقعيت اين است كه حالا پولي در تئاتر وجود ندارد و تئاتر ما عملا به اتكاي گيشه كار خود را ادامه ميدهد و همين وضعيت خطرات خود را دارد مانند استفاده از چهرهها و پهن كردن فرش قرمز و... اما در دولت قبلي، پول نفت بود و به يكسري از گروهها تعلق ميگرفت، گروههايي كه عموما تعداد تماشاگرانشان از بازيگرانشان كمتر بود و براي كسي هم مهم نبود كه اينها تماشاگر ندارند. بلكه پول به شكلي تبعيضآميز به آنها تزريق ميشد. البته هر دورهاي آسيبهاي خود را دارد. آسيب آن دوره تقسيم ناعادلانه پول بود و آسيب اين دوره اين است كه دولت نميتواند حمايت آنچناني از تئاتر داشته باشد و در اين وضعيت، ريشه نمايشهاي تجربي خشك ميشود چون آنها عموما فروش چنداني ندارند و مهجور ميمانند.»
حجازيفر در بخش ديگري از اين برنامه زيانهاي حذف يارانه تئاتر را نيز توضيح داد: «گروههاي نمايشي براي تامين هزينههاي خود به ناچار سراغ چهرهها ميروند كه البته خوبيهاي خود را دارد ولي همين موضوع موجب ميشود كه بدنه تئاتر تجربي كه از حضور چهرهها برخوردار نيست، هر روز نحيفتر شود و حال آنكه ما نيازمند اعتدال هستيم.» او معتقد است با كاهش يارانه دولتي تئاتر، ديگر خوني به پيكر اين هنر تزريق نميشود و اين وضعيت سالها بعد خطرات خود را نشان خواهد داد.
جالب است كه كليت سخنان خشم طرفداران او را در جناح اصولگرا برانگيخت و بخشهاي گزينشي آن با واكنش دوستداران او در جناح اعتدالگرا رو به رو شد.
اين بازيگر در گفتوگو با «اعتماد» نكات ديگري را مطرح ميكند و از برداشتهاي نادرست كه بعد از سخنانش اتفاق افتاده است سخن ميگويد: «آنچه در شبكههاي اجتماعي منتشر شد، تنها بخشي از صحبتهاي من بود كه بعضي از دوستان بدون توجه به كليت آن برنامه تنها اين بخشها را منعكس كردند.»
اين نخستينبار نيست كه تنها برشي از سخنان يك هنرمند يا كارشناس يا هر چهره سياسي و فرهنگي به صورت گزينشي در فضاي مجازي منتشر ميشود و قطعا آخرين بار هم نخواهد بود اما بخش ترسناك ماجرا اين است كه بسياري از ما عادت كردهايم به خود سختي ندهيم و بدون كوچكترين پرس و جويي درباره كم و كيف ماجرا، فاتحه شخص گوينده را بخوانيم و بدون اطمينان از درستي يا نادرستي آن مطالب، شروع به بازنشر آن در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي ميكنيم.
حجازيفر در دو، سه سال اخير بيشتر در سينما فعال بوده است. او پيشتر هم بازي مقابل دوربين را تجربه كرده بود اما دو سال پيش با فيلم «ايستاده در غبار» موفقترين حضور سينمايي خود را رقم زد و سال گذشته نيز با بازي در فيلم «ماجراي نيمروز» بار ديگر مقابل دوربين محمد حسين مهدويان به ايفاي نقش پرداخت.
حضور چشمگير او در اين دو فيلم، طبيعتا پيشنهادهاي سينمايي ديگر را به دنبال داشت و به گفته خودش، فيلمنامههاي خوبي پيشنهاد شد كه بازي در هر يك ميتوانست آرزوي هر بازيگري باشد؛ ضمن اينكه هنرمند مورد نظر ما نياز به تجربههاي تازه را در خود احساس ميكرد. او چندي پيش با بازي در فيلم «به وقت شام» نخستين همكاري خود را با ابراهيم حاتمي كيا تجربه كرد و حالا هم كه مشغول بازي در فيلم «شاه كش» كار وحيد اميرخاني است. اين فيلم برخلاف فيلمهاي قبلي حجازيفر كه عموما مضامين جنگي داشتند، اثري اجتماعي، معمايي است و پيشبيني ميشود تجربهاي متفاوت در كارنامه هنري او باشد. هرچند به دست آوردن اين تجربهها براي اين هنرمند جذاب است ولي هادي حجازيفر قصد دارد به زودي ترمز را بكشد: «ميخواهم بعد از اين بيشتر بر كارگرداني متمركز شوم و هم در سينما و هم در تئاتر كمي سراغ كارگرداني بروم.»
سال آينده براي حجازيفر سال تئاتر خواهد بود. او البته علاقه چنداني ندارد درباره پروژههاي مورد نظرش سخني بگويد و ترجيح ميدهد به وقتش از آنها بگويد و تنها به بيان اين نكته بسنده ميكند كه دو پروژه مد نظر دارد؛ يك كار بزرگ باشكوه در يك سالن بزرگ و يك نمايش جمع و جور ديگر در سالني كوچكتر.
حجازيفر هم مانند ديگر هنرمندان تئاتر وقتي از صحنه دور ميماند، دلتنگ لحظههاي پر تپش تئاتر ميشود: «هر زمان از تئاتر دور ماندهام، چيزي را از دست دادهام و دلتنگ شدهام و حالا دلم ميخواهد دوباره به تئاتر بازگردم چون برايم ارزش افزوده دارد و پر از آموزش است. و فكر ميكنم با وجود همه سختيهايي كه تئاتر دارد، حالا ديگر به لحظه انتظار رسيدهام و نميتوانم بيش از اين دور بمانم. »
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت برترین ها هیچگونه
مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
نظر کاربران
محمدرضا بختیار
خانم آل طبیب خواهر من این حرف ها شعاری و تحت دسته بندهای بورژوای و آریستوکراسی افلاطونی و سقراط و هگل و مارکس هستش که بعد به عنوان شاخه روانشناسی مطالعه شد خانم دکتر حتما شما به آیه 11سوره الاسرا بزنید خداوند می فرماید وکان الانسان عجولا و انسان همواره شتابزده است حالا شما چطور از ما انتظار دور از حقیقت ذاتی انسان دارید
نظر کاربران
خانم آل طبیب خواهر من این حرف ها شعاری و تحت دسته بندهای بورژوای و آریستوکراسی افلاطونی و سقراط و هگل و مارکس هستش که بعد به عنوان شاخه روانشناسی مطالعه شد خانم دکتر حتما شما به آیه 11سوره الاسرا بزنید خداوند می فرماید وکان الانسان عجولا و انسان همواره شتابزده است حالا شما چطور از ما انتظار دور از حقیقت ذاتی انسان دارید