وقتی یکی از «دیوارهای ایران» سقوط کرد
دیروز خبر انتقال بدون اجازه مجسمه های پرویز تناولی و آسیب دیدن آنها منتشر شد و همه را شگفت زده کرد. هنرمندی با شهرتی جهانی که بسیاری از آثار او در حراج کریستی دبی رکورد فروش را می شکنند و حالا با آسیب دیدگی تعدادی از آثار محبوبش مواجه شده است.
مجسمههایی که دیروز سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از خانه پرویز تناولی منتقل کرد، مدتی است موضوع اختلاف این سازمان و این هنرمند مجسمه ساز است.
به گفته تناولی او عصر روز ۲۵ اسفند در کارگاه خواب بوده که مسئولان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران آمده و با کمک یک قفلساز قفل در خانه او را شکسته و با وضعی اسفناک مجسمهها را از خانه بیرون بردهاند. در فیلمی که از این اتفاق در اینترنت منتشر شده مشخص است که یکی از مجسمه های بزرگ تناولی به نام «دیوارهای ایران» در شرایطی نامناسب با طناب بسته شده و جرثقیلی آن را حمل می کند تا در کامیون قرار دهد. هنگام بالا بردن مجسمه، به دلیل مهار نادرست آن مجسمه تکان می خورد و از پهلو به زمین می افتد.
«تناولی» در گفت و گو با روزنامه شهروند میگوید: «گفتند از سازمان فرهنگی و هنری آمدند، سازمانی که رئیس آن آقای شهاب مرادی است. تعدادشان هم زیاد بود. آمدند حتی زنگ هم نزدند، قفل خانه را شکستند و آمدند داخل. از در پایینی که آیفون تصویری هم ندارد وارد شدند. ما پرسیدیم حکم شما کجاست، هیچ جوابی ندادند. هیچ حکمی به ما نشان ندادند. بعد که ما پیگیری کردیم گویا آنها حکمی بالای دست ما از همان شعبه حکم دیگری گرفتند. وکیل من گفت گویا اینها ادعا کردند که ممکن است از این آثار کپی شود درحالیکه این حرف بی اساس است.
ساخت هرکدام از این آثار یکی دوسال طول میکشد، این نشان میدهد اینها هیچ سر رشته و شناختی از هنر ندارند که آمدند با چنین وضع فجیعی آثار هنری را حمل میکنند، روی زمین میکشند. این است نگاه فرهنگی شهرداری به یک اثر هنری، من واقعا نمیدانم چه بگویم. با چنان وضع فجیع و وحشیانهای آثار هنری را بردند که یکی از «دیوارهای ایران» از طناب جرثقیل جلوی چشم خودم افتاد. من دیگر جانم به لب رسیده است. آثار من دست بد کسانی افتاده. نمیتوانم این آثار را دوباره تولید کنم. اینها شناسنامه عمر من است. کجای دنیا با هنرمندانش اینطور رفتار میکنند که اینها با من کردند؟»
موزه ای که تاسیس نشد
به گفته تناولی ۵۸ اثر او همراه خانه اش در سال ۱۳۸۲ توسط شهرداری خریداری شد تا موزهای به نام تناولی تاسیس شود. در شروط قرارداد هم ذکر شده بود که آثار به شرطی فروخته میشود که در خانه تناولی نگهداری شوند اما تاسیس موزه تناولی در دوره اول ریاستجمهوری احمدینژاد و به او گفتند که برایش موزه ای نمی سازند.
تناولی در این چند سال ، این مسئله را از طریق دادگاه دنبال می کرد و می گوید:«موزه که تعطیل شد آثار مرا به انبارهای شهرداری منتقل کردند. ۶سالی سرگرم دوندگی بودم که خانهام را پس بگیرم و پول آثار و پول خانه را هم به شهرداری پس دادم.بعد گفتند آثار را به جاهای مختلف منتقل کردیم و من هیچوقت نفهمیدم آثارم کجاست.
سه، چهار ماه پیش به قوه قضائیه شکایت کردم و گفتم داستان به این صورت است و باید آثارم به من برگردانده شود. پرونده به جریان افتاد و قاضی به نفع ما حکم داد که تعدادی از این آثار را که مشخص بود کجاست و در موزه امام علی(ع) به نمایش گذاشته بودند از آنجا بیرون بیاوریم. ۲ هفته پیش ۱۱ اثر را که در موزه امام علی(ع) بود با حکم قضایی تحویل گرفتیم و درنهایت دقت به خانه منتقل کردیم، تا عصر دیروز آن اتفاق عجیب افتاد.»
او چندین بار برای تعیین تکلیف آثارش نامه نوشت و حتی در نامه ای خطاب به محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، شرایط خودش و مجسمه هایش را توضیح داد اما این نامه نگاری ها فایده ای نداشت. آثار در اختیار شهرداری ماند و تناولی تنها توانست ۱۱ اثر را در که در موزه امامعلی (ع) به نمایش در آمده بود، ببیند. ۴۶ اثر در این مدت هیچ وقت رونمایی نشدند اما به تناولی گفته می شد که در جایی امن نگهداری میشوند و البته این هنرمند می گوید که شنیده است، این آثار فروخته شده است:«آثاری را که در اختیار شهرداری بود در خانههای افراد مختلف دیدهاند!
من که از یک اثر ۱۰ نمونه ندارم، آثارم را میشناسم وقتی به من میگویند فلان مجسمهات را در خانه یا در مجموعه فلانی دیدیم من میدانم کدام اثر است. براساس اخباری که دارم دهها مجسمه من فروخته شده است، مجسمهای که در اختیار شهرداری بوده در خانه فلان نفر چه میکند؟همین آثاری که تازه در موزه نگهداری بوده را در بدترین شرایط ممکن نگهداری کردند اگر ببینید گریهتان میگیرد، قطعاتش جدا شده، کاشیهایش نیست. این حق من نیست که بدانم مجسمههایم کجاست؟ حق من نیست که آثارم را ببینم؟ من به آقای مسجدجامعی هم گفتم که آثارم را پس بدهند که خودم موزهام را درست کنم نمیخواهم تابلوی شهرداری بالای این موزه باشد. ایشان هم گفتند اگر اینطور است ما هم حرفی نداریم با من همدلی کردند. »
البته شهرداری تهران انبار کردن آثار هنرمندان را تکذیب می کند.آقایی، سرپرست موزه امام علی (ع) مدتی پیش در این باره گفته بود: «شهرداري تهران مايل نيست كه اين آثار ارزشمند را انبار كند و مردم كه صاحبان اصلي اين سرمايه هستند نيز دوست دارند كه اين آثار را از نزديك ببينند بنابراين برپايي اين نمايشگاه ميتواند اين آثار را از حالت موزهاي خارج كند و مردمي كه مايل به ديدن اين آثار هستند از نزديك بتوانند سرمايه گرانقدري را كه متعلق به خودشان است ببينند.»
اما حالا مجسمههای تناولی به حدی آسیب دیده که برای ترمیم آنها بیش از یک سال و نیم وقت لازم است و البته تکلیف ۴۶ اثر دیگرش هم مشخص نیست. زمانی که دادگاه به بازگردادن آثار تناولی رای داد، چون این هنرمند در ایران زندگی نمی کند، دخترش به موزه امام علی رفته و آثار را تحویل گرفت. این هنرمند می گوید:«دخترم همان زمان پرسیده بود که آن ۴۶ اثر دیگر کجاست؟ گفته بودند در انبار است. البته انباری که نامعلوم است کجاست. در این سالها نه جایی به نمایش درآمده و نه اینکه میگویند کجاست.»
تناولی می گوید که هیچ حرفی با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و حجت الاسلام شهاب مرادی ندارد:«چه صحبتی با ایشان دارم، بعد از این اعمال بعد از این رفتار، خواستند خون به دل من کنند، مجسمهها را جلوی چشم من روی زمین بکشند و بشکنند همین کار را کردند با این آدمها چه حرفی میتوانم داشته باشم.»
ارسال نظر