ماجرایی که ثابت میکند مردها از زنها خیلی لوستر هستند
همه ما از همان روزی که به دنیا آمدهایم شنیدهایم که مردها از نظر فیزیکی قویتر از زنها هستند.
برترینها: همه ما از همان روزی که به دنیا آمدهایم شنیدهایم که مردها از نظر فیزیکی قویتر از زنها هستند. قدرت تحملشان بیشتر است و در مواقع بیماری یا خستگی، کمتر حال بدشان را بروز میدهند. این احتمالا چیزی است که خیلی از ماها تجربه کردهایم و به چشم دیدهایم. اما این فقط ظاهر ماجراست. انگار چیزی که در افراد دیگر و خانوادههای وجود دارد به کلی متفاوت است. قصه آن قدر با تصورات مرسوم متفاوت است که خیلیها قدرتمندتر بودن مردان را افسانه میدانند! آنچه پشت پرده اتفاق میافتد و خانمها از مردهای زندگیشان (مثلا پدر، همسر یا برادر) روایت میکنند کاملا برعکس است. چیزی که گفته میشود این است که خانمها راحتتر با درد کنار میآیند و زودتر این دوره را پشت سر میگذارند اما آقایان توان کمتری برای تحمل درد دارند یا حداقل این طور نشان میدهند.
مضاف بر این که آقایان خیلی دیرتر از خانمها از شر درد خلاص میشوند. درباره این مساله خیلی حرف زده نمیشد. چون به نظر میرسید جزو اسرار خانوادگی محسوب میشود. اما به تازگی در فضای مجازی یک کاربر خانم ماجرایی را که برای خودش و همسرش اتفاق افتاده بود نوشت و واکنشهای بسیار جالبی دریافت کرد. انگار با روایت این خانم، سد شکسته شد و بقیه خانمها هم دست به تعریف روایت خودشان زدند و تازه معلوم شد چه دلِ پری از این ماجرا دارند. خانم اول داستانش را این طور روایت کرد: «من چندماه پیش دندونم کشیدم، بعدش اومدم خونه، خودم سوپ درست کردم، کارامم انجام دادم تا شب اوکی شدم، حالا همسرم دیروز یه دندون کشیده، انگار زایمان کرده! اینو بده، اونو ببر، کیسه یخ بده! آب نمک درست کن! مردا همه شون اینطوری سوسولن؟!»
حالا ببینید واکنشهای بقیه کاربران را. اولین نفر نوشته که این مساله فقط مربوط به ایران نمیشود و یک معضل بینالمللی است: «اره تو همه دنیا اصن تو انگلیسی به ننه من غریبم بازی مردا موقع سرماخوردگی میگن the man flu!»
این هم یک تجربه مشابه نفر اول: «من عقلمو کشیدم. یکیام ایمپلنت کردم. اومدم خونه کارامو کردم. یه جا کار داشتم. به کارامم رسیدم. دندونشو پر کرد. دو هفته میگفت حالم بده. جلو تی وی دراز کشیده بود.»
یک خانم که گویا همسرش چند نفر کارمند زیر دستش دارد به شکل جالبی این ماجرایش را تعریف کرده است: «همشون همینن. چند روز پیش داشت کارای آخر سال رو انجام میداد. از طرفی مریض شده بود، وسط حجم غرغراش یهو شبیه بچه گربه خزید تو بغلم که بهم عشق بده، کمرمو با ناخنات قلقلک بده! خب مرررد! چه جوری باور کنم اون همه کارمند جرات نمیکنن باهات حرف بزنن؟»
خانم دیگری ماجرا را با دردهای عادت ماهانه خانمها مقایسه کرده است: «شوهر من آمپول نوروبیون زد اومد خونه. انداخت دیگه خودشو، کلاس ورزشم نرفت گفت درد دارم. بعد کیسه آب گرمم گذاشت. هنوز یادم میاد باورم نمیشه. اگه مثل من هر ماه پریود میشد،من بیچاره بودم!»
و اما این خانم که از مشکل خودش نوشته: «صبح ۸:۴۰ دو تا دندون عقل کشیدم رفتم دانشگاه. تا ۵ عصر بدون وقفه کلاس اداره کردم، بچه رو برداشتم اومدم خونه. به همسر سابق که اون دوره خونهنشین بود گفتم نیم ساعت حواست به بچه باشه من برم چند قلم خوراکی بخرم برا دندونم. گفت حالا که میری برا منم مارشملو و شیرینی خامهای بخر!»
اما خانمی هم هست که به ماجرا طور دیگری نگاه میکند: «جنسیتی نکنید! خیلی مواقع دندون با دندون و پزشک با پزشک متفاوته! من تا حالا چند تا دندون عصبکشی کردم. یکی دو روز درد داشتم و تمام، ولی عید پارسال یک دندون عصبکشی کردم تا دو ماه از درد خواب نداشتم! هیچ مسکنی تاثیر نداشت! از خستگی دو ساعت خوابم میبرد و دوباره از درد پا میشدم.»
این یکی خودش تجربهای نداشته اما از دوست بینوایش روایت کرده است: «اوه اوه من یه دوست بینوا دارم، شوهرش وقتی مریضه، غر میزنه که چقدر ازم چیز میپرسی، من هیچی نمیخوام. ولی توقع داره وقتی میگه چیزی نمیخواد، بازم بهش توجه کنی و ببینی چی میخواد! شوهرش پارادوکس دو عالمه.»
و این هم نفر آخر که یک حکم کلی صادر کرد و تمام: «دقیقا! مردا همشون اینطوریان، خراش ریز برمیدارن انگار خمپاره خوردن!»
نظر کاربران
اینطوری نیستم واقعاً
والا مسئله دندون نیست همه مردها همینن کم طاقت پرتوقع کاش زایمان میکردن تا بفهمن درد چیه
منهم خیلی کم مردایی رو دیدم که وقتی خانمشون مریضه وایسن پرستاری کنن .فوری میگن زنگبزن مثلا مامانت.یا مامانم .یاخواهرت اینا بیان پیشت.ولی اگه خوشون مریض شن محاله ی سوپ درست کنن یا چایی وخانم همش باید در خدمتش باشه.خیلی کم آقایونی رو دیدم که خودشون از خانواده حالا چه بچه چه خانم مریض شه پرستاری کنن .ولی لان ها خیلی بهتر شدن .هزینه ها بالا رفته خیلی مراعات میکنن.
آره والا همه همینن
آقایون کلا خیلی قانع و ساده زیست هستن مثلا شما توجه کنید وقتی میرن خواستگاری یک خانم انواع و اقسام سوالات فلسفی و علمی و شخصی و خانوادگی از طرف مقابل میپرسن ولی وقتی ازدواج میکنن وقتی میان خانه تنها یک سوال دارن و اونم اینه که شام چی داریم؟؟!!!
مرد داریم تامرد
😂😂😂
واقعا همه مردها اینجورین ؟؟پدر من سرطان داشت دو شیفت کار میکرد فقط یک ماه اخر قبل فوتش خوب استراحت کرد
خوش بحال اون مردا که ناز کش دارن واقعا. ماکه تا یادمونه فقط ناز خریدیم و درد کشیدیم و جرات نداشتیم یه روز بگیم آخ. تا یاد دارم دردامو پنهون میکردم همیشه
دقیقا خوب مردها رو توصیف کردی من خودم یک ذره لوسم
کلا خشک و تر را با هم می سوزند. دوستم می گفت پدرم از خیلی مشکلات حرف نمی زند تا مادر و خانواده ناراحت نشوند. اغلب موقع مریضی هم، می گوید چیزی نیست خوب می شم.
فدای خاموشیت پدر
مردا پرتوقع ولوس شدن زمانهاى پدرهاى ما مردا ابنجورى نبودن هم كار مى كردن هم تمام مايحتاج زندگى رو تهيه مى كردن هم به درس بچه ها رسيدگى مى كردن
پاسخ ها
مرد ایرانی آرامش میخواد ، چون آرامش حق مرده
اولا کدام مرد ویازن؟ بگم براتون ما 12 خواهروبرادربودیم بفاصله دوالی سه سال، پدرمرحوممان کارگر ارشدشرکت نفت بود همیشه صبح زودپامیشد بعدازنمازصبح صبحانه روآماده میکرد وقبل ازرفتن سرکار بمادرمرحوممان هشدار بیدارباش میزد، ننه مون هم بترتیب اتاقها 6برادرو6خواهر محصلهارابیدار میکردوروانه مدرسه وماکوچکترها را تادم مدرسه،بعدش برمیگشت آب وجارو و سپس دوایستگاه اتوبوس خطوط تهران نه اهواز؟ میرفت بازار. جهت خرید وبا اون زنبیل پلاستیکی پرش وچادری که بدندان گازگرفته بود واون دست پرش بخونه برمیگشت؟،گاز که نبود یاچراغ علاالدین بود ویا پریموس که کلی دنگ وفنگ وپمپ زدن داشت تا روشن بشه، وبعدش پختن نان وتنور. هم خودش یه سختی دیگر، بگذریم سرهفته هم جمعه ها ازصبح مشغول شستن لباسهای چرک وکثیفمان بود وحمام کردمان، سرظهر درب مدرسه مون بود تا بمنزل بریم وهمه باهم سریک سفره بشینیم تا حمله کنیم بسینی وبشقابها،یادش بخیر یکروزمیگفت نوبت بزرگتراست اول، یکروز میگفت نوبت کوچکترا درخصوص پرکردن کاسه وبشقابمون، واما بعدازخوردن وروجک بازی میخوابیدیم وننه مون یکساعت درگیر جمع کردن سفره وشستن وووووبود، ساعت چهارظهرهم که بابا میومد مادرمون با قرقر بلندمیشد ازخستگی نوبت سفره بابامون بود ووووو، تامیومدچرتی بزنه یکیمون خرابکاری میکردیم وجیغ وداد وفریاد و بلندشدن ننمون و گرفتن کفگیر وجارو بدست وتهدید وخفه خون گرفتن همه مون، یادش بخیر همین طور تا شام شب و رفت وروب وجاانداختن و تقسیم لحاف وتشک مان وووووومیشدساعت12شب،و تا میومد بخوابه نوبتی جیشمون میگرفت و بلندمیشد باچشمانی خمار و ترتیب رفع مشکل ما بچه هارو، بک چشم خواب وبیدار تابزرگ شدیم، والان فقط تنهاکاری که واسه اونهمه سختی ومشقتشان انحام میدیم ماهی یکبار ومراسمی بریم سرخاکشان فاتحه ای بخوانیم وسالی یکبارهم گوسفندی هم واسشون قربونی کنیم که فعلا چندسال بمرغش اکتفاکردیم بودجه کم داریم؟ واما نسل قدیم والدین ما محکم وقوی بودند وامثال مارا پرورش دادند که هشت سال درسختیها درجنگ تحمیلی مبارزه کردیم وهرگز اخم نکردیم وشعارمون اینبود، کی خسته است؟ همه بریادمیزدیم دشمن؟ الان متاسفانه دشمن مان در داخل است برادرازبرادر، خواهرازخواهر، فرزندازوالدین، دوست ورفیق شفیق که نگو ونپرس، همه باهم دشمن، چی شده یهویی، خدایا همه مادران دنیا وخواهران دنیا ودختران دنیا را محفوظ بدار که خانواده بدون مادر ویا خواهر ویادختر خانواده نیست ماتم سراست وماتم کده است، خدایا همه زنان عالم را دربهشت برینت جای بده،سوتفاهم نشه من یک جانباز جنگ تحمیلی هستم که خیلی هم سختی کشیدم،اتفاقا ما جامعه ایثارگران هم ناکامیم وهم محروم، آواز دهل بنیاد از دور خوش نیست؟؟؟
این هم بگو که مردا درداشون و غم وغصه هاشون تو دلشون می ریزن و مثل زنها بیرون نمی ریزن و زار زار گریه نمی کنن به همین خاطر طول عمرشون از زنها کمتره.
جهان بینی مورچه ای
زنها هم اینجور نبودن.. اونموقع ها همه ش سرشون توی گوشی نبود. اغذا درست میکردن حالا همه ش غذا از بیرون.. یا توی آرایشگاه هستن یا با گوشیشون ور میرن یا در حال خرید. حرفم بزنی قهرمیکنن مهریه میذارن اجرا.. یادش بخیر قبلا زنها اینطور نبودن
دندون درد چیه یه سرماخوردگی معمولی میشن انگار کرونا گرفتند ، شوهر من که مدام میگه بدنم ضعیف شده دیگه توانایی ندارم 🙁خونه ساکت حکومت نظامی
فقط استراحت
اصلا اینطور نیست مرد داریم تا مرد من همیشه خدا مریضم و هفته ای نیست که دکتر نرم همسرم ازم پرستاری میکنه گاهی خیلی از مردها فرشته هستن فقط مثل زنها بلد نیستن هی تکرار کنن
یاد ندارم دردامو خونه بگم دوست ندارم لوس باشم بااینکه همسرم خدایی خیلی خوبه ولی منم تا جون دارم بروز نمیدم دردامو