سخنرانی مدیر اپل در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان
مدیر اجرایی اپل، تیم کوک در جشن فارغ التحصیلی دانشگاه جورج واشنگتون، سخنراني انجام داد. او دقیقا راجع به عدالت و بیعدالتی و خوشبینیاش به این مطلب که ارزشها متعلق به فضای کاری است، صحبت کرد.
وب سایت كافه سينما: مدیر اجرایی اپل، تیم کوک در جشن فارغ التحصیلی دانشگاه جورج واشنگتون، سخنراني انجام داد. او دقیقا راجع به عدالت و بیعدالتی و خوشبینیاش به این مطلب که ارزشها متعلق به فضای کاری است، صحبت کرد.
او در ابتدا و انتهای سخنرانیش سه بار به مارتین لوتر کینگ اشاره کرد. او کینگ و رئیسجمهور سابق، جان اف کندی را از قهرمانان خود در دوران کودکی دانست. او در آلاباما بزرگ شده و در آنجا اغلب افراد به این دو توجه زیادی نداشتند.این مراسم در نشنال مال در واشنگتون دیسی برگزار شد. دانشگاه اعلام کرد که جمعیتی بیش از ۲۵۰۰۰ نفر که شامل ۶۰۰۰ فارغ التحصیل دانشگاه بود، انتظار میرفت.
کوک چنین آغاز کرد:"اینجا بود که دکتر مارتین لوتر، امریکاییها را به چالش کشید تا وعده دموکراسی واقعی بدهند. اینجا بود که رئیسجمهور رینالد ریگان به ما گفت که خود را باور داشته باشیم و باور داشتن به توانایی خود مسایل بزرگ را حل میکند." کوک داستان اولین بازدید خود از واشنگتون در سال ۱۹۷۷ را بازگو کرد. او که ۱۶ ساله بود، برنده مسابقه مقالهنویسی شده بود. قبل از سفر به پایتخت، او و دیگر دانشجویان آلاباما، مونکومری را ديدند. جایی که جورج سی والس، فرماندار پس از این را که در دهه ۱۹۶۰ با لغو تبعیض نژادی مخالف بود، دیدند.دیدار با فرماندار باعث افتخار من نبود. تکان دادن دستش مانند خیانت به باورهایم بود. اشتباه بود و انگار قطعهای از روح را فروختم.او گفت که قرار بود در واشنگتون رئیسجمهور جیمی کارتر را ببیند، او کارتر و والس را با هم مقایسه کرد: هر دو اهل جنوب، هر دو فرماندار یا فرماندار سابق، اما بسیار متفاوت در ارزشهایشان.
"کارتر مهربان بود و کار بزرگی برای دنیا انجام داد و بشریت خود را فدا نکرد. برای من واضح بود که یکی درست است و دیگری نادرست. بسیار مهم است که بر ارزشهایتان پابرجا باشید. مهم است که ارزشهایتان را بیابید و به آن عمل کنید. مهم است که انتخاب کنید. برخی راحت است اما برخی نیز سخت است. برخی هم مدام شما را دچار تردید میکند." او بیست سال بعد از سفرش به واشنگتون، ادامه داد:
"من کسی را ملاقات کردم که مدام من را در هرچیز دچار تردید میکرد، او استیو جابز بود. سال ۱۹۹۸ بود و او اپل را تاسیس کرده بود. اخراج و دوباره برگشته بود و كمپاني را در حال ورشکستگی میدید. در آن زمان نمیدانست اما در حال فدا کردن باقی زندگیاش برای نجات آن بود تا آن را به بالاترین مرتبهای برساند که کسی تصورش را هم نمیکرد. بینش او درباره اپل شرکتی بود که بتواند فناوریهای توانمندی را در ابزار قرار دهد که استفاده از آنها راحت باشد. ابزاری که به افراد امکان درک رویاهایشان و تغییر دنیا به بهترین وجه را فراهم میکند.در آن زمان بود که کوک ارزشهایش را پیدا کرد اما آن را از فضای کار دور نگه داشت. ادامه داد: من فکر میکردم کار کار است و مهم این است که در کار حرفهای و بدون ارزش باشی. این باعث شد تا احساس سرگردانی کنم. اما استیو اینگونه نبود. او ایدئالیست بود و من را متقاعد کرد که اگر سخت کار کنیم و تولیدات خوبی داشته باشیم، خواهیم توانست دنیا را تغییر دهیم. من کار را قبول کردم و زندگیام تغییر کرد. ۱۷ سال میگذرد و من هیچگاه به عقب نگاه نکردم."
او ادامه داد که چگونه اپل خوشبین باقی ماند و تولیداتش توانست دنیا را بهبود بخشد. "در اپل ما معتقدیم که کار تنها نباید باعث پیشرفت شما شود، باید زندگی دیگران را نیز بهبود دهد." مثلا گفت که فناوری این شرکت به افراد نابینا توانایی خواندن میدهد. به افرادی که در مکانهای دورافتاده هستند، امکان اتصال داده میشود و با ارجاع غیرمستقیم به ویدئوهای اخیر وحشیگری پلیس، درباره اهمیت تلفنهاي هوشمند در عدالت اجتماعی سخن گفت: "افرادی که بیعدالتی را میبینند و میخواهند با آن مقابله نمایند، اکنون میتوانند، با استفاده از دوربینی که همه جا در جیب دارند."
كوك به اهل جنوب بودن خود افتخار میکند و همواره آنجا را دوست دارد. او اشارهای به ارزشهای اپل و سیلیکون ولی داشت. در سیلیکون ولی، افراد معتقدند که هر مسالهای قابل حل است و مهم نیست که چقدر سخت است. خوشبینی محض. و آن را به اپل هم بسط داد. "یکی از دوستانم در اپل میگوید بهترین راه حل مساله این است که در اتاقی پر از مهندسین اپل راه بروی و بگویی غیرممکن است." او قبل از خروج از جایگاه، با آیفون ۶ خود عکسی از جمعیت گرفت.
ارسال نظر