گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات
به تازگی موسسه کارآفرینی گوگل از بین ۲۰۰ شهر در سراسر دنیا به معرفی بالغ بر ۵۰ شرکت منتخب نوپای سال ۲۰۱۵ پرداخته است که در بین آنها نام سایت ایرانی آپارات که بهتر بگوییم شرکت صباایده به عنوان توسعهدهنده و صاحب سایت اشتراکگذاری ویدئویی آپارات از ایران قرار دارد.
این موضوع بهانهای شد که تا با محمدجواد شکوریمقدم مدیرعامل صباایده که البته او را بیشتر مدیر سایت آپارات، کلوب و میهنبلاگ میشناسیم به گفتوگو بپردازیم. او طی این گفتوگو به چگونگی کسب موفقیت آپارات در بین استارتآپهای نوپای جهان و از موانع و چالشها بر سر راه استارتآپهای ایرانی میگوید و در آخر نیز به فعالیتهای جدید شرکتش از جمله راه اندازی سرویس جدید فیلیمو اشاره میکند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
آقای شکوریمقدم با توجه به اینکه اخیراً شرکت صباایده به عنوان صاحب و توسعهدهنده سایت آپارات در میان ۵۰ شرکت منتخب نوپای سال ۲۰۱۵ از نگاه موسسه کارآفرینی گوگل قرار گرفته است، میخواهیم بدانیم بر اساس چه ملاکها و معیارهایی آپارات توانست این موفقیت را در بین استارتآپهای جهان کسب کند؟
مقوله استارتآپ در دنیا علاوه بر اینکه مبتنی بر ایده و خلاقیت است به فرهنگ، کار تیمی، چابکی و عملکرد افراد در این عرصه بستگی دارد. هرچقدر استارتآپی مجهز به این عوامل باشد، قطعاً موفقتر عمل خواهد کرد. به همین جهت ما در فعالیتهایمان در زمینه فناوری و توسه سیاسی سعی کردیم که با ایدههای خلاقانه با کار تیمی خدمات مناسبی در محیط مجازی به مخاطبانمان ارائه دهیم. شاید به همین خاطر باشد که سرمایهگذاران خارجی علاقهمند هستند که از فعالیتهای ما در فضای مجازی کشور بیشتر بدانند.
آنچه نقطه قوت شرکتهای ایرانی در عرصه تکنولوژی و فناوری محسوب میشود دارا بودن نیروهای انسانی خلاق و متفکر است که میتوانند ایده پرورش دهند و آن را در میدان عمل عملیاتی کنند. این مقوله برای سرمایهگذاران خارجی بسیار مهم و جذاب است. نیروی انسانی خلاق در شرکتهای ایرانی که در عرصه دانشبنیان و استارتآپ کار میکنند به همین جهت مورد توجه هستند. میتوانم بگویم یکی از دلایل موفقیت شرکت صباایده در بین استارتآپهای نوپا در دنیا داشتن نیرویهای خلاق و ایدهمحور است. به طور مثال ما در شرکتمان تعداد نیروهای محدودی داریم که جمع کل آن به ۱۰۰ نفر میرسد اما در حال ارائه کردن چهار تا پنج سرویس هستیم که آپارات تنها یک نمونه این سرویسهاست.
این در حالی است که در دنیا شرکتهای مشابه ما با تعداد نیروی بسیار بیشتری در حال ارائه کردن تنها یکی از این سرویسها هستند. بنابراین این سطح از چابکی که با تعداد نیروی انسانی محدود خدمات قابل توجهی ارائه میدهیم، بیشتر مورد توجه موسسه کارآفرینی گوگل قرار گرفت و شاید به همین خاطر بود که در جمع استارتآپهای نوپای منتخب قرار گرفتیم. البته ما علاقهمندیم که همیشه این چابکی را حفظ کنیم تا بهتر بتوانیم به توسعه فعالیتهایمان بپردازیم. ناگفته نماند که خلاقیت بالای نیروهای ما نیز یکی از دلایل موفقیتمان است. ما در حقیقت در صباایده یک خانواده ۱۰۰نفری تشکیل دادیم و با هماهنگی و همدلی با یکدیگر در حال جلو بردن ایدههایمان در عرصه مجازی هستیم. آنچه برایمان مهم این است که ما در صباایده توانستهایم تاکنون خروجی نسبتاً مناسبی داشته باشیم.
به همین خاطر هرسال در حال توسعه سرویسهایمان هستیم و سعی میکنیم خدمات متنوعی به مشتریانمان ارائه دهیم. آپارات از نظر ترافیکی جایگاه ممتازی در کشور دارد و دائماً در حال توسعه است. یا میهنبلاگ که دومین بلاگسرویس کشور است جزو ۱۰ سایت اول محسوب میشود. پروژه فیلیمو را جدیداً شروع کردهایم و فکر میکنم تا شش ماه آینده جایگاه بسیار مناسبی را در بین کاربران ایرانی پیدا کند. سرویس صباویژن نیز نشان داده است که یک آژانس تبلیغاتی بسیار موفق در کشور است. چرا که بازوهای رسانهای خیلی موفقی در این سالها برای این رویداد زحمت کشیدهاند. شاید همین ویژگیها باعث شده تا نام صباایده جزو ۵۰ استارتآپ نوپای دنیا قرار گیرد. هرچند این موفقیت برای ما نقطه پایان نیست و عزم خود را برای موفقیتهای بسیار بالاتر چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی جزم کردهایم.
به نظر شما قرار گرفتن یک شرکت ایرانی در جمع ۵۰ استارتآپ دنیا چقدر میتواند باعث شود که نگاهها نسبت به فعالیتهای استارتآپها در کشور تغییر کند و بیشتر به آنها در جهت رشد و پویاییشان میدان داده شود؟ با این حال در ایران این انتظار وجود دارد که دولت حمایت و سرمایهگذاری در این بخش را انجام دهد و به نسبت جهان، سرمایهگذاران بخش خصوصی کمتر وارد این عرصه شدهاند.
من شخصاً، کاملاً مخالف این ادعا هستم که میگویند دولت یا حاکمیت از استارتآپها باید حمایت مالی کند. آنچه بیش از همه مورد نیاز استارتآپهاست فراهم کردن فضایی است که آنها بتوانند آزادانه فعالیت کنند. نباید استارتآپها محدود شوند اما متاسفانه در کشورمان قوانین و مقرراتی وجود دارد و فضا برای فعالیتهای نوآورانه استارتآپها چندان مهیا نیست. یعنی شما برای هر اقدام جدید و نوآورانهای باید مجوز بگیرید و از سد قوانین بسیاری باید عبور کنید تا بتوانید سرویس و خدماتی را ارائه کنید. معتقدم دولت در جهت رشد و حمایت از استارتآپها به جای قانونگذاری بهتر است قانونزدایی یا مقرراتزدایی کند.
این مشکل در کشور ما به شدت دیده میشود در حالی که در دنیا اینگونه نیست و شاید یکی از دلایلی که باعث شده تا استارتآپی ایرانی در این عرصه در جهان کمتر شناخته شود وجود مقررات و قوانین دست و پا گیر است. به این نکته توجه داشته باشیم؛ در کشور ما، استارتآپها تلاش میکنند تا روی کسب و کارهای قدیمی یک فضای جدید را پیادهسازی کنند. به همین خاطر در این مسیر با مشکل مواجه میشوند چرا که قوانین قدیمی نمیتواند همپای ایدههای خلاقانه در محیط استارتآپی حرکت کند. لذا انتظار داریم دولت در این زمینه ورود کند و تناقضها یا تضاد قوانین و مقررات مربوطه در این عرصه را از بین ببرد.
اگر بخواهیم بهطور صریح بیان کنیم که دولت چه کاری در جهت حمایت از استارتآپها انجام دهد این است که موانعی را که باعث عدم فعالیت آزادانه استارتآپها میشود باید از سر راه آنها بردارد و بازنگری کاملی در قوانین و مقررات که در این عرصه وجود دارد، انجام دهد. این بهترین کاری است که میتوانیم از جانب دولت متصور باشیم. اگر دولت این زمینه را فراهم کند، بخش خصوصی با خیال راحت در این عرصه ورود خواهد کرد. لازمه توسعه استارتآپها نیروی جوان خلاق و برداشتن محدودیتهاست.
در زمینه نیروی جوان خلاق خوشبختانه در بهترین وضعیت ممکن به نسبت جهان قرار داریم. به نظرم مسیر فناوری در بین جوانان ما راه خودش را باز کرده است و در آینده نزدیک سهم قابل توجهی در اقتصاد کشور خواهند داشت اما مهم این است که محدودیتها را در این زمینه از میان برداریم و مابقی را به نیروهای خلاق جوانان بسپاریم.
اینکه سایتهایی مثل یوتیوب در ایران رفع فیلتر شوند، به سادگی امکانپذیر نیست و به زودی اتفاق نخواهد افتاد؛ به خاطر اینکه تا آنجا که من میدانم، موضوع اصلاً فرهنگی است. هماکنون در دنیا فضایی علیه یوتیوب شکل گرفته است و یکسری از خانوادهها به دلیل مسائل فرهنگی کلاً نمیتوانند این سایت را بپذیرند.
شما توضیح دادید که دولت باید در این عرصه از هر نوع حمایت مالی ممانعت کند و باید بخش خصوصی وارد این فضا شود. با این اوصاف، چه مکانیسمی باید پیاده شود که بخش خصوصی بتواند ایدههای نوآورانه خود را اجرایی یا تجاریسازی کند؟
بازهم تاکید دارم دولت وظیفه تسهیل در مقررات و برداشتن موانع را دارد و بسیار مناسب است که از این طریق از استارتآپها حمایت کند. مدیریت و تفکر بخش خصوصی با مدیریت و تفکر دولتی بسیار متفاوت است. به همین جهت مدیریت بخش خصوصی با جنس فعالیت استارتآپها بیشتر همخوانی دارد چرا که دائماً دنبال پویایی و رشد است. در حالی که مدیریت دولتی آرام حرکت میکند و اصولاً قوانین دست و پاگیر مانع از رشد سریع فعالیتها میشود. با ساختار دولتی نمیتوانیم انتظار سرمایهگذار حرفهای در این عرصه را داشته باشیم.
البته تلاش دوستان در بخش دولتی در عرصه فناوری کشور قابل تقدیر است اما یک معاونت علمی و فناوری در دولت چقدر توانایی دارد که تمام استارتآپها را مورد حمایت خود قرار دهد؟ آنهایی که در کمیتههای تخصصی نهادهای دولتی نشستهاند، معمولا بهطور مستقیم با مشکلات و موانعی که ما با آن سروکار داریم در ارتباط نیستند و از ظرافتهای آن بیخبرند. البته ناگفته نماند که حق هم دارند، به هر حال ممکن است این عرصه مخاطراتی هم داشته باشد و باید همه جوانب امر را بسنجند.
بنابراین از دولت و به ویژه آقای دکتر ستاری معاون رئیسجمهور به عنوان متولی دولتی در جهت حمایت از شرکتهای دانشبنیان انتظار داریم که کمک کنند تا آزادی عملکرد بیشتری برای استارتآپها فراهم کنند و محدودیتها را به حداقل برسانند تا سرمایهگذاران بخش خصوصی، بتوانند در فضای مناسبتری به فعالیت بپردازند. قطعاً یک بخش خصوصی سرمایهگذار یا استارتآپ نمیتواند فضای پرالتهاب و پرتنش را بشکند و این امر در حیطه اختیار دولت است که از شکلگیری فضای ملتهب و امنیتی در این عرصه جلوگیری کند.
با این اوصاف در این فضا که محدودیتها بر سر راه استارتآپها در کشور وجود دارد این شرکتها چقدر میتوانند موفق باشند و در کسب و کار خود بدرخشند؟ به نظر شما در شرایط فعلی استارتآپهای ایرانی چگونه میتوانند در سطح جهانی رقابت داشته باشند؟
معتقدم استارتآپ خودش مسیر موفقیتش را پیدا میکند. ببینید مثلاً وقتی شما یک دانه را میکارید و آن را در یک فضای آماده و خاک پربار قرار میدهید، زمینه رشد او را فراهم کردهاید و مابقی کار بر عهده خودش است. در اینجا هم وقتی دولت فضای مناسب را فراهم میکند یعنی به نحوی همان دانه را کاشته است و رشد با خود دانه یعنی استارتآپ است. نباید از این نکته غافل بمانیم که بالاخره نسبت به شرکتهای مشابهمان در سطح دنیا فاصله داریم.
ولی در عین حال این موضوع را مد نظر قرار میدهیم که با اتکا بر نیروی جوان خلاق کشورمان میتوانیم انگیزهها را پرورش دهیم و شاهد به ثمر نشستن این دانه پربرکت در اقتصاد کشورمان باشیم. به هر حال استارتآپها به نوعی کسب و کارهای مردمی در دنیای مدرن هستند و دولت هم باید زمینه مساعد برای رشد و نمو آنها را فراهم کند. برخورد امنیتی در این فضا تنها باعث عقبماندگی ما از دنیا میشود. به هر حال در این فضا ممکن است مخاطراتی وجود داشته باشد اما نباید مانع رشد این عرصه شویم. بنابراین این فضا به مدیریت نیاز دارد که اینجا نقش دولت پررنگ میشود. در دنیای امروز استارتآپ خاموششدنی نیست.
دقیقاً مانند این است که بگویید کسب و کار خاموش شود. مگر میشود کسب و کار را خاموش کرد؟ استارتآپ که یک مفهوم جدید و تازه نیست. استارتآپ مدل جدید کسب و کار در دنیای مدرن است. فرقی بین راهاندازی یک کارخانه کفش با راهاندازی یک استارتآپ وجود ندارد و هر دو برای جامعه مفید و ضروری هستند. اگر عدهای امروز مخالف استارتآپها در کشور هستند و به نظر من ریشه آن به اختلاف سلیقه جدی یک نسل با نسل دیگر برمیگردد (البته منظور من یک نسل فکری است و نه نسل سنی).
به نظرم دولت میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد و زمینه تعامل را بین صاحبان کسب و کار در عرصه استارتآپ و مخالفان این عرصه درست کند. با وجود تمامی این ناملایمات بر این باورم که سنگاندازیها در مسیر استارتآپها هیچ تاثیری ندارد و بهتر است که افراد مخالف و موافق بنشینند و با هم صحبت کنند. یعنی چقدر خوب است که اختلافنظرها را مطرح ساخته و با تعامل متقابل سعی در حل آن داشته باشیم. چون بالاخره جوانان شاغل در اینگونه شرکتها متعلق به همین مرز و بوماند و فکر و کارشان متعلق به همین فرهنگ ایرانی و اسلامی است.
اگر هم اشتباهی میکنند تنها راهحل آن مذاکره و تعامل طرفین است. بگذارید نکته دیگری را هم مطرح کنم و آن این است که تا آنجا که من اطلاع دارم در ایالات متحده بخش جدی از زیرساختها هم توسط بخش خصوصی ایجاد، اداره، مدیریت و پشتیبانی میشود. شرایط اما در کشور ما بدین گونه پیش نمیرود. در کشور ما زیرساختهای اینترنت و تاسیسات زیربنایی در دست دولت است. اینها زیرساختهایی است که یک استارتآپ به آن احتیاج مبرم دارد.
به هر حال دولت باید کمک کند تا زیرساختهای لازم برای ایجاد و رشد استارتآپها فراهم شود. هر چند خوب نیست که زیرساختها کاملاً دولتی باشد ولی فعلاً در کشور ما بدینگونه است و بخش خصوصی نمیتواند به آن ورود پیدا کند. پس هر چقدر زیرساخت شبکهای کشور گسترش پیدا کند، بستر ارتباطی استارتآپها بهبود یافته و شرایط بهتری در جهت توسعه ایجاد میشود. به هر حال سرمایهگذاران هم مشتاق ورود به این عرصه هستند و امیدواریم در آینده نزدیک تحولات چشمگیری در این عرصه رخ دهد.
محمدجواد شکوری مقدم به همراه محمد فضلاللهی و مهدی شکوری مقدم پایهگذار شرکت صباایده هستند که البته آن را بیشتر با سرویسهایش چون آپارات میشناسیم.
اما به نظر میرسد سرمایهگذاران در ایران آنچنان که باید با فضای استارتآپها آشنا نیستند و هنوز برای همه آنقدر جا نیفتاده که در این زمینه سرمایهگذاری کنند. به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ آیا فضای سرمایهگذاری در این حوزه ناشناخته مانده است یا سرمایهگذاران به دلیل بسته بودن این فضا ترجیح میدهند وارد این عرصه نشوند؟
به نظرم سرمایهگذارهای کشور اکنون فهمیدهاند که چه پتانسیلی در این بخش وجود دارد. اخیراً بازار استارتآپ از نظر سرمایهگذاری به نسبت گذشته شلوغ شده است. ولی خب طبیعی است که یک عمر مردم کشور ما ساختمان، فرش، سکه و دلار خریدند و هر داستان موفقیتی که تاکنون شنیدهایم راجع به سرمایهگذاری در این داراییها بوده است. الان مثلاً میگویند که طرف وضعش خیلی خوب است چون ساختمانساز بوده است یا فردی دیگر توانسته در مدت زمان بسیار اندکی با خرید و فروش روی دلار یا سکه به منفعت بالایی دست پیدا کند.
در صنعت استارتآپ هم باید یکسری داستان موفقیتآمیز ایجاد شود تا آرامآرام توجه سرمایهگذاران به این عرصه جلب شود. البته من فکر میکنم این اتفاق در حال وقوع است و امیدوار هستم سرمایهگذاران ایرانی هم به سرعت به قابلیتهای استارتآپها پی ببرند. پرورش یک ایده درست توسط یک فرد با مهارت علاوه بر منافع فرد ایدهپرداز و جامعه میتواند منافع مالی مناسبی را هم برای سرمایهگذار به همراه داشته باشد. اتفاقی که در بازارهای معاملاتی فیزیکی به ندرت اتفاق میافتد و ارزش افزوده اقتصادی زیادی هم برای کشور به همراه ندارد.
بنابراین معتقدم صرف منابع سرمایهگذاران در پرورش و حمایت از ایدههای جدید در صنایع مختلف کلید محرکی برای رشد و توسعه اقتصادی و تکیه بر تواناییهای فردی و علمی داخلی خودمان است. شما مطمئن باشید یکی دو سال دیگر در این کشور حداقل ۳۰ تا ۴۰ سرویس در این عرصه توسط استارتآپها ارائه خواهد شد که سهم بالایی در اقتصادمان خواهند داشت. این همان مسیری است که در دنیا طی شده است. چرا که استارتآپها رشد تصاعدی دارند. شما نه به امروز نگاه کنید نه به فردا. چون ضریب رشد آنها معمولی نیست. معتقدم در کشورمان بستر رشد استارتآپها با وجود تمام مشکلات فراهم است و در سالهای آینده حرفهای زیادی در این زمینه خواهیم داشت. این درست همان نیروی محرکی است که اقتصادمان نیاز دارد تا بتواند در مسیر رشد و توسعه حرکت کند.
یکی از دلایل موفقیت شرکت صباایده در بین استارتآپهای نوپا در دنیا داشتن نیرویهای خلاق و ایدهمحور است. به طور مثال ما در شرکتمان تعداد نیروهای محدودی داریم که جمع کل آن به ۱۰۰ نفر میرسد اما در حال ارائه کردن چهار تا پنج سرویس هستیم که آپارات تنها یک نمونه این سرویسهاست.
حالا دوباره برگردیم به فعالیتهای شرکت صباایده. با توجه به موفقیتهای اخیر آپارات، جایگاه شما در بین نمونههای ایرانی چقدر ارتقا یافته است؟
سطح توقع همه اعضای تیم ما خیلی بالاست. قطعاً دامنه هدف ما به ایران محدود نمیشود. افق توسعه آپارات و سایر سرویسهای ما در صباایده بسیار بزرگتر از این است که میبینید. شاید در بسیاری از ابزارها و سرویسهایی که شما نام میبرید فکر کنید قوی هستیم ولی ما میگوییم نه. ولی بالاخره شاید در بین سرویسدهندههای داخلی کنونی که توانستهاند حرفی برای گفتن در داخل کشور داشته باشند یا یک اعتبار بینالمللی برای ایران کسب کرده باشند، بشود روی ما حساب باز کرد. اما همانطور که گفتم نسبت به افق طرحشده، هنوز راه خیلی درازی در پیش است. برنامههای ما بسیار بزرگتر از آن چیزهایی است که در شرایط فعلی دیده میشود.
هرچند پیشتر هم در گفتوگویی در تجارت فردا در مورد راهاندازی آپارات صحبت کردهایم اما اکنون جا دارد دوباره از سابقه راهاندازی این سایت و فعالیتها و برنامههای اجراشده موفق آن در این مدت و پروژههای راهاندازی شده صحبت کنید.
ما کمتر از ۱۰ سال پیش کارمان را با سه نفر شروع کردیم. یکی دو سرویس در آن روزهای اولیه که به سالها پیش برمیگردد راه انداختیم که متاسفانه همه با شکست مواجه شدند. اما در همان زمان شاهد بودیم که سرویس اورکات که یک شبکه اجتماعی برای گوگل بود در کشورمان بسیار مورد اقبال قرار گرفت. بنابراین به این فکر افتادیم که نسخه ایرانی آن را برای کاربران ایرانی راهاندازی کنیم. کارمان از راهاندازی سرویس کلوب شروع شد.
حدود دو سال بعد سرویس میهنبلاگ را خریداری کردیم. در ادامه سه سال بعد آپارات را راه انداختیم و به تازگی نیز فیلیمو را راهاندازی کردیم که در حال حاضر بیشتر بر این سرویس متمرکز شدهایم. در مجموع حدود پنج، شش سرویس داریم که بالغ بر ۳۴ میلیون کاربر ایرانی در ماه از این خدمات استفاده میکنند.
منابع مالیتان در این مسیر چگونه تامین شده است؟
همه منابع اولیه از سرمایه شخصی خودمان تامین شده است. کسی از ما حمایت مالی نکرده است و با کار کردن و ارائه سرویسهای متنوع تلاش کردیم فعالیتهای خود را توسعه دهیم.
اکنون هم درآمدتان از همان تبلیغات است یا منابع درآمدی دیگری هم در نظر گرفتید؟
منابع درآمدی مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تبلیغات است. ولی از سرمایهگذار به معنایی که الان در بازار وجود دارد، استفاده نکردیم. فرآیند یادشده با سرمایه اندکی شروع شد که حاصل فروش یکی دو خودرو سواری بود. بعد آرامآرام تبلیغات شرکت رونق گرفت تا توانستیم سرویس خریداری کنیم. البته این مساله را هم میپذیریم که سرعت رشد ما نسبتاً کند بوده است؛ هر چند فضای کاری در آن زمان مثل فضای کاری امروز ایران نبود. محدودیتها زیاد بود. به علاوه توجهی که الان به این تجارت و کسب و کار میشود، آن زمان اصلاً وجود نداشت.
الان شاید خیلی از صاحبمنصبان دولتی در مورد شرکت سخن بگویند و به آن افتخار کنند، اما آن موقع اصلاً صحبت از کسب و کارهایی همانند آنچه ما در ذهن داشتیم به شوخی شبیه بود. لذا دو دلیل کندی رشد شرکت، نخست آن بود که سرمایه چندانی به این فعالیت تزریق نشد و دیگر اینکه فضا برای رشد چندان مساعد نبود.
موضوع دیگر به قابلیت رقابت شما با شرکتهای مشابه خارجی برمیگردد. اگر شرایط به نحوی پیش برود که فیلترینگ شبکههای رقیب شما از جمله یوتیوب برداشته شود، آیا آپارات باز هم میتواند با آنها به رقابت بپردازد؟
این سوالی است که همواره مطرح میشود. در ابتدا باید متذکر شد که رفع تحریمها هیچ ربطی به فیلترها ندارد. برای رفع تحریمها مسوولان مربوطه رفتند و مذاکره کردند؛ ولی رفع شدن فیلترها یکسری مسوول دیگر دارد که به شکلی متفاوت میاندیشند و موضوع آن هم کاملاً داخلی است. نکته دوم این است که ما نقطه خاصی را در فضای اینترنتی ایران کشف کردیم، برای آن وقت گذاشتیم و سرمایهگذاری انجام دادیم.
قطعاً اگر یوتیوب در کشور فیلتر نبود، ما روی این پروژه سرمایهگذاری نمیکردیم و تمامی این تلاشها و منابع صرف سرمایهگذاری روی یک پروژه دیگر میشد. این کاملاً روشن است. شاید این سوال برای برخی مطرح باشد که چون یوتیوب فیلتر است ما موفق شدیم. در پاسخ باید گفت بله، این کاملاً روشن است. ما توانستیم از این شکاف بهره لازم را ببریم. چون این سایت در ایران فیلتر بود، ما سایت ایرانی آپارات را راهاندازی کردیم. هر کس دیگری هم در آن مقطع اگر ذهن خلاقی داشت همین کار را انجام میداد. همین الان هم اگر بپرسید همه جواب میدهند که: بله، انجام میدادیم. با وجود این صحبتهای غیرمنصفانه زیادی مطرح میشود.
ما کسب و کار خاص خودمان را داریم و میدانیم که هر زمان وارد چه سرمایهگذاری جدیدی شویم تا بتوانیم به رشد خود ادامه دهیم. ولی اینکه سایتهایی مثل یوتیوب در ایران رفع فیلتر شوند، به سادگی امکانپذیر نیست و به زودی اتفاق نخواهد افتاد؛ به خاطر اینکه تا آنجا که من میدانم، موضوع اصلاً فرهنگی است. هماکنون در دنیا فضایی علیه یوتیوب شکل گرفته است و یکسری از خانوادهها کلاً نمیتوانند این سایت را بپذیرند. پس قضیه فراتر از ایران است. در نتیجه من فکر نمیکنم رفع فیلتر این سایت در کشور در آینده نزدیک اتفاق بیفتد.
با وجود این نظر شخصی، ریسک رفع فیلتر این سایت را صفر نمیدانم. به همین خاطر در تلاش بودهایم و کارهایی کردهایم. ما به شدت دنبال این هستیم که محتوای داخلی تولید کنیم. یعنی از فضای UGC، که مردم در آن تولید محتوا میکنند، به سمت فضایی میرویم که از صاحبان محتوا حمایت کنیم. در واقع آنها را توانمند میکنیم تا محتوا بسازند. با چنین فضایی صاحب یک شبکه بسیار گسترده از کسانی میشویم که محتوا میسازند. حالا اگر روزی با احتمال یک در هزار فیلتر شبکه یوتیوب رفع شود، ما با افرادی قرارداد داریم که تولید محتوا میکنند و برایشان هیچ فرقی نمیکند که محتوا را روی آپارات بارگذاری کنند یا یوتیوب. ساز و کارهایی وجود دارد که با استفاده از آنها، اینگونه ریسکها مدیریت میشوند؛ هرچند ریسک چنین اتفاقی در ایران خیلی کم است.
پس به خاطر همین است که در حال جلو بردن پروژههای مختلف با هم هستید؟
حقیقت امر این است که به بیان ساده، ما نمیتوانیم یک جا بنشینیم و بایستی پروژههای مختلف را همزمان پیش ببریم. تیم ما همواره در جستوجوی فرصتها و برنامههای جدید است. این سطح از پویایی به خاطر فرهنگ استارتآپی ماست؛ هر چند که دیگر استارتآپ (به آن معنا که مثلاً تیم نوپایی باشیم) نیستیم. با وجود این ما توانستهایم فرهنگ این صنعت را در خود حفظ کنیم و همان سطح از پویایی را در خود نگه داریم.
در تلاش هستیم تا در هر سرویسی که ارائه میکنیم، بتوانیم خوب کار کنیم و به اهداف خود در آن برسیم. همواره این تلاش وجود داشته است که در خدمات ارائهشده به مشتریان خود، درجه یک باشیم و برای این هدف زحمات زیادی متحمل شدهایم. الان هم دوباره به دنبال پروژههای جدیدی هستیم. تنوع ارائه خدمات برای این نیست که مبادا یوتیوب باز شود و آپارات مخاطب خود را از دست بدهد؛ بلکه با این هدف است که تیم شرکت ما به دلیل حس جستوجوگری، نمیتواند یک جا آرام گیرد.
کاملاً مخالف این ادعا هستم که میگویند دولت یا حاکمیت از استارتآپها باید حمایت مالی کند. آنچه بیش از همه مورد نیاز استارتآپهاست فراهم کردن فضایی است که آنها بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
در خصوص سرویس فیلیمو هم توضیح بدهید و اینکه رقیب شما در این سرویس چگونه است و برنامه شما در این بخش چیست؟
در فیلیمو هدف این است که مسیر نمایش سینمای خانگی از حالت آفلاین به آنلاین تبدیل شود. میتوان ادعا کرد که در این سرویس نسبتاً موفق بودهایم. به عنوان مثال همین جمعهشب گذشته، یک میلیون و ۲۵۰ هزار دقیقه زمان مشاهده (watch time) داشتیم. به عبارت دیگر مردم این اندازه زمان صرف کردند و فیلمها را از فیلیمو دیدهاند. تمرکز اصلی ما در فیلیمو، نمایش فیلمهای بلند است. کسب و کارهای شبیه به این سرویس نیز وجود دارد که از آن جمله میتوان به نت فلیکس اشاره کرد.
رقابت فیلیمو را با نت فلیکس چگونه میبینید؟
کسب و کارهای سینمای خانگی برعکس بقیه کسب و کارها، به این دلیل که به محتوای محلی (Local) وابستگی زیادی داشتهاند، بسیار موفق بودهاند. کار نتفلیکس این است که محتواهای بینالمللی منتشر کند. اما سرویسهای محلی به گونهای هستند که مثلاً در هند، سرویس موفق نمایش خانگی محلی وجود دارد؛ چرا که آنجا بالیوودی هست. مردم در ایران سینمای داخلی را دوست دارند و این محتوایی که در حال تولید است، اصلاً ربطی به نت فلیکس ندارد. سرویس فیلیمو برعکس بقیه سرویسهایی است که رقیبهای بینالمللی به آسانی میتوانند در حوزه آنها عرض اندام کنند.
تنوع ارائه خدمات برای این نیست که مبادا یوتیوب باز شود و آپارات مخاطب خود را از دست بدهد؛ بلکه با این هدف است که تیم شرکت ما به دلیل حس جستوجوگری، نمیتواند یک جا آرام گیرد.
ظاهراً برای راهاندازی فیلیمو هم با محدودیت مواجه شدهاید. علت چیست؟
بله، برای فیلیمو هم محدودیت ایجاد شد. آن زمان بحثی بین صدا و سیما و وزارت ارشاد پیش آمد که چه کسی صاحب سینمای خانگی آنلاین است؟ فارغ از اینکه قضاوت ما در این رابطه چه بود، این تنش خسارت زیادی به بار آورد و کار را کند کرد؛ چرا که درگیر حاشیهها شدیم. ما آن زمان میگفتیم اجازه بدهید به فعالیت بپردازیم و سرعتمان را حفظ کنیم. متاسفانه گاهی تنگنظریها زیاد است و گاهی هم درک اشتباه از فضا مشکلساز است. صدا و سیما درکی از فضای آنلاین دارد که کاملاً سنتی و به دور از فضای واقعی است.
مگر صدا و سیما باید هر سرویسی را ارائه کند؟ وزارت ارشاد هم چیزی شبیه به صدا و سیما دارد. بار این بحث روی دوش بخش خصوصی قرار دارد و باید با مجوزهای باز و مرتب و منظم آن را پیش ببریم. ما اولین شرکتی بودیم که با وزارت ارشاد برای OTT قرارداد بستیم و اصلاً آنها را قانع کردیم که قرارداد ببندند و مجوز بدهند تا بعداً دچار مشکل نشویم. حتی بعد از انجام این کار، دوباره چند جای دیگر به مشکل برخوردیم. واقعیت این است که بین دو ارگان حکومتی با هم تناقض وجود دارد و یکسری شرکتها مثل ما خسارت میبینند. با وجود این سعی میکنیم و کردهایم که هم به آنها در تصمیمگیریهایشان یاری برسانیم، هم دچار حاشیهها نشویم و این مسیر را با سرعت به پیش ببریم.
برنامههای بعدیتان برای توسعه فعالیتهایتان چیست؟ مخصوصاً برای آپارات چه برنامهای پیشرو دارید؟
در آپارات، در حال کار کردن روی بازیها هستیم. با توجه به بررسیهایی که در فضاهای ویدئویی آنلاین در دنیا انجام دادهایم، فکر میکنیم زمینه مناسبی برای پرداختن به ویدئو روی بازی وجود دارد و مقوله بسیار مهمی است. احتمالاً بهزودی، از سرویس بازی رونمایی خواهد شد. پیشبینی ما این است که با استقبال مواجه شود. این سرویس را یوتیوب هم ارائه داده است. سرویس دیگری هم در شرف راهاندازی قرار دارد که البته مشخص نیست جلوتر یا قبلتر از سرویس بازی بالا بیاید یا نه. اسم آن آپارات صداست.
ما روی کل فضای آرشیو صوتی کشور کار میکنیم و با چند مرکز هم مذاکره کردهایم که بتوانیم آرشیوهای بسیار بزرگ صوتی آنها را در اختیار بگیریم. سخنرانیهای زیادی در کشور ما انجام شده است و آرشیو بسیار بزرگی در این زمینه وجود دارد. بالاخره به خاطر انقلاب، تاریخچه سخنرانیهای حساس ایران شاید از خیلی جاها قدیمیتر باشد. لذا روی این سرویس هم کار میکنیم تا مردم بتوانند، دانلود و آپلود صدا به شکل MP۳ داشته باشند.
پس علاوه بر اینکه فایلهای ویدئویی هم آپلود میشود، یک بخش اختصاصی به وجود میآید که قابلیت آن را دارد که صداها را منتقل سازد و میتواند آرشیو بزرگی باشد. این سرویس کاملاً اجتماعی است و با استفاده از آن میتوانید فایلها را برای بقیه به اشتراک بگذارید، یا برای خودتان آلبوم داشته باشید. برنامهمان این است که آپارات صدا را با این کلیاتی که گفته شد ارائه کنیم. البته برنامههای بلندمدت دیگری هم در دست اجرا وجود دارد.
به نظرم سرمایهگذارهای کشور اکنون فهمیدهاند که چه پتانسیلی در این بخش وجود دارد. اخیراً بازار استارتآپ از نظر سرمایهگذاری به نسبت گذشته شلوغ شده است. تنوع ارائه خدمات برای این نیست.
آیا برنامهنویسی نرمافزارهایتان را خودتان در آپارات و سایر پروژههایتان انجام میدهید؟
همه برنامهنویسیها را خودمان انجام میدهیم. بنیاد اصلی تیم ما فنی بوده است و در نتیجه هیچ یک از امور فنی را به غیر واگذار نکردهایم. تمام مسائل از برنامهنویسی لایههای بالایی گرفته تا لایههای پایینی ترانسکدینگها و انکدینگهای روی ویدئوها، از جانب نیروهای شرکت اجرا شده است. البته من امیدوار هستم بعد از اتفاقات خوشایند برجام و رفع تحریمها بتوانیم با دانشگاههای خارجی که روی مسائل فنی خوب کار کردهاند، ارتباط برقرار کنیم و به بخشی از اطلاعات آنها دسترسی یابیم و اینجا بومیسازی کنیم.
پنج، شش ماه پیش که با چند دانشگاه سر یک مساله روی کد ویدئوها مشغول مذاکره بودیم، اصلاً جواب درستی به ما نمیدادند. ادعای آنها این بود که شما از تهران هستید و تحت تحریم قرار دارید. در فضای کنونی قطعاً بهتر میشود دریچه ارتباط جدیدی را با صاحبان علم گشود. البته نمیتوانیم بگوییم که اوضاع آپارات به سرعت بهتر میشود و یک شب اتفاق بسیار شگرفی رخ میدهد. ولی این اتفاق قطعاً میتواند به ما کمک زیادی کند تا کیفیت کار را بالا ببریم.
در چشمانداز شما نگاه بینالمللی هم وجود دارد؟ آیا برای ارائه سرویس به خارج از کشور هم برنامهای دارید؟
یوتیوب قطعاً در دنیا خیلی موفق است. به نظر من این هدفگذاری غلط است که چند شرکت کمتجربه بگویند هدفگذاریشان این است که مثلاً ۱۰ درصد از بازار هدف یوتیوب را در اختیار بگیرند. این هدفگذاری برای درصدهای بسیار پایین کاربرد دارد و یک پروژه بسیار بزرگ و نیازمند کار دقیق است. از طرف دیگر، اندونزی با جمعیت ۲۰۰میلیونی و خیلی از کشورهای مشابه آن هستند که ظرفیت استفاده از سرویسهای ایمن از لحاظ محتوای اخلاقی و مطابق با اصول مذهبی، برای آنها وجود دارد. ما نیز در ایران روی این مقوله کار میکنیم که بتوانیم در این کشورها، جایگاهی به دست آوریم و قادر باشیم محتوایی را در اختیار کاربران قرار دهیم که مورد پسند آنها باشد.
البته این هدف میتواند به کشورهای دیگر هم انتقال پیدا کند که باید بیشتر آن را مورد بررسی قرار دهیم. هماکنون در فاز مطالعاتی هستیم و آن را تا حدودی پیش بردهایم. امیدوارم با رفع تحریمها فضای بهتری برای شرکتهایی مثل ما هم ایجاد بشود. جایی پرسیده شده بود که رفع تحریمها چه کار میکند؟ برخی جواب دادند خارجیها به ایران حمله تکنولوژیکی میکنند، ولی من معتقدم خیر، بلکه راه باز میشود تا ما حمله کنیم. ما دنبال این هستیم که آهستهآهسته روی چند کشور کار کنیم و بتوانیم سرویسها را آنجا گسترش دهیم.
نباید استارتآپها محدود شوند اما متاسفانه در کشورمان قوانین و مقرراتی وجود دارد که فضا برای فعالیتهای نوآورانه استارتآپها چندان مهیا نیست. معتقدم دولت در جهت رشد و حمایت از استارتآپها به جای قانونگذاری بهتر است قانونزدایی یا مقرراتزدایی کند.
فضای شرکت شما مملو از عکسهای یادگاری کارکنانتان است. ظاهراً اینجا فضای دوستانه و مفرحی دارید. چقدر این فضا را در بالا بردن عملکرد شرکت موثر میدانید؟
ما همواره روی تیمداری و انجام کارهای تیمی تاکید کردهایم و میدانیم هر کاری که انجام میشود یا موفقیتی که کسب میشود در گرو همین کار تیمی است. بنابراین داشتن یک تیم خوب که منسجم و هماهنگ کنار هم کار کنند، برای یک شرکت بسیار مهم است. ما اینجا فضا را طوری طراحی کردهایم که محیط کاری از آن حالت خشک خارج شود. بچهها در ساعاتی از روز میتوانند دست از کار بکشند و مثلاً پینگپنگ بازی کنند، در رفت و آمد خیلی سخت نمیگیریم و بیشتر انجام کار درست برایمان اهمیت دارد. در سال دو بار به مسافرت میرویم. یک بار در اوایل بهار و یک بار در اوایل پاییز. در این مسافرتها هم سعیمان این است دوستی میان بچهها بیشتر شود و کار تیمی یاد بگیرند. تجربیات خوبی هم در این مسافرتها کسب کردهایم و نتیجه آن هم برایمان مشهود بوده است.
از آنجا که دولت جدید تصمیم جدی بر بهبود زیرساختهای مخابراتی و اینترنتی کشور دارد، فکر میکنید بهبود وضعیت زیرساخت چه تاثیری روی کسب و کار شما خواهد داشت؟
همانطور که قبلاً هم گفتم رشد شرکتهایی مانند ما به صورت نمایی و بسیار سریع است. بازار هم با همان سرعت در حال رشد است و بهبود اینترنت مخصوصاً برای کسب و کار ما بسیار اهمیت دارد. هنوز از عمر نسل سوم و چهارم تلفن همراه زیاد نگذشته است و در ابتدای راه هستند. پوشش شبکه کامل نشده و ایراداتی در آن وجود دارد که مطمئناً آنها هم در آینده نزدیک رفع خواهد شد و این خود به بزرگتر شدن بازار کاربران اینترنتی در ایران کمک شایانی خواهد کرد.
در حال حاضر ما ترافیک بسیار بالایی از روی شبکه موبایل داریم و با توجه به آماری که اخیراً دیدم ۴۰ میلیون تلفن در کشور داریم و مسلماً تبلتها و سایر ابزارهای هوشمند نیز به این تعداد اضافه میشوند. ما در حال حاضر بیش از پنج میلیون نصب اپلیکیشن آپارات روی دستگاههای هوشمند داریم و ضمن اینکه آمار نسبتاً خوبی است، نشان میدهد تا حدود ۷۰ درصد هنوز جای رشد در این بازار برای ما وجود دارد.
با توجه به جمعیت کشورمان، اکنون ماهانه ۲۵ میلیون کاربر منحصر به فرد داریم. حال با بهبود وضعیت کلی اینترنت امیدواریم که درصد رشد بالاتری را تجربه کنیم. حال با توجه به عزم دولت جدید در بهبود وضعیت زیرساخت کشور امیدواریم هرچه سریعتر مشکلات زیرساختی حل شود و فضا برای رشد هرچه بیشتر شرکتهایی نظیر ما که در ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با اینترنت هستیم، آماده شود.
ایده شکلگیری سایت آپارات از کجا آمد؟
در سالهای اخیر استارتآپها رشد قابل توجهی داشتهاند، مورد توجه بودهاند و البته کارهای بزرگی هم کردهاند. همه استارتآپهای موفق باعث شگفتی شدهاند. به شرکتهای بزرگی بدل شده یا در حال بزرگ شدن هستند. آنها بسیار کوچک شروع کردهاند اما فکر بزرگ داشتهاند. معمولاً دارندگان استارتآپهای موفق قبلاً شکست را نیز تجربه کردهاند، از آن درس گرفتهاند و دوباره ایستادهاند.
در ایران نیز در سالهای اخیر شاهد رشد استارتآپها و ایجاد فضای استارتآپی بودهایم. نام برخی از این استارتآپها در جهان نیز تا حدودی شناخته شده است. برخی از این استارتآپهای موفق، نمونه ایرانی و بومیسازیشده نمونههای موفق خارجی بودهاند که البته در همه دنیا این اتفاق یک امر طبیعی است.
آپارات نیز نمونه موفق یکی از همین استارتآپهاست که البته دیگر از مرحله استارتآپی درآمده و بالغ شده است. البته آنها فرهنگ استارتآپی خود را حفظ کردهاند و دائم در حال تعریف پروژههای جدید هستند. شرکت صباایده که یک شرکت توسعهدهنده آپارات است، سرویسهای دیگری را نیز دارد که از میان آنها میتوان از کلوب به عنوان اولین شبکه اجتماعی ایرانی، میهنبلاگ به عنوان یک سرویس موفق وبلاگ نویسی در ایران، صباویژن و آژانس تبلیغاتی آنلاین، فیلیمو به عنوان سرویس پخش آنلاین ویدئو و لنزور که سرویس اشتراکگذاری عکس است نام برد.
آپارات یک اتفاق خوشایند برای صباایده بود. آنها زمانی که میخواستند امکان اشتراکگذاری ویدئو را به شبکه اجتماعی کلوب اضافه کنند، برنامهای برای اشتراکگذاری ویدئو نوشتند و اینجا بود که به این فکر افتادند که خود این برنامه میتواند به عنوان یک سرویس مستقل عمل کند. جای این سرویس با وجود فیلتر بودن یوتیوب در ایران خالی بود و این باعث شد، این سرویس به سرعت رشد کند. البته کلوب، میهنبلاگ و آژانس صباویژن هم در شناساندن آپارات نقش بسزایی داشتند و به این روند رشد سرعت مضاعفی دادند.
حال آپارات به محبوبترین سرویس صباایده بدل شده و در ایران کاملاً شناخته شده است. اخیراً آنها برای ارزشمندتر کردن محتواهای سرویسشان، شرایط را برای برنامهسازان مستقل ایجاد کردهاند تا تولیدکنندگان با محتوای غنی به آپارات بیایند. میتوان به برنامه دید در شب به عنوان یک برنامه موفق در نوع خودش روی این بستر اشاره کرد.
شرکت صباایده اخیراً به عنوان یکی از ۵۰ شرکت نوپای موفق در دنیا از سوی موسسه کارآفرینی گوگل نیز معرفی شد که تنها شرکت ایرانی انتخابشده در این جمع بود. یکی از دلایل این انتخاب، بازدیدهای بالا برای سرویسهای این شرکت است. به طور مثال بازدید ۲۵ میلیون کاربر منحصر به فرد ماهانه روی آپارات و ۱۶ میلیون بازدید منحصر به فرد ماهانه روی میهنبلاگ برای موسسه کارآفرینی گوگل بسیار جالب بوده است.
اگر بخواهیم به جایگاه آپارات در استارتآپهای ایرانی اشاره کنیم، میتوان گفت آپارات یکی از موفقترین و چابکترین آنهاست که روند رو به رشدی را طی کرده و به رشدش ادامه خواهد داد.
نظر کاربران
داخل اپلیکیشن این مطلب دیده نمیشه : ) چک کنید