در تاریخ ژاپن زنان سامورایی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند
زنان سامورایی از کجا درآمدند؟!
وقتی آنها به میدان مبارزه می آمدند هیچ کس نمی توانست باور کند که در پشت این زره فولادین و سخت، یک زن در حال جنگیدن است.زنان سامورایی بخشی از تاریخ جنگجویان ژاپن را تشکیل می دهند. آنها در جنگاوری و نبرد آنقدر مهارت داشتندکه گاهی اوقات به فرماندهی یک سپاه انتخاب می شدند.
زنان سامورایی بخشی از تاریخ جنگجویان ژاپن را تشکیل می دهند. آنها در جنگاوری و نبرد آنقدر مهارت داشتندکه گاهی اوقات به فرماندهی یک سپاه انتخاب می شدند.
صورت زنان سامورایی دقیقا شبیه مردها بود و حتی برخی از آنها سبیل هم داشتند اما این چهره واقعی خودشان نبود بلکه آنها ماسک های مخصوصی به صورت می زدند تا شناسایی نشوند.
زبانشناسان بر این عقیده اند که واژه سامورایی یک کلمه مردانه است و برای زنان سامورایی هیچ کلمه خاصی وجود ندارد. با این وجود در متون کهن و دست نوشته های قدیمی ژاپن آورده شده که طی هزاران سال زنانی از خانواده های اشرافی، تحت تعلیمات خاصی قرار می گرفتند تا هنرهای رزمی را بیاموزند و توانایی نظامی آنها بالا برود. به این زن ها نیز سامورایی می گفتند و همیشه در سخت ترین نبردها پا به پای مردان جنگجو می جنگیدند.
در فاصله قرون دوازدهم تا نوزدهم، زنان سامورایی بسیاری در ژاپن آموزش داده شده بودند. آنها در شمشیر زدن و مبارزه با «ناگی ناتا»، یک نوع تیغ تیز با دسته بلند، مهارت داشتند. با آغازت جنگ، زنان سامورایی پشتوانه ای برای سپاه ژاپن به شمار می رفتند تا از خود و خانه و خانواده شان دفاع کنند. از زنان سامورایی دقیقا مانند مردان انتظار می رفت که تا آخرین قطره خون خود با دشمن بجنگند و با افتخار بمیرند. در بین زنان سامورایی، تعدادی از آنها آنقدر جنگجویان ماهری بودند که به جای اینکه در خانه بنشینند و منتظر رسیدن دشمن به پشت در خانه باشند، همراه ارتش مردانه ژاپن به جنگ می رفتند.
یاماماتو یائیکو
یاماماتو یائیکو یکی از زنان سامورایی بود. او سال ۱۸۴۵ متولد شد. پدر او فرمانده توپخانه منطقه آیزو بود و از کودکی تحت تعلیمات پدرش در تیراندازی به مهارت زیادی دست پیدا کرد. یاماماتو با مهارت هایی که داشت تبدیل به یک سامورایی شد و حتی در نبرد بوشین نیز در کنار مردان سامورایی مبارزه کرد. بعد از جنگ، وی به توکیو رفت تا از برادرش یاماماتو کاکوما که در آخرین روزهای نبرد بوشین زخمی شده بود، مراقبت کند. این زن سامورایی در دهه ۱۸۷۰ با یک مبلغ مسیحی ازدواج کرد و در سال ۱۹۳۲ از دنیا رفت.
بانو توموئه
در دوران جنگ «گنپی» بین دو خاندان «تایرا» و «میناموتو» که بین سال های 1180 تا 1185 رخ داد، زن جوان و زیبایی به نام توموئه گازن در کنار فرمانده خود «میناموتونو یوشیناکا» که می گویند همسرش بوده، علیه سپاهاین «میناموتونو یوریتومو» که از اقوام خود او بود می جنگید. توموئه گازن یک سامورایی از طبقه اجتماعی بالا بود و برای همین، لقب گازن به معنای بانو را روی او گذاشته بودند.
او یکی از مشهورترین زنان سامورایی جهان بود که در شمشیر زدن مهارت خاصی داشت. استعداد او در شمشیرزنی و جنگیدن همه را شگفت زده کرده بود. توموئه همچنین در رام کردن اسب های وحشی نیز مهارت بسیاری داشت. او از جمله زنان سامورایی بود که نه تنها در شمشیر زدن بلکه در تیراندازی با کمان نیز مشهور بود و با این خصایص، توموئه، اولین فرمانده سپاه امیناموتو بود.
گفته می شود که در جنگ «آوازو» در سال ۱۱۸۴، او سر افراد زیادی از سپاه دشمن را برای میناموتونو یوشیناکا هدیه آورد اما یوشیناکا در این نبرد جان خود را از دست داد و یوریتومو به قدرت رسید.
درباره اینکه توموئه گازن چه سرنوشتی داشت ادعاهای گوناگونی وجود دارد. بعضی ها می گویند که او در نبرد آوازو بعد از مرگ شوهرش آنقدر جنگید تا جان خود را از دست داد، در مقابل عده دیگری از تاریخ شناسان معتقدند که او در جنگ آوازو در حالی که سر یکی از سربازان دشمن را در دست داشت سوار بر اسب، به تاخت گریخت و از آن موقع به بعد دیگر خبری از این سامورایی مشهور نشد.
البته ادعای سومی نیز وجود دارد، گفته می شود که وی با سامورایی به نام «وادا یوشیموری» ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش تبدیل به یک راهبه شد.
یاماکاوا فوتابا
زنان سامورایی با پشیدن زره مخصوص و زدن ماسک قرمز رنگ، چهره خود را مخفی نگه می داشتند.
«یاماکاوا فوتابا» در چهاردهم نوامبر 1844، در آیزوی ژاپن متولد شد. پدر او یک سامورایی بود و از این رو، وی از همان کودکی تحت تعلیمات هنرهای رزمی قرار گرفت و تبدیل به یک سامورایی شد. یاماکاوا در نبرد بوشین که سال 1868 آغاز شد، در کنار پدرش و همسر خود که یک شوگون بود علیه امپراتور ژاپن جنگید.
در این نبرد، سپاه امپراتور توانست به قلعه «آیزووا کاماتسو» که پایگاه سامورایی ها بود نفوذ کند. وقتی قلعه به محاصره سربازان امپراتور درآمد، بسیاری از سامورایی ها طبق رسم هاراگیری (خودکشی) کردند اما یاماکاوا توانست جان سالم به در ببرد. او پس از فرار از قلعه، تا زمان مرگ خود استاد هنرهای رزمی بود و به زنان و دختران بسیاری فن مبارزه را آموخت.
بانو هانگاکو
هانگاکو گازن یکی دیگر از جنجگویان مشهور زن پاپنی بود که در همه جا با نام ایتاگاکی مشهور بود.
هانگاکو گازن با خاندان تایرا متحد بود که البته در جنگ گنپی شکست خورد، پس از اینکه خاندان تایرا در نبرد شکست خوردند، در سال ۱۲۰۱، هانگاکو گازن با برادرزاده اش «یوسو کموری» به سپاه جنگجویی به نام «کنین آپریزینگ» پیوست. آنها سعی داشتند تا شوگون کاماکورا را که به تازگی به قدرت رسیده بود سرنگون کنند.
شوگون در زبان ژاپنی به معنی سردار جنگ آور است و معادل با بالاترین رده نیروهای نظامی در دوران مدرن است. هانگاکو کازن برای رسیدن به هدف خود، ارتشی با سه هزار سرباز تشکیل داد تا در برابر سپاه ۱۰ هزار نفری شوگون کاماکورا به مبارزه بروند. در نبردی که رخ داد هانگاکو کازن سامورایی با تیری که از کمان یکی از سربازهای دشمن رها شده بود به شدت زخمی شد. سپاه دشمن از زخمی شدن این زن سامورایی سوء استفاده کردند و خیلی زود سه هزار سرباز هانگاکو کازن محاصره شدند.
هانگاکو دستگیر و به زندان انداخته شد. در بین سامورایی ها رسم بود که به روش هاراگیری خود را بکشند و قرار بود که هانگاکو گازن نیز همین کار را انجام دهد اما سامورایی به نام «آساری یوهیتو» به هانگاکو علاقه مند شد. از این رو دستور مرگ هانگاکوی سامورایی صادر نشد و وی با یوهیتو ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک دختر بود.
ناکانو تاکیتون
ناکانو تاکیتون در سال 1847 در خانواده ای از طبقه اجتماعی بالا متولد شد. پدر ناکانو یک ارتشی بود و از این رو وی از کودکی با هنرهای رزمی آشنا شد.
ناکانو از همان سن کم شروع به یادگیری فنون رزمی کرد تا جایی که وقتی به سن نوجوانی رسید یک مربی رزمی حرفه ای بود. بعد از اینکه ناکانو، هنرهای رزمی را به خوبی فرا گرفت، در سال 1868 به عنوان یک سامورایی برای نخستین بار وارد قلعه آیزو شد.
در طول نبرد آیزو که در پاییز همان سال رخ داد وی با در دست گرفتن ناگی ناتا، یک نوع سلاح ژاپنی نیزه مانند با تیغ تیز و دسته ای بلنند، شروع به جنگیدن کرد.
هرچند مقامات بلندمرتبه قلعه، اجازه نبرد به زن ها را نمی دادند اما ناکانو فرمانده سپاهی به نام «آد هوک» شد، سپاهی که همه اعضایش زن بودند و با تلاش ناکانو این سپاه به رسمیت شناخته شد.
او در یکی از نبردها هدف اصابت گلوله قرار گرفت و از خواهر خود خواست قبل از اینکه سر او را از تنش جدا کنند وی را بکشد و به خاک بسپارد.
وی در زمان مرگ ۲۱ سال بیشتر نداشت. اکنون سر ناکانو زیر درختی در معبد هئکایجی مدفون است.
زره پوشان سامورایی
اگرچه تعداد زنان سامورایی در نبردهای ژاپن بسیار اندک بود اما همین تعداد کم نقش مهمی در ارتش داشتند.
آنها برای اینکه در نبردها شناخته نشوند زره های مخصوصی می پوشیدند. این زره ها بیشتر شبیه کیمونو بود و کلاهخود هم داشت. یک زن سامورایی در جنگ، ماسک قرمز رنگی به صورت می زد تا سربازان سپاه دشمن خیال کنند که او یک مرد است. برای هر چه طبیعی تر شدن این ماسک، در قسمت دهان و روی لب بالا یک ردیف دندان و سبیل گذاشته شده بود. به تازگی یکی از این زره ها در حراجی به فروش گذاشته شد.
این زره مخصوص که در حراجی بونهام به مزایده گذاشته شده است، یک متر و ۵۲ سانتی متر طول دارد و روی آن با رنگ سبز و قرمز تزئین شده است. شکل ظاهری زره کاملا با لباس رزم مخصوص مردها متفاوت است و بیشتر شبیه کیمونو طراحی شده است. این زره مخصوص ۴۰ هزار پوند ارزش گذاری شده است و به عقیده کارشناسان متعلق به سال های ابتدایی قرن نوزدهم است.
نظر کاربران
از لوپ لوپ :d
آفرین زنای سامورایی.
دمتون گرم حال كردم خيلييييييييييييييييي گذاشتمم تو وبم
سلام از اونجایی که به تازگی شروع به مانگا کشیدن کردم این اطلاعات خیلی کمکم کرد اگه میشه بیشتر راجع به تاریخ و رسم و رسومات ژاپن توی وب بنویسید خیلی ممنون میشم یعنی کمک خیلی بزرگی میکنین