طنز؛ منشور حقوق شهروندی را در ملا عام نخوانید!
کار از محکم کاری عیب نمی کند. درست است که الان شما صاحب حقوق شهروندی هستید و خیلی شیک و مجلسی می توانید با آن پز بدهید، اما لازم نیست نسخه چاپی آن را در اماکن عمومی و شلوغ بخوانید.
بالاخره ما یک حمایت درست و حسابی از تاریخ و فرهنگ این کشور دیدیم و معلوم شد دولت برای رشد و توسعه آثار تاریخی، برنامه دقیق و مدونی دارد. البته این قدر ماخوذ به حیا است که این را جار نمی زند و من از بین سخنان جناب قاضی پور- نماینده ارومیه در مجلس- فهمیدم که دولت زیرپوستی دارد کارهایی می کند.
ایشان گفته: «به دولت اجازه می دهیم بدون اجازه مجلس پروژه های نیمه تمام را بفروشد یا تغییر کاربری دهد، طرح های پولدار در شهرهای بزرگ به فروش خواهدرفت اما در شهرهای کوچک قریب به اتفاق اینها آثار تخت جمشید خواهدشد». خب این بد است هر شهر کلی تخت جمشید داشت باشد؟ هزنیه راهداری و این ها هم کاهش پیدا می کند. اصلا هر ایرانی می تواند به جای سفر به شیراز، در شهر خودش روز کوروش را گرام بدارد و در مظان اتهام هم قرار نگیرد!
کم کم دارم به این نتیجه می رسم که ما حداقل در حمایت داریم به خودکفایی می رسیم و به زودی می توانیم روش های نوین حمایت را صادر کنیم و برای مملکت ارزآوری داشته باشیم. برای اینکه متوجه منظورم بشوید، همین الان بلند شوید گوشی تلفن همراه تان را بردارید و عدد یک را به هر شماره چهار رقمی ای که دلتان خواست ییامک کنید. کمی منتظر باشید... آهان. الان یک پیامک برای شما می آید که از حمایت شما از فلان چیز و بهمان چیز ممنونیم و این قدر هم هزینه حمایت شما است. قبلا می خواستیم برویم از چیزی حمایت کنیم یا حنجره مان پاره می شد یا... دنبال حرف من راه افتاده اید که چه؟ بی تربیت ها!
- خدا را شکر که بالاخره این حقوق منشوری توسط رییس جمهور اعلام شد و از این پس ما می توانیم با در دست داشتن نسخه چاپی آن در شهر تردد کنیم و هر کس گفت بالای چشمت ابرو است، این حقوق را نشانش بدهیم. من همین دیشب آزمایش کردم. یک عزیزی به صورت خودجوش قصد داشت بدون توجه به متن این منشور جای پارک مرا بگیرد و دکوراسیون من و همراهانم را بیاورد پایین. من هم خیلی متین و آرام رفتم جلو و دفترچه حقوق شهروندی را نشانش دادم. ایشان هم با روی باز پذیرفت. البته الان باید یک نسخ دیگر از روی دفترچه بگیرم و بعد هم بروم پانسمان دستم را عوض کنم. چیزی نیست. فقط از فرط شادی دفترچه و دست مرا با هم گاز گرفت و بلعید. درست می شود. خب استفاده از دفتر حقوق شهروندی هم نیاز به فرهنگ و زمان دارد.
- قتل سفیر روسیه توسط یک آدم کت و شلواری و کراوات زده این حسن را داشت که صدا و سیما بالاخره روسفید شد. از بس تو سریال ها آدم بدها را را کراوات نشان می داد اما تصویری نبود که با آن از خودش دفاع کند، کم کم داشت افسرده می شد. اما حالا سرش را می گیرد بالا که: بفرما! دیدی پیش بینی کرده بودیم؟!
- من هنوز موفق نشدم نسخه ای از این حقوق شهروندی را بخوانم. می خواستم ببینم در این منشور جدید در مورد نقض حقوق شهروندی توسط مسافرکش های شخصی چیزی نوشته یا نه؟ یعنی این کرایه هایی که روی صندلی عقب پراید، آن هم در فصل زمستان و با یال و کوپال و کاپشن های مسافران، سه نفر سوار می کنند جزء موارد نقض حقوق شهروندی محسوب می شوند یا باز قانون در مورد این عزیزان سکوت کرده؟
نظر کاربران
هر وقت حرف ازفرهنگ میشه ما ایرانیان میگوییم ایران دارای فرهنگ 2500ساله است.البته چه چیز باعث این توهم شده بین مردم معلوم نیست چرا که وقتی همین عده جایی برای تفریح میروند گمان میکنند اون مکان فقط وفقط برای اونها اختصاص یافته وهیچ موردی را که گویای وجود فرهنگ در اون افراد دیده شود وجود ندارد.
ایرانی جماعت انسانیت تو وجودش مرده. فقط شکل و شمایل آدمیزاد داریم. خلق و خو و رفتار و منشمون از حیوونا هم بدتره. همنوع خودمونو بخاطر منافع مادی و معنویمون حاضریم تکه تکه کنیم