هرگز نگو تو قوی هستی!
حرفهایی که نباید به بیماران سرطانی بگویید
این روزها ممکن است با افرادی روبهرو شویدکه از بیماری سرطان رنج میبرند. هنگام صحبت کردن با آنها بیشتر مراقب باشید.
مجله زندگی ایده آل: آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد که روزبهروز بر تعداد مبتلایان به انواع و اقسام سرطانها افزوده میشود. بعضی از این سرطانها نامآشنا و گروهی دیگر بیماریهای نادری هستند که پیر و جوان نمیشناسند و فرد را با انواع و اقسام علائم ناخوشایند و روند درمانی دشوار روبهرو میکنند. شاید در ابتدا باور نکنید که سرطان تا چه حد میتواند یک فرد را ضعیف و ناتوان کند اما مهم است که در برخورد با بیماران، روحیهتان را حفظ کنید و حرفهای اشتباهی به زبان نیاورید.
بیمار مبتلا به سرطان در وضعیت معلقی قرار دارد و برای زنده ماندن تقلا میکند. پس با صحبتهای تان بیماران را آزرده خاطر نکنید. مهم است که هنگام صحبت کردن با یک بیمار سرطانی واژهها را با احتیاط بیشتری انتخاب کنید. گاهی اوقات انجام کارهای خوشحالکننده برای یک بیمار بهتر از حرفهای بیهوده است.
برای مثال اگر با دوست بیمارتان تلویزیون تماشا کنید یا برایش گل بفرستید خیلی بهتر از این است که بگویید«متاسفم که تو را بیمار میبینم، به تو زیاد فکر میکنم.» این نکات را دکتر باربارا اندرسون، محقق و پروفسور روانشناسی به شما گوشزد میکند. به هر حال برای پیشگیری از صحبتهای ناخوشایند توصیه میشود که این جملات را به زبان نیاورید تا شرایط روحی و روانی بیمار بدتر نشود و بتواند درد و رنج سرطان را با کمک شما راحتتر تحمل کند.
چه حسی داری؟
وقتی برای عیادت به بیمارستان میروید بعد از حال و احوالپرسی معمول ممکن است از بیمارتان بپرسید که چه حسی دارد و بهبودی را احساس میکند؟ دکتر اندرسون پزشکی است که به عیادتکنندگان توصیه میکند این سوال را از بیماران سرطانی نپرسند. او میگوید:« این حرف برای بیمار بسیار ناراحتکننده است. یادتان باشد که شاید بعد از جراحی یا طی کردن دوران شیمیدرمانی بیمار احساس بهبود نداشته باشد و ضعف و مشکلات تازهای را تجربه کند. با این سوال فقط به او یادآوری میکنید که حال خوبی ندارد و بهبود از او فاصله گرفته است.»
مادربزرگ من هم سرطان داشت...
شاید وقتی شرایط دوست بیمارتان را میبینید یکی از افراد فامیل را به خاطر میآورید که او هم سرطان داشته است. با این وجود هیچ لزومی ندارد که داستان فامیل بیمارتان را تعریف کنید. بهویژه اگر داستان شما پایان خوشی نداشته و سرانجام به مرگ منتهی شده هیچ دلیلی ندارد که سایرین را هم در جریان قرار دهید. شنیدن اینکه بهطور مثال پسرعموی شما سرطان پروستات داشته و درنهایت فوت کرده، دردی از سایر بیماران دوا نمیکند. شاید هم نوع سرطانها متفاوت باشد اما به هر حال توصیه میشود در عیادتها در این باره سخنی به میان نیاورید و روند طولانی سرطان سایرین را برای بیمار و خانوادهاش بازگو نکنید.
کاری از دست من ساخته است؟
تعارف رایجی است که شاید در موقعیتهای دیگر به کام طرف مقابل شما خوش بیاید اما در مورد بیمار سرطانی قضیه فرق میکند. به جای این پرسش بهتر است کاری برای بیمار انجام دهید که در آن شرایط قادر به انجام آن سؤال نیست. شاید به قدری خسته و بیحال باشد که نمیتواند به انجام دادن کاری فکر کند و ایدهای هم ندارد که شما چه کاری میتوانید برایش انجام دهید. ترسا ریان، وکیل ۵۲ سالهای است که از سرطان نجات یافته است. او در این زمینه شما را راهنمایی میکند:«اگر بیمار در خانه بستری شده به او پیشنهاد دهید که آخر هفته شام یا ناهار میپزید و به خانهاش میآورید. بپرسید کدام روز را ترجیح میدهد. اگر این کار برایتان مقدور نیست از او بخواهید که بخشی از خریدهای بیرون را برایش انجام دهید یا مراقب فرزندانش باشید و آنها را به پارک یا سینما ببرید. اگر همسر یا دوستی دارد که کارها را انجام میدهند، آنها را همیاری کنید.» به هر حال پیشنهادات شما میتواند برای چنین فردی مفید واقع شود اما اینکه یک سوال کلی بپرسید، برای فرد بستری فایدهای ندارد و شاید حرف شما را تعارف در نظر بگیرد. پس اگر قصد کمک دارید پیشنهادهایتان را با جزئیات مطرح کرده و برای عمل به حرفه ایتان آماده باشید.
بیماریات چقدر جدی است؟
درست است که نگران هستید اما سعی کنید در مورد روشهای تشخیص و درمان کمتر کنجکاوی کنید و جزئیات را از بیمار نپرسید. سوال ناراحتکننده دیگر این است که بگویید:«چند جلسه شیمیدرمانی لازم داری؟» یا اینکه بپرسید:«آیا رادیوتراپی را شروع کردهای؟» به گفته دکتر اندرسون این سوالات نهتنها حال بیمار را بهتر نمیکند، بلکه استرس و نگرانیهایش را افزایش میدهد. ممکن است برای سوالات شما پاسخی نداشته باشد و خودش هم از این بابت مضطرب شود. یادتان باشد که بعضی از بیماران سعی میکنند بخشی از بیماری و روشهای درمانی را به طور خصوصی پیش خودشان نگه دارند و دلشان نمیخواهد تمام مراحل درمان را موبهمو برای دیگران تشریح کنند. بنابراین اگر خود بیمار در این زمینه صحبتی ندارد، شما هم به خواسته او احترام بگذارید و بیش از حد کنجکاوی به خرج ندهید.
تو قوی هستی و میتوانی از پس بیماری بربیایی
جکی دونالدسون، نویسندهای ۴۴ ساله ای است که توانسته در نبرد با سرطان پیروز و سربلند شود. او بعد از بهبود به اطرافیان بیماران سرطانی توصیه میکند که چنین جملهای را به فرد مبتلا به سرطان نگویند چون ممکن است یک بیمار ضعیف و ناراحت را آزردهتر کند. جکی در این باره میگوید:« بعضیوقتها وقتی دوستان و آشنایان به دیدنم میآمدند، دوست داشتم به جای شنیدن جملات مثبت و امیدوار کننده، با من همدردی کنند.»
در روزنامه مقالهای درباره بیماریات خواندم
هیچوقت برای بیمار سرطانی، دکتر نشوید و نقش فرد آگاهی را بازی نکنید که درمورد بیماری سرطان همه مطالب را میداند. دکتر اندرسون از شما تقاضا میکند که این نکته مهم را به خاطر بسپارید. او میگوید:«اگر بیماری نیاز به اطلاعات داشته باشد، خودش این موضوع را با شما در میان میگذارد یا از شما میخواهد که در این مورد برایش تحقیق کنید. پس خودتان پیشدستی نکنید و اطلاعات اضافی و غیرکارشناسانهتان را جار نزنید.» بیمار سرطانی به اندازه کافی از سوی پزشکان و تیم پزشکی اطلاعات مختلف را دریافت میکند، بنابراین انتقال اطلاعات پزشکی، مقالات، مجلات و روزنامهها به بیمار سرطانی ضرورتی ندارد.
موهایت خوب به نظر میرسد
توصیه میشود که در مورد رنگ موها، کم پشت شدن موها، تغییر بافت یا حتی کلاه گیسی که بیمار سرطانی روی سرش گذاشته اظهارنظری داشته باشید. سارا دوگو، بیمار نجاتیافته ۵۰ ساله دیگری است که این نکته را به شما گوشزد میکند. به گفته او تغییر وضعیت موها به دلیل دنبال کردن روشهای درمانی پیش میآید، حتی گاهی اوقات ملاقاتکنندگان در مورد کاهش یا افزایش وزن شما هم نظر میدهند که همه این موارد جزء صحبتهای ناخوشایند بیمار و ملاقاتکننده به حساب میآیید و توصیه میشود در مورد تغییرات ظاهری سخنی به میان نیاورید.
می دانم چه احساسی داری
مگر شما هم به سرطان مبتلا شدهاید که احساس بیمار را درک کنید؟ واقعیت این است که هیچوقت نمیتوانید احساسش را بفهمید و فقط در شرایطی حرفتان را میپذیرد که خودتان از نجاتیافتگان سرطان باشید، بنابراین تا زمانیکه تجربیات منحصربهفرد بیمار را پشتسر نگذاشتهاید به او نگویید که میدانید چه حسی دارد. کریستین کلیفورد، نجاتیافته دیگری است که به شما توصیه میکند بیشتر روی شرایط و نیازهای بیمار توجه کنید و حرفهای غیرمعقول و باورناپذیر را به زبان نیاورید.
چرا مراقب نبودی؟
بهطور مثال وقتی میدانید که بیمار مبتلا به سرطان ریه شده او را به دلیل سیگار کشیدن مورد شماتت قرار ندهید. این کار نهتنها حال بیمار را بهتر نمیکند، بلکه به مشکلاتش دامن میزند و این احساس مقصر بودن از لحاظ روانی بر بیمار تاثیر ناخوشایندی میگذارد بنابراین حتی اگر میدانید که وضعیت بیمار بهواسطه سبک زندگی نامناسب او بهوجود آمده قبل از اینکه حرفی بزنید به خودتان بگویید که سرزنش کردن فایدهای ندارد.
نظر کاربران
سلام. پس چی بگیم؟ چی بپرسیم.
سلام
خدایت بیامرزت
والسلام
خوب یه مقاله بزارید که چی بگیم؟؟؟
با این چیزایی که شما گفتید کلا نباید حرف بزنیم
راستم میگه بخدا!!! ی عده ایی هم میشن کارشناس و نظرای مختلف میدن! همه درسته درست میگن! اما واقعن ی جوری با بیمار صحبت میشه انگار خودش میخواسته دچار این بیماری بشه!
ولی اینکه اینارو نگیم چی بگیم! اونو منم نمیدونم! مجله لطف کنن این مقاله را ادامه بدن ومارو روشن کنن!
اثلن من هیچی نگم بهتره! :))
من سال گذشته دچار همین بیماری یعنی سرطان شدم
راستش کارم شده بود دلداری دوستان و آشنایان یعنی آنها آنقدر تاسف می خوردند که من به آنها دلداری می دادم و می گفتم نه چیز مهمی نیست زود خوب می شوم
ولی خدایی این درست نیست نباید بیمار سرطانی را مرده فرض کنیم این فقط یک بیماری است و مثل خیلی از بیماری های دیگه راه درمان دارد اما همراه با کمی سختی که بیمار باید کمی صبور باشد و از خدای متعال یاری بگیرد
مرگ دست خداست حالا علتش هرچی که باشد
چه بسا یک سرما خوردگی هم موجب مرگ بشود
خانواده و دوستان باید با فردی که دچار سرطان شده درست مثل قبل رفتار کنند مهربونی زیاد باعث آزارش میشه،اصلا نیازی به کنکاشت راجع به علت سرطان یا ارگان تحت اثر نیست،اصلا نیازی به دلداری یا اینکه همه جوره میتونی رو من حساب کنی نیستش،سرطان هم مثل بقیه بیماری ها قابل درمانه ولی مدت زمان بیشتری لازم داره،در این زمان فقط و فقط روحیه و امید هستش که باعث آرامش خاطر بیمار و امید مضاعفش میشه
(مطمئنا تمام بیماری ها با توکل بر خدا و امید داشتن درمان میشن)