چــرا ما قهرمان نداریم؟
چرخی با خشایار الوند در سریالهای خارجی
سریال دیدن این روزها دیگر نه قشر میشناسد و نه آدم. کافی است که یکی، دو قسمت از یک سریال خوب را نگاه کنید، دیگر تمام است. شما رسما تبدیل به یک معتاد سریال شدهاید. از خشایار الوند خواستیم که بهترین سریالی که این روزها دیده را برای شما پیشنهاد کند.
مجله زندگی ایده آل: سریال دیدن این روزها دیگر نه قشر میشناسد و نه آدم. کافی است که یکی، دو قسمت از یک سریال خوب را نگاه کنید، دیگر تمام است. شما رسما تبدیل به یک معتاد سریال شدهاید. خشایار الوند را همه بهعنوان فیلمنامهنویس ۹۰شبیهای طنز میشناسیم، هرچند خودش بیشتر دوست دارد قصههای درام بنویسد، اما همه دیگر او را جزو ثابتی از تیم نویسندگان ۹۰شبیهای مهران مدیری میدانند.
این بار سراغ او رفتیم و از او خواستیم که بهترین سریالی که این روزها دیده را برای شما پیشنهاد کند. سریالی به غیر از «برکینگ بد» چراکه میدانیم آنقدر همه از این سریال تعریف کردهاند که دیگر فکر میکنیم تا همین لحظه یا سریال را شروع کردهاید یا قصد دیدنش را دارید. خشایار الوند از سریال «سرزمین مادری» میگوید.
سریالبینی به سبک ایرانی
همان موقع که تب «لاست» در ایران شروع شد، من و همسرم هم با این تب همراه شدیم و با خودمان گفتیم که خب هر شب یک قسمت میبینیم اما همان موقع که فیلم تمام میشد، نگاهی به هم میکردیم و میگفتیم «یک قسمت دیگر را هم ببینیم و بخوابیم» و همین یک قسمت دیگر، ناگهان تبدیل به چند قسمت میشد و اینطور بود که ما یک فصل را در یک هفته میدیدیم؛ فصلی که مخاطب آمریکایی در ۶ ماه آن را دنبال میکرد. عادت هفتگی دیدن سریالها که روی اصول و مخاطبشناسی خودشان است در بین ما رعایت نمیشود.
کاش در فهرست نویسندههای «سرزمین مادری» بودم
متاسفانه وقتی در ایران کاری را خوب انجام بدهیم تا ابد انتظار همان کار را از ما دارند. درست است که میگویند من طنز خوب مینویسم اما واقعیت این است که کارم را با کارهای جدی شروع کردم و کارهای جدی را بیشتر دوست دارم. اینجا اینطور نیست اگر یک کار را خوب انجام بدهید تا آخر عمر محکوم به انجام دادن آن هستید. توصیهام به سریالبینها یا کسانی که تازه میخواهند سریالبین شوند این است که فیلمها را بدون هیچ نوع پیشداوری یا نقدهای عجیب و غریب ببینند.
حتی اگر هم اهداف پلیدی پشت این داستان باشد باید بدون اغراق بگوییم که اصل سریالسازی آنها درست است. فارغ از حاشیهها درست ساختن را از آنها یاد بگیریم. «برکینگ بد» سریال خیلی خوبی است اما من به اهل فن توصیه میکنم به جای «برکینگ بد» حتما «سرزمین مادری» را ببینند.
ما قهرمان نداریم
سریالهای خارجی شخصیتمحور هستند اما ما متاسفانه در فیلمها و سریالهایمان قهرمان نداریم. یکسری خرده روایت داریم از یک جمعی که هر کس قصه خودش را دارد و در نهایت به دلیل نداشتن ایده برای تمام کردن فیلم آن را با پایان بازتمام میکنیم. ما حتی یک قهرمان کمدین هم نداریم اما آنها این کار را خیلی خوب بلدند. از یک انسان معمولی که میتوان راحت با او همذاتپنداری کرد، یک قهرمان و اسطوره میسازند و وقتی قلاب قهرمان گیر کند شما با سریال همراه شده، نگرانش میشوید و دوستش دارید.
سریالی در مورد ابهامات
علاقهام به سریال «سرزمین مادری» به خاطر واقعیتگرایی و ساختار خوب آن است، فضای ساختاری و جاسوسی و ماموریتهایی که انجام میدهند خیلی به واقعیت نزدیک است. ضمن اینکه این سریال در حیطهای میگذرد که برای ما جزء ندیدهها، نشناختهها و تجربه نشدههاست؛ این سریال دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشوری را که به جاسوسی و لشکرکشی معروف است، برای ما به تصویر کشیده است. درست شبیه این است که ما در مورد صنعت نفت خودمان یک سریال بسازیم؛ همیشه هالهای از ابهامات در مورد بعضی مسائل وجود دارد که از قدیم تا الان وجود داشته و صحبت در مورد ابهامات همیشه جذاب است.
مسئله بعدی انتخاب درست دو بازیگر اصلی است که بسیار خوب ایفای نقش میکنند و از همان یکی، دو قسمت اول قلابشان به بیننده گیر میکند، طوری که بیشتر شخصیتها ما را دنبال خود میکشانند تا خود قصه سریال. ممکن است در بعضی قسمتها داستان بالا و پایین و حفرههایی داشته باشد اما شخصیتها خیلی درست و اصولی طراحی شدهاند. از آنها قهرمانهایی اسطورهای و غیرقابل شکست خلق نشده است. آنها ضعفهای خودشان را دارند با مسائل شخصیشان و در قسمتهای اول مرتب جای قهرمان و ضد قهرمان عوض میشود.
گاهی سریال نشانههایی میدهد که ما فکر میکنیم ممکن است شخصی در سریال جاسوس و بد باشد اما متوجه میشویم که سخت در اشتباه بودهایم. ویژگی بعدی و مهم این سریال برگهای برندهای است که در هر قسمت برای رو کردن دارد؛ هیچ قسمتی بدون غافلگیری پیش نمیرود. خالق این سریال به این نتیجه رسیده که برای موفقیت احتیاجی به وارد کردن مسائل عاطفی، عشقی یا زندگیهای مجلل و پر زرق و برق نیست. یعنی هیچ المان تماشاگرپسندی ندارند، اما با غافلگیری و پیچشهای فیلمنامه همیشه داستان را داغ و ملتهب نگه میدارند و هر بار در لحظات آخر هر قسمت اتفاقی میافتد که شما رابرای دنبال کردن بیتاب میکند.
ما از بیرون چه شکلی هستیم؟
« سرزمین مادری » سریال سرگرم کننده ای است و دیدگاه جالبی نسبت به ما دارد .هیچوقت به این صراحت از دریچه ذهن هنرمندان یک کشور خودمان را ندیدهایم. شاید در قسمتهایی از این سریال با حقیقت محض روبهرو نشویم و تصویرهایی که از ما به نمایش گذاشته شده اغراق شده باشد. در یک سکانس گفته میشود: اسرائیل تاسیسات اتمی ایران را نابود کرده است و قطعا ایران تلافی خواهد کرد و به حالت آمادهباش درمیآیند؛ خب این یعنی از ما میترسند و میدانند که ما میتوانیم منافع آن کشور را به خطر بیندازیم و آنها به تکاپو میافتند .
باید این سریال را ششدانگ نگاه کرد
کارگردانی به شدت در خدمت لحن و استیل یک سریال جاسوسی، پلیسی و امنیتی است. بخشهای زیادی از کار که در مدیوم سینمایی گرفته شده است مانند پلانبندی، تدوین ، حرکتهای دوربین، اندازه قاب، شکل بازیها و نوع ورود موسیقی همه چیز در حد استاندارد فیلمسازی دنیاست و این برنامهریزیها به قدری دقیق است که اگر یک لحظه از آن را از دست بدهید، روند پیگیری ماجرا را از دست میدهید به همین دلیل باید این سریال را ششدانگ نگاه کرد برای اینکه هر پلان دریچهای را به پلانهای بعدی باز میکند.
مهمترین دلیل برای دیدن سریال سرگرم شدن و مهمترین وظیفه سریالها سرگرم کردن افراد به بهترین شکل ممکن است و «سرزمین مادری» در این مسیر بسیار موفق است.
سریال تخیلی نمیبینم
تا آنجا که بتوانم برای سریال دیدن وقت میگذارم؛ باتوجه به زمان کمی که دارم و بیشتر وقتها سر کار هستم و زمانی که در خانه هستم ترجیح اولیه من دیدن فوتبال است، اما در اولین فرصت حتما سریال میبینم. دوستان سریالباز و سریالبین حرفهای زیادی دارم که سریالهای خوب را به من توصیه میکنند و من یکی، دو قسمت از آن سریال را میبینم و اگر خوشم بیاید ادامه میدهم و اگر نه دیگر ادامهاش را نمیبینم. سریالها هرکدام در یک دوره تب خود را دارند و بیشتر مردم آنها را میبینند و از یکدیگر پیگیر هستند که کدام قسمت را دیدهاند.
در حال حاضر تبلیغات گستردهای برای فیلمها و سریالها وجود دارد اما تبلیغ سینهبهسینه همچنان پیشتاز است، من هم بیشتر سریالهایی را که میبینم از همین راه انتخاب میکنم. سریالهای تخیلی و فانتزی بیش از حد را به هیچ عنوان نمیتوانم ببینم. اصلا نمیتوانم سریالی که یک اژدها دارد را هضم کنم. خوشبختانه یا شاید متاسفانه سریالبینهای حرفهای ما خیلی تحتتاثیر تبلیغات خارجیها نیستند، ممکن است خارج از کشور یک سریال خیلی بزرگ و بحث روز شود اما وقتی اینجا از کسی بپرسیم، میگوید چند قسمت دیدم اما خوشم نیامد. در حال حاضر صنعت سریالسازی سینمای تجاری از صنعت فیلمسازیاش خیلی قویتر است.
در سال حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ فیلم در سینمای تجاری ساخته میشود و حدود ۱۰۰ تای آنها فقط قابل بحث و نقدنویسی است و اکران میشوند و درنهایت پنج یا شش تا از آنها به اسکار میرسند اما سریالهایشان از هر ۱۰ سریال ۸ تای آنها بهترین هستند و قابل پیگیری و آن دو سریال دیگر هم قطعا با نیت خاصی یا برای ساعت خاصی از روز یا جمعیت و هدف مشخصی ساخته میشوند به عنوان مثال یک سریال کابویی در شهر مربوط به خودش بینندههای فراوانی خواهد داشت اما ما نمیبینیم. باید گفت قوت اصلی سریالهایشان فیلمنامههای قوی است که دارند.
نظر کاربران
طنزهای مهران مدیری فقط لودگی و بس همراه با آموزش رفتارهای اجتماعی نسنجیده. نمی دونستم نویسندش این آقا بوده!!