معرفی فیلم های اکران عید فطر
ضدگلوله، كلاه‌قرمزی و بچه ننه و بی‌خداحافظی ۳ فیلم قطعی اكران عید فطر هستند كه البته هر لحظه پیش‌بینی می‌شد یكی از آنها حذف و فیلمهای دیگری جایگزین‌شان شود اما تا آخرین لحظات این كشمكش‌ها ادامه داشت.
برترین ها : شاید حالا نزدیك به ۳ ماه باشد كه سینما خوابش برده است و فیلمی پیدا نشده كه این خواب طولانی را بپراند. عجیب اینكه «خوابم می‌آید» تا حدودی این خوابی كه فكر می‌كردیم قیلوله‌ای تكراری باشد را هم نپراند و یكه‌تازی فیلم عطاران، فیلم دیگری را بالای جدول فروش اكران نبرد. همیشه به این فكر می‌كردیم كه شاید موسم تابستان بهترین فصل برای سینماروها باشد. غلغله سالن‌ها در شب‌های طولانی فصل گرم، میزان فروش فیلم‌ها را به اوج برساند و سینما تكانی بخورد اما هرچه انتظار كشیدیم رخوت بود و خبرهای بد از خالی بودن گیشه و فیلم‌هایی كه به دلیل عدم استقبال مخاطب در برخی از سئانس‌ها اصلا پخش نمی‌شود! اكران عید فطر می‌توانست این خواب طولانی را تمام كند و حاشیه‌هایی كه از قبل برای اكران این بازه زمانی ویژه به وجود آمده نشان می‌داد تهیه‌كننده‌ها و سینمادارها چقدر روی این مقطع زمانی حساس‌اند. حالا شاید به راحتی بتوان گفت بعد از اكران نوروزی، اكران عید فطر برای هر تهیه‌كننده‌ای بهترین زمان است تا فیلمهای متوسط به فروشی
در حد جبران هزینه‌ها برسند و فیلمهای خوب به فروش میلیاردی امیدوار شوند.
ضدگلوله، كلاه‌قرمزی و بچه ننه و بی‌خداحافظی ۳ فیلم قطعی اكران عید فطر هستند كه البته هر لحظه پیش‌بینی می‌شد یكی از آنها حذف و فیلمهای دیگری جایگزین‌شان شود اما تا آخرین لحظات این كشمكش‌ها ادامه داشت. موسم اكران عید فطر كه قرار بود از روز ۲۵ مرداد آغاز شود البته فیلمهای دیگری هم را در نوبت داشت كه برخی از آنها مثل «تو، من» در دقیقه ۹۰ كنار رفتند و در نوبت دوم قرار گرفتند. در نوبت دوم اكران عید فطر هم فیلمهای مطرحی مثل بوسیدن روی ماه، پل چوبی، برف روی كاج‌ها و احتمالا بیتابی بیتا را شاهد خواهیم بود كه می‌توان حدس زد هر كدام از این فیلمهای پرچهره می‌توانند رونقی به سینما ببخشند و البته فروش قابل توجهی داشته باشند.
درباره فیلم: یك فیلم كمدی اجتماعی كه خیلی‌ها آن را با لیلی با من است مقایسه میكنند و البته تهیه‌كنندگانش به علاوه برخی منتقدان موفقیت این فیلم در گیشه را پیش‌بینی كرده‌اند. ضدگلوله دومین تجربه بلند مصطفی كیایی در مقام كارگردان است كه البته فیلمنامه این كار را هم نوشته. غیرمجاز و بزن بریم بهشت نام‌های قبلی این فیلم بودند اما در نهایت با نام ضدگلوله در جشنواره فجر اكران شد و نظر مردم و منتقدان را جلب كرد. فیلم كیایی جزء معدود فیلم‌هایی است كه مسعود فراستی درباره آن نظر مثبتی دارد. او در برخی موارد طوری درباره فیلم حرف می‌زد كه انگار شیفته كار كیایی شده اما به دلیل منش همیشگی‌اش رویش نمی‌شود از آن تعریف كند.
داستان فیلم: یك مرد میانسال و حدودا ۵۰ساله كه نقشش را مهدی هاشمی بازی می‌كند در دهه ۶۰ وارد كار تكثیر و توزیع نوارهای لس‌آنجلسی و فیلم ویدیوئی می‌شود اما در اثر یك اتفاق می‌فهمد تومور مغزی دارد و ۲ ماه بیشتر زنده نیست، به همین دلیل تصمیم می‌گیرد به جای اینكه در خانه منتظر مرگ باشد به جبهه برود و شهید شود.
ستاره: بدون شك مهدی هاشمی ستاره بی‌چون و چرای این فیلم است كه بار دیگر توانایی‌هایش را روی پرده نقره‌ای به معرض نمایش می‌گذارد. هواداران هاشمی امیدوارند بعد از بازی درخشان او در «هیچ» و البته بازی‌های خوب در «آلزایمر» و «آقایوسف» یك بار دیگر نمایش درخشانی از این بازیگر فوق‌العاده را در حافظه سینمایی‌شان ثبت كنند.البته مسعود كرامتی هم در این فیلم فوق‌العاده است ضمن اینكه ژاله صادقی هم كار خوبی ارائه كرده است كه دیدنی به نظر می‌رسد.
حاشیه: به غیر از تغییر نام فیلم كه دو بار سر عوامل فیلم را گرم كرد، بحث پروانه نمایش هم برای خودش داستانی داشت. به گفته كارگردان فیلم، ضدگلوله قبل از پخش در جشنواره فجر سال گذشته پروانه دائم نمایش خود را گرفته بود اما ظاهرا تغییراتی در سكانس پایانی فیلم باعث شد این فیلم برای اكران در سینماها مجوز دوباره بگیرد. گفته می‌شود در این سكانس یك موسیقی لس‌آنجلسی وجود داشته كه حالا به یك موسیقی مجاز تغییر پیدا كرده است.
اتفاق ویژه: قرار بوده رضا عطاران نقش اصلی فیلم را بازی كند اما مهدی هاشمی جایگزین او شد. هاشمی بعد از بازی در این فیلم گفت میزانسن این فیلم فوق‌العاده بود و از فیلمنامه خوبی كه خوانده فهمیده فیلم خوبی خواهد شد.
نكته: ضدگلوله در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت پنج جایزه در بخش مسابقه شد كه در بخش فیلمنامه سیمرغ بلورین را گرفت. این فیلم بهترین فیلم بخش مسابقه هم شد اما به جای سیمرغ بلورین به صورت مشترك با روزهای زندگی دیپلم افتخار گرفت.همچنین حضور محسن كیایی برادر كارگردان در این فیلم هم جالب است. محسن كیایی به تازگی با نوشتن فیلمنامه و بازی در سریال مهمانان ویژه شبكه تهران درخشید.
نقل قول: مهدی هاشمی بازیگر ضدگلوله: به عنوان یك بازیگر ۶۵ ساله چیزهای زیادی از یك كارگردان ۳۵ساله یاد گرفتم.
درباره فیلم: از روزی كه عروسك محبوب بچه‌ها در اواخر دهه 60 به سینما رسید و مهمترین اتفاق اكران در سال اول دهه 70 شد حدود 21 سال می‌گذرد اما همان بچه‌ها كه حالا دوره جوانی را هم پشت‌سر گذاشته‌اند همچنان از تماشای این عروسك بامزه و بذله‌گو لذت می‌برند حتی در قالب یك فیلم بلند سینمایی. این فیلم، چهارمین فیلم از سری فیلمهای كلاه‌قرمزی است كه باز هم توسط زوج رؤیایی جبلی و طهماسب ساخته شده است. بعد از موفقیت برنامه كلاه‌قرمزی 90 كه در نوروز سال گذشته بازگشتی شكوهمندانه برای كلاه‌قرمزی رقم زد پیش‌بینی می‌شود این فیلم طهماسب هم با موفقیت در گیشه و استقبال مخاطبان كوچك و بزرگ همراه شود.
داستان فیلم: این بار پسرعمه‌زا یكی از عروسك‌های جدیدی كه به تازگی جزء یاران كلاه قرمزی است با شیطنت‌هایش مشكلاتی برای كلاه‌قرمزی و آقای مجری ایجاد می‌كند و در سراسر فیلم عروسك محبوب سینما و تلویزیون مشغول كلنجار رفتن با این مشكلات است.
ستاره: هرچند نقش پسرعمه‌زا در این فیلم پررنگ شده و عروسك‌های دیگری هم حضور دارند اما كماكان خود كلاه‌قرمزی چهره محبوبی برای مخاطبان است و تقریبا همه مخاطبان این فیلم به عشق تماشای كلاه قرمزی رفتار و گویش خاص او كه با خجالت كشیدن‌ها و كارهای خاصش در ذهن مانده به سینما خواهند رفت.
حاشیه: اكران این فیلم حاشیه‌های زیادی داشت و به نوعی باعث رویارویی شورای صنفی نمایش و حوزه هنری شد. این فیلم كه در جشنواره فجر به بخش مسابقه راه نیافت.به برخی سینماها داده نشد و برای اكران آن مشكلاتی به وجود آمد.
اتفاق ویژه: با وجود استقبال شدید از كاراكتر ببعی یا همان گوسفندی كه با به كار بردن كلمات و اصطلاحات انگلیسی به سبك خودش طرفدار زیادی جذب كرده بود اما در این فیلم خبری از ببعی نیست تا این غیبت عجیب از تعداد تماشاگران فیلم جدید كلاه قرمزی بكاهد. ظاهرا از بین عروسك‌های تازه‌وارد به مجموعه كلاه قرمزی به غیر از پسرعمه‌زا، فامیل دور هم در داستان نقش دارد.
نكته: این فیلم مثل فیلمهای قبلی همچون كلاه قرمزی و پسرخاله، كلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی‌فروش و... خیلی موزیكال است و این بار به غیر از حمید جبلی كه به جای كلاه قرمزی و پسرخاله حرف می‌زند، محمدرضا هدایتی هم در آن آواز می‌خواند. ظاهرا ایرج طهماسب كه این بار دیگر تهیه‌كننده فیلمهای كلاه قرمزی نیست ترانه‌سرایی این آوازها را انجام داده است.
نقل قول: اكبر عبدی در مذمت موضوع فیلمهای فعلی و فروش بالای آنها گفته: جمشید آریا و اكبر عبدی با 300 كیلو گوشت نمی‌فروشند اما فروش یك كاموای 200 گرمی به میلیارد می‌رسد.
در فهرست نوبت دوم اكران عید فطر هم فیلمهای جالب و شاخصی قرار دارند كه مخاطب اهل سینما را بار دیگر برای حضور در سالن‌های تاریك و زل زدن به پرده نقره‌ای وسوسه میكنند. درباره هر یك از این فیلم‌ها نقدها، نكات و اتفاقات زیادی را می‌توان مطرح كرد اما فعلا به یك مرور و معرفی بعضی از آنها بسنده می‌كنیم.
برف روی كاج‌ها: اولین فیلم پیمان معادی به عنوان كارگردان كه قبل‌تر در فیلمنامه‌نویسی و بازیگری خودش را اثبات كرده می‌تواند جالب باشد. این فیلم به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فجر شناخته شد و پیش‌بینی موفقیتش در گیشه كار سختی نیست. بازی خوب بازیگرانی مثل مهناز افشار و صابر ابر و استفاده از فیلمبردار حرفه ای مثل محمود كلاری به زیبایی‌‌های این فیلم می‌افزاید. گفته می‌شود معادی در این فیلم به نوعی از فیلمهای اصغر فرهادی وام گرفته و نداشتن موسیقی فیلم یكی از این نشانه‌هاست. در این فیلم اجتماعی به سوژه خیانت از دیدی متفاوت نگاه شده و پیش‌بینی می‌شود به غیر از ساختار و كارگردانی داستان فیلم هم موردپسند مخاطبان قرار گیرد.
پل چوبی: یكی از پرسر و صداترین پروژه‌های سینمایی سال گذشته بود كه به دلیل حضور چهره‌های سرشناس و متعدد نام فیلم را سر زبان‌ها انداخت اما آنهایی كه فیلم را در جشنواره دیدند معتقدند این ساخته مهدی كرم‌پور فیلم چندان شاخصی نیست. پل چوبی یك عاشقانه آرام است كه عوامل آن قبل از پخش در جشنواره اصلا دوست نداشتند به داستان اشاره‌ای كنند و در آن با متنی یك خطی فقط درباره موقعیت پل چوبی در تهران گفته بودند! حضور بهرام رادان، هدیه تهرانی، مهناز افشار، آتیلا پسیانی، فرهاد اصلانی، برزو ارجمند و البته مهران مدیری فیلم را پر از چهره‌های شاخص كرده كه همین هم می‌تواند فروش فیلم در گیشه را تضمین كند.
بوسیدن روی ماه: بعد از موفقیت طلا و مس همه منتظر فیلم بعدی همایون اسعدیان بودند كه طی یك سال گذشته با كارهای اجرایی سینما و تهیه‌كنندگی به نوعی از فیلمسازی دور شده بود. اسعدیان به نوعی باز هم همان خط داستانی طلا و مس را در این فیلم ادامه می‌دهد و به نوعی با تم مذهبی- اعتقادی به قلب مخاطب رسوخ می‌كند.
این فیلم قصه دو زن نسبتا مسن به نام‌های احترام‌السادات و فروغ خانم كه همسایه هستند را روایت می‌كند كه ۲۰ سال است منتظر بازگشت فرزندشان هستند. اسعدیان نویسنده فیلمنامه هم هست و انتظار می‌رود طرفداران طلا و مس با این فیلم او نیز ارتباط برقرار كنند اما عجیب اینكه اكران این فیلم هم مدام به عقب می‌افتد.شیرین یزدان‌بخش، رابعه مدنی، مسعود رایگان و صابر ابر در این فیلم اسعدیان ایفای نقش كرده‌اند.
درباره فیلم: موضوع پرداختن به زندگی یك چهره فرهنگی در قید حیات اتفاقی نیست كه در سینمای ما چند بار تكرار شده باشد. به خصوص اینكه این كار با معذوریت‌های خاصی مواجه است و شاید همین بوده كه كارگردان سابقا منتقدی به نام احمد امینی را بر آن داشته تا این كار خاص را تجربه كند. امینی اصرار دارد كه نمی‌خواسته فیلمی موزیكال بسازد اما صدای گرم رضا صادقی او را ترغیب كرده تا از این چهره محبوب استفاده كند. پیش‌بینی می‌شود محبوبیت صادقی و شنیدن ۴كار او در این فیلم باعث شود حداقل طرفدارانش سالن‌های سینما را شلوغ كنند.
حضور ستاره‌ای مثل محمدرضا فروتن و بازیگران شاخصی مثل پیام دهكردی، شقایق فراهانی، افشین هاشمی و پگاه آهنگرانی به جذابیتهای این فیلم خواهد افزود، اما احتمالا همه برای تماشای رضا صادقی كه با نام خودش در این فیلم بازی كرده به سینما خواهند رفت. صادقی جایی گفته این فیلم به نوعی ادای دینی است به ناصر عبداللهی دوست و همشهری فقیدش.
داستان فیلم: ۳ جوان از شهر بندرعباس به تهران می‌آیند تا آرزوهایشان را جست‌وجو كنند كه یكی از آنها رضا صادقی است. فیلم به دغدغه‌ها و مشكلات سر راه یك خواننده پاپ می‌پردازد. به شهرت رسیدن، پولدار شدن و در نهایت سرخورده شدن این خواننده پاپ تم اصلی ماجراست. ابتدا گفته می‌شد این فیلم داستان زندگی خود صادقی را بیان می‌كند اما عده‌ای می‌گویند فقط ۵درصد قصه به زندگی خود رضا برمی‌گردد، خودش می‌گوید ۶۰درصد و كارگردان معتقد است ۱۰درصد قصه فیلم از زندگی رضا گرفته شده و بقیه كار ذهن فیلمنامه‌نویس است.
ستاره: رضا صادقی گفته نباید انتظار داشت او مثل آل‌پاچینو بازی كرده باشد چون او بازیگر نیست و قرار هم نیست این كار را ادامه دهد، اما با وجود این حرف‌ها چهره این فیلم خود صادقی خواهد بود كه هم نقش اول ماجراست هم با حضورش گیشه را داغ می‌كند. صادقی درمورد بازی‌اش مثال جالبی هم زده و گفته همان قدر كه بازی او مقابل بازی فروتن به چشم نمی‌آید خواندن فروتن هم پیش او دیده نخواهد شد!
حاشیه: صادقی به این شرط وارد سینما شده كه اگر قرار است صحنه‌های عاطفی حذف شود، بهتر است اصلا فیلمی درباره او درست نشود. صادقی دوست نداشته در این فیلم به شخصیت او بار ارزشی ویژه‌ای داده شود اما مهمترین حاشیه مربوط به لباس پوشیدن او بوده است. صادقی در صحنه‌ای از فیلم مجبور شده در لوكیشن بیمارستان لباس آبی بیمارستان را بر تن كند. صادقی می‌گوید این اولین باری است كه مشكی نپوشیده و از این حیث بسیار ناراحت و دلخور بوده است، زیرا او حتی در خانه هم مشكی می‌پوشد. همچنین صادقی گریم ۱۰ سال قبلش را هم دوست نداشته و به دلش ننشسته است.
اتفاق ویژه: وقتی بعد از تماشای فیلم در جشنواره فجر از صادقی درباره واكنش مردم پرسیدند او گفته: آنقدر از دیدن چهره خودم روی پرده سینما به وجد آمدم كه واكنش مردم را فراموش كردم.
ضدگلوله، كلاه‌قرمزی و بچه ننه و بی‌خداحافظی ۳ فیلم قطعی اكران عید فطر هستند كه البته هر لحظه پیش‌بینی می‌شد یكی از آنها حذف و فیلمهای دیگری جایگزین‌شان شود اما تا آخرین لحظات این كشمكش‌ها ادامه داشت. موسم اكران عید فطر كه قرار بود از روز ۲۵ مرداد آغاز شود البته فیلمهای دیگری هم را در نوبت داشت كه برخی از آنها مثل «تو، من» در دقیقه ۹۰ كنار رفتند و در نوبت دوم قرار گرفتند. در نوبت دوم اكران عید فطر هم فیلمهای مطرحی مثل بوسیدن روی ماه، پل چوبی، برف روی كاج‌ها و احتمالا بیتابی بیتا را شاهد خواهیم بود كه می‌توان حدس زد هر كدام از این فیلمهای پرچهره می‌توانند رونقی به سینما ببخشند و البته فروش قابل توجهی داشته باشند.
ضدگلوله؛درخشش آقای هاشمی
درباره فیلم: یك فیلم كمدی اجتماعی كه خیلی‌ها آن را با لیلی با من است مقایسه میكنند و البته تهیه‌كنندگانش به علاوه برخی منتقدان موفقیت این فیلم در گیشه را پیش‌بینی كرده‌اند. ضدگلوله دومین تجربه بلند مصطفی كیایی در مقام كارگردان است كه البته فیلمنامه این كار را هم نوشته. غیرمجاز و بزن بریم بهشت نام‌های قبلی این فیلم بودند اما در نهایت با نام ضدگلوله در جشنواره فجر اكران شد و نظر مردم و منتقدان را جلب كرد. فیلم كیایی جزء معدود فیلم‌هایی است كه مسعود فراستی درباره آن نظر مثبتی دارد. او در برخی موارد طوری درباره فیلم حرف می‌زد كه انگار شیفته كار كیایی شده اما به دلیل منش همیشگی‌اش رویش نمی‌شود از آن تعریف كند.
داستان فیلم: یك مرد میانسال و حدودا ۵۰ساله كه نقشش را مهدی هاشمی بازی می‌كند در دهه ۶۰ وارد كار تكثیر و توزیع نوارهای لس‌آنجلسی و فیلم ویدیوئی می‌شود اما در اثر یك اتفاق می‌فهمد تومور مغزی دارد و ۲ ماه بیشتر زنده نیست، به همین دلیل تصمیم می‌گیرد به جای اینكه در خانه منتظر مرگ باشد به جبهه برود و شهید شود.
ستاره: بدون شك مهدی هاشمی ستاره بی‌چون و چرای این فیلم است كه بار دیگر توانایی‌هایش را روی پرده نقره‌ای به معرض نمایش می‌گذارد. هواداران هاشمی امیدوارند بعد از بازی درخشان او در «هیچ» و البته بازی‌های خوب در «آلزایمر» و «آقایوسف» یك بار دیگر نمایش درخشانی از این بازیگر فوق‌العاده را در حافظه سینمایی‌شان ثبت كنند.البته مسعود كرامتی هم در این فیلم فوق‌العاده است ضمن اینكه ژاله صادقی هم كار خوبی ارائه كرده است كه دیدنی به نظر می‌رسد.
حاشیه: به غیر از تغییر نام فیلم كه دو بار سر عوامل فیلم را گرم كرد، بحث پروانه نمایش هم برای خودش داستانی داشت. به گفته كارگردان فیلم، ضدگلوله قبل از پخش در جشنواره فجر سال گذشته پروانه دائم نمایش خود را گرفته بود اما ظاهرا تغییراتی در سكانس پایانی فیلم باعث شد این فیلم برای اكران در سینماها مجوز دوباره بگیرد. گفته می‌شود در این سكانس یك موسیقی لس‌آنجلسی وجود داشته كه حالا به یك موسیقی مجاز تغییر پیدا كرده است.
اتفاق ویژه: قرار بوده رضا عطاران نقش اصلی فیلم را بازی كند اما مهدی هاشمی جایگزین او شد. هاشمی بعد از بازی در این فیلم گفت میزانسن این فیلم فوق‌العاده بود و از فیلمنامه خوبی كه خوانده فهمیده فیلم خوبی خواهد شد.
نكته: ضدگلوله در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت پنج جایزه در بخش مسابقه شد كه در بخش فیلمنامه سیمرغ بلورین را گرفت. این فیلم بهترین فیلم بخش مسابقه هم شد اما به جای سیمرغ بلورین به صورت مشترك با روزهای زندگی دیپلم افتخار گرفت.همچنین حضور محسن كیایی برادر كارگردان در این فیلم هم جالب است. محسن كیایی به تازگی با نوشتن فیلمنامه و بازی در سریال مهمانان ویژه شبكه تهران درخشید.
نقل قول: مهدی هاشمی بازیگر ضدگلوله: به عنوان یك بازیگر ۶۵ ساله چیزهای زیادی از یك كارگردان ۳۵ساله یاد گرفتم.
كلاه‌قرمزی و بچه ننه؛ در انتظار رکوردشکنی
درباره فیلم: از روزی كه عروسك محبوب بچه‌ها در اواخر دهه 60 به سینما رسید و مهمترین اتفاق اكران در سال اول دهه 70 شد حدود 21 سال می‌گذرد اما همان بچه‌ها كه حالا دوره جوانی را هم پشت‌سر گذاشته‌اند همچنان از تماشای این عروسك بامزه و بذله‌گو لذت می‌برند حتی در قالب یك فیلم بلند سینمایی. این فیلم، چهارمین فیلم از سری فیلمهای كلاه‌قرمزی است كه باز هم توسط زوج رؤیایی جبلی و طهماسب ساخته شده است. بعد از موفقیت برنامه كلاه‌قرمزی 90 كه در نوروز سال گذشته بازگشتی شكوهمندانه برای كلاه‌قرمزی رقم زد پیش‌بینی می‌شود این فیلم طهماسب هم با موفقیت در گیشه و استقبال مخاطبان كوچك و بزرگ همراه شود.
داستان فیلم: این بار پسرعمه‌زا یكی از عروسك‌های جدیدی كه به تازگی جزء یاران كلاه قرمزی است با شیطنت‌هایش مشكلاتی برای كلاه‌قرمزی و آقای مجری ایجاد می‌كند و در سراسر فیلم عروسك محبوب سینما و تلویزیون مشغول كلنجار رفتن با این مشكلات است.
ستاره: هرچند نقش پسرعمه‌زا در این فیلم پررنگ شده و عروسك‌های دیگری هم حضور دارند اما كماكان خود كلاه‌قرمزی چهره محبوبی برای مخاطبان است و تقریبا همه مخاطبان این فیلم به عشق تماشای كلاه قرمزی رفتار و گویش خاص او كه با خجالت كشیدن‌ها و كارهای خاصش در ذهن مانده به سینما خواهند رفت.
حاشیه: اكران این فیلم حاشیه‌های زیادی داشت و به نوعی باعث رویارویی شورای صنفی نمایش و حوزه هنری شد. این فیلم كه در جشنواره فجر به بخش مسابقه راه نیافت.به برخی سینماها داده نشد و برای اكران آن مشكلاتی به وجود آمد.
اتفاق ویژه: با وجود استقبال شدید از كاراكتر ببعی یا همان گوسفندی كه با به كار بردن كلمات و اصطلاحات انگلیسی به سبك خودش طرفدار زیادی جذب كرده بود اما در این فیلم خبری از ببعی نیست تا این غیبت عجیب از تعداد تماشاگران فیلم جدید كلاه قرمزی بكاهد. ظاهرا از بین عروسك‌های تازه‌وارد به مجموعه كلاه قرمزی به غیر از پسرعمه‌زا، فامیل دور هم در داستان نقش دارد.
نكته: این فیلم مثل فیلمهای قبلی همچون كلاه قرمزی و پسرخاله، كلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی‌فروش و... خیلی موزیكال است و این بار به غیر از حمید جبلی كه به جای كلاه قرمزی و پسرخاله حرف می‌زند، محمدرضا هدایتی هم در آن آواز می‌خواند. ظاهرا ایرج طهماسب كه این بار دیگر تهیه‌كننده فیلمهای كلاه قرمزی نیست ترانه‌سرایی این آوازها را انجام داده است.
نقل قول: اكبر عبدی در مذمت موضوع فیلمهای فعلی و فروش بالای آنها گفته: جمشید آریا و اكبر عبدی با 300 كیلو گوشت نمی‌فروشند اما فروش یك كاموای 200 گرمی به میلیارد می‌رسد.
اکران دوم ستارهها در ترافیک عید
در فهرست نوبت دوم اكران عید فطر هم فیلمهای جالب و شاخصی قرار دارند كه مخاطب اهل سینما را بار دیگر برای حضور در سالن‌های تاریك و زل زدن به پرده نقره‌ای وسوسه میكنند. درباره هر یك از این فیلم‌ها نقدها، نكات و اتفاقات زیادی را می‌توان مطرح كرد اما فعلا به یك مرور و معرفی بعضی از آنها بسنده می‌كنیم.
برف روی كاج‌ها: اولین فیلم پیمان معادی به عنوان كارگردان كه قبل‌تر در فیلمنامه‌نویسی و بازیگری خودش را اثبات كرده می‌تواند جالب باشد. این فیلم به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فجر شناخته شد و پیش‌بینی موفقیتش در گیشه كار سختی نیست. بازی خوب بازیگرانی مثل مهناز افشار و صابر ابر و استفاده از فیلمبردار حرفه ای مثل محمود كلاری به زیبایی‌‌های این فیلم می‌افزاید. گفته می‌شود معادی در این فیلم به نوعی از فیلمهای اصغر فرهادی وام گرفته و نداشتن موسیقی فیلم یكی از این نشانه‌هاست. در این فیلم اجتماعی به سوژه خیانت از دیدی متفاوت نگاه شده و پیش‌بینی می‌شود به غیر از ساختار و كارگردانی داستان فیلم هم موردپسند مخاطبان قرار گیرد.
پل چوبی: یكی از پرسر و صداترین پروژه‌های سینمایی سال گذشته بود كه به دلیل حضور چهره‌های سرشناس و متعدد نام فیلم را سر زبان‌ها انداخت اما آنهایی كه فیلم را در جشنواره دیدند معتقدند این ساخته مهدی كرم‌پور فیلم چندان شاخصی نیست. پل چوبی یك عاشقانه آرام است كه عوامل آن قبل از پخش در جشنواره اصلا دوست نداشتند به داستان اشاره‌ای كنند و در آن با متنی یك خطی فقط درباره موقعیت پل چوبی در تهران گفته بودند! حضور بهرام رادان، هدیه تهرانی، مهناز افشار، آتیلا پسیانی، فرهاد اصلانی، برزو ارجمند و البته مهران مدیری فیلم را پر از چهره‌های شاخص كرده كه همین هم می‌تواند فروش فیلم در گیشه را تضمین كند.
بوسیدن روی ماه: بعد از موفقیت طلا و مس همه منتظر فیلم بعدی همایون اسعدیان بودند كه طی یك سال گذشته با كارهای اجرایی سینما و تهیه‌كنندگی به نوعی از فیلمسازی دور شده بود. اسعدیان به نوعی باز هم همان خط داستانی طلا و مس را در این فیلم ادامه می‌دهد و به نوعی با تم مذهبی- اعتقادی به قلب مخاطب رسوخ می‌كند.
این فیلم قصه دو زن نسبتا مسن به نام‌های احترام‌السادات و فروغ خانم كه همسایه هستند را روایت می‌كند كه ۲۰ سال است منتظر بازگشت فرزندشان هستند. اسعدیان نویسنده فیلمنامه هم هست و انتظار می‌رود طرفداران طلا و مس با این فیلم او نیز ارتباط برقرار كنند اما عجیب اینكه اكران این فیلم هم مدام به عقب می‌افتد.شیرین یزدان‌بخش، رابعه مدنی، مسعود رایگان و صابر ابر در این فیلم اسعدیان ایفای نقش كرده‌اند.
بی‌خداحافظی؛ملاقات با تصویر آقای خوش صدا
درباره فیلم: موضوع پرداختن به زندگی یك چهره فرهنگی در قید حیات اتفاقی نیست كه در سینمای ما چند بار تكرار شده باشد. به خصوص اینكه این كار با معذوریت‌های خاصی مواجه است و شاید همین بوده كه كارگردان سابقا منتقدی به نام احمد امینی را بر آن داشته تا این كار خاص را تجربه كند. امینی اصرار دارد كه نمی‌خواسته فیلمی موزیكال بسازد اما صدای گرم رضا صادقی او را ترغیب كرده تا از این چهره محبوب استفاده كند. پیش‌بینی می‌شود محبوبیت صادقی و شنیدن ۴كار او در این فیلم باعث شود حداقل طرفدارانش سالن‌های سینما را شلوغ كنند.
حضور ستاره‌ای مثل محمدرضا فروتن و بازیگران شاخصی مثل پیام دهكردی، شقایق فراهانی، افشین هاشمی و پگاه آهنگرانی به جذابیتهای این فیلم خواهد افزود، اما احتمالا همه برای تماشای رضا صادقی كه با نام خودش در این فیلم بازی كرده به سینما خواهند رفت. صادقی جایی گفته این فیلم به نوعی ادای دینی است به ناصر عبداللهی دوست و همشهری فقیدش.
داستان فیلم: ۳ جوان از شهر بندرعباس به تهران می‌آیند تا آرزوهایشان را جست‌وجو كنند كه یكی از آنها رضا صادقی است. فیلم به دغدغه‌ها و مشكلات سر راه یك خواننده پاپ می‌پردازد. به شهرت رسیدن، پولدار شدن و در نهایت سرخورده شدن این خواننده پاپ تم اصلی ماجراست. ابتدا گفته می‌شد این فیلم داستان زندگی خود صادقی را بیان می‌كند اما عده‌ای می‌گویند فقط ۵درصد قصه به زندگی خود رضا برمی‌گردد، خودش می‌گوید ۶۰درصد و كارگردان معتقد است ۱۰درصد قصه فیلم از زندگی رضا گرفته شده و بقیه كار ذهن فیلمنامه‌نویس است.
ستاره: رضا صادقی گفته نباید انتظار داشت او مثل آل‌پاچینو بازی كرده باشد چون او بازیگر نیست و قرار هم نیست این كار را ادامه دهد، اما با وجود این حرف‌ها چهره این فیلم خود صادقی خواهد بود كه هم نقش اول ماجراست هم با حضورش گیشه را داغ می‌كند. صادقی درمورد بازی‌اش مثال جالبی هم زده و گفته همان قدر كه بازی او مقابل بازی فروتن به چشم نمی‌آید خواندن فروتن هم پیش او دیده نخواهد شد!
حاشیه: صادقی به این شرط وارد سینما شده كه اگر قرار است صحنه‌های عاطفی حذف شود، بهتر است اصلا فیلمی درباره او درست نشود. صادقی دوست نداشته در این فیلم به شخصیت او بار ارزشی ویژه‌ای داده شود اما مهمترین حاشیه مربوط به لباس پوشیدن او بوده است. صادقی در صحنه‌ای از فیلم مجبور شده در لوكیشن بیمارستان لباس آبی بیمارستان را بر تن كند. صادقی می‌گوید این اولین باری است كه مشكی نپوشیده و از این حیث بسیار ناراحت و دلخور بوده است، زیرا او حتی در خانه هم مشكی می‌پوشد. همچنین صادقی گریم ۱۰ سال قبلش را هم دوست نداشته و به دلش ننشسته است.
اتفاق ویژه: وقتی بعد از تماشای فیلم در جشنواره فجر از صادقی درباره واكنش مردم پرسیدند او گفته: آنقدر از دیدن چهره خودم روی پرده سینما به وجد آمدم كه واكنش مردم را فراموش كردم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر