بدترین سریالهای سال از نگاه متاکریتیک
متاکریتیک، وبسایت تخصصی نقد فیلم، سریال، آلبومهای موسیقی و بازیهای ویدئویی، لیستی از سریالهای تلویزیونی با کمترین امتیاز از سوی منتقدین را منتشر نموده است. این لیست محدود به سریالهایی میشود که در سال اول تولید هستند و بین اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ پخش شده اند.
برترینها: متاکریتیک، وبسایت تخصصی نقد فیلم، سریال، آلبومهای موسیقی و بازیهای ویدئویی، لیستی از سریالهای تلویزیونی با کمترین امتیاز از سوی منتقدین را منتشر نموده است. این لیست محدود به سریالهایی میشود که در سال اول تولید هستند و بین اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ پخش شده اند.
آی-لند (The I-Land): فصل اول
این سریال هفت اپیزودی، رسماً بدترین شوی تلویزیونی امسال نتفلیکس بود. وبسایت اینترتینمنت ویکلی، آن را مایه خنده و تمسخر کاربرای اینترنت توصیف کرده است. در این سریال که تقلیدی از سریال گمشدگان است، کیت باسورث، الکس پتیفر و ناتالی مارتینز نقش آفرینی میکنند. داستان این سریال درباره عدهای است که در جزیرهای گرمسیری از خواب بیدار میشوند و یادشان نمیآید که چطور به جزیره آمده اند (جالب اینجاست که همه آنها زندانیان محکوم به مرگی هستند که سوژه یک آزمایش و شبیه سازی شده اند). کارگردان این سریال، نیل لابوت است که زمانی کارگردان بنام و مشهوری بود.
دن، فینبرگ، از هالیوود ریپورتر در نقد این سریال مینویسد: «هیچ جنبهای از این سریال عمل نمیکند و هر جنبه بدی از آن مبتنی بر جنبه بد قبلی است و این به روشنی نشان میدهد که هیچیک از دست اندرکاران نمیتوانسته اند درباره کیفیت این کار، دچار سوء تفاهم شده باشند. این سریال یکی از بدترین سریالهایی است که در عمرم دیده ام و در این مورد کارشان را به نحو احسن انجام داده اند.»
تپه ها: شروعهای جدید (The Hills: New Beginnings): فصل اول
احتمالاً تماشای بازیگران رئالیتی شوی موفق شبکه ام تی وی، پس از یک دهه باید سرگرم کننده باشد؟ ولی اینطور که به نظر میرسد، اینچنین نیست.
ریچارد لاسون، از ونیتی فیر درباره این شو میگوید: «شاید دلسرد کنندهترین چیز درباره شروعهای جدید تماشای چیزی باشد که خودش را درک نمیکند، و نمیداند چه چیزی باعث خوب بودنش شده بود و چه چیزی ارزش شروع دوباره را داشت.»
حیات دیگر (Another Life): فصل اول
در یک سریال علمی-تخیلی دیگر از نتفلیکس، کیتی ساکوف، سرباز بازنشسته بتل استار گالاکتیکا، به فضای خارج از منظومه شمسی باز میگردد. منتقدین در این قصه که درباره کشف نژاد بیگانه است، هیچ علامتی از هوش و ذکاوت نیافتند.
تیم گودمن از هالیوود ریپورتر مینویسد: «هیچ جور دیگری نمیشود این موضوع را گفت: این سریال اصلاً خوب نیست. نگارش آن افتضاح است، و باعث میشود بازیگران ملغمهای از احساسات غیرمرتبط یا سفرهای بی مفهوم را با کاراکترهایشان دنبال کنند یا شاید هم دلشان میخواسته فرار کنند و کارگردانی این سریال هم بد است!»
خواننده نقابدار (The Masked Singer): فصل اول
شاید این شو در فصل گذشته، بالاترین ریتینگ را برای شبکه فاکس داشته باشد، ولی این مسابقه خوانندگی که خوانندههای مشهور در آن با نقابها و لباسهای سنگین اجرا میکنند، حوصله منتقدین را کاملاً سر برده و علاوه بر آن، بسیار عجیب و غریبتر از دیگر مسابقات و شوهای استعدادیابی تلویزیونی است.
کارولاین فرامکه از ورایتی در نقد آن میگوید: «این شو خیلی حوصله برتر از شوهای دیگر تلویزیون است... تا اینجا که مشغولیت ورژن آمریکایی آن بیشتر بر روی نقاب برداشتن از سلبریتیها متمرکز است و دیگر توجهی به سرگرم کننده و جالب بودن بخشهای دیگر شو نمیشود.»
دیدن (See): فصل اول
البته باید به اپل حق داد: در کمتر از دو ماه، این غول دنیای فناوری، موفق شد در سرویس پخش جدیدش، دو تا از شوهایش را در لیست بدترین سریالهای امسال ما جای دهد! این واقعاً تحسین برانگیز است! احتمالاً از این سریال که برای هر اپیزودش ۱۵ میلیون دلار خرج شده، خوشتان نخواهد آمد - این مبلغی بود که برای فصل آخر سریال بازی تاج و تخت خرج شد! -، چون داستان آن، یک ماجرای مسخره پسا-رستاخیزی در آینده است که انسانها قدرت بینایی خود را از دست میدهند و باید گفت این بدترین کار استیون نایت در سال ۲۰۱۹ هم نیست!
دیو نمتز از تی وی لاین میگوید: «سریال دیدن به شدت بر صحنههای مبارزه بسیار خونین تکیه کرده تا داستان بسیار نامنسجمش را پیش ببرد، ولی بیشتر از آنچه خالقین این سریال میخواستند، با تماشای آن خندیدم. احتمالاً شما هم اعتماد به نفس احمقانه آن را تحسین خواهید کرد، هر چقدر هم که میخواهد، سرسخت باشد.»
تقریباً فامیل (Almost Family): فصل اول
شبکه فاکس احتمالاً امیدوار بوده که چیزی در مایههای سریال این ما هستیم بسازد با این تفاوت که خیلی بیشتر از آن را انتظار داشته است. داستان این سریال درباره زنی است که میفهمد بیش از ۱۰۰ خواهر و برادر دارد، آن هم به لطف پدرش که پزشک ناباروری است و زیادی خودش را وقف بیمارانش کرده است! این درام خانوادگی که قرار بوده مثل سریال این ماه هستیم دلگرم کننده و شاد باشد از سوی بسیاری از منتقدینی که نتوانسته اند این مقدمه را فراموش کنند، غیر قابل تماشا توصیف شده است (یا به این دلیل که سازندگانش نتوانسته اند عواقب این مقدمه را به نحوی واقع نگرانه و درست نمایش دهند.)
کِلی لاولر از یو اسای تودی در نقد آن میگوید: «لحن سریال در بالاترین معنای آن، ناهماهنگ است. دو مفهوم کاملاً غیرسازگار در این سریال به شکلی غیرجذاب به هم برخورد کرده اند و نتیجه اش، درامی نکوهیده، غیراخلاقی و چندش آور شده است.»
اتاقها (Chambers): فصل اول
اوما ثورمن و تونی گلدوین نقش والدین یک اهداکننده قلبی را بازی میکنند که کشف میکنند که دخترشان آنطور که در ابتدای این درام ماوراء الطبیعه از شبکه نتفلیکس فکر میکردند، نمرده است. منتقدین فکر میکنند که جرقهای از یک ایده خوب در بطن این سریال وجود دارد، ولی قطعاً لازم نبود ده اپیزود طول بکشد تا این جرقه روشن شود!
برایان تالریکو از راجر ابرت دات کام مینویسد: «در همه اپیزودها سرعت پیشرفت داستان کم است. ساشا کاراکتر جالبی نیست و به نظر میرسد اوما ثورمن برای سریالی خیلی جذابتر از شویی درباره سوگواری، اعلام همکاری کرده بود»
کلوپ ساحلی لیندزی لوهان (Lindsay Lohan's Beach Club): فصل اول
درست است که لوهان اسمش سودآور است، ولی این سریال رئالیتی شبکه ام تی وی، که ظاهراً درباره مدیریت یک کلوپ در میکونوس یونان توسط اوست، بیشتر فصل اول را به تمرکز بر گروهی تصادفی از کارمندانی گذراند که در این کلوپ به انجام وظایفشان مشغولند.
ایمی زیمرمن از دیلی بیست میگوید: «روی کاغذ ایده خوبی است، ولی در عمل، این شو با موانع غیرقابل عبوری روبروست که باعث میشوند این شو غیرقابل تماشا باشد. اول از همه اینکه: شوی لیندزی لوهان اصلاً درباره لیندزی لوهان نیست! بدون ستاره سریال، تنها چیزی که باقی میماند، یک شوی رئالیتی تلویزیونی است که به خودش زحمت نمیدهد، مقدمهای داشته باشد.»
قانون بلاف سیتی (Bluff City Law): فصل اول
آخرین باری که جیمی اسمیتز نقش وکیلی در شبکه ان بی سی را بازی کرد، نتیجه اش موفقیت بود. این بار اینطور نیست! این سریال حقوقی که در شهر ممفیس رخ میدهد، قطعاً بدترین سریال امسال نیست، ولی عدم تمایلش به خارج شدن از نرم، مسلماً باعث شد که منتقدین خیلی هم درباره اش هیجانزده نشوند. به نظر میرسد که بینندهها هم خیلی علاقهای به تماشایش ندارند و به نظر میرسد که در سال ۲۰۲۰ شاهد تمدید آن برای فصل دوم نباشیم.
دن فینبرگ از هالیوود ریپورتر درباره اش مینویسد: «این سریال عموماً حسی شبیه به دیوید ای. کلی دارد اگر ۲۰ سال پیش ساخته میشد و بهتر از این ساخته میشد.»
راستش را بخواهید (Truth Be Told): فصل اول
دومین سریال اپل تی وی در لیست ما، سریال راستش را بخواهید است که روی کاغذ بد به نظر نمیرسد، و تیمی از بازیگران قوی شامل اوکتاویا اسپنسر، لیزی کاپلان، آرون پال، الیزابت پرکینز دارد و داستان آن نیز پتانسیل برانگیختن کنجکاوی بیننده را دارد. این سریال اقتباسی از رمان خوابیدی؟ درباره تحقیق و تفحص یک سازنده پادکست جنایات واقعی درباره ماجرای یک قتل است. ولی منتقدین معتقدند که این اسامی بزرگ برای یک سریال با نویسندگی ضعیف و خسته کننده، هدر رفته اند.
جن چینی از والچر مینویسد: «این سریال تا حدی توانسته پیش پا افتاده و خسته کننده باشد و تا جائیکه لازم است، سرگرم کننده نیست، علیرغم همه فاکتورها و استعدادهایی که بکار گرفته شده است، و باید به نفع آن تمام میشد.»
منبع: metacritic
نظر کاربران
جالبه, منتقدین میخوان بر اساس منافع گروههای خاص, سلیقه رو هم به مخاطب تحمیل کنن. من که مثلا از تماشای "دیدن" لذت بردم و برام جالبتر از خیلی از سریالهای به اصطلاح پربیننده تر بود
پاسخ ها
آره
دقیقا
کدوم گروه ها دقیقا؟ سریال see تو سبک خودش جذابه چون تو اون سبک همه چی تکراری شده
سریال See بخاطر داستان نوآورانه و بکر و طراحی صحنه ولباسش هم که شده ارزش دیدن رو داره
پاسخ ها
من عاشقشم
لعنتی از see قشنگتر هست؟؟
پاسخ ها
دقیقا نمی دونم بر چه اساسی یارو همچین حرفی زده
من اهل سریال نیستم ولی به اصرار پسر داییم سریال دیدن رو دیدم خیلی هم عالی و پرهیجان بود و آدمو به فکر فرو میبره
پاسخ ها
آره خیلی قشنگه ، شخصی که اون حرف رو زده خیلی بد سلیقه است
من عاشق سریال see ( دیدن ) هستم ، سریال به این قشنگی نباید داخل این لیست باشه
جالبه، وقتی سریال see تو لیست بدترین سریال های سال این لیست قرار گرفته، مشخصه لیست اشتباهو برعکسه! پس واجب شد بقیه سریال های این لیست هم نگاه کنم چون مطمئنا اونا هم قشنگن.....